همه قذافی در یک عکس

فرزانه روستایی
فرزانه روستایی

همه بهار اعراب یک طرف، عکس امروز گاردین از جنازه سرهنگ قذافی یک طرف. در این عکس بدن نیمه عریان قذافی را وسط یک اتاق کوچک سرد خانه مانند گذاشته اند و ده بیست نفرجوان از جمله یک زن دور سر و نیم تنه قذافی جمع شده اند و ناباورانه می خندند و عکس یادگاری می گیرند. صورت همه آنان از خوشحالی چنان کش آمده که انگار باور شان نمی شود که خواب نمی بینند و این جنازه نیمه عریان سرهنگ قذافی یا پادشاه پادشاهان آفریقاست است که بی عینک آفتابی و لباس های زربفت و بدون هفت هشت بادیگارد بلند بالا زن دیگر تکان نمی خورد. همه طوری با خنده و تعجب دور این جنازه حلقه زده اند که انگار دوست دارند با یک چیزی به جنازه بزنند ببینند آیا واقعا رهبر “جماهیر عربی سوسیالیستی خلق عظیم لیبی” دیگر تکان نمی خورد!

دیگر نه از انبوه همکاری های مخفی سازمانهای اطلاعاتی امنیتی دنیا خبری است که قذافی با همه آنان سر و سری داشت و نه از فوج فوج چهار دهه  سازمان ها و انقلابیون چپ و راست دنیا که همه آنان زمانی از قذافی کمک دریافت کردند. ظاهرا با پول نفت لیبی دیگر نه کسی را می توان خرید نه فروخت، ولی اطرافیان جنازه قذافی هم ظاهرا باورشان نمی شود رهبر  یک رژیم 42 ساله را بتوان 9 ماهه چنین خوار و ذلیل روی زمین دید.

حداقل صدام حسین یکی دو سالی فراری بود و تشکیلات اطلاعاتی امریکا را برای مدتی معطل کرد. در مورد رییس جمهور مصر- که دوست ندارم او را دیکتاتور بنامم – مبارک نیز در مجموع عاقبت محترمانه تری داشت و در زندان و بیمارستان مورد بازخواست قضایی قرار دارد، اما اینکه دارنده خیمه های عظیم عربی در پارکهای پاریس و نیویورک  به جای گلوله یا طناب دار با مشت و لگد جوانان مسلح عصبانی کشته شده باشد عاقبتی دردناک و عبرتی بس آموزنده برای چند دیکتاتور باقی مانده خاورمیانه است که باور ندارند هیچ قدرت و اختیارات فوق العاده ای در خاورمیانه مسلمان و شمال آفریقا با قدرت و اختیارات بلامنازع نظامی، اقتصادی، و امنیتی قذافی در 42 سال گذشته قابل مقایسه نبود، اما امروز جوانان با جنازه خونین مالین وکتک خورده و بی احترام او عکس یادگاری میگیرند. 

برای حدود 40 سال، کمیته‌های انقلابی قذافی کاملاً مشابه با سیستم‌های موجود در کشورهای کمونیستی عمل کردند. ظاهرا ده تا ۲۰ درصد از مردم لیبی برای این کمیته‌ها کار می کردند که این نسبت مانند اطلاعات موجود در مورد صدام حسین یا کیم جونگ ایل در کره شمالی است. اختلاف عقیده داشتن با دولت طبق ماده ۷۵ در سال ۱۹۷۳ میلادی ممنوع بود. قذافی اعلام کرده بود هر کسی حزب سیاسی تشکیل دهد اعدام می‌شود. شرکت کردن در مباحثات سیاسی با کشورهای بیگانه یک جنایت قابل مجازات بود و ۳ سال زندانی داشت. قذافی آموزش زبان‌های خارجی را از برنامه مدارس حذف و همیشه تاکید میکرد ما نمی‌توانیم فرانسه یا انگلیسی حرف بزنیم چون  ما را غافل و کور میکند.

رژیم قذافی اغلب مردم را در ملأعام اعدام می‌کرد و اعدام‌ها در کانال‌های تلویزیونی دولتی مرتباً تکرار می‌شدند. طبق معیارهای مطبوعات آزاد، لیبی تحت فرماندهی قذافی سانسورکننده‌ترین کشور در خاورمیانه و شمال آفریقا محسوب می شد. لیبی شبکه گسترده ای از دیپلمات‌ها را برای ترور مخالفان قذافی در گوشه و کنار جهان داشت و بر اساس اطلاعات یکی از سایتهای مخالفان، ۳۴۳ ترور سیاسی فقط درخود لیبی انجام شده است. حتی  یک بار قذافی اعلان کرد این مردم لیبی هستند که مسئول از بین رفتن چنین تفاله‌ای هستند و به من ربطی ندارد. یک بار هم گفت در صورت لزوم ترورها حتی در شهر مقدس مکه و هنگام ادای فرضیه حج انجام خواهد شد. همه شبکه های خبری دنیا آرشیو مفصلی از مصاحبه با قذافی  خودشیفته دارند. به همین دلیل اعلام مرگ قذافی از سوی بی بی سی و سی ان ان همزمان بود با مرور انبوه مصاحبه هایی که طی 30 سال گذشته با او داشتند. او به تاسی از مائو سه جلد کتاب سبز نوشت یا برایش نوشتند تا در آموزش و پرورش مردم به آن استناد شود.

قذافی اقدامات خود را برای تولید سلاح‌های کشتارجمعی از سال ۱۹۷۲ میلادی آغاز و برای خرید بمب هسته‌ای از چین تلاش کرد. چندین نفر از سراسرجهان به دلیل همکاری با لیبی برای دستیابی به سلاح‌های شیمیایی مورد پیگرد قرار گرفته‌اند و گفته میشود برخی از فعالیت های هسته ای ایران پس از و در جریان پیاده کردن تاسیسات هسته ای لیبی  از سوی اژانس بین المللی انرژی اتمی لو رفته است. بازرسان کنوانسیون سلاح‌های شیمیایی در سال ۲۰۰۴ میلادی کشف کردند که لیبی ذخیره‌ای معادل با ۲۳ تن گاز خردل و بیش از ۱۳۰۰ تن مواد ترکیبی شیمیایی دارد. با سرنگونی صدام حسین در سال ۲۰۰۳ میلادی قذافی اعلام کرد که یک برنامه فعال برای سلاح‌های کشتار جمعی داشته اما می‌خواهد به بازرسان سازمان ملل اجازه دهد آن‌ها را از بین ببرند. پس از سرنگونی صدام حسین قذافی تلاش زیادی به خرج داد تا محتاطانه رفتار کند، اما طوفانی که از تونس آغاز شد 9 ماهه او را نیز با خود برد.  

به رغم اینکه آن جنازه وسط اتاق متعلق به رهبر لیبی است هنوز ابهام زیادی در مورد علت مرگ قذافی وجود دارد مبنی بر اینکه آیا او به صورت مجروح ولی زنده  به دست مردم افتاده یا اینکه  واقعا با گلوله جوانان و ضربات مشت و لگد از پای درآمده است. پایان همه خبر رسانی های پیرامون مرگ قذافی از دیروز با چنین ابهامی مواجه است، زیرا برخی هم معتقدند ممکن است قذافی از سوی عاشقان ولایی اش کشته یا مجروح شده باشد. ظاهرا آنانی که به روی مردم اسلحه می کشند را ارزانتر و آسان تراز دیگران می توان خرید، امری که در مورد علت اصلی مرگ قذافی نیز از نظر دور نیست و بزودی معلوم می شود.