دانا شهسواری
dana. com
با روی کار آمدن دولت نهم و نومحافظه کاران، نوستالوژی دهه 60 بار دیگر بر دانشگاه ها سایه افکند. حاصل؛ انقلاب فرهنگی بدون تعطیلی رسمی دانشگاهها بود. پیگیری تغییرات دانشگاه های ایران در سطوح مختلف نشان می دهد که وزارت علوم دولت نهم شعار خود را تا آن جا پیش برد که “هر که از ما نیست بر ماست و نباید درس بخواند”. این تغییرات را مورد به مورد پی گرفته ایم.
دانشگاه شیراز
دکتر صادقی، در شهریور ماه 84 جایگزین رئیس پیشین دانشگاه شیراز شد. وی پیش از آن رئیس دانشکده حقوق و علوم سیاسی وعضو سازمان بسیج اساتید بود. وی در زمان مجلس ششم اصلاحات به عنوان عضو حقوقدان شورای نگهبان به مجلس معرفی شد اما رای لازم را کسب نکرد.
وی در محافل دانشگاهی به فردی مخالف تشکل های دانشجویی شهرت دارد واین تشکل ها را “بنگاه سیاسی” می داند. وی در زمان ریاست دانشکده حقوق هم افراد مشخصی را برای مقابله با انجمن اسلامی سازماندهی کرد. افرادی که امروز به آنان مجوز تشکیل تشکل دانشجویی موازی داده شده است.
با آغاز ریاست وی در دانشگاه شیراز فشار بر دانشجویان، خصوصا دانشجویان دختر در صحن عمومی دانشگاه افزایش یافته است، تا جایی که برای کنترل بیشتر دانشجویان، مدیریت انتظامات دانشگاه به سپاه پاسداران واگذار شده است.
دکتر صادقی این سختگیری را به استادان نیز تسری داده تا همزمان با فشار بر دانشجویان، استادان مدافع آنان را نیز محدود کند.
دانشگاه علوم پزشکی شیراز
دکتر ایمانیه از حدود یک سال قبل به عنوان رئیس دانشگاه علوم پزشکی شیراز آغاز به کار کرد در حالی که قبل از آن اصلا تجربه مدیریتی نداشت. وی از طرفداران جدایی دانشجویان دختر و پسر است و تاکنون از برگزاری هر گونه اردوی مختلط ممانعت کرده است.
شیوه وی برای اداره دانشگاه، متکی بر تهدید دانشجویان به احضار به کمیته های انضباطی است که در دوران کنونی با ترکیبی از نیروهای امنیتی و بنیادگرا دایره کاری خود را وسعت بخشیده اند.
وی نیز فعالیت تشکل های دانشجویی را برای دانشگاه مفید نمی داند و به همین علت به انجمن اسلامی دانشجویان هشدار داده تا هر چه زودتر تکلیف خود را مشخص کند.
دانشگاه علم و صنعت
دانشگاه علم و صنعت، که سابقه ای طولانی در فعالیت های سیاسی و اجتماعی دارد، در دوران جدید فشارهای مضاعفی را تحمل کرده است.
در این دانشگاه همزمان با ریاست دکتر جبل عاملی، منتخب وزیرعلوم دولت جدید، محدودیت های زیادی در ارتباط با دانشجویان و فعالیت های صنفی و فرهنگی آنان اعمال شده است. انجمن دانشجویان این دانشگاه در شرایط تعلیق قرار دارد و اعضای آن برای تعطیل کامل انجمن تحت فشار هستند. به انتظامات دانشگاه علم و صنعت نیز از آغاز ریاست جدید اختیارات وسیعی داده شد و آنها به اشکال مختلف با دانشجویان برخورد می کنند.
در عوض، امروز در این دانشگاه نیروهای بسیج دانشجویی با حمایت مدیریت دانشگاه به فعالیت گسترده ای مشغولند. تبلیغات وسیع برای لیست “نخبگان حوزه و دانشگاه” ـ لیست آیت الله مصباح یزدی برای مجلس خبرگان ـ از جمله این فعالیت هاست که به شدت دنبال می شود. دکتر جبل عاملی رئیس فعلی دانشگاه از دوستان بسیار نزدیک محمود احمدی نژاد است.
دانشگاه یزد
رئیس دانشگاه یزد که از یک سال قبل به این سمت منصوب شده، دکتر میبدی است که پیش از آن ریاست دانشگاه صنعتی اصفهان را برعهده داشته و دکترای کشاورزی دارد.
دکتر میبدی نیز مخالف هر نوع تشکل مستقلاست و تاکنون تمام تشکلها از جمله “انجمن پیرو”، “انجمن توسعه” و “انجمن جمهوریخواه” این دانشگاه راتعطیل کرده است. وی نزدیکی زیادی با بسیج دانشگاه دارد، از هنگام آغاز به کار امکانات زیادی در اختیار این سازمان شبه نظامی دانشجویی قرار داده، و سال قبل نیز در راستای حمایت از این تشکل موازی به بهانه مغایرت با آیین نامه، دفتر انجمن اسلامی دانشگاه را پلمب کرد.
یکی از روشهای وی در اعمال مدیریت احضار دانشجویان به معاونت دانشجویی و یا حراست برای ارعاب آنان است. در همین رابطه به دستور وی چند خانم دانشجو به بهانه مناسب نبودن نوع پوشش با محرومیت هایی مواجه شده اند.
در آغاز امسال در حین برگزاری تحصن صنفی، دکتر میبدی شخصا به همراه چند نفر از بسیجیان و حراستی ها به میان متحصنین آمد و اسم بسیاری را یادداشت کرد. همه این دانشجویان پس از چند روز به کمیته انضباطی فراخوانده شدند.
وی همچنین راسا دانشجویان را به دفتر خود احضار وسعی می کند آنان را مرعوب کند. وی در جریان یک نشست دانشجویی خطاب به دانشجویان گفت: “من خودم نیروی وزارت اطلاعات هستم و می دانم چگونه باید با شما مقابله کنم، من در جبهه های کردستان جنگیدم بنابراین شما عددی نیستید که من نتوانم ساکت تان کنم”.
یکی دیگر از کارهای وی شکایت از نشریات دانشجویی نزد هیات نظارت است. بر اساس این شکایت ها همه این نشریات توقیف شده اند.
