نشستن در دو سوی میز برای حمله به غایبان

نویسنده
حسین محمدی

» مناظره های تلویزیونی بین حکومتی ها

پخش برنامه ای تحت عنوان “مناظره”، میان حمید رسایی و علی اکبر جوانفکر، درباره اظهارات اسفندیار رحیم مشایی، این بار صدای اعتراض مخالفان برنامه های این چنینی را بلندتر کرد.این برنامه که قرار بود میان حامیان و منتقدان دولت برگزار شود، عملا تبدیل به برنامه ای شد که در آن حامیان دولت، تمامی منتقدان را به نقد کشیدند؛ به گونه ای که این بار اصول گرایان را هم واکنش واداشت.

ماهها بعد از انتخابات و دستگیری و زندانی کردن معترضین به کودتای انتخاباتی، برنامه‌ای تحت عنوان “رو به فردا” از سیمای جمهوری اسلامی پخش شد که قرار بود در آن موافقان و مخالفان به بررسی حوادث پس از انتخابات بنشینند. در این برنامه که با تبلیغات چند هفته‌ای، خبر از طرح دیدگاههای همه‌ی جناح‌ها می‌داد، به تدریج حتی اصولگرایان منتقد احمدی نژاد هم حذف شده و برنامه منحصر به “جنگ زرگری” بین خودی‌ ها شده است. به این ترتیب تنها در چند برنامه مناظره کواکبیان و محمد جواد اطاعت، نمایندگان طیف اصلاح طلب فرصت پیدا کردند بخش‌هایی از ناگفته‌های انتخابات را بگویند و از سانسور شدید صدا و سیما انتقاد کنند.

بعد از پخش این برنامه‌ها بسیاری از ایرانیان در قالب اس ام اس و در سایت‌های اینترنتی از زندانی شدن این افراد سخن می‌گفتند و از اینکه حاکمیت با حرف‌های مطرح شده از سوی این افراد، اگر شانس زنده ماندن را از آنها نگیرد حداقل مناصبشان را در آینده‌ی نزدیک از آنها می‌ستاند. بازتاب این مناظره‌ ها باعث شد تلویزیون خطوط قرمز تازه‌ای برای افراد تعیین کند و بعد از آن دیگر کمتر اصلاح‌طلبی حاضر به حضور در ساختمان جام جم شد.

به همین دلیل این برنامه عرصه ای شد برای چهره‌هایی چون مرتضی نبوی، عباس سلیمی‌نمین، حجت ‌آلاسلام پناهیان، مسعود ده‌نمکی، سعید قاسمی، نبویان، شاکری، علاء‌الدین بروجردی رییس کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی و روح الله حسینیان رییس کمیسیون سیاست داخلی و امور شوراها که از جمله نمایندگان حامی دولت در مجلس محسوب می‌شوند؛ در آخرین برنامه هم حجت‌الاسلام رسایی، نماینده حامی دولت در مجلس و جوانفکر، مشاور احمدی‌نژاد در صدد اقناع بییندگان بر آمدند که اصلاح‌طلبان حرفی برای گفتن ندارند و دیگر در عرصه‌ی سیاسی ایران وجود خارجی ندارند.

البته سردار عزت‌الله ضرغامی، رییس سازمان صدا و سیما از این قبیل “مناظره‌‌ها” قاطعانه دفاع کرده و گفته است “مثلا حضور مرتضی نبوی و عباس سلیمی‌نمین ممکن است به عنوان یک گفتگوی درون گروهی تلقی شود، ولی این گفتگو تبدیل به یکی از داغ‌ترین برنامه‌های مناظره و موضوع آن یکی از مهمترین موضوعات کشوری شد که دو نگاه مختلف همدیگر را نقد کردند!”

مجری این برنامه فردی به نام “یامین‌پور”ست که هم همکار رجانیوزست و هم همزمان خود را فرزند روح‌الله (آیت‌‌الله خمینی) و “حضرت آقا” (آیت ‌آلله خامنه‌ای) معرفی می‌کند.

