احمد باطبی
در هفته ای که گذشت هماننده هفته های گذشته موارد متعددی از نقض حقوق بشر را در کشور شاهد بودیم، اما موارد نقض حقوق اقلیت های مذهبی و اهل سنت با توجه به وسعت آن از ویژ گی خاصی برخوردار بوده است. با توجه به نزدیکی نشست عمومی سازمان ملل متحد و حضور نمایندگان جمهوری اسلامی در آن و طبیعتا توجه جامعه جهانی به موارد نقض حقوق بشر در ایران، شتاب زدگی حکومت در برخورد های متعدد با خواست های اجتماعی تحلیل خاص خود را میطلبد. به هر شکل در گزارش این هفته با دسته بندی گزارش های رسیده موارد برجسته در حوزه های مختلف ارائه می شود.
زنان
پروین اردلان، جلوه جواهری، مریم حسینخواه و ناهید کشاورز با استناد به ماده ۵۰۰ قانون مجازات اسلامی، برای نوشتن در سایت های تغییر برای برابری و زنستان که از حقوق زنان دفاع می کنند، هر کدام به شش ماه زندان تعزیری محکوم شدند. گزارشگران بدون مرز در این باره اعلام کرد :
تنها جرم این چهار وبنگار انتشار مقالات و نظرات خود بر روی اینترنت است، نشریات آنها نیز پیش از این توقیف شده بود. وبنگاران فمینیست با احضارها و بازجوییهای مکرر قربانی سختگیریهای ناموجه مقامات قضایی هستند. ما خواهان توقف صدور احکام زندان و احضار و آزار وبنگاران و روزنامه نگاران هستیم. “ این وبنگاران با استناد بر ماده ۵۰۰ قانون مجازات اسلامی و برای “تبلیغ علیه نظام جمهوری اسلامی ایران” به زندان محکوم شده اند.
پروین اردلان برنده ی جایزه حقوق بشر اولاف پالمه در سال ۲۰۰۷ و عضو تحریریه سایت تغییر برای برابری در سال جاری برای چندمین بار از سوی دستگاه قضایی به زندان محکوم شده است. این وبنگار فمینیست تا امروز به شش سال و نیم زندان که یکسال آن زندان تعزیری است محکوم شده است. جلوه جواهری وب نگار و عضو تحریریه سایت های تغییر برای برابری و مدرسه فمینیستی در تاریخ ۱۰ آذر ماه نیز از سوی دادسرای ویژه امنیت تهران، با ”اتهاماتی” چون “تشویش اذهان عمومی، تبلیغ علیه نظام، نشر اکاذیب از طریق انتشار اخبار کذب در زنستان و تغییر برای برابری” زندانی شده بود. این وب نگار در روز ۱۲ دی ماه ۱۳۸۶ با سپردن ۵ میلیون وثیقه از زندان اوین آزاد شده بود. ناهید کشاورز، وب نگار و عضو تحریریه سایت تغییر برای برابری نیز تاکنون دوبار دستگیر شده است. او آخرین بار در روز ۱۳ فروردین ماه ۱۳۸۶ به هنگام پوشش خبری تلاش فعالان کمپین “یک میلیون امضاء برای تغییر قوانین تبعیضآمیز” در پارک لاله تهران، توسط ماموران امنیتی دستگیر شده بود. مریم حسین خواه، روزنامه نگار و وب نگار عضو تحریریه سایت تغییر برای برابری پیش از این در روز یکشنبه ۲۷ آبان ماه از سوی دادسرای ویژه امنیت با اتهاماتی چون “ تشویش اذهان عمومی، تبلیغ علیه نظام، نشر اکاذیب از طریق انتشار اخبار کذب در زنستان و تغییر برای برابری ” دستگیر شده بود. وی در روز ۱۲ دی ماه ۱۳۸۶ با سپردن ۵ میلیون وثیقه از زندان اوین آزاد شد. از سوی دیگر ژیلا بنی یعقوب روزنامه نگار روزنامه سرمایه و وبنگار سایت کانون زنان ایرانی در تاریخ ۱۲ شهریور از سوی شعبه اول دادگاه انقلاب اسلامی بدون هیچ توضیحی احضار شد. ژیلا بنی یعقوب روزنامه نگار شناخته شده ایرانی در طی دوسال گذشته از سوی مقامات قضایی و امنیتی چندین بار احضار و بازداشت شده است. از جمله به همراه ۹ تن از مدافعان حقوق زنان برای شرکت در تجمعی در سالروز ۲۲ خرداد، روز همبستگی زنان به شکل خودسرانه بازداشت شد، همه ی دستگیر شدگان در اولین ساعات جمعه ۲۳ خرداد با قید ضمانت آزاد شدند.