دانشگاه علامه طباطبایی
“آقای شریعتی اینجا پادگان نیست”، این جمله ای بود که دریکی از بیانیه های دانشجویان دانشگاه علامه خطاب به رئیس این دانشگاه صادر شد. حجت الاسلام شریعتی که از حدود یک سال و نیم قبل به عنوان رئیس دانشگاه علامه به کار مشغول شده، قبل از آن عضو هیات علمی دانشکده روانشناسی بود.
اولین حرکت ها در خصوص اخراج اساتید از دانشگاهها، از دانشگاه علامه و به دستور حجت السلام شریعتی آغاز شد و به این ترتیب دکتر حسن نمکدوست از دانشکده ارتباطات اخراج گردید. وی مدرک دانشگاهی ندارد ولی تحصیلات حوزوی وی برای حضور در دانشگاه معادل شده است.
همزمان با آغاز ریاست حجت الاسلام شریعتی فعالیت بسیج در دانشگاه به شدت افزایش یافته است. در همین ارتباط دانشجویان می گویند آنان مطلق العنان هستند و هر کاری بخواهند انجام می دهند.
دانشگاه علامه از آغاز سال تحصیلی جدید دستخوش اعتراضات صنفی بسیاری بوده که از جمله آنها می توان به تحصن مکرر دانشجویان در اعتراض به فشار بر انجمن اسلامی دانشجویان، وضعیت سلف سرویس وسطح پایین امکانات و آلودگی شدید آب آشامیدنی اشاره کرد.
دانشگاه سمنان
دکتر علی خیر الدین که استادیار دانشگاه سمنان بود در تابستان امسال به عنوان رئیس دانشگاه سمنان انتخاب شد.
او در همین مدت کوتاه فشار بسیاری بر دانشجویان وارد آورده تا جایی که در زمان سفر اخیر رهبر جمهوری اسلامی به استان سمنان، تنها به دانشجویان عضو بسیج اجازه صحبت در حضور وی داده شد.
فضای دانشگاه سمنان به شدت پادگانی است و فشار بر دختران دانشجو بسیار زیاد است. تاکنون بیش از 300 اسم برای تنبیه به کمیته انضباطی رفته که بررسی آن هنوز آغاز نشده است.
دانشگاه تربیت مدرس
رئیس دانشگاه تربیت مدرس دکتر فرهاد دانشجو برادر کامران دانشجو، استاندار تهران است که دوستی بسیار نزدیکی با احمدی نژاد دارند.
فرهاد دانشجو با توجه به سوابق خود در نهادهای نظامی و بسیج در مهرماه 84 به عنوان رئیس دانشگاه تربیت مدرس انتخاب شد.
در این دانشگاه علاوه بر فشارهای مشابهی که به روال دیگر دانشگاهها بر دانشجویان وارد می شود، برخی از اساتید مطرح این دانشگاه نیز مورد غضب مسوولین جدید قرار گرفته اند.
طی اولین اقدامات رضا اکبریان رئیس دانشکده علوم انسانی دانشگاه تربیت مدرس سعید حجاریان را از شورای تخصصی گروه علوم سیاسی و محسن کدیور را از شورای تخصصی گروه فلسفه و هاشم آقاجری را از مدیریت گروه تاریخ کنار گذاشت. پیش از این مسوولین این دانشگاه دکتر محسن کدیور را از حضور در همایش انقلاب مشروطه که در لندن برگزار شد برحذر داشته و او را تهدید کرده بودند.
همچنین دکتر عبدالکریم سروش و دکتر حاتم قادری نیز در لیست برخورد مقام های دانشگاه قرار دارند.
به دنبال این مساله که اعتراض دانشجویان و دیگر اساتیدرا برانگیخت، رئیس دانشگاه تربیت مدرس مسئول واحد خواهران سازمان بسیج دانشجوئی دانشگاه را به سمت فرماندهی سازمان بسیج دانشجوئی دانشگاه تربیت مدرس منصوب و متعاقب آن بسیج دانشجویی بیانیه ای برعلیه اساتید دگراندیش صادر کرد.
پس از شکایت رسمی کدیور از این تخلفات، در اقدامی بی سابقه محمدتقی احمدی رئیس و صادق آئینه وند نائب رئیس هیات انتظامی دانشگاه عزل شدند و مسلمی نائینی فرمانده سازمان بسیج اساتید دانشگاه با حفظ سمت به ریاست جدید هیأت انتظامی اعضای هیأت علمی دانشگاه تربیت مدرس منصوب شد.
همچنین گفته می شود مهندس میر حسین موسوی، نخست وزیر اسبق جمهوری اسلامی که هنوز عضو هیات امنای این دانشگاه است، به زودی برکنار خواهد شد.
دانشگاه شهید چمران اهواز
دو ماه پس از انتصاب دکترنوری به ریاست دانشگاه شهید چمران اهواز، نصب پرده ای جلوی ساختمان ریاست با این مضمون که “جناب دکتر نوری، نائل شدن حضرتعالی را به مقام استادی تبریک می گوییم” به دانشجویان نشان داد که وی تا آن زمان استاد هم نبوده است.
دکتر نوری که با آغاز بکار دولت نهم به ریاست دانشگاه شهید چمران اهواز منصوب شد قبل از این استادیار پزشکی بود. وی نیز با بسیج رابطه نزدیکی دارد بطوریکه وجود هر تشکلی، حتی تشکل های راست را با وجود بسیج بیهوده می داند.
وی که از اعضای قبلی سپاه است در آغاز کار همه معاونت های دانشگاه را تغییر داد. در دوره وی نهاد نمایندگی رهبری، مانند دیگر دانشگاه ها قدرت زیادی گرفته بطوریکه مستقیما روی برنامه ها و طرح های تشکل ها اعمال نظر می کند.
حراست دانشگاه هم در دوره جدید اختیارات بی مرزی یافته است تا جایی که اگر دختران دانشجو حتی در سطح شهر با روسری دیده شوند به شدت با آنها برخورد می شود.
در این دوره دو نفر از دانشجویان با تعلیق مواجه شده، نشریات دانشجویی دانشگاه شهید چمران تعطیل و فعالیت صنفی متوقف شده است.
دانشگاه فردوسی مشهد
از حدود یک سال قبل دکتر عاشوری به عنوان رئیس دانشگاه فردوسی مشهد انتخاب شد. وی پیش از آن درهمین دانشگاه استاد زمین شناسی بود. او که از وابستگان “جبهه پیروان خط امام و رهبری” است با تحمیل فضایی امنیتی بر این دانشگاه، به طور علنی اعلام کرده “که در بیرون از دانشگاه نیروهای وزارت اطلاعات و سپاه همواره به من کمک می کنند”.
