خروج میرحسین

ابراهیم نبوی
ابراهیم نبوی

گاهی اوقات شما خودتان نمی فهمید چکار کردید، ولی دیگران می فهمند، وقتی هم که به آدم می گویند تو فلان کار را کردی، آدم هرچه فکر می کند یادش نمی آید. مثلا بیست سال من در ایران زندگی می کردم و دائما متهم می شدم به اینکه جاسوس آمریکا و حامی اسرائیل هستم. حتی وقتی رفتم زندان، بازجو به من گفت “ در کجا و توسط چه کسی و چند بار با عوامل اطلاعاتی انگلیس و آمریکا ملاقات کردی؟” من گفتم: “ من تا به حال از ایران خارج نشدم، دلیلش هم اینکه گذرنامه ندارم، و تا به حال هم فقط دو خارجی دیدم، آن هم در کلاس درس بوده و آن هم بیست سال قبل.” البته بازجوی من خیلی آدم باحالی بود و فقط با دو تا غلط کردم و پذیرش اهانت به نظام مشکلش حل می شد، ولی اگر بازجوی آدم مثلا شاگرد جواد لاریجانی باشد، آن وقت چطوری باید جوابش را بدهیم؟

 

جواد لاریجانی در هفته گذشته موسوی را رسما کودتاگر معرفی کرد و اعلام کرد کودتای موسوی شکست خورد. بعد که برایش توضیح دادیم این چه کودتایی بود که نه دولت داشت و نه ارتش، گفت: “ کودتاهای جدید همین طوری اند.” از دیروز هم جوادترین سیاستمدار کشور گیر داده که “ رویکرد جدید کودتاگران ترور است.” و از همه اینها مهم تر اینکه نمی توانیم به او جواب بدهیم، چون گفته است “ موسوی چه بداند و چه نداند وارد این بازی ابلهانه شد و تمام دنیا هم از او حمایت کردند.” یعنی نتیجه می گیریم که در چند ماه گذشته:

اولا: موسوی بدون اینکه خودش متوجه شود کودتا کرده است.

دوما: موسوی بدون اینکه خودش متوجه شود دولت تشکیل داده است.

سوما: موسوی بدون اینکه متوجه شده باشد کودتایش شکست خورده است. البته چشمش کور، دنده اش نرم، آدمی که کودتایی به این گنده گی می کند، ولی متوجه نمی شود کودتا کرده، باید هم شکست بخورد.

 

از طرف دیگر جواد لاریجانی گفت: “ موسوی بر امام عادل خروج کرده است.” اما آگاهان توضیح دادند که این جمله اصولا غلط است، چرا که:

اولا: امام اش امام نبوده و ولی فقیه بوده

ثانیا: ولی فقیه اش عادل نبوده و نهایتا حداد اش عادل بوده ولی خودش ظالم بوده.

ثالثا: موسوی خیلی که کار کرده باشد دخول کرده، ولی بعید می دانیم خروج کرده باشد.

 

دعای کمیل ممنوع

 

کلا که حساب کنیم کارشان درست است. یعنی حساب همه چیز را می کنند و کاری از چشم شان دور نمی ماند، مثلا در زندان اوین من دو سه نسخه “ مفاتیح الجنان” دیدم. هر چه گشتم که دعای خلاصی از زندان را پیدا کنم و بخوانم، دیدم صفحه دعای خلاصی از زندان را کنده اند. مرض که ندارند، آدم را با هزار زحمت دستگیر کنند و بیاندازند زندان و هی صبحانه و ناهار و شام بدهند، با هزار بدبختی نصف شب بازجو پیدا کنند که بیاید از آدم اعترافاتی بگیرد که آدم روحش خبر ندارد، تازه بعد از اینکه قاضی فهمید که کدام اتهام برای کدام دستگیر شده جور است و دادخواست نوشت، یکهو زندانی یک هفته دعای خلاصی از زندان بخواند و آزاد بشود.

