آیا ایران برای پایان سی سال ضدیت آماده است‏

کریسشن ساینس مانیتور
کریسشن ساینس مانیتور

» تحلیلی از کریستین ساینس مونیتور

اسکات پیترسون

آیت الله روح الله خمینی، رهبر انقلاب سال 1979 ایران، گفته بود:« روزی که آمریکا ما را ستایش کند، آن روزباید ‏عزای عمومی اعلام کنیم». این گفته چنان نقطه نظر ضد آمریکایی ایران را نشان می دهد که آن را روی دیوار های ‏سفارت سابق آمریکا در ایران نوشته اند و برای سال های طولانی پیام آور خصومت با غرب بوده است.‏

امروز این نوشته دیگر وجود ندارد و روی ان را رنگ زده اند و این نشان دهنده نرم شدن لحن تندرو ها در ایران است. ‏اما پرزیدنت اوباما خواستار ایجاد رابطه با ایران شده است، اما آیا جمهوری اسلامی ایران هم که هفته آینده سی امین ‏سالگردش را برگزار می کند، آمادگی این را دارد که نفرت رسمی اش را از “شیطان بزرگ” کنار بگذارد؟

‏ احترام جهانی

رئیس جمهور ایران، محمود احمدی نژاد، روز پنجشنبه خواستار سطح جدیدی از احترام جهانی نسبت به ایران شد:« ‏قدرت های زورگو، باید یاد بگیرند که چگونه به با مردم با فرهنگ و صلح دوست ایران درست و مودبانه صحبت کنند ‏و به حرف هایشان گوش کنند». او در سحنرانی اش در شهر مشهد گفت:« مردم ایران، مردمی منطقی هستند و از هر ‏کسی که چاره ای برای حل مشکلات جهان داشته باشد، استقبال می کنند».‏

تحلیلگران معتقدند که تنها آیت الله خامنه ای تصمیم نهایی را درمورد ارتباط با آمریکا می گیرد و می تواند آن را با ‏ایدئولوژی که اساس آن نفرت از آمریکا بود، تطبیق دهد.‏

اما در این مورد که آیت الله بتواند از چنین دشمن مفیدی بگذرد، همه متفق القول نیستند. او در نوامبر سال گذشته، گفته ‏بود :« آمریکا هیچگاه قصد خیر در مقابل ایران نداشته است». و یک روز بعد گفته بود:« مشکل ایران و آمریکا، مسئله ‏مرگ و زندگی است».‏

امیر محبیان، سردبیر و تحلیلگر محافظه کار، معتقد است :« رهبر ایران فرد بسیار منطقی است و می خواهد کشور را ‏اداره کند و در مقابل حقایق واکنش نشان می دهد. زمانی که آمریکا سیگنال های خشن بفرستد، رهبر هم در مقابل بسیار ‏سختگیر می شود. اگر آمریکا سیگنال های نرم بفرستند، رهبر هم با نرمی برخورد می کند، رهبر ایران بسیار نرم خو ‏است. ما واکنش خود را با طرف مقابل تنظیم می کنیم».‏

در حالیکه مردم ایران، بیشتر از سایر کشور های منطقه طرفدار آمریکا هستند، هر نوع مذاکره با آمریکا برای حکومت ‏ایران که هنوز در تظاهرات هایش صدای “مرک بر آمریکا” شنیده می شود، قدم بزرگی است.‏

آقای محبیان معتقد است:« بعضی از مردم فکر می کنند که دیگر زمان آن رسیده است که در شرایط برابر مشکلاتمان ‏را با آمریکا حل کنیم، اما برخی دیگر بر این گمان اند که خصومت سی ساله با آمریکا، بخشی از هویت ماست و اگر ‏این مشکل حل شود، هویت مان از بین می رود».‏

