با تشکر از شجاعت خانم معلم غیورمان که موضوع انشاء به این توپی بهما دادند.
ما کریسمس را در خانههای خود نشستیم و فردایش با بقیهی بچههائی که مسیحی نیستند و کریسمس ندارند به مدرسه رفتیم. ایران کشور آزادی است و پیروان ادیان آسمانی میتوانند با آزادی کامل کریسمس خود را بگذرانند. مثلاً ما میتوانیم بهمناسبت کریسمس برای سیامین بار فیلم “گلی برای مژگا” را که از سال 62 تا الآن هر سال بهمناسبت کریسمس پخش میشود را از تلویزیون تماشا بنمائیم. ما البته وقتی به مدرسه میرویم، برای کریسمس نمیتوانیم تعطیل باشیم ولی بهجای کریسمس اگر عید قربان باشد مدرسه ما را دو سه روز تعطیل مینماید که آقا معلم تربیتی گفته است این بهخاطر آزادی ادیان میباشد.
تلویزیون ایران همچنین در کریسمس آن گوشهی بالای سمت چپ، همانجائی که آرم شبکه را میزنند، حالا یک تبریکی چیزی هم مینویسد که ما از آنها ممنونیم. فقط موقعی که آن تبریکی که نوشتهاند میافتد پشت آرم برنامه ما یک کمی تلسکوپ باید داشته باشیم تا بتوانیم ببینیم که تلویزیون ایران برایمان تبریک نوشته است. ولی ما در هر حال از تلویزیون ایران تشکر مینمائیم. بابایمان میگوید به نفعمان است که در هر حال تشکر بنمائیم.
ولی از این سو، ما در کریسمس خود و خانوادهمان دور هم جمع میشویم و برای خودمان جشن میگیریم. البته خیلی از ایرانیهای دیگر هم که مسیحی نیستند در جشن کریسمس ما شرکت میکنند. بابای ما میگوید ایرانیها ملت شادی هستند و از هر مناسبتی برای جشن و شادی استفاده میکنند. آنها درحالیکه هنوز عرق جشن یلدایشان خشک نشده در جشن کریسمس هم شرکت میکنند. حالا این وسط ما ماندهایم که این آدمهای بد اخلاقی که میریزند جشنهای ما را بهم میریزند و وسط جشن دنبال نسبت خانم و آقا میگردند و دهان همه را بو میکنند مگر ایرانی نیستند؟
خیلی از ایرانیهای غیر مسیحی حتی برای کریسمس درخت کاج هم میگذارند و زیر درخت برای بچههایشان کادو هم میگذارند و شب هم همه را دعوت میکنند و شام قرمه سبزی و فسنجان با خورش آلو اسفناج درست میکنند و خلاصه برایشان فرقی نمیکند که چه مناسبتی باشد، در هر حال دور هم جمع میشوند و جشن بهپا میکنند. البته بابای ما میفرماید در حال حاضر ایرانیها اگر بتوانند همان سالی یک دفعه جشن نوروز را هم برگزار بکنند خیلی هنر کردهاند.
بابای ما ادامه میدهد از وقتی که رئیس جمهورهای ما میآیند در تلویزیون میگویند امسال درآمد دولت هشتاد هزار تریلیارد دلار شده که نسبت به پارسال هفتاد و دو درصد افزایش داشته، ملت همان یک جفت جورابی را هم که پارسال از کفش بلا برای عیدشان خریده بودند، نمیتوانند بخرند. بابای ما یکبار از مسئولان خواهش کرد که اینقدر آمارهای خوشبختی ما را از تلویزیون اعلام نکنند چون وقتی هیچکدامش شامل حال ما نمیشود آنوقت ما خیال میکنیم داریم در خارج زندگی میکنیم که اوضاع خیلی خراب است و مثلاً قحطی تمام اروپا را فرا گرفته است و خودمان از تلویزیون ده دفعه دیدهایم.
امیدواریم که خانم معلم شجاع ما بعد از تعیین این موضوع برای انشاء، بتواند به کارش ادامه بدهد و باز هم خانم معلم ما باقی بماند.