رابرت اج رید
مدت کوتاهی پس از قرائت یک اطلاعیه، خیابان های قاهره غرق در جشن و شادی شد. دیکتاتور منفور رفته بود. در میان هلهله، اشک و بوق های ممتد خودروها، عصر جدیدی در مصر آغاز شد.
نظیر همین رویداد، 32 سال پیش در چنین روزهایی در ایران رخ داد.
فرمانده نیروی هوایی ایران در 11 فوریه 1979 در رادیوی ملی این کشور اعلام کرد نیروهای نظامی از دفاع از رژیم محمد رضا شاه پهلوی دست بر می دارند. شاه تحت حمایت آمریکا سه هفته پیش و در بحبوحه تظاهرات خیابانی علیه حکومت استبدادی وی، کشور را ترک کرده بود.
با کناره گیری ارتش، نظام استبدادی ایران سقوط کرد و همزمان، هرگونه احتمالی برای بازگشت شاه از آنچه تعطیلات خوانده بود، از میان رفت. جالب است که شاه برای تعطیلات نزد انور سادات رفته بود.
با بازگشت نیروهای نظامی به پادگان ها، تهران در شادمانی بی حد و حصر و بوق های ممتد خودروها غرق شد.
انقلاب مردمی علیه شاه زنگ خطر را برای غرب به صدا درآورد. غرب به دیکتاتوری شاه به چشم متحد قابل اعتمادی نگاه می کرد که موازنه را با رژیم های تندروی عربی و افراط گرایان فلسطینی برقرار کرده است. چهره نمادین انقلاب ایران، آیت الله روح الله خمینی بود که وجهه مشخصه وی، سخنان ضد آمریکایی و تفسیر اسلام به نحوی بود که نه تنها منافع آمریکا بلکه ارزش های غربی را به چالش می کشید.
انقلابیون امروز مصر به نظر خیلی کمتر تهدید کننده می رسند و در بر گیرنده طیف گسترده ای از جوانان آشنا به اینترنت، سیاسیون امروزی و اسلامگراهایی هستند که در تنفر از حسنی مبارک و آرزو برای داشتن نظامی دموکرات تر و بازتر اشتراک دارند. آشناترین نماد ناآرامی های مصر، مدیر اجرایی 30 ساله شرکت گوگل است که اظهارات اشکبار و احساسی او در یک شبکه تلویزیونی غیردولتی پس از آزادی از بازداشت، بسیاری از مصری های روشنفکر و طبقه متوسط را راهی خیابان ها کرد.
گذشته از همه این ها، یک چیز در میان تصاویر جمعیت نسل گذشته تهران و تجمع کنندگان مصری در شب آزادی در روز جمعه مشترک بود؛ احساس قابل لمس رهایی، مدینه فاضله مورد نظر مخالفان دولت، فضای شبیه کارناوال، انفجار غرور ملی و امید به اینکه دولت جدید، منصف تر، همه گیر تر و دموکرات تر از رژیم قبلی باشد.
اشتیاق مردم ایران نیز برای دموکراسی، کمتر از مصری هایی نبود که به میدان مرکزی تحریر سرازیر شدند و خواهان پایان حکومت مبارک شدند. درحالیکه ایرانی ها برای رسیدن به جامعه عدالت گستر و فارغ از تبعیض به روحانیون مسلمان اعتماد کردند، مصری ها به ارتش روشنفکر روی آوردند تا آخرین فشار را بر رژیم مبارک وارد کند.
انقلابیون جوان مصری برای سازماندهی اولین اعتراضات خود در اواخر ژانویه به ابزارهای قرن 21 نظیر ایننترنت، فیس بوک و تویتر متوسل شدند. پس از قطع اینترنت و از کار افتادن سیستم تلفن های همراه، مصری ها به تلویزیون های عرب زبانی نظیر الجزیره، العربیه و الحریه روی آوردند تا از آنچه در خیابان ها می گذرد مطلع شوند.
اما چنین دانش فنی در زمان تظاهرات ایران (در دهه 70) وجود نداشت. پیام ها و سخنان آیت الله خمینی که در پاریس به سر می برد، از طریق نوار کاست و به طور قاچاقی وارد کشور می شد و پس از تکثیر در مساجد در سراسر کشور توزیع می شد.
