سرداری که به معاونت قوه قضاییه رسید

نویسنده
شروین امیدوار

» ذوالقدر در کنار صادق لاریجانی

یک هفته پس از آنکه سایت بصیرت، ارگان اینترنتی دفتر سیاسی سپاه پاسداران از “قطعی شدن انتصاب سردارمحمدباقر ذوالقدر به عنوان معاون حفاظت اجتماعی و پیشگیری از وقوع جرم قوه قضاییه” خبر داد، صادق لاریجانی، رئیس قوه قضاییه در حکمی ذوالقدر را به همین سمت منصوب کرد.

رییس قوه قضائیه در حکم انتصاب ذوالقدر نوشته: “نظر به سوابق درخشان و تجربیات ارزنده جنابعالی به موجب این حکم به عنوان معاون حفاظت اجتماعی و پیشگیری از وقوع جرم قوه قضاییه منصوب می‌شوید.”

این دومین حکم صادق لاریجانی در 8 ماه ریاست بر قوه قضائیه برای محمدباقر ذوالقدر است چرا که پیشتر و در دی ماه سال گذشته نیز، در حکمی وی را به سمت “مشاور اجتماعی رییس قوه قضائیه” منصوب کرده و از وی خواسته بود بر اساس “رهنمودآیت‌الله علی خامنه‌ای” و “سیاست‌های راهبردی قوه قضائیه” در این سمت فعالیت کند.

دو سال و نیم پیش در پاییز سال 86 نیز وقتی محمدباقر ذوالقدر، پس از یک دوره دوساله فعالیت در سمت “معاون امنیتی” و قائم مقامی مصطفی پور محمدی در وزارت کشور به دنبال بروز اختلاف نظر با احمدی نژاد از سمتش برکنار شد، آیت الله خامنه ای دستور تشکیل معاونت تازه ای با عنوان “معاونت بسیج در ستاد کل نیروهای مسلح” در ستاد کل نیروهای مسلح را صادر و ذوالقدر را به این سمت منصوب کرد.

در هیچ یک از دو حکمی که رییس قوه قضائیه در کمتر از شش ماه اخیر برای این فرمانده ارشد سپاه پاسداران صادر کرده به خاتمه فعالیت ذوالقدر در ستاد کل نیروهای مسلح یا سپاه پاسداران اشاره ای نشده و رسانه های رسمی نیز خبری در مورد کناره گیری وی از سپاه و ستاد کل نیروهای مسلح منتشر نکرده اند.

 

پیشروی سپاه در سه قوای کشور

به این ترتیب فرماندهان ارشد سپاه پاسداران، اکنون یکی از معاونت های قوه قضائیه را نیز علاوه بر بسیاری از مناصب در وزارتخانه ها و نهادهای دولتی در اختیار گرفته اند.

اگرچه بسیاری از فرماندهان و مقامات سپاه پاسداران در سه دهه گذشته به سمت های سیاسی و دولتی دست یافته اند اما آنچه در سال های اخیر از آن به عنوان “نفوذ سازماندهی شده سپاه در ساختار حکومتی”  و “فعالیت های وسیع سیاسی و اقتصادی سپاه” نامبرده می شود ابتدا از دومین دوره شورای شهر آغاز شد و پس از آن با سازماندهی گسترده و پیچیده تر در انتخابات مجالس هفتم و هشتم، بخش قابل توجهی از اعضای این نیرو به مجلس شورای اسلامی  راه یافتند.

دراختیار گرفتن نزدیک به 70 درصد پست های ارشد در دولت اول محمود احمدی نژاد و به دنبال آن تکمیل تسخیر دولت با انتصاب مسعود میر کاظمی از اعضای ارشد سپاه بر صدر وزارت نفت، بخشی دیگر از پیشروی سپاه در  قوه مجریه بود.

قوه قضائیه اما به رغم هماهنگی و همکاری نزدیک با سپاه پاسداران از سال ها پیش شاهد حضور فرماندهان سپاه در مقام های ارشد نبود؛سیاستی که با آغاز دوره ریاست صادق لاریجانی بر این قوه تغییر کردو محمد باقر ذوالقدر ابتدا به عنوان اولین فرمانده ارشد سپاه به عنوان مشاور ارشد رئیس قوه قضائیه و اکنون به عنوان “معاون حفاظت اجتماعی و پیشگیری از جرم قوه قضائیه” به قوه قضاییه کشور راه یافت.

محمد باقر(عبدالله) ذوالقدر یکی از بازماندگان پاسدارانی است که در سال های پیش از انقلاب نیز در گروه های مذهبی مسلح فعالیت می کردند.

 

فرمانده ای در مقام قضایی

محمدباقر ذوالقدر که متولد فسا در استان فارس است هم اکنون 55 سال دارد و از اواخر دهه چهل با واسطه حسین جنتی لادانی، پسر آیت الله احمد جنتی تلاش کرد به سازمان مجاهدین خلق بپیوندد اما پس از آن به گروه مذهبی مسلح “منصورن” پیوست.