در این مدت تعدادی از دانشجویان به خاطر اعتراض به مسایل صنفی به کمیته انضباطی فرا خوانده شده و بسیاری از نشریات مستقل به محاق توقیف رفته اند. در دانشگاه فردوسی مشهد همزمان با آغاز بکار دکتر عاشوری از اهرم حراست جهت برخورد با دانشجویان استفاده می شود.
در مواردی هم به دانشجویان فعال اعلام کرده اند که پرونده سنگینی از ایشان موجود است که اگر به فعالیت های خود ادامه دهند به جریان خواهد افتاد.
همچنین لیست های طویلی از دانشجویان برای احضار به کمیته انضباطی و حراست به اتهام انجام اعمال منافی عفت و فساد اخلاقی تهیه شده است. گفته می شود بیش از هزار نفر در این لیست ها هستند که از همه آنان تعهد عدم انجام فعالیت صنفی و سیاسی اخذ شده است.
در دانشگاه فردوسی مشهد هم از زمان آغاز بکار آقای عاشوری، بودجه و اختیار و سیعی به بسیج داده شده تا جایی که کلا هیات نظارت دانشگاه جنبه تشریفاتی پیدا کرده و در همه موارد از جمله در امور صنفی و.. نظر بسیج تعیین کننده است.
دانشگاه تربیت معلم سبزوار
دکتر محمدیان که در زمان دولت خاتمی نماینده وزیر در دانشگاه سبزوار بود با آغاز بکار دولت نهم به عنوان رئیس دانشگاه تربیت معلم سبزوار انتخاب شد.
وی خود در یک جمع دانشجویی به صراحت اعلام کرد که: “به ما دستور داده اند جلوی فعالیت انجمن های اسلامی را بگیریم”.
ارتباط دکتر محمدیان با بسیج و سپاه آشکار است. حراست این دانشگاه هم از زمان آغاز بکار رئیس جدید اختیارات و سیعی پیدا کرده وحتی چند تن از نیروهای سپاهی و بسیجی شناخته شده شهر نیز به آنان اضافه شده تا بر خورد لازم را با دانشجویان داشته باشند.
دانشگاه علوم پزشکی ایران
دکتر فتحی، جراح پلاستیک در حالی که هیچ سابقه مدیریتی نداشت در پاییز 84 از استادی به ریاست دانشگاه علوم پزشکی ایران رسید.
اما در واقع افراد دیگری در حال اداره این دانشگاه هستند که از آن جمله می توان به دکتر پازوکی و دکتر طباطبایی اشاره کرد که از اعضای بسیج اساتید و کمیته انضباطی هستند.
فشار از سوی کمیته انضباطی و حراست هم روی دانشجویان بسیار زیاد است و کنترل این مراکز از اختیار دکتر فتحی خارج است. وی که چهره ای کاملا علمی دارد و از استادان برجسته رشته ی پزشکی است، توانایی کافی برای اداره این دانشگاه ندارد از این رو حتی قدرت بسیج دانشجویی از قدرت وی بیشتر است. درواقع می توان گفت اداره کننده اصلی این دانشگاه افراد دیگری از جمله مسوول نهاد رهبری هستند. انجمن اسلامی این دانشگاه هم تعلیق شده و اجازه انتشار هیچ نشریه ای در آن داده نمی شود.
دانشگاه شهید عباسپور تهران
دکتر نیک روش حدود یک سال قبل به عنوان رئیس دانشگاه شهید عباسپور انتخاب شد. وی پیش از این سابقه ریاست دانشگاه و استادی داشت، اما با آغاز دوره جدید ریاست وی، تمام معاونت ها و مسوولین دانشگاه تغییر کردند و افرادی از بیرون دانشگاه جهت در اختیار گرفتن این پست ها به کاردعوت شدند.
بسیاری از معاونت ها و مدیریت ها از افراد غیر دانشگاهی انتخاب شده اند که گرایش هایی وابسته به محافظه کاران و بسیج دارند اما در این میان وابستگی و متصل بودن دکترعیدی، معاونت فرهنگی دانشگاه از همه بارز تر است.
در دانشگاه عباسپور مسوول نهاد نمایندگی از اختیار و آزادی عمل بسیاری برخوردار است بطوریکه حتی رئیس دانشگاه بدون اخذ موافقت او هیچ کاری انجام نمی دهد.
فشار بردانشجویان این دانشگاه نیز به شدت افزایش یافته و نشریات دانشجویی اجازه انتشار ندارند. تنها نشریه تخصصی پزشکی دانشجویان به اسم “ پژواک” است که گاهی منتشر می شود.
دانشگاه لرستان
دکتر صادقی، رئیس جدید دانشگاه لرستان که در پاییز 84 ریاست دانشگاه را به عهده گرفت استاد شیمی همین دانشگاه و نیز رئیس بسیج اساتید غرب کشور بود.
در دوره او که با بسیج رابطه مرتب تشکیلاتی دارد، به هیچ وجه قوانین و آیین نامه های اداره دانشگاه رعایت نمی شود و جوی پلیسی بر دانشگاه حکمفرما شده است.
در طول یک سال گذشته چند تن از افراد موتور سوار گروه فشار که در شهر خرم آباد کاملا شناخته شده هستند به استخدام حراست این دانشگاه درآمده اند، که در دانشگاه نیز با موتور سیکلت به این سو و آن سو می روند.
همچنین افرادی که در اغتشاشات سال 79 خرم آباد دست داشتند از جمله طاهری و حاج حسینی در دانشگاه استخدام شده اند.
حاج حسینی در دوره جدید رئیس حراست شده و طاهری نیز رئیس دفتر وی است. این دو نفر رسما در درگیری های فرودگاه خرم آباد که منجر به زندانی شدن چند ساعته دکتر سروش و حجت السلام کدیور در فرودگاه این شهر شد، حضور داشتند.
اکنون اختیار همه دانشگاه در دست طاهری است. بر اثر اعمال نفوذ وی تاکنون 3 نفر از دانشجویان برای 3 ترم تعلیق شده اند.
