سید علی خامنه ای طی مراسم تنفیذی که در حسینیه امام خمینی برگزار شد دولت کودتا را تایید و تیر خلاص جمهوری اسلامی را شلیک کرد و بدین ترتیب به شکاف فزاینده میان خویش و دیگر کارگزاران قدیمی نظام دامن زد.
بدون شک پس از این تنفیذ، آرایش نیروهای سیاسی و میزان وابستگی آنها برای عمل جمعی تغییر خواهد کرد و چه بسا با مرزهای مشخص تری از گذشته خود را نشان دهد؛برخی ابهامات درباره مواضع سیاسی آنها هم تا حدی روشن، و مردم تکلیف خود را در برابر بازیگران سیاسی بیش از گذشته درک خواهند کرد.
به نظر میرسد اگر چه مردم با حمایت از موسوی و باز پس گرفتن رای خود به میدان آمده اند اما عمق و شدت شعارهای چند روز گذشته نشان می دهد مطالبات آنها با زاویه زیادی از شعار های روز اول پیش می رود. به گونه ای که موسوی در عکس العمل به شعار جمهوری ایرانی بر جمهوری اسلامی تاکید کرده که در مطلب دیگری به آن خواهم پرداخت.
اما به هر حال وقایع نشان می دهد که اگر حادثه غیر مترقبه ای روی ندهد پس از مراسم تنفیذ و تحلیف، میر حسین موسوی، خاتمی و کروبی و البته هاشمی رفسنجانی درک خواهند کرد که نوک پیکان هواداران احمدی نژاد و البته آقای خامنه ای آنها را نشانه رفته است و انها سال هاست که کمین نشسته و در صدد گرفتن انتقام از آقایان هستند و برای مقابله با آنها گریزی از تحقق یک حکومت دموکراتیک نیست و زمان بازی های سیاسی برای فرار از موج، به سر آمده است و باید خودشان را به موج بسپارند و شنا گر ماهری نیز باشند.
در این میان نمی توان منکر شد که سید علی خامنه ای، رهبر جمهوری اسلامی به دنبال انتصاب احمدی نژاد بخشی از لایه های مختلف هواداران نظام را از دست خواهد داد و به واسطه این معامله خطر ناک با مشکل عمیقی روبرو خواهد شد که معلوم نیست تنها با اتکا به بخشی از نیرو های نظامی آن را حل نماید. به همین دلیل است که در صورت فرو پاشی جمهوری اسلامی باید شخص خامنه ای را برای اتخاد سیاست های غلط مورد سوال قرار داد.چرا که نتیجه چنین سیاست هایی قطعا باخت – باخت خواهد بود، بخصوص که پس از این تنفیذ سرنوشت رهبری بیش از بیش با احمدی نژاد گره خورده و هر ضعف و کاستی رییس جمهور منتصب مستقیما به حساب رهبری نیز نوشته میشود و رهبر در آینده نمی تواند دامن خود را از آلودگی های دوره احمدی نژاد مبرا سازد.
آنچه در مراسم تنفیذ دارای اهمیت بود، صرفنظر از عدم حضور شخصیت های سیاسی پر نفوذ در جمهوری اسلامی ایران، صحبت هایی بود که علی خامنه ای مطرح کرد.بخصوص در قسمتی که ایشان خواص را مردود اعلام نمود و گفت با مسجد ضرار و تقلید از امام نمی توان مردم را فریب داد و بدین ترتیب چراغ سبزی به مخالفان آقای موسوی و خاتمی و هاشمی نشان داد.
اما باید گفت آنچه در این میان دارای اهمیت است ایجاد مانع در برابر دولت کودتاست و کلید این ماجرا هم در دست مردمی است که نه تنها رای شان دزدیده شده است بلکه آقایان کودتا چی با رای آنها برای خود کسب وجاهت می کنند. مردم می بایست که سنگر عرصه عمومی و کوچه و خیابان را رها نکنند. باید بمانند تا ثابت کنند محمود احمدی نژاد را نمی خواهند و پای انتخابات آزاد ایستاده اند؛ که هر عقب نشینی به منزله خود زنی سیاسی تلقی می شود .