حسین جنتی، پسر آیت الله جنتی دبیر فعلی شورای نگهبان در سال های پس از انقلاب، تا زمان کشته شدن در تهاجم سپاه پاسداران به خانه های تیمی مجاهدین خلق، همچنان عضو این سازمان باقی ماند اما محمدباقر ذوالقدر به سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی پیوست؛ سازمانی که برخی دیگراز اعضای منصورون  از جمله محسن رضایی، علی شمخانی، و غلامعلی رشید نیز به آن پیوسته بودند.

با بروز اختلاف میان اعضای طیف چپ  سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی از جمله بهزاد نبوی، مصطفی تاج زاده، محسن آرمین  با آیت الله راستی کاشانی و طیف راست این سازمان که به انحلال سازمان اولیه منجر شد، محمدباقر ذوالقدر نیز به طیف راست مجاهدین انقلاب اسلامی پیوست و خود را به راستی کاشانی نزدیک کرد.

محمدباقر ذوالقدر فعالیت نظامی اش را از کمیته انقلاب اسلامی آغاز کرد و پس از آن به سپاه پاسداران پیوست و در سال های جنگ با وجود فعالیت در امور ستادی به مدارج بالای سپاه ارتقاء یافت و در دوره فرماندهی یحیی رحیم صفوی به جانشینی فرمانده کل سپاه رسید.

ذوالقدر در دوره ریاست جمهوری محمدخاتمی از مخالفان اصلاحات و از سازمان دهندگان گروه های فشار از جمله “انصار حزب الله” بود؛ او از نویسندگان نامه تهدید آمیز تعدادی از فرماندهان سپاه در روزهای پس از 18 تیر به خاتمی است.

وی از اولین نظامیانی است که با راه اندازی دوره هایی برای فرماندهان میانی سپاه به نام “دوره های بصیرت” برای جهت دهی فعالیت سیاسی فرماندهان سپاه فعالیت کرد و پس از آن در سازماندهی انتخابات سال 84 برای به قدرت رسیدن احمدی نژاد نیز نقش موثری داشت.او در همان زمان به خبرگزاری مهر گفته بود: “موفقیت در انتخابات شوراها و مجلس شورای اسلامی پاک ‏سازی دو رکن مهم از عناصر نفوذی بود.“‏

پس از انتخابات ریاسیت جمهوری سال 84 نیز  ذوالقدر در تیرماه همان سال از وجود یک برنامه “پیچیده و چندلایه” برای در اختیار گرفتن دولت و به قدرت رساندن محمود احمدی نژاد خبر داد و گفت: “نیروهای اصول‌گرا بحمدالله با طراحی درست و چندلایه توانستند در انتخابات پیروز شوند.”

وی در دوم آذر 84 با حکم مصطفی پورمحمدی از جانشینی فرمانده کل سپاه به معاونت امنیتی و انتظامی وزارت کشور در دولت احمدی نژاد منصوب شد و البته با تاکید بر موقت بودن این انتقال گفت که قصد دارد ضمن همکاری با احمدی نژاد برای “تشکیل دولت اسلامی” فعالیت کند.

دوسال بعد اما در جریان اختلاف نظر با محمود احمدی نژاد که حاصل جدال درونی جناح حاکم بود ذوالقدر از سمت خود برکنار شد و آیت الله خامنه ای برای بازگشت وی به فعالیت نظامی سمتی با عنوان “معاونت بسیج ستاد کل نیروهای مسلح” ایجاد کرد.

از محمدباقر ذوالقدر  در قطعنامه 1747 شورای امنیت سازمان ملل به عنوانی یکی از مقام های جمهوری اسلامی که در برنامه هسته‌ای و موشکی نقش دارند، نام برده شده و کشورهای عضو سازمان ملل موظف شده اند تا وی را مشمول ممانعت سفر و انسداد حساب‌های مالی کنند.

دراعتراضات پس از انتخابات سال 88 محمدباقر دوالقدر بارها در سخنانش کاندیداهای معترض و هواداران جنبش سبز را مورد حمله قرار داد و در نیمه شهریور سال گذشته طی  سخنانی در مشهد گفت که: “کشته‌شدگان در جنگ سخت در زمره شهدا و کشته‌شدگان در جنگ نرم در زمره منفورترین‌ها هستند.”

انتصاب محمدباقر ذوالقدر که زمانی گفته بود “جنگ تمام عیار مسلمانان با غیرمسلمانان به ما تحمیل نشده بلکه این اقتضای انقلاب و آرمانهای جهانی آن است” به معاونت قوه قضاییه درحالی است که برادر وی سرتیپ پاسدار احمد ذوالقدر هم اکنون جانشینی فرمانده سپاه ویژه پایتخت را بر عهده دارد.

محمدباقر ذوالقدر در واکنش به اعتراضات مردمی گفته است: “در جنگ نرم وحدت و انسجام یک ملت، اعتقادات و گذشته تاریخی و ویژگی های آن مورد هجوم دشمن قرار می گیرد و دشمن عناصر اصلی جبهه خود را از درون ملت مورد تهاجم انتخاب کرده و در واقع نیروهای دشمن در بین خودی ها هستند که تشخیص آن مشکل است.”