اقلیت‎ ‎ها در تنگنا

نویسنده

batebi.jpg

احمد باطبی

در هفته ای که گذشت هماننده هفته های گذشته موارد متعددی از نقض حقوق بشر را در کشور شاهد بودیم، اما موارد ‏نقض حقوق اقلیت های مذهبی و اهل سنت با توجه به وسعت آن از ویژ گی خاصی برخوردار بوده است. با توجه به ‏نزدیکی نشست عمومی سازمان ملل متحد و حضور نمایندگان جمهوری اسلامی در آن و طبیعتا توجه جامعه جهانی به ‏موارد نقض حقوق بشر در ایران، شتاب زدگی حکومت در برخورد های متعدد با خواست های اجتماعی تحلیل خاص ‏خود را میطلبد. به هر شکل در گزارش این هفته با دسته بندی گزارش های رسیده موارد برجسته در حوزه های مختلف ‏ارائه می شود. ‏

‎ ‎زنان‎ ‎

پروین اردلان، جلوه جواهری، مریم حسین‌خواه و ناهید کشاورز با استناد به ماده ۵۰۰ قانون مجازات اسلامی، برای ‏نوشتن در سایت های تغییر برای برابری و زنستان که از حقوق زنان دفاع می کنند، هر کدام به شش ماه زندان تعزیری ‏محکوم شدند. گزارشگران بدون مرز در این باره اعلام کرد :‏

تنها جرم این چهار وب‌نگار انتشار مقالات و نظرات خود بر روی اینترنت است، نشریات آنها نیز پیش از این توقیف ‏شده بود. وب‌نگاران فمینیست با احضارها و بازجویی‌های مکرر قربانی سخت‌گیری‌های ناموجه مقامات قضایی هستند. ‏ما خواهان توقف صدور احکام زندان و احضار و آزار وب‌نگاران و روزنامه نگاران هستیم. “ این وب‌نگاران با استناد ‏بر ماده ۵۰۰ قانون مجازات اسلامی و برای “تبلیغ علیه نظام جمهوری اسلامی ایران” به زندان محکوم شده اند. ‏

پروین اردلان برنده ی جایزه حقوق بشر اولاف پالمه در سال ۲۰۰۷ و عضو تحریریه سایت تغییر برای برابری در ‏سال جاری برای چندمین بار از سوی دستگاه قضایی به زندان محکوم شده است. این وب‌نگار فمینیست تا امروز به ‏شش سال و نیم زندان که یکسال آن زندان تعزیری است محکوم شده است. جلوه جواهری وب نگار و عضو تحریریه ‏سایت های تغییر برای برابری و مدرسه فمینیستی در تاریخ ۱۰ آذر ماه نیز از سوی دادسرای ویژه امنیت تهران، با ‏‏”اتهاماتی” چون “تشویش اذهان عمومی، تبلیغ علیه نظام، نشر اکاذیب از طریق انتشار اخبار کذب در زنستان و تغییر ‏برای برابری” زندانی شده بود. این وب نگار در روز ۱۲ دی ماه ۱۳۸۶ با سپردن ۵ میلیون وثیقه از زندان اوین آزاد ‏شده بود. ناهید کشاورز، وب نگار و عضو تحریریه سایت تغییر برای برابری نیز تاکنون دوبار دستگیر شده است. او ‏آخرین بار در روز ۱۳ فروردین ماه ۱۳۸۶ به هنگام پوشش خبری تلاش فعالان کمپین “یک میلیون امضاء برای تغییر ‏قوانین تبعیض‎آمیز” در پارک لاله تهران، توسط ماموران امنیتی دستگیر شده بود. مریم حسین خواه، روزنامه نگار و ‏وب نگار عضو تحریریه سایت تغییر برای برابری پیش از این در روز یکشنبه ۲۷ آبان ماه از سوی دادسرای ویژه ‏امنیت با اتهاماتی چون “ تشویش اذهان عمومی، تبلیغ علیه نظام، نشر اکاذیب از طریق انتشار اخبار کذب در زنستان و ‏تغییر برای برابری ” دستگیر شده بود. وی در روز ۱۲ دی ماه ۱۳۸۶ با سپردن ۵ میلیون وثیقه از زندان اوین آزاد ‏شد. از سوی دیگر ژیلا بنی یعقوب روزنامه نگار روزنامه سرمایه و وب‌نگار سایت کانون زنان ایرانی در تاریخ ۱۲ ‏شهریور از سوی شعبه اول دادگاه انقلاب اسلامی بدون هیچ توضیحی احضار شد. ژیلا بنی یعقوب روزنامه نگار ‏شناخته شده ایرانی در طی دوسال گذشته از سوی مقامات قضایی و امنیتی چندین بار احضار و بازداشت شده است. از ‏جمله به همراه ۹ تن از مدافعان حقوق زنان برای شرکت در تجمعی در سالروز ۲۲ خرداد، روز همبستگی زنان به ‏شکل خودسرانه بازداشت شد، همه ی دستگیر شدگان در اولین ساعات جمعه ۲۳ خرداد با قید ضمانت آزاد شدند. ‏