همچنین در برخورد با دانشجویان مسوولین حراست با توجه به سابقه ای که دارند از زبان خاصی پیروی می کنند. آنها بارها به دانشجویان اعلام کرده اند از طریق نیروهای داخل شهر با آنان برخورد خواهد شد! رئیس حراست هم یک بار در جمع دانشجویان معترض اعلام کرد: “گردنتان را خورد می کنم”.
همچنین چند تن از مسوولین حراست شبانه به خانه یکی از استادان دانشگاه رفتند و اعلام کردند در صورت ادامه فعالیت او وخانواده اش در خطر خواهند بود.
همچنین مامورین حراست همواره دانشجویان دختر و پسر را احضار می کنند و آنان را با صفت های زشت و رکیک مورد خطاب قرار می دهند و با اجبار از آنان تعهد می گیرند. فعالیت های صنفی و سیاسی از آذر ماه 84 به این سو تقریبا در این دانشگاه تعطیل است.
دانشگاه ارومیه
دکتر صدقی، رئیس جدید دانشگاه ارومیه هیچ تجربه ریاست و معاونت دانشگاه در کارنامه اش به چشم نمی خورد. وی از اعضای فعال بسیج اساتید بود و رابطه بسیار نزدیکی با طیف محافظه کار و بسیج دارد. او از همان ابتدا بر خورد سخت و سرکوبگرانه ای را با دانشجویان در پیش گرفت؛ بطوریکه پس از اولین تحصن صنفی که در زمان ریاست او صورت گرفت بیش از 10 نفر از دانشجویان تعلیق شدند و پس از آن نیز تمام نشریات یک به یک توقیف شدند تا جایی که رقم توقیفی ها به 80 رسید. اکنون تنها نشریه بسیج است که در دانشگاه منتشر می شود.
حراست نیز برخورد سختی در ارتباط با مسایل اخلاقی دارد. در مواردی مسوولین حراست اعلام کرده اند که حد اقل فاصله بین دانشجوی دختر و پسر در زمان بحث علمی و درسی باید یک متر باشد. معاونت دانشجویی دانشگاه دکتر طالعی است که به همراه حجت الاسلام قریشی مسوول نهاد نمایندگی اداره دانشگاه را به عهده دارند و رئیس دانشگاه نیز اختیار کافی به آنان داده است.
دانشگاه اصفهان
دکتر رامش، رئیس دانشگاه اصفهان که در تابستان 84 به ریاست این دانشگاه رسید پیش از این استاد جغرافیا و از اعضای فعال بسیج اساتید دانشگاه اصفهان بود. وی که از سابقه نظامی برخوردار است همواره اعلام می کند: من یک سپاهی هستم و در جبهه خون داده ام.
به گفته یکی از دانشجویان این دانشگاه: “اوضاع دانشگاه اصفهان از زمان ریاست وی بسیار آشفته شده و فضای فعالیت سیاسی و صنفی بسیار بسته شده است”.
با آغاز به کار دکتر رامش، فعالیت های فرهنگی هم این دانشگاه هم متوقف و کانون های تئاتر، موسیقی و دکتر شریعتی تعطیل شدند. همچنین نشریات متعددی توقیف و یا تعطیل شدند که از جمله می توان به “معرفت” و “راه خاکی” اشاره کرد. مدیر مسوول نشریه اخیر هم تعلیق شده است. در این دانشگاه دوربین های مداربسته در تمام نقاط دانشگاه و خوابگاه ها نصب کرده اند که واحد مونیتورینگ آن در حراست قرار دارد. همچنین کتابخانه بسیار بزرگ و مدرن دانشگاه اصفهان را که با صرف هزینه بسیاری ساخته شده بود حذف و آن را به دفاتر تحت اختیار مدیریت و استادان اختصاص داده اند.
همچنین بر خلاف آیین نامه و مقررات، اسکان دانشجویان در خوابگاه را بطور ماهانه تمدید می کنند تا اگر خواستند در پایان ماه بتوانند دانشجویی را اخراج کنند. احکام کمیته انضباطی در دوره مدیریت جدید بسیار زیاد شده تا جایی که فقط در یک مورد برای 18 دانشجوی یک کلاس حکم صادر شد.
دکتر هرسیج، مدیر اداری مالی و قائم مقام دانشگاه اصفهان است که حدود 4 سال قبل در زمان پیوستن ایران به npt اعلام کرد “چون نظام در زمان خاتمی مشروعیت ندارد به npt پیوست”. او متعاقب این اظهارات بر کنار شد اما اکنون دوباره آغاز بکار کرده و قایم مقام ریاست و معاونت اداری مالی را برعهده دارد و در دانشگاه نیز بسیار صاحب نفوذ است. |
همچنین معاون دانشجویی دانشگاه “شمسی پور” از اعضای بسیج و دارای گرایشات خاص است تا جایی که به فعالان انجمن های اسلامی اعلام کرده است: برای فعالیت دوباره انجمن اسلامی باید از روی نعش من رد شوید”.
دانشگاه یاسوج
دکتر اردوان ارژنگ، استاد معارف دانشگاه یاسوج از یک سال قبل به عنوان رئیس این دانشگاه انتخاب شده است.
وی که از اعضای فعال بسیج اساتید بود پیش از این تجربه معاونت دانشجویی دانشگاه را در کارنامه خود دارد.
با آغاز بکار وی تمام معاونت ها و روسای و مسوولین پست های مهم دانشگاه تغییر کردند و جای خود رابه وابستگان بسیج دادند.
در این دوره بسیاری از کارمندان کلیدی نیز تغییر کمرده اند و جای آنها حدود 10 نفر از اعضای رسمی بسیج استخدام شده اند. مسوول جدید حراست دانشگاه نیز که پیش از این مسوول حراست دانشگاه آزاد بود از اعضای بسیج ودر ابتدا معلم حق التدریسی در آموزش و پرورش بود. وی در یک جمع دانشجویی خطاب به دانشجویان اعلام کرده بود: “سیاست جدید حراست با سابق کاملا متفاوت است و اکنون قرار نیست به متخلفین رحم و ترحم شود”.
در این دوره لااقل 10 دانشجو بنا به علل مختلف به کمیته انضباطی احضار و همچنین نشریات دانشجویی “ فریاد” و “سنگ پا” توقیف شده اند. حراست این دانشگاه در یک مورد به چند تن از کارمندان که تفکراتی متفاوت با مسوولین جدید دانشگاه داشتند و از خانه سازمانی استفاده می کردند تنها 8 ساعت فرصت داد که خانه ها را تخلیه کنند وگرنه با تنبیه مواجه خواهند شد. همچنین تاکنون سه تن از استادان این دانشگاه از جمله دکتر اسیابانی و دکتر هشچی از دانشگاه اخراج شده اند.