 

اعتراض اصولگرایان به نمایش سیاسی

تاکید بر این “نمایش” با عنوان مناظره حتا صدای بعضی از اصولگرایان مثل  حمیدرضا ترقی، عضو شورای مرکزی حزب موتلفه اسلامی را هم در آورد. ترقی با اعلام اینکه باید از نمایندگان واقعی تفکرات و طیف‌های سیاسی که طرفدارانی نیز دارند و در بخشی از جامعه قابل قبول‌اند، در مناظرات تلویزیون دعوت شود، گفته سطح مناظرات بسیار پایین است و از افرادی که نماینده واقعی، روشن  و قابل قبول یک حزب یا تفکر هستند، دعوت نمی‌شود.

وی حتا تاکید دارد که باید از افرادی همچون سید محمد خاتمی به عنوان نماینده یک طیف سیاسی که مورد قبول بسیاری نیز هست در مناظرات دعوت شود و سطح مناظرات تا حدی بالا بیاید که بتواند مشکل جامعه را نیز حل کند.

دبیر سیاسی ائتلاف حزب الله هم با تاکید بر اینکه “مسائلی که در مناظره‌های اخیر تلویزیونی مطرح می‌شود باید به صورت تخصصی دنبال شود”، گفته است: “روش فعلی مناظره‌ها جوابگوی اذهان عمومی و راهکاری برای برون رفت از شرایط فعلی نیست و صرفا ابهامات را بیشتر می‌کند.”

 حسین کنعانی‌مقدم هم درباره مناظره‌های سیاسی اخیر صدا و سیما، چنین نظری دارد: “در اینگونه مناظره های تلویزیونی باید اصل بی طرفی و اعتدال همواره مورد توجه باشد و  مجری این برنامه نباید در مقام قضاوت قرار گیرد، بلکه سخنان از سوی دو طرف به منظور آسیب شناسی شرایط زده شود، سپس قضاوت را به افکار عمومی سپرد.”

انتقاد اصولگرایان از این برنامه‌ به همین جا ختم نمی‌شود؛ دبیرکل و اعضای شورای مرکزی جامعه اسلامی مهندسین هم اعلام کردند که مناظره‌های صدا و سیما تاثیری در تنویر افکار عمومی ندارد.

مرتضی سبحانی‌نیا، مسوول روابط عمومی جامعه اسلامی مهندسین گفته است “کمیته تخصصی جامعه اسلامی مهندسین در جلسه شورای مرکزی این تشکل، پس از بررسی دور جدید مناظره های صدا و سیما به این نتیجه رسید که مناظره‌های اخیر از کیفیت مورد نظر برای تنویر افکار عمومی برخوردار نیست و بیشتر به صورت یک نشست کارشناسی با حضور نمایندگان یکی از طرفین برگزار می‌شود.”

 چندی پیش شورای هماهنگی جبهه اصلاحات هم موضوع مناظره‌های تلویزیونی را مورد بررسی و شیوه اجرای آنها را مورد انتقاد قرار داد. در این جلسه اکثریت اعضای این تشکل تاکید کردند که مناظره افراد با دیدگاه‌های مخالف و از جناح‌های گوناگون در تلویزیون  به گفتگوی دوستانه افراد از یک جناح سیاسی و تخریب دیگران تبدیل شده است.

 

اعتراضات اصلاح طلبان

اما در سوی دیگر ماجرا یعنی اصلاح‌طلبانی که بعد از اعتراضات انتخاباتی زندانی نشده‌اند، هم اعتراضات مختلفی نسبت به این مشی داشته‌اند.

قدرت‌الله علیخانی، نماینده مردم قزوین در مجلس در مورد مناظره‌های اخیر تلویزیون، می گوید: “قضاوت این‌گونه مناظره‌ها با مردم است. ما نیز از برگزاری آنها خیلی ناخرسند نیستیم و اختلاف دیدگاه‌ها در جناح اصولگرا را تماشا می‌کنیم. جناح مقابل به این خاطر که در کار خودشان درمانده‌اند و نمی‌توانند جواب مردم را بدهند، با برگزاری این‌گونه مناظره‌ها می‌خواهند آنها را سرگرم کنند.”