‎ ‎زندانیان سیاسی‎ ‎

دو سال از مرگ مشکوک ولی الله فیض مهدوی گذشت. ‏

دو سال پیش در چنین روزهایی زندانی سیاسی ولی الله فیض مهدوی در زندان رجایی شهر کرج در تاریخ 3 شهریور ‏‏85 برای احقاق حداقل حقوق انسانی خود که عبارت بودند از :‏


‏1- تقاضای ملاقات با وکیل

‏2- انتقال از بند زندانیان خطرناک به نزد سایر زندانیان سیاسی

‏3- شفاف سازی پرونده و ابلاغ رسمی نقض حکم اعدام خود

اقدام به اعتصاب غذا کرد، وی در تاریخ 11شهریور ماه یعنی در هشتمین روز اعتصاب غذای خود، اعتصاب را به ‏اعتصاب آب تغییر داد و با امتناع از نوشیدن آب بر تحقق مطالبات انسانی خود پافشاری نمود، در تاریخ 15 شهریور ‏ماه نامبرده به صورت غیرمنتظره به بیمارستان شریعتی تهران منتقل و ساعاتی بعد مرگ وی اعلام شد. مسئولان ‏زندان مرگ وی را ابتدا سکته مغزی بر اثر اعتصاب آب و غذا و سپس سهراب سلیمانی مدیرکل سازمان زندانهای ‏استان تهران مرگ وی را بر اثر خودکشی ناموفق عنوان نمود، در این راستا بر سایر زندانیان سیاسی زندان رجایی ‏شهر کرج فشار مضاعفی وارد نمودند تا اقدام به شهادت در مورد اقدام به خودکشی نامبرده نمایند که زندانیان مذکور ‏طی نامه ای نسبت به این موضوع افشاگری نمودند.

جسد این زندانی سیاسی هیچگاه به خانواده خود تحویل داده نشد و هیچگاه پرونده مرگ وی همچون مرگ مشکوک اکبر ‏محمدی به دست تحقیق هیاتی بی طرف سپرده نشد تا حقایق مرگ مشکوک زندانیان سیاسی بیش از پیش روشن گردد. ‏

‎ ‎زندانیان سیاسی زندان اردبیل‎ ‎

وضعیت زندانیان سیاسی زندان اردبیل به نامهای علی عباسی، محمد پالش، دکتر عوده عفراوی، محمد علی نارویی، ‏محمد رحیم ناروئی و بابک دادبخش که ضمن عدم اجرای اصل تفکیک جرایم و نگهداری در بند زندانیان خطرناک از ‏حداقل حقوق انسانی خود محروم هستند، نامناسب است، بطوریکه آقای علی عباسی بیش از ده روز است با شکستگی ‏دست چپ از رسیدگی پزشکی محروم مانده است، دست وی دچار تورم و التهاب زیادی شده بطوریکه برای انجام امور ‏شخصی خود هم با مشکل روبه روست. اعتراضات این زندانیان هم تا کنون نتیجه ای در بر نداشته. از دیگر موارد ‏اعتراض زندانیان مذکور تغذیه نامناسب درزندان اردبیل است. مسئولین غذای زندانیان اردبیل را برای سه وعده غذا و ‏چای برای هر فرد جمعا 250 تومان تعیین کرده اند که با این وضع مشخص است که این زندانیان چه تغذیه ای دارند. ‏این مبلغ سابقا 700 تومان برای هر فرد بوده است. ‏

