شاید نباید ریز و تیز بر همه مزاح های سیاسی تاخت و آن را وارد نزاع های جناحی کرد اما در روزهایی که از کهریزک جز خبر درد نمی رسد و نامش کابوس بسیاری از جوانان و دربندان و خانواده های آنان است، نمی توان به آسانی چشم بر یک مزاح در جلسه علنی مجلس بست، آنگاه که نماینده ای در جلسه رای اعتماد مجلس به وزرای پیشنهادی احمدی نژاد و هنگام شمارش آرا، شوخی شوخی انگشت روی زخم می گذارد و می گوید: “اگر بگویید تقلب می بریمتان کهریزک ها!”
اگر نماینده شوخ طبع ، واقعا به منظور طعنه به آنان که زندان ها را به محل بی آبرو ساختن ایران تبدیل کرده اند این جمله را بر زبان جاری نساخت، باید از او سوال کرد: کهریزک کجا و لودگی کردن در قالب مزاح کجا؟ مگر می شود قبای وکالت ملتی را پوشید و بعد چشم بر دردهای همان ملت بست و از رنج های شان جوک سیاسی ساخت؟
شاید اگر اینکار را خود ملت یا روزنامه نگار و وبلاگ نویسی انجام دهد نتوان خرده بر آن گرفت اما باید باور کرد که هیچ نماینده ای نمی تواند هم ادعای تشخص کند و هم تشخیص ندهد که کجا و چگونه دهان برای طنازی باز کند.
محسن امین زاده کسی که بیش از دوماه در بند است و همین مجلس هیچ تلاشی برای رعایت حداقل حقوق شهروندی او انجام نداده است و تا کنون شاید جز دو تماس تلفنی خبر ویژاه ای از او به خانواده اش نرسیده است، روزی در حلقه خبرنگاران یک نصیحت عجیب به همه کرد که شاید یادآوری اش بد نباشد. به خبرنگاران اصلاح طب و منتقد می گفت: حتی اگر از دست کیهان و محافظه کاران و اتهام زنندگان عصبانی هستید باز یادتان نرود که با زبان فاخر نقدشان کنید و اگر هم بسیار خوشحال و خرسند از رفتار یک جریان و جناح هستید باز حواستان باشد شوخی های تان رنگ لودگی به خود نگیرد. امین زاده این روزها نیست که ببیند هم اندیشان او در اوج عصبانیت کماکان قفل بر دهان دارند و در نقدهایشان ظرایفی را مورد نظر قرار می دهند که گاه هزار نقد هم بنویسند باز دل آرام نمی شود اما در مقابل، کسانی در مجلس چنان سرخوش اند که شوخی هایشان رنگ لودگی به خود گرفته است.
شاید این قانونگدار طناز تنها برای بیان یک واقعیت گفته است: اگر کسی بگوید تقلب شود عاقبت آن کهریزک است که در این صورت باید قدردانش بود اما وای به حال ما اگر در آشفتگی این همه خانواده های بی خبر از عزیزان، کسانی در خانه ملت جای آنکه رندانه به طعنه برآیند، مستانه به خنده بر آمدند و ما و همه زخم ها و بحران های پس از انتخابات را دلیلی برای شوخی و مزه پرانی های خود دیدند. ورنه ممکن نیست کسی خبر تجاوز با باتوم و شیشه نوشابه به دلبندان را در کهریزک شنیده باشد بعد در مجلس رای اعتماد، علاوه بر شاعری کردن، شوخی های بی محل نیز بکند. نمی دانم این گفته زیبا از کیست که می گوید: بچه ها شوخی شوخی سنگ می اندازند اما گنجشک ها جدی جدی می میرند.
حالا حکایت ما و مجلس شورای مان است که نمایندگان شوخی شوخی وعده کهریزک می دهند اما جسد های جوانان ما جدی جدی با دهان و دنده شکسته تحویل خانواده هایشان می شود.