حرف روز

نویسنده
اندیشه مهرجویی

نگاهی به وقایع و اخبار فرهنگی هفته

آشفته بازار…

هی جست وجوهای مدامِ خبرهای فرهنگی آدم را گیج می کند. اصلا نمی شود فهمید با این آشفته بازار قاطی پاتی شدن حیطه های مختلف فرهنگی با سیاست، برای تحلیل خبرهای فرهنگی باید کدام خبر را انتخاب کرد که انگ سیاسی بودن را به آدم نچسبانند.

 وقتی حرف زدن درباره طرح حذف یارانه ها ( که گمانم اگر ارزنی سواد که هیچ، مکتب هم رفته باشیم می فهمیم که  حیطه ای اقتصادی در درجه اول است)، تبدیل به ناموس سیاسی نظام می شود دیگر تکلیف بقیه چیزها مشخص است. اما در همین آشفته بازار سیاست و فرهنگ که گویی چنان به هم آمیخته اند که دیگر راهی برای تمیز دادنشان برای آدمی نمانده، مروری می کنیم بر اخبار به اصطلاح فرهنگی وهنری و یادداشتی کوتاه می نویسیم بر اخبار برگزیده… چه کنیم که چاره جز این نیست…

اما خبرها:

«خبرگزاری مهر - گروه حوزه و دانشگاه: آئین نامه ای به دانشگاهها ابلاغ شده که برگزاری نشستهای نقد و مناظره را از انحصار تشکلها بیرون می آورد. اکنون اگر سه دانشجو اراده کنند می توانند درخواست خود برای برگزاری نشستهای نقد و مناظره را در چارچوبی آئین مند عملیاتی کنند… برگزاری جلسات سیاسی دانشگاهها به صورت میزگرد و مناظره ای که از آن تحت عنوان ”میزهای زاویه دار” نیز نام برده شد در فصل هایی که کشور انتخاباتی پیش رو داشت داغ می شد و این میزهای زاویه دار پس از برگزاری انتخابات با دانشگاه خداحافظی می کردند.»

اصولا دانشجوهایی که اسمشان دانشجوست و واقعا درس خواندند، کنکور دادند و با هزار بدبختی و گذشتن از رقبای خوشرنگ سهمیه ای توانستند وارد دانشگاه شوند، قبل از آنکه اراده کنند، اراده شان خوانده و حدس زده می شود و توسط سربازهای گمنام و شناسنامه دار امام زمان به جاهای نامعلومی که حتا خدا هم گاهی نمی داند برده می شوند و دیگر بقیه اش را نگویم بهتر است.

میماند آن بقیه که عموما تعدادشان برای ارده کردن معمولا بالای سه نفر است که کلا این جماعت جزو دانشجویان دائم الاراده هستند که نه تنها به جای خودشان اراده می کنند بلکه به جای دیگران هم اراده می کنند. این جماعتِ بالای سه نفر گاهی آن قدر اراده می کنند که« چارچوب » به فریاد می آید و« آیین » در می رود.

میزهای زاویه دار عموما برای دانشجویان خطرناک است. کلا هرچیزی زاویه دارش حالا با هر درجه ای خطرناک است. زاویه دار بودن تنها به دوره انتخابات بر نمی گردد که. زاویه درجه دارد و هر درجه مربوط به مکانی می شود.

مثلا زاویه صفر درجه برای کرسی های آزاد اندیش. زاویه 90 درجه برای کرسی دانشجویانی که هوس کهریزک به سرشان زده است. زاویه 360 درجه هم که برای دوستان صراط مستقیمِ با ارده است که کلا شبیه سفره های هیئت است و نیازی به میز ندارد. دور هم می نشینیم یک بحثی، روضه ای دور همی داریم توی دانشگاه دیگر…


” وزارت ارشاد از فیلم‌های غیر فرهنگی حمایت نمی‌کند.”
وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی گفت: برخی فیلم‌ها به اسم طنز اما سرشار از لودگی و با استفاده از ابزارهای سبک و سخیف سعی می‌کنند به هر طریقی تماشاگر را جذب کنند، حمایت از این‌گونه فیلم‌ها مدنظر وزارت ارشاد نیست.