‎ ‎بازداشت شدگان مراسم خاوران‎ ‎

جعفر اقدامی، زندانی سیاسی سابق که پس از تحمل چهارسال حبس تعزیری از زندان رجایی شهر کرج سال گذشته آزاد ‏گردیده بود در پی شرکت در مراسم یادواره زندانیان سیاسی قتل عام شده دهه شصت، روز جمعه مورخه 8/6/87 در ‏گورستان خاوران بازداشت و به بند 209 زندان اوین منتقل شد. ‏

آقای اقدامی از اعضای مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران است که جهت تهیه گزارش از مراسم مذکور به گورستان ‏خاوران مراجعت و در این مکان توسط نیروهای امنیتی بازداشت شده است. ‏

پیگیریهای مکرر خانواده این فعال حقوق بشر از دادگاه انقلاب و زندان اوین تاکنون نتیجه ای در بر نداشته است و ‏خانواده وی کماکان در بی خبری و نگرانی به سر می برند. ‏

از دیگر بازداشت شدگان واقعه مذکور آقای امیر امیرقلی دانشجوی دانشگاه آزاد و سولماز ایگدل فعال حقوق زنان ‏هستند که علیرغم صدور قرار وثیقه صد میلیون تومانی به علت عدم توان تودیع وثیقه همچنان در زندان اوین به سر ‏می برند. ‏

گفتنی است بیش از 17 نفر در این مراسم بازداشت شده اند که هویت اکثر بازداشت شدگان نامعلوم است. ‏

‎ ‎آخرین وضعیت مسعود کردپور‏‎ ‎

مسعود کردپور، روزنامه نگار، معلم و فعال حقوق بشر در تاریخ 18/5/87 توسط نیروهای امنیتی در شهر بوکان ‏بازداشت و به اداره اطلاعات این شهر منتقل و پس از سپری کردن دوره بازجویی و تحقیقات مقدماتی در بازداشتگاه ‏اداره اطلاعات شهر بوکان که گزارشاتی از بدرفتاری با وی نیز در زمان نگهداری ایشان در بازداشتگاه مذکور منتشر ‏شد به زندان مرکزی بوکان منتقل گردیده بود. ‏

نامبرده در تاریخ 17/5/87 به شعبه یک بازپرسی دادگاه انقلاب شهر بوکان منتقل و مورد تفهیم اتهام قانونی قرار ‏گرفت، اتهام وی “تبلیغ علیه نظام” از طریق مصاحبه و گفتگو با رسانه های بیگانه عنوان شده که آقای کردپور اتهام ‏مذکور را رد کرده است.

شایان ذکر است که تفهیم اتهام طبق قانون در حداکثر زمان چهل و هشت ساعت آغاز بازداشت باید توسط مرجع قضائی ‏صورت بگیرد. در هفته جاری وثیقه 50 میلیون تومانی برای آزادی موقت آقای کردپور از سوی دادگاه انقلاب شهر ‏مهاباد تعیین گردید و چنانچه آقای کردپور موفق به تامین این وثیقه گردد میتواند تا زمان دادرسی اتهامات خود آزاد ‏شود. ‏

‎ ‎محروم از ملاقات و درمان‎ ‎

بیش از یکماه است که بهروز جاوید تهرانی ممنوع ملاقات شده و تنها دلیل هم نوشتن نامه ای است که در آن شرح ‏شکنجه های زمان نگهداری خود در سلول انفرادی را افشا کرده است. وی از خدمات پزشکی هم محروم است و ‏علیرغم نیاز پرشکی که بعلت صدمات وارده ناشی از ضربه به سر در زمان بازداشت خود در 209 حاصل شده است، ‏و پزشک متخصص نیز بر نیاز فوری وی به خدمات درمانی تاکید نموده، همچنان از رسیدگی پزشکی محروم است. ‏