 

بالاخره، یک دفعه دیدی این دعاها اثر داشت، آن وقت این همه بیت المال حرام شده چه می شود؟ آن هم در سال اصلاح الگوی مصرف. طبیعی است که در کتاب دعای زندان که نمی آیند دعای خلاصی از زندان را بگذارند. دعای کمیل هم همین است. دو روز قبل هفتاد نفر از این مشارکتی ها را گرفتند. خوب کاری کردند. داشتند با خدا توطئه می کردند که دعا بخوانند که زندانی شان آزاد شود. انگار مسخره بازی است! یکی را با بدبختی می برند زندان، بعد زنش دعا کند، طرف آزاد بشود. آن هم در شرایطی که ممکن است خداوند در جریان نباشد و تبلیغات تلویزیون روی او اثر نکند و قبول نکند که این همه آدم بیخودی زندانی اند. بعد یک دفعه هفتاد نفر با هم جیغ بزنند “ یا غیاث المستغیثین” و “ یا سریع الرضا” یک دفعه دیدی خداوند یک کاری کرد که از زندان آزاد شدند، بعدش چی؟

 

ما همه یک صدائیم، همه با هم ندائیم

 

بیست سال از اول مهر زور می زدند و التماس می کردند و مدرسه تعطیل می کردند و تبلیغات می کردند که ملت بروند در تظاهرات شرکت کنند و همه برای مبارزه با آمریکا می رفتند چالوس، حالا که ملت گیر دادند که حتما در راهپیمایی سیزده آبان شرکت کنند، احمدی مقدم، فرمانده نیروی انتظامی که تا هفته قبل می گفت “ حضور سبزها در مراسم سیزده آبان هیچ مشکلی ندارد، از دیروز قرم قرم را شروع کرده و امروز گفته است ” در مورد سیزده آبان هرکسی می خواهد تجمعی داشته باشد، مجوزهای لازم را بگیرد تا از حمایت های نیروی انتظامی برخوردار باشد.” به نظرم باید یکی باید برای این سردار توضیح بدهد که

 

اول، ما می خواهیم در همان مراسمی که دولت اعلام کرده شرکت کنیم.

دوم، ما می خواهیم در همان جایی که دولت مراسم برگزار می کند، مراسم برگزار کنیم.

سوم، حالا که دولت با آمریکا و اسرائیل آشتی کرده و انرژی هسته ای را هم فعلا گذاشتند در کوزه که آب سنگین اش را روس ها بخورند، ما هم با آمریکا دوست شده ایم. مگر اشکالی دارد که ملتی دقیقا دنباله روی دولتش باشد. یک بار هم که می خواهیم بدون چوب و چماق از دولت حمایت کنیم، از ما مجوز می خواهند.

چهارم، اوباما که نمی تواند هم با سبزها باشد هم با دولتی ها، یا باید با اونا باشد یا با ما، ما هم همه همین شعار را با هم می دهیم، اوباما اوباما! یا با اونا یا با ما! منظور همه هم مشخص است. حالا اوباما خودش می تواند طرفش را انتخاب کند.

پنجم، سیزده آبان سالگرد گرفتن سفارت آمریکاست، ما هم که خودمان سفارت آمریکا را گرفتیم، بخاطرش هم دویست بار زندان رفتیم، حالا هم می خواهیم برویم دسته گل خودمان را آب بدهیم.

 

نویسنده همه رژیم ها درگذشت

 

خدا رحمتش کند. یکی از مفیدترین نویسندگان، خوشمزه ترین نویسندگان، که یکی از محبوب ترین کتابهای فارسی را نوشته و در هر زمانی و در هر مکانی کتابش قابل چاپ و استفاده است، و با هر رژیمی هم می توان از کتابش استفاده کرد، امروز درگذشت. خبر آمد که رزا منتظمی که در اوایل انقلاب نزدیک بود تبدیل به رضا منتظری شود، دیروز درگذشت.

 

مصاحبه سربسته هادی خامنه ای

 

مدتها بود هیچ خبری از هادی خامنه ای نبود، آخرین بار خبرش را موقعی که کتک خورد داشتیم و بعد از آن وقتی که روزنامه اش مثل بقیه توقیف شد. مصاحبه هادی خامنه ای با فالس نیوز، پر از نکات ارزنده و آموزنده و مبهم بود که به نظرم خواندنش اگر چه بسیار لازم است، ولی زیاد زور نزنید، چون بیشتر از چیزی که من نفهمیدم شما هم چیزی نخواهید فهمید، نهایتا به این نتیجه می رسید که یا ضبط صوت خراب بوده یا دو سه صفحه از مصاحبه گم شده یا احتمالا هادی خامنه ای در حالی که لوله تانک رو به پیشانی اش بوده، مصاحبه کرده است. به بخشی از این مصاحبه دقت کنید. در تمام مدت مصاحبه هادی خامنه ای درحالی که مواظب لوله تانک بود، یک سر عکس آیت الله خامنه ای برادر معظم خود را گرفته بود و به دوربین خیره شده بود.