دانشگاه شهید بهشتی
از روسای دانشگاهی که بیش از همه تغییر آن موجب سر و صدا و اعتراض شد برکناری دکتر ندیمی، رئیس دانشگاه شهید بهشتیبود که به جای وی دکتر لطیفی منصوب شد.
دکتر لطیفی از دوستان احمدی نژاد و دکتر داوودی معاون اول رئیس جمهوراست. وی رئیس بسیج اساتید دانشگاه بوده و در پژوهشکده لیزر تدریس می کرده است. با انتصاب دکتر لطیفی به ریاست دانشگاه، دکتر عباسی هم به معاونت فرهنگی دانشگاه منصوب شد. او که پیش از این در دانشگاه نظامی امام حسین حضور داشت، سابقه حضور در سپاه را نیز دارد. اکنون در این دانشگاه، دکتر شرافت که از بیست سال قبل به این سو ریاست دانشکده اقتصاد را برعهده داشت، از نفوذ بسیار بالایی برخوردار است. همچنین حسین صمصامی خواهر زاده دکتر پرویز داوودی معاون اول رئیس جمهور، در دانشکده اقتصاد حضور دارد و بر اساس اظهارات دانشجویان جلسات منظمی در این دانشگاه با حضور دکتر داوودی، دکتر لطیفی، دکتر شرافت و حسین صمصامی برگزار می شود. در همین جلسات تصمیمات اقتصادی مهم دولت از جمله مساله مربوط به توزیع سهام عدالت و تغییر ساختار سازمان مدیریت گرفته شد.
بسیج دانشجویی در دانشگاه شهید بهشتی هم به خوبی مانور می دهد. در دانشگاه شهید بهشتی حتی فعالیت صنفی هم با برخوردی تند روبه رو می شود، تا جایی که وقتی به علت نابسامانی و سطح بسیار پایین و وحشتناک امکانات سلف سرویس بین دانشجویان ومسوولین سلف سرویس درگیری روی داد، کارکنان سلف سرویس با کارد آشپزخانه به دانشجویان حمله ور شدند.
دانشگاه الزهرا
خانم دکتر مباشری، رئیس جدید دانشگاه الزهرا در تابستان 84 به جای دکتر زهرا رهنورد منصوب شد. دانشگاه الزهرا به عنوان تنها دانشگاه کاملا دخترانه ایران همواره از سوی بسیاری از مراکز و مسوولین تحت فشار قرار داشته است. فشار هایی که در زمان دکتر رهنورد نیز وجود داشت و امروز بسیار بیشتر و پررنگ تر شده است.
از زمان انتصاب رئیس جدید، بسیاری از مسوولین محافظه کار دانشگاه دم از کنترل بی قیدی و مقابله با تهاجم فرهنگی می زنند و از این زاویه فشار بسیار زیادی بر دانشجویان این دانشگاه بخصوص اعضای تشکل های دانشجویی و انجمن اسلامی وارد می شود.
در دوره مدیریت جدید واحد دیگری علاوه بر حراست، معاونت فرهنگی، رئیس دانشگاه و.. تحت عنوان “فوق برنامه” به مجموعه مراجعی که در مقابل انجام برنامه های فرهنگی و صنفی ممانعت ایجاد می کند اضافه شده است. از این رو فعالیت های فرهنگی و برنامه های سخنرانی در امور فرهنگی و سیاسی در دانشگاه الزهرا کاملا تعطیل شده است.
مسوولین دانشگاه حساسیت بسیاری روی انجمن اسلامی دارند و اصلا حاضر نیستند به نام آن کاری صورت بگیرد. در خصوص نوع پوشش ها به شدت فشار می آورند تا جایی که از دانشجویان تعهد گرفته اند در صورت عدم استفاده از مقنعه و چادر به کمیته انضباطی فرستاده می شوند.
دانشگاه شهرکرد
دکتر معتمدی که از اساتید ادبیات بود در مهرماه سال 84 به عنوان رئیس دانشگاه شهر کرد منصوب شد. دکتر معتمدی از اعضای بسیار باسابقه و ارشد بسیج اساتید است و سابقه حضور در سپاه را دارد. نزدیکی دکتر معتمدی به جریانات سیاسی راست، بخصوص موتلفه کاملا بارز است. او از سوی دیگر اختلافاتی با نهاد نمایندگی و نیز با بسیج دانشجویی دارد.
با این وجود وی تلاش زیادی در خصوص ترویج لیست نخبگان حوزه و دانشگاه که به طیف مصباح یزدی نزدیک است انجام می دهد و از همین رو تعداد زیادی از وابستگان موسسه امام خمینی و مدرسه امام صادق به عنوان کارمند جدید وارد دانشگاه شده اند و برای پیروزی “حاج آقا بی ریا” در انتخابات خبرگان تلاش می کنند. دکتر معتمدی جلسات منظمی با برخی از اعضای سپاه و بسیج برگزار می کند.
کادر حراست این دانشگاه از مدتی پیش تغییر کرده و فردی از اقوام دکتر معتمدی به این پست منصوب شده است که قبلا سپاهی بوده و در حراست آموزش و پرورش کار می کرده است. همچنین یکی از اساتید این دانشگاه به نام “حاج آقا منصوری” که از روحانیون اصلاح طلب است و معرفت تدریس می کرد از دانشگاه اخراج شده است.
دانشگاه اراک
رئیس دانشگاه اراک هنوز تغییر نکرده است و از منتخبین دکتر معین، وزیر سابق علوم است اما آنچه در مورد او قابل ذکر است اینکه او خود شخصا به شدت تغییر موضع داده و اصلا فرد دیگری شده است. او که در زمان خاتمی نه ریش داشت و نه پیراهن یقه گرد، اکنون دم از ولایت می زند و از عدالت پروری احمدی نژاد می گوید.
دکتر ملک سلیمانی حتی نوع پارچه لباسهایش را تغییر داده و به گفته دانشجویان: “حتی دیگر لباسهای کتان خود را نمی پوشد و به همه می گوید که لباس ساده بپوشید و ریش بلند بگذارید”.