آنها به جای روی آوردن به تلویزیون الجزیره، پای رادیوی بی بی سی فارسی می نشستند، رادیویی که دولت شاه سعی بسیار کرد تا بر امواج آن پارازیت بفرستد. در برخی مقاطع، تقریباً تمامی خبرنگارانی که در ایران به سر می برند، در مواجهه با تظاهرکنندگانی که اغلب دل خوشی از آمریکایی ها نداشتند، وانمود می کردند برای بی بی سی کار می کنند. به نظر می رسید تمام طرفداران خمینی می دانستند چگونه به انگلیسی بگویند: “از بی بی سی هستی؟ بی بی سی خیلی خوب است.”
انقاب ایران از ژانویه 1978 با تظاهرات خیابانی علیه شاه آغاز شد. اعتصاب ها و تظاهرات، کشور را در اواخر همین سال زمینگیر کرده بود. وزارتخانه های دولتی از کار افتاده بودند. خطوط هوایی از پرواز دست کشیدند. با خاموشی های همه روز برق از ساعت 9 شب، ایرانی ها مجبور به سپری کردن زندگی درخانه های تاریک و سرد خود و گوش دادن به صدای شلیک گلوله ها بودند.
خشونت علیه اعتراضات بیشتر شد. گارد سلطنتی شاه از تیراندازی به سوی تظاهرکنندگان غیرمسلح، که برخی از آنها آرزوی شهید شدن داشتند، ابایی نداشت. وقتی یک نفر در اثر اصابت گلوله به زمین می افتاد، مردم اطرافش فریاد “شهید” سر می دادند.
مواد غذایی، برق و گاز کمیاب شد.
تهران در بحران فرو رفت و شاه در ماه ژانویه از کشور خارج شد. به این ترتیب اداره دولت در دستان نخست وزیر باقی ماند. خمینی دو هفته بعد در میان استقبال میلیونی وارد کشور شد.
کمتر از دوهفته پس از بازگشت خمینی، همافران یکی از پایگاه های هوایی از تبعیت دولت دست برداشتند. نظام استبدادی که بیش از 2000 سال دوام آورده بود، در آن لحظه سرنگون شد.
انقلاب مصر پیش از آنکه مناقشه بافت جامعه را متلاشی کند، به هدف خود یعنی بیرون کردن مبارک، دست یافت.
پس از کناره گیری مبارک در روز جمعه، مصری ها تا سپیده دم به شادی خیابانی، به اهتزاز درآوردن پرچم کشورشان، آتش بازی و خواندن آوازهای انقلابی مشغول شدند.
اما سه دهه قبل در ایران، سقوط حکومت شاه با چندین روز جنگ خیابانی و غارت عمومی دنبال شد. گروه های طرفدار خمینی به زندان ها و پاسگاه های پلیس هجوم بردند، اسلحه ها را به غارت بردند و به شکار نیروهای گارد سلطنتی و سایر وابستگان رژیم سابق پرداختند. همزمان با تلاش وفاداران به خمینی برای در اختیار گرفتن نظم، انقلاب سبب چند قطبی شدن جامعه و ایجاد تنش شد.
یک آیت الله تندرو در رادیوی ملی خواستار شکار و مجازات خارجی ها شد و کار به جایی رسید که نیروهای خمینی برای محافظت از غیرایرانی ها، در صدد صدور فرمان بازدارنده برآیند. شبه نظامیان به محاصره هتل اینترکانتیننتال، محل استقرار بسیاری از روزنامه نگاران خارجی، دست زدند اما با سر رسیدن نیروهای وفادار به خمینی، پا به فرار گذاشتند.
رژیم شاه در مقابل خواست مردم خیابان ایستادگی کرد و در نهایت سقوط کرد؛ در برابر نیروهای سیاسی و اجتماعی تسلیم شد؛ نیروهایی که هنوز پس از یک نسل، مایه دردسر کشور و منطقه هستند. مبارک کناره گیری کرد و اکنون جهان منتظر است تا ببیند آیا آینده کشور مسیر متفاوتی طی خواهد کرد یا خیر.
منبع: ای بی سی- 13 فوریه