‎ ‎دادگاه اجلال قوامی‎ ‎

در روز 20/6/87 جلسه رسیدگی یه اتهامات اجلال قوامی، روزنامه‌نگار سنندجی در شعبه ۱۰۳ دادگاه عمومی این ‏شهر برگزار شد. ‏

در این جلسه اجلال قوامی از سوی قاضی جمال آبادی مورد تفهیم اتهام قرار گرفت. تحریک مردم به تخریب اماکن ‏دولتی در جریان تجمعات تابستان ۸۴ در سنندج اتهامی بود که قوامی آن را نپذیرفت و حضور خود در این تجمع و ‏تحصن را صرفاً در راستای حرفه‌ی روزنامه‌نگاری خود دانست و داشتن هر گونه نقشی در تحریک مردم جهت ‏تخریب اموال عمومی را رد کرد. ‏

دکتر نعمت احمدی وکیل مدافع این روزنامه‌نگار نیز با بیان اینکه موکلش در همین پرونده به اتهام توهین به رهبری و ‏ارتباط با احزاب مخالف دوران محکومیت خود را گذرانده است، تفکیک چنین اتهامی را از آن پرونده به لحاظ حقوقی ‏محل اشکال دانست. احمدی حضور قوامی در تجمع مذکور را صرفاً در چارچوب وظایف یک روزنامه‌نگار دانست و ‏در پایان از دادگاه درخواست صدور حکم برائت برای موکلش را نمود. ‏

گفتنی‌ست قبلاً در بخشی از این پرونده اجلال قوامی به ۳ سال حبس محکوم شده بود که با گذراندن یک سال از این ‏مدت در فروردین ماه امسال آزاد گردید. ‏

‎ ‎بازداشت دانشجویان دانشگاه تربیت معلم‎ ‎

احضار و بازداشت دانشجویان دانشگاه تربیت معلم همچنان ادامه دارد. در این راستا روز چهارشنبه مورخه 20/6/87 ‏امین شجاع و امین آریا از دانشجویان دانشگاه تربیت معلم و از برگزار کنندگان تحصن خردادماه دانشگاه تربیت معلم ‏بازداشت شدند. ‏

شجاع و آریا پس از مراجعه به دادگاه انقلاب کرج بازداشت و به زندان رجائی شهر منتقل شدد. ‏

همچنین طی روزهای گذشته محمد شریفی یکی دیگر از دانشجویان دانشگاه تربیت معلم نیز بازداشت شد. ‏

‎ ‎برگزاری دادگاه انوشه آزادبر‎ ‎

جلسه رسیدگی به اتهامات تعدادی از دانشجویان طیف چپ که قرار بود در روزهای گذشته برگزار شود، به دلیل عدم ‏حضور قاضی و نماینده دادستان به زمان دیگری موکول شد. ‏

پیش تر قرار بود، جلسه رسیدگی به اتهامات بیژن صباغ روز شنبه در دادگاه انقلاب برگزار شود که این جلسه به دلیل ‏عدم حضور قاضی به تأخیر افتاد. جلسه دادگاه نسیم سلطان بیگی نیز به دلیل درخواست حضور وکیل در پرونده از ‏سوی وی، به تأخیر افتاد. ‏

در این میان، انوشه آزادبر تنها دانشجویی است که با حضور در دادگاه، به دفاع از خود پرداخت. این دانشجوی سابق ‏دانشگاه تهران در این جلسه، ضمن رد تمامی اتهامات موجود، گفته های خود را در جریان بازجویی، به دلیل فشارهای ‏شدید روحی و روانی در زمان بازداشت دانست. ‏