این گونه رفتار از دکتر سلیمانی که دکترای زیست شناسی خود را از انگلیس اخذ کرده بسیار عجیب به نظر می رسد اما حقیقت دارد. دکتر سلیمانی خود شخصا از برخی دانشجویان نزد هیات نظارت شکایت کرده و دستور اخراج دو تن از اساتید دانشگاه را به علت مخالفت با ولایت فقیه داده است. در مورد نوع آرایش دختران کنترل شدیدی اعمال می شود، از نوع و کوتاه بودن ریش پسر ها ایراد می گیرند و در یک مورد هم دانشجوی پسری که ابرویش را دستکاری کرده بود از خوابگاه اخراج شد.
علی رغم حضور نظامیان در محیط دانشگاه، فرمانده سپاه شهر کرد با لباس نظامی در این دانشگاه حضور می یابد و جلسات منظمی را با رئیس دانشگاه برگزار می کند. همچنین طی معامله ای سپاه پاسداران بخشی از زمین های تحت ملکیت خود را به دانشگاه فروخته است.
دانشگاه کرمان
دکتر امیری خراسانی که از مهر ماه سال قبل به عنوان رئیس دانشگاه کرمان انتخاب شد، پیش از این استاد ادبیات بود. او که از مدافعان سرسخت دولت احمدی نژاد است، دوستی بسیار نزدیکی با “باهنر” نماینده کرمان ونائب رئیس مجلس و همچنین وزیر علوم دارد.
از زمان ریاست دکتر امیری خراسانی حضور نیرو ها ی غیر دانشگاهی و نظامی در دانشگاه به شدت افزایش یافته است تا جایی که یکی از دانشجویان در این رابطه می گوید: “به نظر می رسد افرادی از بیرون دانشگاه به دکتر امیری می گویند چکار کند”.
همچنین تعطیلی هر گونه اردوی فرهنگی در دانشگاه کرمان موجب نارضایتی دانشجویان شده است که این مساله در کنار هشدار مسوولین دانشگاه دربرخورد با هر گونه اعتراض و تحصنی موجب شده جو دانشگاه به شدت بسته باشد. حراست در دوره رئیس جدید بر فشار خود افزوده و با دانشجویان برخورد های خشنی دارد.
دانشگاه سنندج
دکتر “کریمی دوستان” که دانشیار دانشگاه در رشته ادبیات و زبانشناسی بود، سال گذشته در پی درگذشت رئیس سابق دانشگاه سنندج به این مقام منصوب شد. دکتر کریمی دوستان از اعضای بسیج اساتید، سپاهی، رزمنده و جانباز است و خود را نیز اینچنین معرفی می کند.
از زمان ریاست وی، فشار زیادی بر دانشجویان وارد می شود که به نظر دانشجویان بخش اعظم این فشار منشاء بیرونی دارد. همچنین در این مدت 3 نفر از دانشجویان به کمیته انضباطی فرستاده شده اند. فشار حراست در خصوص فعالیت های صنفی و فعالیت در انجمن تا حدی است که حتی بساری از دانشجویان در صحن عمومی دانشگاه با فعالان صنفی و اعضای انجمن قدم نمی زنند.
دانشگاه پیام نور
دکتر علی احمدی، رئیس جدید دانشگاه مرکزی پیام نور که از تابستان گذشته این پست را در اختیار گرفته سوابق متعددی در کارنامه خود دارد که از جمله آنها می توان به “مشاور شورایعالی انقلاب فرهنگی”، “عضو هیات علمی دانشگاه علم وصنعت”، “مجری طرح جامع نظام‌آموزشی صدا وسیما”، “همکاری با دانشگاه امام حسین” و بسیاری دیگر اشاره کرد.
دکتر احمدی ارتباط بسیار نزدیکی با رئیس جمهور که او نیز عضو هیات علمی دانشگاه علم و صنعت است دارد.
متعاقب انتخاب دکتر احمدی به عنوان رئیس دانشگاه پیام نور برخی از اعضای هیات علمی دانشگاه پیام نور در خصوص ساختار مدیریتی جدید در دانشگاه مسایلی را مطرح کردند، که خوشایند رئیس جدید نبود.
پس از این مساله دکتر احمدی برای یک ماه کل ملاقات های خود را لغو کرد و این در حالی بود که پیش از این طی نامه ای کتبی به تمام اعضای هیات علمی و دانشگاهیان پیام نور اعلام کرده بود برای دیدار حضوری می توانند به دفترش مراجعه کنند.
همچنین به دنبال آن به تمام معاونت ها و مدیران دانشگاه که اغلب بیش از 15 سال بود که تغییر نکرده بودند دستور داد استعفای خود را بنویسند. دانشگاه پیام نور از جمله دانشگاههایی است که اغلب دانشجویان آن از شاغلان ادارات هستند و بصورت غیر حضوری در این دانشگاه تحصیل می کنند از این رو جنبش دانشجویی خیلی مطرحی در این دانشگاه وجود ندارد.
دانشگاه تهران
حجت الاسلام عباسعلی عمید زنجانی از جمله اولین افرادی بود که به عنوان رئیس دانشگاه، آن هم مهمترین دانشگاه کشور مطرح شد. در روز معارفه او به عنوان رئیس دانشگاه تهران به جای دکتر رضا فرجی دانا دانشجویان به اعتراض پرداختند. اعتراض دانشجویان در حدی بود که مراسم معارفه به اغتشاش کشیده شد و حتی در میان درگیری عمامه حجت الاسلام عمید زنجانی از سرش افتاد، دانشجویان با این اعتراض نشان دادند که این اولین رئیس دانشگاه روحانی را نخواهند پذیرفت.
عمید زنجانی روز های بسیار نابسامانی را در دانشگاه تهران تجربه کرد. دانشگاه تهران در دوران مدیریت او به تنهایی رکود دار تحصن ها، اعتراض ها، درگیری ها، اخراج اساتید، اخراج دانشجویان و دانشجویان ستاره دار و… شده است.
عمید زنجانی دانشیار دانشکده حقوق تهران بود و سابقه فعالیت در قوه قضاییه و شورای عالی انقلاب فرهنگی را نیز دارد. همزمان با انتصاب عمید زنجانی به عنوان رئیس دانشگاه تهران، علی صمد زاده معاون بسیج دانشجویی دانشگاه تهران از این انتصاب استقبال و اعلام کرد: “امیدواریم با انتصاب آیت الله زنجانی ضمن حاکم شدن هرچه بیشتر جوعلمی و فرهنگی، شاهد بازگشت آرامش به این دانشگاه باشیم”.