زندانیان سیاسی
دو سال از مرگ مشکوک ولی الله فیض مهدوی گذشت.
دو سال پیش در چنین روزهایی زندانی سیاسی ولی الله فیض مهدوی در زندان رجایی شهر کرج در تاریخ 3 شهریور 85 برای احقاق حداقل حقوق انسانی خود که عبارت بودند از :
1- تقاضای ملاقات با وکیل
2- انتقال از بند زندانیان خطرناک به نزد سایر زندانیان سیاسی
3- شفاف سازی پرونده و ابلاغ رسمی نقض حکم اعدام خود
اقدام به اعتصاب غذا کرد، وی در تاریخ 11شهریور ماه یعنی در هشتمین روز اعتصاب غذای خود، اعتصاب را به اعتصاب آب تغییر داد و با امتناع از نوشیدن آب بر تحقق مطالبات انسانی خود پافشاری نمود، در تاریخ 15 شهریور ماه نامبرده به صورت غیرمنتظره به بیمارستان شریعتی تهران منتقل و ساعاتی بعد مرگ وی اعلام شد. مسئولان زندان مرگ وی را ابتدا سکته مغزی بر اثر اعتصاب آب و غذا و سپس سهراب سلیمانی مدیرکل سازمان زندانهای استان تهران مرگ وی را بر اثر خودکشی ناموفق عنوان نمود، در این راستا بر سایر زندانیان سیاسی زندان رجایی شهر کرج فشار مضاعفی وارد نمودند تا اقدام به شهادت در مورد اقدام به خودکشی نامبرده نمایند که زندانیان مذکور طی نامه ای نسبت به این موضوع افشاگری نمودند.
جسد این زندانی سیاسی هیچگاه به خانواده خود تحویل داده نشد و هیچگاه پرونده مرگ وی همچون مرگ مشکوک اکبر محمدی به دست تحقیق هیاتی بی طرف سپرده نشد تا حقایق مرگ مشکوک زندانیان سیاسی بیش از پیش روشن گردد.
زندانیان سیاسی زندان اردبیل
وضعیت زندانیان سیاسی زندان اردبیل به نامهای علی عباسی، محمد پالش، دکتر عوده عفراوی، محمد علی نارویی، محمد رحیم ناروئی و بابک دادبخش که ضمن عدم اجرای اصل تفکیک جرایم و نگهداری در بند زندانیان خطرناک از حداقل حقوق انسانی خود محروم هستند، نامناسب است، بطوریکه آقای علی عباسی بیش از ده روز است با شکستگی دست چپ از رسیدگی پزشکی محروم مانده است، دست وی دچار تورم و التهاب زیادی شده بطوریکه برای انجام امور شخصی خود هم با مشکل روبه روست. اعتراضات این زندانیان هم تا کنون نتیجه ای در بر نداشته. از دیگر موارد اعتراض زندانیان مذکور تغذیه نامناسب درزندان اردبیل است. مسئولین غذای زندانیان اردبیل را برای سه وعده غذا و چای برای هر فرد جمعا 250 تومان تعیین کرده اند که با این وضع مشخص است که این زندانیان چه تغذیه ای دارند. این مبلغ سابقا 700 تومان برای هر فرد بوده است.
بازداشت شدگان مراسم خاوران
جعفر اقدامی، زندانی سیاسی سابق که پس از تحمل چهارسال حبس تعزیری از زندان رجایی شهر کرج سال گذشته آزاد گردیده بود در پی شرکت در مراسم یادواره زندانیان سیاسی قتل عام شده دهه شصت، روز جمعه مورخه 8/6/87 در گورستان خاوران بازداشت و به بند 209 زندان اوین منتقل شد.
آقای اقدامی از اعضای مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران است که جهت تهیه گزارش از مراسم مذکور به گورستان خاوران مراجعت و در این مکان توسط نیروهای امنیتی بازداشت شده است.
پیگیریهای مکرر خانواده این فعال حقوق بشر از دادگاه انقلاب و زندان اوین تاکنون نتیجه ای در بر نداشته است و خانواده وی کماکان در بی خبری و نگرانی به سر می برند.
از دیگر بازداشت شدگان واقعه مذکور آقای امیر امیرقلی دانشجوی دانشگاه آزاد و سولماز ایگدل فعال حقوق زنان هستند که علیرغم صدور قرار وثیقه صد میلیون تومانی به علت عدم توان تودیع وثیقه همچنان در زندان اوین به سر می برند.
گفتنی است بیش از 17 نفر در این مراسم بازداشت شده اند که هویت اکثر بازداشت شدگان نامعلوم است.