‎ ‎وضعیت مبهم داریوش حاتمی‎ ‎

داریوش حاتمی از فعالین جنبش هویت طلبی آذربایجان، اکنون با گذشت ۵۷ روز کماکان در بازداشت نهادهای امنیتی ‏قرار دارد. او در طی این مدت حتی یک بار نیز با خانواده خود تماسی نداشته است. ‏

بر اساس گزارش های کمیته ی پیگیری بازداشتی های هویت طلب دانشگاه تبریز، هیچگونه خبر موثقی در مورد ‏سلامتی وی در دست نیست و حتی بازپرس پرونده از وضعیت او اظهار بی اطلاعی کرده است. طبق اخبار دریافتی ‏همچنین اتهام و مکان نگهداری او نامعلوم است. ‏

گفتنی است برادر وی دکتر شاهرخ حاتمی به دلیل پیگیری وضعیت بازداشتی های تبریز، هفده روز را در بازداشت ‏نهادهای امنیتی گذراند و با قرار وثیقه ۵۰ میلیون تومانی آزاد شد. ‏

‎ ‎وضعیت ناجی کعبی در زندان اهواز‎ ‎

ناجی سلمان کعبی یک فعال حقوق بشر در شهر اهواز سه ماه است که در زندان های شهرستان اهواز تحت آزار و ‏اذیت مداوم قرار دارد و تا سرحد مرگ شکنجه شده است به طوری که خطر مرگ وی را تهدید می کند. ‏

‎ ‎زندانیان اهل حق در سلول انفرادی‎ ‎

‏ چهار تن از پیروان مسلک اهل حق (علوی-علی الهی)، از روز یک شنبه ۲۴ شهریور بنا به دلایل نامعلوم به سلول ‏انفرادی انتقال یافته اند.


لاذم بذکر است آنها از تاریخ یازده فرودین ماه سال جاری در اعتراض به وضعیت نگهداری، فشارها و توهین های ‏مکرری که به دین و عقایدشان می شد، معانعت مسئولین زندان از رسیدن غذاهایی که با دستورات دینی اهل حق ‏مطابقت دارد و همچنین اعتراض به احکام صادره از سوی دادگاه، بمدت ۲۵ روز دست به اعتصاب غذا زده بودند.


سهندعلی محمدی (فرزند محمد)، بخشعلی محمدی (فرزند محمد)، عباداله قاسمزاده (فرزند قباد) و مهدی قاسمزاده ‏‏(فرزند قباد) از پیروان فرقه آتش بیگی و از اهالی روستای “اوچ تپه” (قوشاچای - میاندوآب) هستند. افراد مذکور در ‏پی درگیریهای مسلحانه مهرماه ۱۳۸۳ بین نیروی انتظامی و جمعی از پیروان این فرقه درمیاندوآب دستگیر و بعد از ‏محاکمه، محکوم به اعدام شدند که بعد از اعتراض آنها در حال حاضر به غیر از مهدی قاسم زاده که حکم اعدام اش ‏تایید شده بقیه به ۱۳ سال حبس و تبعید به شهرستان یزد محکوم شده اند. سه سال از این محکومیت به علت توهین به ‏دولت و رهبری می باشد.


بر اساس همین گزارش آقای یونس آقایان نیر دیگر زندانی اهل حق می باشد که بهمراه نامبردگان به سلول انفرادی ‏انتقال یافته است. ‏

‎ ‎بازداشت فعالان مدنی آذربایجانی در تهران‎ ‎

بر اساس گزارش ها، حدود ۲۰ تن در جریان مراسم افطار در منزلی در تهران در تاریخ 21 شهریور ماه بازداشت ‏شدند. در میان بازداشت شدگان، علاوه بر چند نویسنده و روزنامه نگار آذربایجانی، سه کودک و نوجوان و همچنین چند ‏زن خانه دار نیز وجود داشتند. ‏