عمید زنجانی بلافاصله پس از انتصاب روسای بسیاری از دانشکده ها و نیزمسوولین دانشگاه را تغییر داد و فشار بردانشجویان را دو چندان کرد. از سوی دیگر طیف وسیعی از استادان را اخراج و یا بازنشسته کرد که از آن میان می توان به دکتر نقیب زاده، دکتر فاضل و.. اشاره کرد.
همزمان این اقدامات هیاتی ازکارشناسان مبارزه با سیاهان آفریقای جنوبی در زمان اپارتاید را برای آموزش نیروهای انتظامات دانشگاه تهران دعوت کرد. زیویار، رئیس دفتر حجت الاسلام عمید اکنون صاحب اختیار دانشگاه است و بر همه امور نظارت دارد.
دانشگاه گیلان
دکتر عبدالله حاتم زاده در تابستان 84 به عنوان سرپرست دانشگاه گیلان معرفی و پس از چند ماه حکم ریاست دانشگاه گیلان به نام وی صادر شد.
وی عضو انجمن اسلامی مدرسین دانشگاه گیلان نبود و ارتباطی با بسیج نداشت و در مجموع استادی بود که صرفا به تدریس می پرداخت. اما پسر دکتر حاتم زاده از اعضای ستاد انتخاباتی احمدی نژاد در استان گیلان بود که بعدها به ستاد اصلی او نیز راه یافت. بعد از انتخاب احمدی نژاد به عنوان رئیس جمهور و انتصاب عبدالهی به عنوان استاندار گیلان، پسر دکتر حاتم زاده که عضو فعال ستاد دکتر احمدی نژاد بود به عنوان مشاور استاندار گیلان در امور پی گیری پروژه های نیمه تمام منصوب شد.
حاتم زاده که با استفاده از رانت پسر خود بدون هیچ تجربه ای، در حالیکه حتی مدیر گروه هم نبود از استادی کشاورزی به ریاست دانشگاه انتخاب شده و به شدت با فعالیت تشکل ها مقابله می کند. وی که کوچکترین تجربه ای از اداره و مدیریت دانشگاه نداشت در حالی رئیس دانشگاه گیلان شد که رئیس قبلی، دکتر وحیدی دستجردی با روی کار آمدن دولت نهم استعفا داده بود. علت استعفای دکتر دستجردی به گفته خودش این بود که از او کارهایی می خواهند که قادر به انجام آن نیست.
اکنون در دانشگاه گیلان جوی پادگانی حکمفرما است، بسیج اساتید و بسیج دانشجویی در دانشگاه صاحب اختیار واقعی است و از انتشار بسیاری از نشریات هم جلوگیری شده است.
دانشگاه شاهرود
رئیس فعلی دانشگاه شاهرود دکتر مرادزاده است که پیش از انتخابش به عنوان رئیس دانشگاه معاونت اداری مالی دانشگاه را به عهده داشت. او استاد گروه معدن بوده و در دانشگاه به وابسته بودن به هیچ جناحی مشهور نیست. اما تاکنون بیشترین مشکل را برای دانشجویانی که عضو تشکل ها بوده اند ایجاد کرده است.
مرتضی محمدیون که از چند سال قبل در رابطه با اختلاس در همین دانشگاه پرونده دارد اکنون معاون فرهنگی دانشگاه شاهرود است. او که سابقه عضویت در سپاه را دارد به نظر بسیاری همه کاره دانشگاه محسوب می شود. در طول یکسال گذشته دست کم 5 دانشجو به کمیته انضباطی احظار و احکام متفاوتی در رابطه با آنان صادر و همچنین نشریه “قمار عاشقانه” توقیف شده است.
دانشگاه بوعلی همدان
دکتر اردشیر خزاعی، استاد شیمی که به گروههای راست منصوب بود وپیش از این نیز تجربه ریاست دانشگاه لرستان را به عهده داشت از مهر ماه سال قبل به عنوان رئیس دانشگاه بوعلی همدان منصوب شد.
او همزمان مصاف سختی را با تشکل های مستقل و انجمن اسلامی آغاز کرد. اکنون انجمن اسلامی در این دانشگاه در حال تعلیق است. رئیس جدید همچنین دستور غیر قانونی بودن کانون موسیقی این دانشگاه را صادر کرده چون به اعتقاد وی موسیقی حرام است.
از سوی دیگر در مقابله با تشکل های مستقل، از سوی او مجوز تاسیس انجمن اسلامی مستقل به نام اعضای بسیج دانشگاه صادر شد. در این مدت بسیاری از نشریات دانشجویی نیز با تحدید مواجه شدند. از جمله نشریه “بامداد” و “خبرنامه انجمن اسلامی” توقیف شدند. به دستور رئیس دانشگاه نشریات قبل از چاپ باید یک نسخه را جهت ممیزی به مدیر فرهنگی ارایه دهند تا نظرات خود را اعمال کند.
همزمان با انتخاب دکتر خزاعی به عنوان رئیس دانشگاه، یکی از اعضای قدیمی جامعه اسلامی این دانشگاه که کارمند سازمان صدا و سیما بود و به بسیج و سپاه نزدیک است به عنوان رئیس دفتر دکتر خزاعی انتخاب شد. او اکنون نفوذ بسیار زیادی در دانشگاه دارد و در واقع بسیاری از امور با نظر وی انجام می شود.
دانشگاه علوم پزشکی همدان
دکتر فرهادی نسب که یک جانباز جنگی است، در همان موج اول تغییر روسای دانشگاهها در تابستان 84 به ریاست دانشگاه علوم پزشکی همدان انتخاب شد.
دکتر فرهادی نسب در همان روز اول که در مراسم معارفه خود شرکت کرد، تمام تیم معاونت ها و روسای قسمت های دانشگاه را با خود از بیرون آورد و همه مدیران را عوض کرد.
دکتر فرهادی نسب همه انجمن های دانشجویی را نیز غیر قانونی اعلام کره است. در پی این اقدام دانشجویان شکایت کردند ولی 15 نفر از آنان به یک تا دو ترم تعلیق در کمیته انضباطی محکوم شدند.
دانشگاه اقتصاد و امور دارایی تهران
انتصاب دکتر صادقی که فارغ التحصیل دانشگاه امام صادق است به عنوان رئیس دانشگاه اقتصاد و امور دارایی در حالی رخ داد که این دانشگاه از تخصصی ترین دانشگاههای ایران بود و سطح آموزشی بسیار بالایی داشت.