 

فالس نیوز: نظرتان درباره طرح وحدت ملی چیست؟

هادی خامنه ای: طرح وحدت ملی طرح مهمی است، باید ببینیم چطور شد که تفرقه ملی ایجاد شد، از همان راه برویم و به وحدت ملی برسیم.

فالس نیوز: پس قبول دارید که طرح وحدت ملی به آن گونه که گفتید بی نتیجه است؟

هادی خامنه ای: بی نتیجه نیست، ولی نمی توان چشم به گذشته بست و بدون توجه به آن مسائل طرح وحدت ملی داد.

فالس نیوز: یعنی معتقدید که زحمات دولت نهم را باید ارج گذاری کرد و انتخابات هم بصورت عادلانه برگزار شده است.

هادی خامنه ای: من معتقدم دولت اصلاحات اقدامات زیادی برای کشور انجام داد که باید قدردانی بشود.

 

فالس نیوز: شما گفتید در دوره اصلاحات تندروی هایی صورت گرفت که برای برانداختن نظام بود و شما با آن مخالف بودید؟

هادی خامنه ای: به نظر من چیزهای خوب بهتر از چیزهای بد است، من تندروی های دولت نهم را تائید نمی کنم.

فالس نیوز: در مورد اظهارات آقای کروبی شما با ایشان شدیدا مخالف بودید و آن اظهارات هم خیلی مزخرف بود و خبرنگار ما هم دیروز با چاقو می خواست ایشان را بزند، آیا با کلیه سیاستهای خبرگزاری فارس موافقید، یا شما را هم کتک بزنیم؟

هادی خامنه ای: من در مورد جناب آقای کروبی حرفی نزدم، و اصولا نگفتم که حرف ایشان غلط است. من زیاد حرف نمی زنم، چون اخوی به اندازه همه حرف می زنند. ممنون.

 

فالس نیوز: شما معتقدید میانه روهایی مثل آقای احمدی نژاد بسیار چهره خوبی داشتند و تندروهایی مثل خاتمی و هاشمی آبروی کشور را بردند، آیا درست است؟

هادی خامنه ای: من داشتم از خیابان رد می شدم که دیدم لایه هایی از خاک روی دیوار نشسته و من در این مورد نظری ندارم، جز اینکه تمیزی شهر به شهرداری مربوط است.

فالس نیوز: پس معتقدید که ولایت فقیه رکن رکین و مهم ترین اصل اسلامی در خاورمیانه می باشد که اگر به آن توجه نکنیم همه آنفلوآنزای خوکی می گیریم. ( خبرنگار فالس نیوز یک لحظه یادش می رود که حالا سر کدام کارش است.) آیا اعتراف می کنید؟

هادی خامنه ای: به هر حال ولایت فقیه هم یک اصل قانون اساسی است و برادرمان است، چکار کنیم، هست.

 

کروبی، سرشکسته و سربلند

 

مهدی کروبی، مردی که انگار مثل خروس اول صبح دکتر شریعتی کارش به هم ریختن سکوت و آرامش تقلبی فضای کشور است، در نمایشگاه کتاب حضور پیدا کرد. وی که توسط حسن روزی طلب و حامد ملک پور( عکاس خبرگزاری فارس و دبیر سرویس سیاسی روزنامه ایران) با کفش و چاقو تهدید شده بود، پس از بازدید از نمایشگاه و شکستن سرش به خانه بازگشت. ترقی، نماینده سابق مجلس و یکی از سیاستمدارانی که احتمالا اگر سی سال کار مطالعاتی سنگین بکند، جایگزین بادامچیان در هیئت های موتلفه اسلامی خواهد شد، در پی حمله خبرنگاران فارس نیوز و روزنامه دولتی ایران به کروبی، گفت: “ مردم با رفتار خود کروبی را منزوی تر کردند.” وی گفت: “ کروبی چنان منزوی شده است که وقتی احمدی نژاد به شیراز رفت، بدون هیچ ملاقاتی و بدون دیدار با مردم به تهران برگشت و در نیویورک هم از هتل جرات نکرد بیرون بیاید.” امروز هم خبر داده شد که خاتمی و موسوی به نمایشگاه کتاب خواهند رفت. خبر رفتن خاتمی به نمایشگاه کتاب، داده شد ولی نمی دانیم رفت یا نه، از ورود موسوی هم به نمایشگاه کتاب جلوگیری شد. ظاهرا کسانی که قصد کشتن خاتمی و موسوی را دارند، برای حفظ جان آنان از حضورشان جلوگیری کردند.