مسعود پزشکیان، نماینده مردم تبریز در مجلس  هم بر این عقیده است که صدا و سیما با برگزاری مناظره‌های اخیر نمی‌تواند جای خالی اصلاح‌طلبان را پر کند.

وی تاکید می‌کند که اگر قرار است مناظره‌ای برگزار شود، مهمانان باید از دیدگاه‌های مختلف باشند. در صورتی که افرادی با دیدگاه‌های مشابه دعوت شوند، صرفا از اوضاع تعریف می‌کنند. وی می افزاید:” صدا و سیما با برگزاری این‌گونه مناظره‌ها نمی‌تواند جای خالی اصلاح‌طلبان را پر کند، زیرا مردم می‌فهمند که در این جلسات دیدگاه‌های یکسانی ارائه می‌شود.

عضو فراکسیون اقلیت مجلس تاکید می کند: “دست‌اندرکاران این برنامه‌ها اگر می‌خواهند از دیروز، امروز و فردا سخن بگویند باید از همه دیدگاه‌ها دعوت کنند.”

 

انقلاب و مناظره

بعد از پیروزی انقلاب در بهمن 57 این فرصت برای فعالان گروه ها و احزاب  مختلف به وجود آمد که در شبکه‌های محدود رادیو تلویزیونی وقت با یکدیگر به بحث و گفت و گو بنشینند.

مارکسیست ها، لیبرال‌ها، گروههای اسلامگرا و صاحبان اکثر اندیشه‌ها این فرصت گفت و گو را از دست نمی‌دادند؛ مخصوصا آنکه افرادی مانند آیت‌الله طالقانی تاکید  می‌کرد که: “در جمهوری اسلامی استبداد دیگری برپا نخواهد شد.”

اوج این مناظره‌ها در سال 60 بود. جایی که چهره‌هایی همچون  عبدالکریم سروش و محمد تقی مصباح یزدی با احسان طبری (ایدئولوگ حزب توده) و فرخ نگهدار ( رهبر فداییان اکثریت) مناظره ایدئولوژیک ترتیب دادند. همان طور که  آیت‌الله محمد بهشتی با نورالدین کیانوری (دبیر کل حزب توده) و نمایندگان سازمان مجاهدین خلق به مناظره نشست.

این مناظره از جمله آخرین مناظره‌ها در آن سال‌ها بود. چون تا دو دهه بعد دیگر در کمتر رسانه‌ای خبر از مناظره شنیده ‌شد؛هر چند گاهی در تعدادی از دانشگاه ها مناظره هایی بین اساتید دانشگاهی و فعالین سیاسی برگزار می‌شد.

 

دوم خرداد و مناظره

با تغییراتی که بعد از دوم خرداد 76 و بعد از روی کار آمدن دولت اصلاح طلب سید محمد خاتمی در ایران به وجود آمد، مناظره‌های تئوریک و مباحث سیاسی تا حدودی  جان گرفت. البته این مناظره‌ها نه در رادیو تلویزیون که با حضور چهره‌هایی مانند علیرضا رجایی، ابراهیم یزدی، صادق زیباکلام، حسن رحیم پور ازغدی، مصطفی تاجزاده، محمد جواد لاریجانی،  حاتم قادری، امیر محبیان، بهزاد نبوی و… در برخی از دانشگاهای ایران برگزار شد. اما در آن دوران هم، به دلیل دولتی بودن صدا و سیما، هیچگاه اصلاح طلبان این فرصت را پیدا نکردند به اتهامات مختلفی که از تریبون های رسمی در مورد آنها تکرار می‌شد پاسخ دهند.