در مقوله سینما در عین حالی که باید به مضمون و محتوا توجه شود و فیلم‌ها دارای پیام باشند، باید به مقوله جاذبه هم توجه داشت زیرا فیلم‌ها باید بتوانند تماشاگر را به سمت سینما تشویق و جذب کنند.»

خدا پدر مادر آنهایی را نیامرزد که می گویند ما ( یعنی لشکر ظاله ) با این دولت هیچ سمپاتی نداریم. خدا گناهانشان را زیاد کند. اصلا همه درد ما در حیطه سینما همین فیلمهایی ست که با فیلم فارسی ها از نوع صحنه دار قبل از انقلابش هیچ تفاوتی ندارند. فرقش جایگاه دوربین است گاهی. مثلا آنجا بالای تخت بود و الان پشت در بسته ای که خانم و آقا با عشوه یک روز خوب بهاری یکی بعد از دیگری از خواب بیدار می شوند. و دل تماشاگر این طیف که بیشتر دوست دختر و دوست پسرهای بیچاره ای هستند که اصلا اعتقادی ندارند سینما رفتن جز جایی شبیه تاریکخانه یک کار فرهنگی هم می تواند باشد را آب کنند.

 اما جهت گیری های من و مسئولان محترم وزارت ارشاد گاهی متفاوت هم می شود مثلا اینکه خدا پدرتان را بیامرزد شما از این آب گل آلود نهنگ برداشت می کنید عزیز من. اصلا اگر این فیلم ها وحمایتهای شما از عواملشان از طریق پخش بلیط ِفیلم دوستانتان در ارگان های دولتی به طور مثال قطره ای از دریای آنچه شما برای آنها می کنید نباشد که این بندگان خدا می روند همان  « شلمچه شان » را در می آورند و« صبح دوکوهه » اش را بنده خدا. این همه به زحمت هم نمی افتاد که یک گردان آدم ردیف کند کار یادش بدهند و کلی جوک های کوچه بازاری را برایش سرچ کنند و آخر سر طفلی شاکی هم بشود که:  یکی بیاد به من توجه کنه…

« سفر اخیر وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی به قطر، سخنرانی وی به زبان عربی تاثیر قابل توجهی بر حضار داشت. سید محمد حسینی که گروه ارکستر سمفونیک تهران، وی را در این سفر همراهی می کرد پیش از اجرای مراسم به سخنرانی پرداخت. سخنرانی حسینی درباره توسعه روابط فرهنگی و نقش فرهنگ در تقویت مناسبات ملل اسلامی بود که در دو بخش فارسی وعربی ارائه شد »

گاهی اوقات تصور می کنم که برخی چیزهای دنیا اگرچه خنده دار ولی به هم ربط دارند. برخی حرف ها بده بستان سیاسی اند و یا آن قدر قلوب مومنین به هم نزدیک است که اهمیتی ندارد مثلا یک مومن در قطر سخن براند و مومنی دیگر در لبنان. یکی وزیر فرهنگ و ارشاد ایران باشد و دیگری دبیر کل حزب الله لبنان، برادر سید حسن نصر الله. اینکه او یک دل نه صد دل عاشق فرهنگ ایران اسلامی باشد که خوب اصلا جای تعجبی ندارد.اگراین عاشقی برای ما ایرانی ها آب ندارد برای این برادر مسلمان ما که نان دارد. وزیر محترم ارشاد مملکت ایران سخن به زبان عربی می گوید و رفیق و یار غار دولتمردان ما نیز سخن می پراکند که فرهنگ پارسی یعنی چی؟ پارس و فارس و این جنگولک بازی ها همه اش مال بچه سوسول هاست و فرهنگ اسلامی را عشق است. پول و فلوس ایرانی را عشق است. و لابد وزارت محترم ارشاد هم زین پس : “وزاره الثقافه و الارشاد الاسلامی” خواهد بود.