سیگنال های مخدوش از سوی ایران

ارسال سیگنال های مخدوش از سوی ایران باعث تقویت هر دو عقیده بشود. آقای احمدی نژاد تندرو، فقط چند روز بعد ‏از انتخابات آمریکا، برای آقای اوباما پیام تبریک می فرستند و در آن اشاره می کند که انتظار دارد در سیاست های ‏آمریکا تغییر ایجاد بشود. آقای احمدی نژاد، برخلاف اظهارات ضد غربی و حملات لفظی اش علیه آمریکا، بیشتر از ‏روسای جمهور سابق ایران، به آمریکا یاد آوری کرده است که این کشور می تواند “دوست خوب” ایران باشد.‏

اما در همین هفته، یکی از نمایندگان رسمی خامنه ای اعلام کرد که مواجه با “سیاست های گستاخانه آمریکا”، یکی از ‏خط قرمز های ایران است. حجت الاسلام علی معبودی، اعلام کرد:« مخالفت با رژیم صهیونیستی و حمایت از مردم ‏ستمدیده، از ارکان انقلاب اسلامی ایران است و رابطه ایران و آمریکا با روی کار آمدن اوباما، تغییر نمی کند».‏

مقامات آمریکایی درباره چگونگی و زمان برقراری رابطه با ایران -با توجه به اینکه احمدی نژاد خودش را برای ‏انتخابات ماه ژوئن کاندیدا کرده است- تصمیم نگرفته اند و قصد دارند شانس خود را در راه موفقیت در حل مشکلاتشان ‏از برنامه های اتمی گرفته تا نقش ایران در منطقه، بالا ببرند. آمریکا مدت های طولانی به ایران انگ “اولین کشور ‏حامی تروریسم” را اتلاق کرده بود و دلیلش هم حمایت ایران از حماس و حزب الله و نیورهای شیعه در عراق است که ‏آمریکا معتقد است باعث کشته شدن سربازان آمریکا در این کشور می شود.‏

تلا ش های گذشته با شکست مواجه شده است و ارتباط های بیشمار مخفیانه هم بی نتیجه مانده است. تحلیلگران معتقدند ‏که ایران از اینکه حتی بعد از کمک های قابل توجهی که بعد از حملات 11 سپتامبر در افغانستان به آمریکا کرد، ‏همچنان جزو کشورهای “محور شیطان” جورج بوش قرار دارد، غضبناک است.‏

یک دیپلمات غربی در ایران معتقد است:« موضوع اصلی در اینجا این است که پاسخ چه خواهد بود؟ ایرانیان بسیار گیج ‏شده اند. آمریکایی ها هم همچنان درمورد بهترین راهکار بحث می کنند، اما می دانند که چه می خواهند». من از این ‏بابت مطمئن نیستم. ایران به مدت سی سال کشوری انقلابی بوده است که بدون بحران و وجود دشمن نمی تواند به بقای ‏خودش ادامه بدهد. ‏

این دیپلمات می پرسد:« اگر دشمن دیرینه، دیرینه نباشد، چه خواهد شد؟ اگر اوباما فردا تقاضای مذاکره رسمی بدهد، در ‏ایران همه شوکه خواهند شد. آنها می خواهند که با آمریکا وارد گفتگو بشوند، این کاملا مشخص است، اما سووال ‏اینجاست که چگونه بدون اینکه آبرویشان برود، این کار را بکنند».‏

احمدی نژاد تابوی ضد آمریکایی بودن را تا اینجا شکسته است و تحلیلگران معتقدند که ایران برای انجام مذاکرات ‏توقعاتی دارد. مقامات وزارت امور خارجه آمریکا برای شکسته شدن یخ بین دو کشور، درحال نوشتن نامه و بحث ‏درمورد این هست که آیا این گفتگو ها باید قبل از انتخابات ایران صورت بگیرد یا نه. اما چنین اقدامی ممکن است منجر ‏به پیروز شدن احمدی نژاد در مقابل رئیس جمهور سابق محمد خاتمی، اصلاح طلبی که در سال های 1997 و 2001 ‏در انتخابات پیروز شد اما نتوانست گره ایران و آمریکا را باز کند، بشود. ‏