 

لبخندهایی که آرا را باطل کردند

در دوره‌ی نهم انتخابات ریاست جمهوری اما با وجود آنکه گفته شده بود نامزدهای این دوره با هم مناظره خواهند داشت، اما مناظره بین نمایندگان آنها برگزار شد که مهم‌ترین و در واقع پر سرو صداترینشان مناظره‌ی دکتر محمد باقر نوبخت، نماینده هاشمی  با محمد خوش‌چهره نماینده‌ی احمدی‌نژاد و مناظره‌ی حسین مرعشی دیگر نماینده هاشمی با مهدی کلهر، نماینده احمدی‌نژاد بود.

کم تعداد نبودند افرادی که یکی از دلایل شکست هاشمی را در لبخندهای مغرورانه محمد باقر نوبخت در مقابل ادعاهای ساده زیستانه‌ی کاندیدایی می‌دانستند که در تمام محافل خود را معلمی ساده معرفی می‌کرد.

در ایام تبلیغات انتخابات دهم ریاست جمهوری اما اعلام شد که مناظره بین کاندیداها برگزار می‌شود.

 

مناظره‌ی تاریخی

این اولین بار در تاریخ ایران بود که رییس‌جمهور وقت در یک مناظره انتخاباتی شرکت می‌کرد. در همین مناظره بود که محمود احمدی‌نژاد به شکل غافلگیر کننده‌ای، حملات و اتهام‌هایی را متوجه شماری از مقامات جمهوری اسلامی، از جمله علی‌اکبر هاشمی رفسنجانی، ناطق نوری و محمد خاتمی ساخت. به گفته دبیر ستاد انتخابات صدا و سیما، تخمین زده شد که حدود ۵۰ میلیون نفر در داخل ایران و ۱۵۰ میلیون نفر در سطح جهان در خارج از ایران، شاهد این مناظره تلویزیونی بوده‌اند.

رادیوی اروپای آزاد، هم در آن روزها گزار ش داد که به سبب پربیننده بودن این مناظره که  بعد از پیروزی انقلاب ۱۳۵۷ برای اولین بار صورت گرفت، خیابان‌های تهران تقریبا خالی شدند. اما بعد از اعتراض موسوی و هوادارانش به نتیجه‌ی انتخابات  که منجر به راهپیمایی‌های خیابانی و بازداشت هزاران نفر در کشور شد، بسیاری از جمله رهبر جمهوری اسلامی ریشه‌ی این درگیری‌ها را در مناظره‌هایی دانستند که حرف‌های “غیر ضروری” در آن عنوان شده بود.هر چند وی تاکید داشت که نظر نظام بر ادامه‌ی این روند، یعنی مناظره است تا اعتراضات از کف خیابان‌ها به  استودیوی تلویزیون و محافل دانشگاهی منتقل شود.

کمتر کسی تصور می‌کرد مناظره‌ی 13 خرداد 1388 میرحسین موسوی و محمود احمدی‌‌نژاد به عنوان کاندیداهای دهمین دوره‌ی انتخابات ریاست جمهوری در ایران آنقدر تاثیر گذار باشد که نه تنها جریان تبلیغات انتخاباتی و اصلاً انتخابات را تغییر دهد بلکه با گذشت حدود 14 ماه از این انتخابات با تمام حواشی‌اش، مسئولین سیمای جمهوی اسلامی را ناچار به گنجاندن برنامه‌‌هایی با محوریت مناظره در کنداکتور پخش نماید.

آنچه از مناظره به ذهن متبادر می‌‌شود به جز معنای لغوی آن یعنی در امری‌ با هم ‌بحث و گفت و گو و مجادله کردن، رودرویی دو گرایش فکری در مسایل مختلف سیاسی، اجتماعی و اقتصادی و… است. اما آنچه بعد از انتخابات ریاست جمهوری از سیمای جمهوری اسلامی در برنامه‌هایی چون “دیروز امروز فردا”، “سیاست ایرانی” و در رادیو گفت و گو بر روی آنتن رفت نه مناظره که عموماً نشاندن چهره‌های همسو و تایید کننده مواضع رسمی حکومت بوده است.