آخرین وضعیت مسعود کردپور
مسعود کردپور، روزنامه نگار، معلم و فعال حقوق بشر در تاریخ 18/5/87 توسط نیروهای امنیتی در شهر بوکان بازداشت و به اداره اطلاعات این شهر منتقل و پس از سپری کردن دوره بازجویی و تحقیقات مقدماتی در بازداشتگاه اداره اطلاعات شهر بوکان که گزارشاتی از بدرفتاری با وی نیز در زمان نگهداری ایشان در بازداشتگاه مذکور منتشر شد به زندان مرکزی بوکان منتقل گردیده بود.
نامبرده در تاریخ 17/5/87 به شعبه یک بازپرسی دادگاه انقلاب شهر بوکان منتقل و مورد تفهیم اتهام قانونی قرار گرفت، اتهام وی “تبلیغ علیه نظام” از طریق مصاحبه و گفتگو با رسانه های بیگانه عنوان شده که آقای کردپور اتهام مذکور را رد کرده است.
شایان ذکر است که تفهیم اتهام طبق قانون در حداکثر زمان چهل و هشت ساعت آغاز بازداشت باید توسط مرجع قضائی صورت بگیرد. در هفته جاری وثیقه 50 میلیون تومانی برای آزادی موقت آقای کردپور از سوی دادگاه انقلاب شهر مهاباد تعیین گردید و چنانچه آقای کردپور موفق به تامین این وثیقه گردد میتواند تا زمان دادرسی اتهامات خود آزاد شود.
محروم از ملاقات و درمان
بیش از یکماه است که بهروز جاوید تهرانی ممنوع ملاقات شده و تنها دلیل هم نوشتن نامه ای است که در آن شرح شکنجه های زمان نگهداری خود در سلول انفرادی را افشا کرده است. وی از خدمات پزشکی هم محروم است و علیرغم نیاز پرشکی که بعلت صدمات وارده ناشی از ضربه به سر در زمان بازداشت خود در 209 حاصل شده است، و پزشک متخصص نیز بر نیاز فوری وی به خدمات درمانی تاکید نموده، همچنان از رسیدگی پزشکی محروم است.
دادگاه اجلال قوامی
در روز 20/6/87 جلسه رسیدگی یه اتهامات اجلال قوامی، روزنامهنگار سنندجی در شعبه ۱۰۳ دادگاه عمومی این شهر برگزار شد.
در این جلسه اجلال قوامی از سوی قاضی جمال آبادی مورد تفهیم اتهام قرار گرفت. تحریک مردم به تخریب اماکن دولتی در جریان تجمعات تابستان ۸۴ در سنندج اتهامی بود که قوامی آن را نپذیرفت و حضور خود در این تجمع و تحصن را صرفاً در راستای حرفهی روزنامهنگاری خود دانست و داشتن هر گونه نقشی در تحریک مردم جهت تخریب اموال عمومی را رد کرد.
دکتر نعمت احمدی وکیل مدافع این روزنامهنگار نیز با بیان اینکه موکلش در همین پرونده به اتهام توهین به رهبری و ارتباط با احزاب مخالف دوران محکومیت خود را گذرانده است، تفکیک چنین اتهامی را از آن پرونده به لحاظ حقوقی محل اشکال دانست. احمدی حضور قوامی در تجمع مذکور را صرفاً در چارچوب وظایف یک روزنامهنگار دانست و در پایان از دادگاه درخواست صدور حکم برائت برای موکلش را نمود.
گفتنیست قبلاً در بخشی از این پرونده اجلال قوامی به ۳ سال حبس محکوم شده بود که با گذراندن یک سال از این مدت در فروردین ماه امسال آزاد گردید.
بازداشت دانشجویان دانشگاه تربیت معلم
احضار و بازداشت دانشجویان دانشگاه تربیت معلم همچنان ادامه دارد. در این راستا روز چهارشنبه مورخه 20/6/87 امین شجاع و امین آریا از دانشجویان دانشگاه تربیت معلم و از برگزار کنندگان تحصن خردادماه دانشگاه تربیت معلم بازداشت شدند.
شجاع و آریا پس از مراجعه به دادگاه انقلاب کرج بازداشت و به زندان رجائی شهر منتقل شدد.
همچنین طی روزهای گذشته محمد شریفی یکی دیگر از دانشجویان دانشگاه تربیت معلم نیز بازداشت شد.
برگزاری دادگاه انوشه آزادبر
جلسه رسیدگی به اتهامات تعدادی از دانشجویان طیف چپ که قرار بود در روزهای گذشته برگزار شود، به دلیل عدم حضور قاضی و نماینده دادستان به زمان دیگری موکول شد.
