افزایش فشارهای آمریکا بر ایران

نویسنده

middleeastb.jpg

کورین لنه

ایالات متحده قصد دارد کنترل امور خاورمیانه را به دست گیرد و نشان دهد که علیرغم ناکامی و سرخوردگی های به وجود آمده در عراق، توانایی مقابله علیه تأثیرات و نفوذ ایران را دارد. این پیامی است که دولت بوش یک ماه قبل از اتمام ضرب الاجل سازمان ملل نسبت به پرونده اتمی ایران درحال انتشار آن است.

یک دیپلمات دراین خصوص توضیح می دهد که “استراتژی جدید” به هدف “اعمال فشار روزافزون و همه جانبه” بر مقامات ایرانی اتخاذ شده تا بدین طریق “ایده شکست ناپذیری دولت تهران” کم رنگ شود. به نقل از روزنامه واشنگتن پست، احساس صاحب منصبان دولت بوش این است که “مقامات ایرانی تنها زمانی به جامعه بین الملل پاسخگو خواهند بود که تحت فشار باشند”.

این استراتژی روز 15 ژانویه توسط رابرت گیتس، وزیر جدید دفاع امریکا اتخاذ شده است. وی با اشاره به استقرار دو ناو هواپیمابر در خلیج فارس و اعزام یک گردان تدافعی ضدهوایی که به موشک های ضدموشک پاتریوت مجهز هستند اظهار داشت: “ما قصد داریم به کشورهای منطقه بفهمانیم که برای یک مدت طولانی در خلیج فارس حضور خواهیم داشت.”

این درحالی است که روز 26 ژانویه، چنین اظهاراتی مجدداً توسط کاندولیزا رایس در مصاحبه انجام شده با واشنگتن پست تکرار شد. به گفته او، این نمایش قدرت به این هدف انجام شده که “کشورهای دوست” می توانند روی واشنگتن حساب کنند. “ایالات متحده باید قدرت خود را به نمایش بگذارد و نشان دهد که در خلیج فارس حاضر است و در آنجا نیز خواهد ماند.”

خانم رایس در مصاحبه خود از واژه “صف آرایی مجدد” استفاده کرده، به گونه ای که در محافل دیپلماتیک نیز از آن استفاده می شود. به گفته او، جنگ لبنان فاصله ای را بین “تندروها” و میانه روهای منطقه ایجاد کرده و در این رابطه، سایه ایران نیز روز به روز بزرگ تر و نگران کننده تر می شود.

اگر به اظهارات کسانی که در ابتدا به چنین “صف آرایی مجدد”ی اشاره کرده اند [مانند پروفسور گری سیک، عضو سابق شورای امنیت ملی امریکا] توجه کنیم، می بینیم که منظور ائتلاف بین اسراییل و سنی های میانه رو است. وی در این خصوص در رادیو ملی امریکا اظهار داشت: “ایالات متحده، اسراییل و دولت های بزرگ سنی روی یک مسأله توافق نظر دارند: ایران همچنان درحال قوی شدن است و روز به روز نیز به تهدیدهای آن افزوده می شود. اکنون باید کاری کرد!”

روزنامه واشنگتن پست در افشاگری های جدید خود [روز جمعه] به بررسی ابعاد این رویارویی پنهان پرداخته است. در سال 2006، “در حدود دوازده” مأمور ایرانی به طور مخفی در عراق دستگیر شده اند و از آنها [قبل از رهایی] عکس و آزمایش DNA گرفته شده است. به علاوه، از پاییز تاکنون به سربازهای امریکایی ابلاغ شده که اجازه دارند چنین عواملی را “دستگیر کنند” یا حتی “بکشند”. تعداد این عوامل در حدود 150 نفر برآورد می شود و به این تعداد می توان برخی از اعضای فرماندهی سپاه پاسداران و واحد القدس را افزود.

روز جمعه پس ازتحویل پست فرماندهی نیروهای امریکایی [در عراق] به ژنرال دیوید پتراوس و پس از رأی گیری در مجلس سنای امریکا، جرج بوش اعلام کرد که باید از پیشروی کسانی که “اهداف” کاخ سفید و سربازهای امریکایی را مقصر می شمارند جلوگیری کرد. ازطرف دیگر، آقای گیتس دراین خصوص گفت: “نیروهای ما اجازه دارند شخص یا اشخاصی را که قصد جان آنها را کرده اند تحت تعقیب قرار دهند. ما تلاش خواهیم کرد که این شبکه ها را ریشه کن کنیم، زیرا 70 درصد از تلفات ما به دلیل اقدامات چنین شبکه هایی [ماشین های بمب گذاری شده] است.”

البته عراق تنها جایی نیست که مبارزه علیه نفوذ ایران در جریان است. به گفته واشنگتن پست، در لبنان عملیاتی علیه حزب الله انجام شده است. در کنفرانس پاریس که حامیان دولت لبنان در آن شرکت داشتند، چنین نتیجه گیری شد که ایالات متحده و عربستان سعودی قصد دارند همچنان به عنوان اصلی ترین پشتیبان [ازنظر مالی] باقی بمانند، درحالی که حزب الله تنها از طریق درآمدهای نفتی ایران تغذیه می شود.

مقامات امریکایی معتقدند که روند پیشرفت اقدامات آنچنان به نفع رییس جمهور احمدی نژاد نیست. با کاهش قیمت هر بشکه نفت به یک سوم قیمت سال گذشته، مطمئناً کمک های ایران به حزب الله لبنان و حماس فلسطین نیز کاهش خواهد یافت. در این خصوص، نقش عربستان در تأمین نفت به میزان فعلی، بسیار مهم و حیاتی خواهد بود.

منبع: لوموند، 29 ژانویه 2007

مترجم: علی جواهری