 

ژیلا، شادی و زویاپیرزاد

 

سومی را با نام خانوادگی نوشتم، چون نمی شناسمش، ولی دو تای دیگر رفقای خودم هستند. شادی صدر که سیزده هزار و دویست و چهل و هشت جایزه بین المللی را برده و خواهد برد. ژیلا بنی یعقوب هم برنده جایزه جهانی آزادی بیان شد. این هم یک خبر خوب. و زویاپیرزاد هم جایزه “ کوریه انترناسیونال” را برد. زویا پیرزاد از معدود نویسندگان ایرانی است که تمام آثارش به فرانسه ترجمه شده است.

 

مرواریداتو نشمر، کم می شه

 

جرزنی شروع شد. به نظر می رسد خبرهای وین به تهران رسیده و دعواهای پشت پرده شروع شده، تازه اول دعواست. یکی می گوید مجبور شدیم، یکی می گوید اگر بریم جلو دهن مون صافه، یکی دیگر می گوید مگه از اولش نگفتم، یکی دیگر می گوید بابا طوری نیست، یک دفعه اشکالی نداره، یکی می آد و گریه می کنه و می گه: آقا! آقا! ما حاضریم بمیریم ولی نمی خواهیم شما ضایع بشین…. اینها مهم نیست. بالاخره یا باید آقایان پیاز را بخورند یا چوب را یا اینطور که معلوم است هر دو را. فعلا آقای سلطانیه رفت وین و همه مرواریدهایی را که علی لاریجانی از سولانا گرفته بود داد به روسها. تازه بعد از تمام شدن داستان دارند به این فکر می کنند که آیا باید می رفتیم یا نمی رفتیم. من که شدیدا از مذاکرات وین راضی ام. علی لاریجانی که تازه متوجه شده که یک آقایی از وین برگشته و یک چیزی امضاکرده، گفت: “ معادله سوخت در برابر سوخت توجیه عقلی ندارد.” حالا خوب است که دولت اورانیوم را تحویل روسیه ندهد، اگر ندهد یک داستان دارد، اگر بدهد هزار داستان.

 

جمهوری دموکراتیک یا حکومت اسلامی؟

 

موسوی از هوادارانش خواست شعارهای رادیکال ندهند، انگار هواداران موسوی قبلا حرف او را گوش می کردند. حالا منظورم این نیست که برویم توی خیابان و شعار رادیکال بدهیم. بلکه منظورم این است که هر کسی باید به وظیفه خودش عمل کند. مثلا موسوی باید بیانیه بدهد که شعار رادیکال ندهید، ما هم وقتی رفتیم توی خیابان و دیدیم صد هزار نفر هستیم یا یک میلیون نفر هستیم، هر چیزی خواستیم می گوئیم. ضمنا، این حرف ها مال وقتی است که مجوز راهپیمایی بدهند، وقتی مجوز راهپیمایی به سبزها نمی دهند، دیگر شعار رادیکال و غیر رادیکال معنی ندارد.

 

البته من هم با شعارهای رادیکالی مثل “ مرگ بر آمریکا” و “ مرگ بر اسرائیل” مخالفم، ولی شعارهای رادیکال دیگر خیلی اشکال ندارد. ما به موسوی قول می دهیم که به محض اینکه مجوز تظاهرات برای سبزها داده شد، ما در تمام شهرها، در جمعیت منظم، بدون شعار، راه می رویم. ولی وقتی مجوز تظاهرات را آقای خمینی سی سال قبل داده، و به هر حال دولت آن را برگزار می کند، حالا دو تا شعار هم مردم بدهند. وظیفه موسوی است که به مردم بگوید شعار تند ندهند، وظیفه مردم هم هست که هر شعاری دوست داشتند بدهند.

 

خیلی شماها کلک هستید!

 

من حدس می زدم که این احمدی نژاد بدجنس دارد یواشکی یک کارهایی می کند و این کارها واقعا کارهای جدیدی در راستای مدیریت جهان است. فقط ماندم که چرا این کارها را یواشکی می کند. ما که نه با آمریکا مخالفیم نه با اسرائیل، البته خودم را عرض کردم، وگرنه ممکن است خیلی ها با اسرائیل و آمریکا دشمن باشند، به نظرم آقای دکتر الفنون نباید این حرفها را به آنها بگوید، ولی اگر ملاقاتی با اسرائیلی ها کرد، به ما هم خبری بدهد خوشحال می شویم و من شخصا قول می دهم که به هیچ کس در این مورد خبری ندهم. جنبش راه سبز( جرس) نوشت که ملاقات هایی میان نمایندگان ایران و اسرائیل صورت گرفته است. حالا بامزه می شود اگر ملاقات میان ایران و اسرائیل با وساطت حماس صورت گرفته باشد. من فکر می کنم انگیزه اصلی ملاقات میان ایران و اسرائیل این بوده که دولت احمدی نژاد می خواست اسرائیل را از روی نقشه جهان حذف کند، ولی نمی خواست بدون اطلاع اسرائیل این کار را بکند.