پنجره فرصت ها قبل از انتخابات ایران

بعضی ها در ایران معتقدند که اگر آمریکا پیامش را تا قبل از انتخابات نفرستند، این حاکی از این است که قصد دارد در ‏دوران انتخابات تبعیض قائل بشود و این را مداخله محسوب می کنند. برخی دیگر معتقدند که فقط احمدی نژاد برای ‏تضمین تندرو ها اجازه چنین کاری را دارد.‏

محبیان معتقد است که یک حرکت سریع از سوی آمریکا ممکن است نتیجه بهتری داشته باشد. او می گوید اوباما می ‏تواند طی یک نامه مودبانه کوتاه از نامه احمدی نژاد تشکر کند و آرزوی ایجاد رابطه جدید را بکند.‏

محبیان می گوید:« بهتر است نامه اصلی خطاب به رهبر نوشته شود. اوباما در این نامه باید ضمن اشاره به شکایت ‏تاریخی ایران از آمریکا، ازجمله کودتای سیا در سال 1953 در ایران، خاطر نشان کند که بهتر است گدشته ها را ‏فراموش کرد. انقلاب ایران یک واقعیت است و ما خواستار آینده ای جدید با ایران هستیم».‏

محبیان می گوید:« بعد از آن خواهید دید که وضعیت تغییر خواهد کرد، البته نه بسرعت اما بتدریج و در طی دوسال. در ‏این فاصله هر دو طرف سیاست های جدیدی را پی می ریزند. خامنه ای می تواند این تغییر را یک پیروزی تلقی کند و ‏نه یک شکست.‏

اما آیا تحقق چنین سناریویی ممکن است؟ حتی کسانی که در حلقه قدرت قرار دارند هم احتمال می دهند که واکنش ایران ‏بستگی به واکنش آمریکا دارد. اما آنهاا هم نمی توانند پیش بینی کنند که نظام اسلامی تا چه اندازه حاضر به سرمایه ‏گذاری است.‏

یک تحلیلگر کارکشته در تهران معتقد است:« اولین چیزی که رهبر ایران به آن نیاز دارد، این است که متقاعد بشود که ‏آمریکا در پی تغییر حکومت در ایران نیست. حکومت می خواهد که با آمریکا رابطه برقرار بکند، اگرچه فقط افراد ‏اندکی که در عمق اساس مذهبی کشور حضور دارند، قادر به چنین کاری هستند و احمدی نژاد این اعتبار را دارد. اما ‏او هم باید چهره انقلابی اش را حفظ کند.‏

این تحلیلگر می گوید:« من واقعا علاقه مندم که یک اصلاح طلب بر سر کار بیاید. این بهتر است. اما در این موقعیت ‏های حساس، اگر اصلاح طلبان قصد نزدیک شدن به آمریکا را داشته باشند، فلج می شوند. اگر اتفاق عجیبی بیافتد و این ‏کاری است که احمدی نژاد و خامنه ای در حال انجام دادن آن هستند، اصلاح طلبان نمی توانند جلوی تندرو ها را بگیرند ‏اما می توانند آنها را متقاعد کنند که همراه شوند.‏

یک استاد علوم سیاسی اصلاح طلب در تهران معتقد است:«هنوز شبهات زیادی وجود دارد، آنها با تکیه بر دشمنی با ‏آمریکا در ایران حکومت می کنند. اگر تغییر بکنند، مشروعیتشان زیر سووال می رود. احمدی نژاد بسیار بسیار علاقه ‏مند به از سر گیری مذاکرات با آمریکا است، اما رهبر این اجازه را نمی دهد زیرا کسی که موفق به انجام این کار ‏بشود، در ایران قهرمان محسوب خواهد شد.‏

منبع: کریستین ساینس مونیتور 6 فوریه‏