پیش تر قرار بود، جلسه رسیدگی به اتهامات بیژن صباغ روز شنبه در دادگاه انقلاب برگزار شود که این جلسه به دلیل عدم حضور قاضی به تأخیر افتاد. جلسه دادگاه نسیم سلطان بیگی نیز به دلیل درخواست حضور وکیل در پرونده از سوی وی، به تأخیر افتاد.
در این میان، انوشه آزادبر تنها دانشجویی است که با حضور در دادگاه، به دفاع از خود پرداخت. این دانشجوی سابق دانشگاه تهران در این جلسه، ضمن رد تمامی اتهامات موجود، گفته های خود را در جریان بازجویی، به دلیل فشارهای شدید روحی و روانی در زمان بازداشت دانست.
وضعیت مبهم داریوش حاتمی
داریوش حاتمی از فعالین جنبش هویت طلبی آذربایجان، اکنون با گذشت ۵۷ روز کماکان در بازداشت نهادهای امنیتی قرار دارد. او در طی این مدت حتی یک بار نیز با خانواده خود تماسی نداشته است.
بر اساس گزارش های کمیته ی پیگیری بازداشتی های هویت طلب دانشگاه تبریز، هیچگونه خبر موثقی در مورد سلامتی وی در دست نیست و حتی بازپرس پرونده از وضعیت او اظهار بی اطلاعی کرده است. طبق اخبار دریافتی همچنین اتهام و مکان نگهداری او نامعلوم است.
گفتنی است برادر وی دکتر شاهرخ حاتمی به دلیل پیگیری وضعیت بازداشتی های تبریز، هفده روز را در بازداشت نهادهای امنیتی گذراند و با قرار وثیقه ۵۰ میلیون تومانی آزاد شد.
وضعیت ناجی کعبی در زندان اهواز
ناجی سلمان کعبی یک فعال حقوق بشر در شهر اهواز سه ماه است که در زندان های شهرستان اهواز تحت آزار و اذیت مداوم قرار دارد و تا سرحد مرگ شکنجه شده است به طوری که خطر مرگ وی را تهدید می کند.
زندانیان اهل حق در سلول انفرادی
چهار تن از پیروان مسلک اهل حق (علوی-علی الهی)، از روز یک شنبه ۲۴ شهریور بنا به دلایل نامعلوم به سلول انفرادی انتقال یافته اند.
لاذم بذکر است آنها از تاریخ یازده فرودین ماه سال جاری در اعتراض به وضعیت نگهداری، فشارها و توهین های مکرری که به دین و عقایدشان می شد، معانعت مسئولین زندان از رسیدن غذاهایی که با دستورات دینی اهل حق مطابقت دارد و همچنین اعتراض به احکام صادره از سوی دادگاه، بمدت ۲۵ روز دست به اعتصاب غذا زده بودند.
سهندعلی محمدی (فرزند محمد)، بخشعلی محمدی (فرزند محمد)، عباداله قاسمزاده (فرزند قباد) و مهدی قاسمزاده (فرزند قباد) از پیروان فرقه آتش بیگی و از اهالی روستای “اوچ تپه” (قوشاچای - میاندوآب) هستند. افراد مذکور در پی درگیریهای مسلحانه مهرماه ۱۳۸۳ بین نیروی انتظامی و جمعی از پیروان این فرقه درمیاندوآب دستگیر و بعد از محاکمه، محکوم به اعدام شدند که بعد از اعتراض آنها در حال حاضر به غیر از مهدی قاسم زاده که حکم اعدام اش تایید شده بقیه به ۱۳ سال حبس و تبعید به شهرستان یزد محکوم شده اند. سه سال از این محکومیت به علت توهین به دولت و رهبری می باشد.
بر اساس همین گزارش آقای یونس آقایان نیر دیگر زندانی اهل حق می باشد که بهمراه نامبردگان به سلول انفرادی انتقال یافته است.
بازداشت فعالان مدنی آذربایجانی در تهران
بر اساس گزارش ها، حدود ۲۰ تن در جریان مراسم افطار در منزلی در تهران در تاریخ 21 شهریور ماه بازداشت شدند. در میان بازداشت شدگان، علاوه بر چند نویسنده و روزنامه نگار آذربایجانی، سه کودک و نوجوان و همچنین چند زن خانه دار نیز وجود داشتند.
