سقوط اسد چقدر مطلوب است؟

نویسنده

» تحلیل اوراسیا ریویو از وضعیت سوریه

باراح میکائیل

خشونت ها در سوریه وارد سال دوم خود شده است. جامعه بین المللی توافق دارد که بشار اسد باید برود ولی در حال حاضر هیچ نیرویی امکان انجام یک گذار صلح آمیز را ندارد. سوریه ای ها بهای سنگینی برای مبارزه با رژیم پرداخته اند. نزدیک به 10 هزار نفر کشته شده اند. جامعه بین المللی اکنون با یک معضل روبروست. هزینه عدم مداخله در سوریه بالاست ولی هزینه دخالت در سوریه احتمالا از آن هم بالاتر است.

بر خلاف لیبی که دیکتاتور آن با دخالت نیروهای ناتو سرنگون شد، در سوریه حمایت از مخالفان پیچیده تر به نظر می رسد. خطر بروز جنگ داخلی در فردای سرنگونی رژیم اسد بسیار جدی است. سقوط اسد تحولی مهم در سایست منطقه به شمار می آید.

 در حال حاضر چشم ها به تلاش های کوفی عنان، فرستاده سازمان ملل برای سوریه، دوخته شده است. راه حل میانجیگری وی تا کنون پیشرفت اندکی داشته است ولی به رژیم سوریه این امکان را داده است که مشروعیت خود را در صحنه بین المللی باز یابد. سقوط اسد قاعدتا خطرات بیشتری را برای منطقه ایجاد خواهد کرد.

ولی واقعا سناریوهای تغییرات در سوریه را چگونه می توان ترسیم کرد؟

 

سقوط اسد به عنوان ضرورتی اخلاقی

در قدرت ماندن بشار اسد نوعی تناقض را مطرح می کند. رهبرانی چون بن علی، مبارک و معمر قذافی خشونت کمتری علیه مخالفان انجام دادند.

وضعیت فعلی سوریه قابل ادامه نیست. ملاحظات اخلاقی و عملی حکم می کند که دولت سوریه از این دور باطل خشونت ها خارج شود و شروع به مذاکره به مخالفان کند. با توجه به مسئولیتی که دولتمردان سوریه در کشتار مردم داشته اند، دریچه مذاکره آنها با مخالفان هر روز بسته تر شده است.

گذشته از خشونت ها، مردم سوریه به درستی خواهان مشروعیت و پاسخگویی دولت هستند که این امر ادامه رژیم اسد را غیر قابل تصور جلوه می دهد، بخصوص با توجه به وقایع اخیر تونس، مصر و لیبی. پیروزی انتخاباتی اسلام گرایان درتونس و مصر و تداوم نقش سران نظامی و چهره های نظام قدیم در وقایع این کشورها، نوعی بدبینی را نسبت به چگونگی گذار در این کشورها بوجود آورده است.

با این وجود بحث های زنده و رشد روزافزون جامعه مدنی در این کشورها امید آینده روشن تری را برای آن ها نوید می دهد. برای اولین بار در کشورهای عربی دولت ها در موقعیت پاسخگویی قرار گرفته اند و ناچارند به خواسته های مردم گوش فرادهند.

چشم انداز تحول سیاسی برای مردم سوریه وسیع است. شهروندان سوریه اکثرا تحصیلکرده بوده و به زندگی سیاسی علاقمند هستند. هرچند مخالفان سوریه ای تا کنون نتوانسته اند تلاش های خود را یکپارچه کنند ولی قادر هستند تبلیغات خود را سازمان دهی کنند و ایده ها و افکار جدید را مطرح کنند.

فقدان پاسخگویی در مسائل اقتصادی عامل دیگری است که لزوم تغییر رژیم اسد را مطرح می کند. سیاست های اقتصادی بشار اسد در زمینه آزاد سازی اقتصادی باعث گسترش وسیع فساد ادرای و مالی در دستگاه دولت شده است.

شکاف میان فقیر و غنی نیز عمیق تر شده و بخش عظیمی از جمعیت به زیر خط فقر رانده شدند. تورم به نحو چشمگیری افزایش یافته و رشد اقتصادی نتوانسته است فرصت های شغلی کافی ایجاد کند.

رئیس جمهور سوریه موفق شده است که از نگرانی های غرب برای حفظ قدرت خود استفاده کند. اسد می داند که غرب نگران آن است که سقوط رژیم وی باعث گسترش جنگ فرقه ای در فراتر از مرز سوریه شود. به این دلیل او تاکید می کند که مخالفان رژیم او اغلب ماهیتی اسلامی دارند و با این ابزار غرب را مجبور به پذیرش ادامه کشتار مردم خود کرده است. پذیرش طرح عنان هم در وقع فرصتی استراتژیک در اختیار اسد می گذارد چرا که پیداست که این طرح نمی تواند جلوی خشونت ها در این کشور بگیرد.

در وضعیت فعلی چشم انداز سقوط رژیم اسد روشن نیست. برخی از همسایگان سوریه در انتظار سقوط رژیم بعثی هستند. بعضی دیگر مانند قطر و عربستان سعودی حتی خواستار مسلح کردن مخالفان سوریه هستند. برای غرب، اینکه آیا سقوط اسد امری مثبت یا منفی است بستگی به آن دارد که چه کسی جای او را خواهد گرفت. خطر اصلی در اینجا ایجاد خلا قدرت و اوج گیری رویارویی های فرقه ای در اثر سقوط اسد است.

 

سناریوهای تغییر در سوریه

سه سناریو را در مورد احتمال سقوط رژیم اسد و رژیمی که جایگزین آن خواهد شد می توان ارائه داد.

از آغاز سال 2011 بسیاری از تحلیلگران پیشگویی کردند که رژیم اسد سقوط خواهد کرد. یک سال از آن تاریخ می گذرد ولی هنوز این اتفاق نیافتاده است. تحریم ها و فشار های دیپلماتیک تاثیرمطلوب را نداشته است.

تلاش های جهانی برای خاتمه دادن به خشونت ها تا کنون ناموفق بوده است.

هر گونه راه حل پایدار فعلا در کوتاه مدت مشاهده نمی شود.بنابراین محتمل ترین سناریو در کوتاه مدت ادامه خشونت ها و بقای قدرت رژیم سوریه است. فرصت ها برای تغییر تدریجی رژیم اسد هم مدت هاست که از دست رفته است.

احتمال سقوط ناگهانی رژیم اسد هم کاملا قابل انکار نیست. این اتفاق ممکن است بر اثر اوج گیری نافرمانی در ارتش و دولت صورت گیرد. وخامت بیشتر اوضع اقتصادی هم ممکن است جنبش های وسیع تری را به همراه بیاورد. در این حالت سوریه نیروی مخالف منسجمی را ندارد که بر خلاء قدرت فائق آید. شورای ملی سوریه به اندازه کافی از حمایت مردمی برخوردار نیست.

احتمال دیگری هم که ممکن است سقوط رژیم را به همراه بیاورد مداخله نظامی خارجی است. ولی با شرایطی که فعلا وجود دارد آمریکا خواهان اقدامی نظامی در سوریه نیست، ضمن اینکه هرگونه دخالت خارجی در سوریه با مخالفت روسیه و چین روبرو خواهد شد.

منبع: اوراسیا ریویو – 28 آوریل