 

مده آ در کاخ سعدآباد

 

این آقای موقشنگ و خوش تیپ هم واقعا در حد خودش جیگری محسوب می شود. در همین مدت کوتاهی که نرگس کلهر فیلمش را در جشنواره نورنبرگ نمایش داده، کلی کشفیات جدید توسط آقای موقشنگ صورت گرفته است. مهدی کلهر، مشاور رسانه ای رئیس جمهور گفت: “ برخی افراد که حدود یک و نیم سال با همسر بنده در ارتباط بودند، در اعزام دخترم به خارج از کشور دست داشته‌اند.” کلهر اضافه کرد: “ آقای جوانفکر گفته بودند که یک جناح سیاسی داخلی در ماجرای پناهندگی دختر من نقش داشته است که من این حرف را قبول ندارم و جناح حاکمیتی هم در این قضیه نقش داشته‌اند.” آگاهان خیلی سعی کردند منظور کلهر را از این حرف بفهمند، ولی نفهمیدند.

 

کلهر توضیح داد: “ دخترم گفته است که این موضوع ربطی به موج سبز ندارد و فیلمی هم علیه شکنجه ساخته است که کار خوبی کرده است، من هم با شکنجه مخالف هستم، جمهوری اسلامی هم با شکنجه مخالف است.” او که اخیرا به کشف جدیدی دست پیدا کرده است، پروژه مده آ( احتمالا تلفظ غلط همان مدیا به معنی رسانه است) را علاوه بر پروژه عنکبوت و چند پروژه دیگر در این مورد دخیل دانست و گفت: “ البته اعتقاد دارم که دست بیگانگان در قضیه درخواست پناهندگی دختر من دخالت دارد و این امر در راستای اجرای پروژه ”مدآ“ صورت گرفته است ولی نفوذی‌های دشمن در دو جناح سیاسی حضور دارند.” به عبارت دیگر احتمالا منظور کلهر این است که رحیم مشائی بخاطر حسادت به کلهر، این پروژه مده آ را مطرح کرده است.

کلهر بطور تلویحی اشاره کرد که: “ غربی‌ها علیه همه شخصیت‌های نظام و برای تخریب آنها این فضاسازی‌ها را انجام می‌دهند، کما اینکه علیه مهندس موسوی هم این کار را کردند.” ظاهرا منظور کلهر خبری است که ساعاتی قبل به مدت دو ساعت در رجانیوز منتشر شده و سپس حذف شد و در آن خبر به مساله دخالت همسر شخصیت ها، مثلا همسر مهندس موسوی و پسرهاشمی رفسنجانی و همسر کلهر در اداره کاخ های تحت نظر میراث فرهنگی اشاره شده بود. کلهر این پروژه را دست ساز آمریکا دانست. او گفت: “  ما در مسئله خانواده بسیار حساس هستیم ولی غربی‌ها فرزندانشان را مانند حیوانات تربیت می‌کنند.“ 

 

در خبری که در رجانیوز به مدت دو ساعت منتشر شده بود، و بعدا از آن حذف شد، گفته شد که “ مهدی کلهر، مشاور محمود احمدی نژاد، با فشار به سازمان میراث فرهنگی قصد دارد همسر دوم خود را به سمت رییس مجموعه سعدآباد بگمارد.” در این خبر آمده است: “ خانم خورشیدی همسر مهدی کلهر قرار بود به مدیریت مجموعه سعدآباد منصوب شود” ولی به دلیل مخالفت افرادی که در پروژه مده آ حضور داشتند این اتفاق صورت نگرفت. ظاهرا در این مخالفت ها جریان مده آ از برخی افراد مانند رحیم مشائی و عشرت شایق مدیر سابق مجموعه سعدآباد هم استفاده کرده است. شاید به همین خاطر، احمدی نژاد دیروز اعلام کرد که قصد دارد از چند سخنگو برای دولت استفاده کند.