با حضور دکتر صادقی در دانشگاه اقتصاد و امور دارایی کلا وضع آموزشی این دانشگاه نابسامان شده است. به عنوان نمونه حدود 700 نفر دانشجوی جدید بیش از ظرفیت، در این دانشگاه پذیرفته شده اند که این تعداد بر کیفیت آموزشی وخدماتی داشنگاه اثر گذاشته اند. این وضع اعتراض بقیه را برانگیخت، اما دکتر صادقی با این اعتراض به شدت برخورد کرد و اعتراض دانشجویان را ناشی از موج آفرینی تشکلهای دانشجویی دانست.
تمام نشریات مستقل در این دانشگاه تعطیل و توقیف شده اند.
دانشگاه زنجان
رئیس دانشگاه زنجان دکتر نداف است که از حدود یک سال قبل به ریاست این دانشگاه منصوب شده، وی که دانش آموخته و مدرس دانشگاه امام حسین است روابط بسیار نزدیکی با محافل نظامی دارد. بر اساس اظهارات وی در یک جمع دانشجویی، فشارهایی از بیرون وارد می شود که او قادر به ایستادگی در مقابل آنان نیست. انجمن اسلامی این دانشگاه در حال تعلیق است و اجازه برگزاری انتخابات جدید به آن داده نمی شود. هر گونه تحصن صنفی و سیاسی در این دانشگاه از زمان ریاست جدید غیر قانونی اعلام شده است.
امیر کبیر
دکتر رهایی، از دوستان بسیار نزدیک محمود احمدی نژاد بود که از یک سال و نیم قبل به عنوان رئیس دانشگاه امیر کبیر انتخاب شد. دکتر رهایی که عضو گروه مهندسین مشاور فرودگاه امام خمینی بوده، به عنوان گزینه احتمالی برای وزارت راه مطرح بود.
بر اساس برخی اظهارات فشار بسیار زیادی روی دکتر رهایی وجود دارد، از جمله افرادی همچون “حاجی زاده” و “حیدریان” که وابسته به آبادگران و گروههای راست هستند همواره دکتر رهایی را به مدارا با دانشجویان متهم می کنند.
دانشگاه امیر کبیر همزمان با آغاز ریاست دکتر رهایی دستخوش اعتراضات دانشجویی زیادی بود. اعتراض های دانشجویی در جریان بازداشت یاشار قاجار و عابد توانچه، ممانعت از برگزاری انتخابات انجمن اسلامی، ممانعت از برگزاری فستیوال پلی تکنیک، تخریب دفتر انجمن اسلامی توسط مدیریت، تشکیل انجمن اسلامی موازی توسط مدیریت، اختصاص بودجه انجمن اسلامی قبلی به انجمن موازی، احضار 35 دانشجو به کمیته انضباطی، اخراج دو دانشجو، تعلیق 15 دانشجو برای یک ترم، اخذ تعهد از حدود 20 دانشجو جهت عدم شرکت در فعالیت ها و اعتراض های صنفی و سیاسی و……… از جمله مسایلی بود که موجب شد دانشگاه امیر کبیر به مرکز تحولات دانشجویی ایران در طول یک سال اخیر بدل شود.
همچنین در دانشگاه امیر کبیر، حجت الاسلام میر احمدی به عنوان مسوول نهاد نمایندگی رهبری حضور دارد که در عین حال معاونت نهاد نمایندگی مرکز را نیز برعهده دارد، از این رو وی در دانشگاه از نفوذ و اختیار بسیاری برخورداراست.
دانشگاه تربیت دبیر شهید رجایی
سال قبل همزمان با تغییر روسای بسیاری از دانشگاههای کشور، دکتر امیر صدر الدین نژاد به عنوان رئیس دانشگاه تربیت دبیر شهید رجایی منصوب شد.
دکتر صدر نژاد رابطه بسیار نزدیکی با وزارت علوم و نیز شخص رئیس جمهور دارد و پیش از این نیز از اعضای بسیج اساتید بوده است. انتصاب وی به عنوان رئیس دانشگاه همزمان شد با اعتراضات دانشجویی دانشجویان این دانشگاه که چندین روز ادامه داشت. به دستور رئیس دانشگاه به شدت با دانشجویان برخورد شد و در چند موردنیز والدین دانشجویان به دانشگاه احضار و مورد تهدید قرار گرفتند.
اکنون با چراغ سبز دکتر صدر نژاد بسیج دانشجویی تمام دانشگاه را مانند پادگان در اختیار خود دارد و در برخورد با هرگونه تحصن و اعتراض دانشجویی و حتی صنفی اختیار تام دارد.
تمام نشریات دانشجویی مستقل دراین دانشگاه از جمله سفیر، نشریه انجمن اسلامی، گزینه 11، یورت و.. توقیف شده اند.
دانشگاه تربیت دبیر شهید رجایی از زمان آخرین اعتراض گسترده دانشجویان تاکنون به شدت تحت کنترل است و دانشگاه از اهرم کمیته انضباطی و حراست جهت فشار بر دانشجویان سود بسیاری می برد.
این گزارش تمام بحث نیست بلکه مقدمه ای است از جریان آموزشی امروز این و تنها بخشی از آن را در بر می گیرد. ناگفته پیداست، تحت تاثیر جو حاکم پس از روی کار آمدن دولت نهم تمام دانشگاهها با مساله ای مشترک با مختصاتی اندک متفاوت روبرو هستند. در همه آنها نفوذ نهادهای نظامی و بسیج کاملا مشخص است، اخراج اساتید همه گیر شده، در اغلب دانشگاهها دانشجویانی تعلیق شده اند، نشریات دانشجویی توقیف، اعتراضات دانشجویی به اوج رسیده، از سویی سرکوب اعتراضات صنفی به بهانه تحصن سیاسی به شدت سرکوب می شود، اختیار حراست و بسیج در همه جا افزایش یافته، روسا و مسوولان جدید ریشه و وابستگی آشکاری به بسیج و سپاه دارند و اغلب روسای جدید تجربه ای در اداره واحد آموزشی بزرگ ندارند و بسیاری از موارد دیگر که به تمام مراکز دانشگاهی ایران همچون “ژنی” از یک نژاد قابل گسترش است. این بررسی نشان می دهد که تمام این تحولات از ریشه و تفکری واحد نشات گرفته و گویی همه از یک صافی عبور کرده اند.