در طی روزهای اخیر تعدادی از این افراد آزاد گردیدند، در میان آزاد شدگان، نام رقیه علیزاده، همسر عباس لسانی به همراه سه فرزندش؛ مهدی ۸ ساله، علی ۹ ساله و سئودا ۱۵ ساله، و خانم رباب عظیمی دیده می شود؛مهندس محمد عباسپور، یوسف هوشیار و شهباز ابراهیم نژاد سه بازداشتی دیگری بودند که در طی روزهای اخیر با به قید ضمانت از زندان اوین آزاد گشتند. با آزادی این فعالین آذربایجانی تعداد زندانیان محبوس مربوط به این مراسم به ۹ نفر کاهش یافت. پیش از این نیز شش تن از بازداشت شدگان که عموما شامل زنان و کودکان می شوند آزاد شده بودند.
علیرضا صرافی(مدیر مسئول ماهنامه توقیف شده دیلماج)، اکبر آزاد (نویسنده مجله وارلیق)، حسن راشدی(نویسنده مجله وارلیق)، سعید محمدی موغانلی (شاعر و روزنامه نگار)، حسن رحیمی بیات (فعال حقوق بشر)، حسین حیدری (مدیر مسئول نشریه دانشجویی اولوس)، عباس نعیمی (فعال مدنی - عضو N. G. O “اورین” شهرستان خوی)، مهدی نعیمی(شاعر ومدرس زبان ترکی در دانشگاهها)، و صیاد محمدیان، همچنان در بازداشت به سر می برند.
به گفته خانواده ها نامبردگان حق تماس تلفنی با خانواده و ملاقات با وکلایشان را نداشته اند وخانواده ها از وضع آنان بی اطلاع اند و نگران سلامتی عزیزانشان هستند. همچنین مسئولین ذی ربط نیز از دادن هر گونه اطلاعات در مورد اتهام بازداشت شدگان به خانواده آنها خودداری می کنند.
دستگیری نمایندگان معلمان
به گزارش کانون صنفی معلمان ایران، اکثریت اعضای کانون صنفی معلمان ایران ( تهران )و تعداد زیادی از نمایندگان تشکل های صنفی معلمان از سراسر کشور در تهران دستگیر شدند. یکی از حاضرین در جریان این دستگیری گفته است:.. قرار ملاقات در خروجی جنوبی ایستگاه مترو دانشگاه علم و صنعت ساعت 7 صبح (مورخه 26/6/87) بود. برای بعداز ظهر روز سه شنبه هم نماینده ی مجلس دعوت شده بود تا در جمع مان حضور پیدا کند. برای روز چهارشنبه نیز قرار ملاقاتی با نمایندگان مجلس تدارک دیده شده بود. صبح امروز در ایستگاه مترو قدم به قدم نیروهای اطلاعاتی و امنیتی حضور داشتند. کمیته ی استقبال و گروه پشتیبانی که در صورت عدم حضور کمیته ی استقبال وظیفه ی آنها را به دوش داشتند همگی دستگیر شده اند. موبایل اکثر بچه ها ی تهران که در مترو حضور داشته اند خاموش است.. موبایل بهشتی، باغانی، سوری، زینال زاده، استاد معارفی، منتجبی و سایرین خاموش است و هیچ خبری از آنها نداریم. آقای فلاحی هم که به دنبالشان رفت به محض رسیدن موبایلش خاموش شد و جواب نمی دهد وهمگی دریک مجلس !! حضور دارند.
حقوق کودک
حکم اعدام نوجوانی دیگر تائید شد.
حکم اعدام (قصاص) نوجوانی ۱۷ ساله که اتهام قتل را نپذیرفته از سوی دیوان عالی کشور تایید شد.
این نوجوان که حسین نام دارد متهم است در ۱۸ آبان سال ۱۳۸۵ در یک نزاع، فردی را با ضربات چاقو به قتل رسانده است. وی در جلسات محاکمه خود این اتهام را رد کرده و گفته است که “ضارب اصلی شخص دیگری است. ” اما قضات، دفاعیات وی را نپذیرفته و برای این نوجوان حکم قصاص صادر کردهاند.
این حکم روز شنبه از سوی دیوان عالی کشور تائید و به شعبه ۷۱ دادگاه کیفری استان تهران ابلاغ شده است. شعبه ۷۱ دادگاه کیفری استان تهران، شعبهای است که به این پرونده رسیدگی میکند. حکم قصاص این نوجوان تا رسیدن به سن ۱۸ سال اجرا نخواهد شد.
رحیم احمدی در آستانه اجرای حکم اعدام
رحیم احمدی که در زندان عادل آباد شیراز به سر می برد، در سن پانزده سالگی در یک نزاع خیابانی، باعث کشته شدن پسری به نام رضا ز. شد و در همان زمان حکم اعدام دریافت کرد. با تایید این حکم در دیوان عالی کشور و امضای رئیس قوه قضائیه، رحیم احمدی در معرض اجرای حکم قرار گرفته است. وی ششمین نوجوان در آستانه اعدام است.
استمداد سلمان اکبری نوجوان محکوم به اعدام
سلمان اکبری نوجوان محکوم به اعدام در زندان مرکزی اردبیل با انتشار نامه ای مدافعان حقوق بشر رابرای نجات خود استمداد طلبیده است وی در قسمتهایی از نامه خود مینویسد :
”من سلمان اکبری، فرزند اسفندیار متولد 1363 از روستای کوچکی در بخش رضی اردبیل به نام پورلو میباشم و تا زمانی که به زندان و آگاهی و دادگاه اردبیل مرا بردند شهر را ندیده بودم چه برسد زندان را، ولی حالا به اتهام جرمی که مرتکب نشدم هفت سال است که از 17 سالگی در زندان اردبیل بدون اینکه بتوانم بی گناهیم را فریاد و اثبات کنم به سر می برم و از بند اطفال شروع کرده و سپس بند جوانان و حال در بند بزرگسالان می باشم. به خاطر اینکه یک بچه روستایی بودم از شرارتها، ترفند ها و حیله های رایج درمحیط شهر بی اطلاع بودم. و نتوانستم در برابر ضرب و شتم ها و شکنجه های مامورین آگاهی اردبیل که مدتها من را در آنجا نگه داشتند و شکنجه روحی و روانی میدادند و با سیم و کابل و شلاق، تن و بدنم را از کف پا تا پشت گردنم سیاه و کبود کرده بودند طاقت بیاورم، و آنقدر پی در پی به من القا کردند که قاتل تو هستی و باید قبول کنی و حتی در مواقعی که من را شکنجه نمی دادند سایر متهمین را جلوی چشم من لت و پار کرده و شکنجه میدادند تا عاقبت درمانده و عاجز نوشتم من قاتلم. “
آزادی اندیشه و مذهب
مدرسه دینی “ابوحنیفه” از مدارس اهل سنت در شهر زابل توسط نیروهای دولتی تخریب شد.
این مدرسه با ۶۰۰ طلبه دومین مدرسه شورای هماهنگی مدارس اهلسنت سیستان و بلوچستان بود و از ۱۷سال پیش طی قراردادی بین مولوی محمد گل و مولوی عبدالحمید مدیر دارالعلوم زاهدان، رسماً به عنوان یکی از شعبه های حوزه علمیه دارالعلوم زاهدان فعالیت می کرد.
مقام های رسمی درباره علت تخریب این مدرسه تاکنون توضیحی نداده اند اما گفته می شود سال گذشته پس از درگذشت مولوی محمد گل، بر سر ارثیه او میان فرزندانش اختلاف افتاد که سرانجام با دخالت نیروهای دولتی مدرسه تخریب و زمین آن در اختیار ورثه قرار گرفت.
کلاس های درس طلاب مدرسه ابوحنیفه از سال گذشته تا روز ششم شهریور که به طور کامل تخریب شد، به طور موقت درخانههای قدیمی وقفی - که در اختیار مدرسه ابوحنیف اهل سنت گذاشته شده بود- تشکیل می شد و طلبه ها از این خانه ها و کانکس های اطراف آن استفاده می کردند.
امام جمعه اهل سنت زاهدان با ابراز تاسف گفته: “چند شب پیش نیروهای بسیار زیادی از زاهدان و زابل منطقه را محاصره کرده و مدرسه را به همراه خانههای وقف شده و اماکن محل سکونت طلاب آنجا را به ویرانه ای تبدیل کردند. جای تاسف و حسرت است که برای کتاب و قرآن نیز احترام قایل نشدند. ”
مولوی عبدالحمید همچنین گفته: “من با یکی از مسئولان صحبت میکردم به وی گفتم شما ما را در اداره کشور و استان سهیم نکردید، در نیروهای مسلح ما را پاکسازی کردید، اما آزادی دینی را از ما نگیرید، سربازان و دانشجویان ما را وادار نکنید که سه وقت نماز بخوانند، زیرا به اعتقاد ما نماز آنها در پنج وقت واجب است، حتی امام راحل نیز می فرمایند اولی تر این است که نماز پنج وقت خوانده شود. ”
دولت ایران همواره گفته است که در جهت وحدت میان شیعه و سنی گام برداشته و درسیاستگذاریهای خود تفاوتی میان این دو فرقه عمده اسلامی قائل نیست. قانون اساسی جمهوری اسلامی با اینکه مذهب رسمی ایران را شیعه دوازده امامی تعیین کرده، جز در مورد رئیس جمهور، محدودیت دیگری برای مشارکت اهل سنت در اداره کشور در نظر نگرفته و حتی در اصل دوازدهم خود تصریح کرده که در هر منطقه ای که اهل سنت اکثریت داشته باشند، مقررات محلی در حدود اختیارات شوراها طبق مذهب اهل سنت وضع می شود.
هیچ آمار رسمی و دقیقی از اینکه چه میزان از جمعیت ایران را اهل سنت تشکیل تشکیل می دهند تاکنون منتشر نشده اما برآوردها حاکی از این است که حدود ده درصد از جمعیت کشور را سنی هایی که عمدتاً پیرو یکی از دو مذهب حنفی (در شرق) و شافعی (در غرب) هستند تشکیل می دهند.
تقریباً همه بلوچها و ترکمنها در شرق و شمال شرق ایران و جمعیت عمده ای از کردها، تالشی ها و بخشی از خراسانیها، سیستانیها، لارستانیها و ساحل نشینان جنوب ایران را اهل سنت تشکیل می دهند و به دلیل اینکه به صورت متمرکز زندگی می کنند اغلب آنها در مناطق سکونت خود دارای اکثریتند.
مهمترین موارد برخورد با علما و مبلغان اهل سنت در طی ماههای اخیر عبارت است از:
- دستگیری وشکنجه امام جماعت یکی از مساجد سنندج به نام ماموستا ایوب گنجی
- دستگیری اسد وفائی مبلغ مذهبی در تهران
- دستگیری یحیی سهرابزهی مبلغ مذهبی در زاهدان
- دستگیری نوراحمد کهرازی مبلغ مذهبی
- دستگیری دوازده مبلغ مذهبی در کرج و انتقال آنان به زندان رجایی شهر
- دستگیری مولوی احمدناروئی از علمای برجسته اهل سنت
- دستگیری مولوی خیرشاهی از علمای اهل سنت
- دستگیری دو مبلغ مذهبی ترکمن در منطقه آق قلا استان گلستان
- ضرب و شتم، دستگیری و برخورد با بیش از 200 طلبه و مدرس اهل سنت در روستای عظیم آباد زابل و همچنین تخریب ساختمانهای آنان
- اعدام دو روحانی اهل سنت با نامهای مولوی عبدالقدوس ملازهی و مولوی محمد یوسف سهرابی در زندان مرکزی زاهدان
همچنین پیرو تخریب مدرسه مذکور و بالاگرفتن اعتراضات اجتماعی در طی روزهای گذشته افراد ذیل بازداشت گردیدند :
1- نورمحمد شه بخش
2- عبدالرحمن شه بخش
3- عبدالکریم شه بخش
4- عزیزالله نارویی
5- عبدالقادر نارویی
6- محمد حسین خلیلی (مدیر موسسه فرهنگی خلیلی)
7- محمد رضا رخشانی (معاونت موسسه فرهنگی خلیلی)
8- مولوی یوسف اسماعیل زهی (داماد مولوی عبدالحمید امام جمعه زاهدان)
9- محمد عمر بلوچ
10- محمودگله بچه
11- محمد علی گله بچه
وضعیت وخیم آیت الله بروجردی در زندان
در هفته گذشته دکتر حسام فیروزی پزشک آیت الله بروجردی اقدام به انتشار گزارشی نمود که در آن ضمن برشمردن مواردی از وضعیت وخیم جسمی ایشان از آیت الله شاهرودی ریاست قوه قضائیه تقاضای مرخصی استعلاجی ایشان شده است. در این گزارش آمده:
آقای بروجردی مدت دو سال است که در زندان اوین بسر می برد. حدود 10 سال است که از تنگی نفس که اخیرا بسیار شدید و غیر قابل تحمل شده رنج می برند و به دلیل بیماری قلبی، دچار دردهای قفسه سینه هستند که هشداری است بسیار خطرناک که نشان از گرفتگی عروق قلبی دارد و از اورژانس های پزشکی محسوب می شود و جانشان را بشدت تهدید می کند.
ایشان همچنین کلیه های سنگ ساز دارند که از درد حاصل بسیار رنج می برند و همین دردهای حاد کلیوی خطر ایست قلبی را دو چندان می کند.
مشکلات بینایی حاصل از کاتاراکت ( آّب مروارید ) باعث شده بیش از 80 درصد بیناییشان را از دست بدهند.
ضعف شدید جسمی بر وی مستولی گشته و باعث شده که تعادل خود را دائما از دست بدهد همچنین لرزش دستها که می تواند ناشی از ضعف جسمانی یا روانی باشد.
لازم به ذکر است که کاهش شدید وزن بالغ بر 40 کیلو گرم نشانه وضعیت وخیم جسمی می باشد.
دردهای استخوانی شدید و درد کمر بشدت آزارشان می دهد و این گونه دردها نیازمند پی گیری پزشکی هستند.
همچنین صبح روز دوشنبه 25 شهریور 1378 آقای سید حسین کاظمینی بروجردی، بدون اطلاع قبلی توسط مامورین امنیتی از زندان اوین به سازمان صدا و سیمای جمهوری اسلامی برده شد. و در حضور مامورین اطلاعات و دادگاه ویژه و جمعی از خبرنگاران روزنامه های دولتی از جمله روزنامه جام جم مصاحبه ای با ایشان صورت گرفت ولی ایشان حاضر نشد که پاسخهای دیکته شده و فرمایشی را بگویند و درعوض حقایق مهمی را در رابطه با شکنجه های خود و یارانش در بندهای مخوف اوین فاش نمودند و ضمنا ایشان سخنانی را در راستای اعتقادات خود مبنی بر جدایی دین از سیاست، لغو مجازاتهای اسلامی و برقراری یک رفراندوم آزاد و سیاستهای حاکمیت را به نقد کشاندند.
فرزند کشیش اعدام شده در بازداشت
از وضعیت “رامتین سودمند” فرزند کشیش اعدام شده “حسین سودمند ” که از سوی وزارت اطلاعات مشهد فراخوانده و سپس دستگیر شده بود، با گذشت ۱6 روز هنوز خبری نیست و هیچ اتهامی از سوی مقامات وزارت اطلاعات اعلام نشده و او همچنان بدون هیچ دلیل مشخصی در بازداشت به سر می برد.
یک هفته، قبل از دستگیری رامتین سودمند نوجوان مسیحی دیگری نیز به نام “ایمان رشیدی” توسط وزارت اطلاعات مشهد دستگیر شده بود که تا کنون هیچ اطلاعی از او نیزدر دست نیست.
لازم به توضیح است که پدر “رامتین سودمند” زنده یاد ”کشیش حسین سودمند” تنها فردی است که رسماً از سوی مقامات قضایی حکومت جمهوری اسلامی ایران به خاطر عدم انکار ایمان مسیحی خود محکوم و درسوم دسامبر سال ۱۹۹۰ درزندان مشهد اعدام گردید.
حکم “ارتداد” برای دو هموطن مسیحی
دو تن از هموطنان مسیحی بنام های “محمود متین آزاد” ۵۳ ساله و “آرش بصیرت” ۴۰ ساله در تاریخ ۲۴ اردیبهشت سالجاری در “پارک باغ رویا شیراز” توسط تعدادی از مامورین اطلاعات بازداشت شدند. محمود متین و آرش بندری پس از دستگیری تا مدتها در بازداشتگاه موقت زندان اطلاعات (معروف به پلاک ۱۰۰) واقع درخیابان سپاه - میدان ارتش در مرکزشهر شیراز، در سلول های انفرادی بسر بردند.
طبق گزارش پرونده بازپرسی دادسرای عمومی و انقلاب شیراز و طی گزارش منتشره از سوی اداره کل اطلاعات استان فارس، برای آقایان ۱- محمود متین آزاد ۲- آرش بصیرت ؛ و بر اساس تحقیقات و استناد به ماده ۲۱۴ قانون آئین دادرسی کیفری دادگاههای عمومی و انقلاب، و مسائل ۱ و ۹ مبحث “ارتداد” کتاب “تحریرالوسیله” امام خمینی قرار ”مجرمیت “ و تقاضای کیفر” ارتداد” برای متهمین صادر و اعلام گردید.
از دیگر موارد اتهامی این دو هموطن مسیحی” تبلیغ علیه نظام جمهوری اسلامی، تشویش اذهان عمومی، و نشر اکاذیب، اهانت به مقام بنیانگذار جمهوری اسلامی و مقام معظم رهبری و مسئولین نظام” بوده است.
شایان ذکر است بر اساس فقه اسلامی، خروج از دین” اسلام” در حکم ارتداد بوده و به گفته فقها، خون فردی که از اسلام خارج شود، “مباح” است. اگر چه در قوانین جزائی ایران بطور رسمی تا کنون ماده ای مشخص و اختصاصی در مورد ارتداد وجود ندارد اما دادگاه ها در صدور حکم اعدام تنها براساس احکام شرعی و متون فقهی استناد می کنند.
طبق اصل ۱۶۷ قانون اساسی جمهوری اسلامی تصریح شده است:“قاضی موظف است کوشش کند حکم هر دعوا را در قوانین مدونه بیابد و اگر نیابد با استناد به منابع معتبر اسلامی یا “فتواهای” معتبر، حکم قضیه را صادر نماید. “