در طی روزهای اخیر تعدادی از این افراد آزاد گردیدند، در میان آزاد شدگان، نام رقیه علیزاده، همسر عباس لسانی به ‏همراه سه فرزندش؛ مهدی ۸ ساله، علی ۹ ساله و سئودا ۱۵ ساله، و خانم رباب عظیمی دیده می شود؛مهندس محمد ‏عباسپور، یوسف هوشیار و شهباز ابراهیم نژاد سه بازداشتی دیگری بودند که در طی روزهای اخیر با به قید ضمانت ‏از زندان اوین آزاد گشتند. با آزادی این فعالین آذربایجانی تعداد زندانیان محبوس مربوط به این مراسم به ۹ نفر کاهش ‏یافت. پیش از این نیز شش تن از بازداشت شدگان که عموما شامل زنان و کودکان می شوند آزاد شده بودند. ‏

علیرضا صرافی(مدیر مسئول ماهنامه توقیف شده دیلماج)، اکبر آزاد (نویسنده مجله وارلیق)، حسن راشدی(نویسنده ‏مجله وارلیق)، سعید محمدی موغانلی (شاعر و روزنامه نگار)، حسن رحیمی بیات (فعال حقوق بشر)، حسین حیدری ‏‏(مدیر مسئول نشریه دانشجویی اولوس)، عباس نعیمی (فعال مدنی - عضو ‏N. G. O‏ “اورین” شهرستان خوی)، مهدی ‏نعیمی(شاعر ومدرس زبان ترکی در دانشگاهها)، و صیاد محمدیان، همچنان در بازداشت به سر می برند. ‏

به گفته خانواده ها نامبردگان حق تماس تلفنی با خانواده و ملاقات با وکلایشان را نداشته اند وخانواده ها از وضع آنان ‏بی اطلاع اند و نگران سلامتی عزیزانشان هستند. همچنین مسئولین ذی ربط نیز از دادن هر گونه اطلاعات در مورد ‏اتهام بازداشت شدگان به خانواده آنها خودداری می کنند. ‏

‎ ‎دستگیری نمایندگان‎ ‎معلمان‎ ‎

به گزارش کانون صنفی معلمان ایران، اکثریت اعضای کانون صنفی معلمان ایران ( تهران )و تعداد زیادی از ‏نمایندگان تشکل‎ ‎های صنفی معلمان از سراسر کشور در تهران دستگیر شدند. یکی از حاضرین در جریان این ‏دستگیری گفته است:.. قرار ملاقات در خروجی‎ ‎جنوبی ایستگاه مترو دانشگاه علم و صنعت ساعت 7 صبح (مورخه ‏‏26/6/87) بود. برای بعداز ظهر روز سه‎ ‎شنبه هم نماینده ی مجلس دعوت شده بود تا در جمع مان حضور پیدا کند. ‏برای روز‎ ‎چهارشنبه نیز قرار ملاقاتی با نمایندگان مجلس تدارک دیده شده بود. صبح امروز در‎ ‎ایستگاه مترو قدم به قدم ‏نیروهای اطلاعاتی و امنیتی حضور داشتند. کمیته ی استقبال‎ ‎و گروه پشتیبانی که در صورت عدم حضور کمیته ی ‏استقبال وظیفه ی آنها را به دوش‎ ‎داشتند همگی دستگیر شده اند. موبایل اکثر بچه ها ی تهران که در مترو حضور داشته‎ ‎اند خاموش است.. موبایل بهشتی، باغانی، سوری، زینال زاده، استاد معارفی، منتجبی و سایرین خاموش است و هیچ ‏خبری از آنها نداریم. آقای فلاحی هم که به‎ ‎دنبالشان رفت به محض رسیدن موبایلش خاموش شد و جواب نمی دهد ‏وهمگی دریک مجلس‏‎ !! ‎حضور دارند. ‏

‎ ‎حقوق کودک‎ ‎

حکم اعدام نوجوانی دیگر تائید شد. ‏

حکم اعدام (قصاص) نوجوانی ۱۷ ساله که اتهام قتل را نپذیرفته از سوی دیوان عالی کشور تایید شد. ‏

این نوجوان که حسین نام دارد متهم است در ۱۸ آبان سال ۱۳۸۵ در یک نزاع، فردی را با ضربات چاقو به قتل رسانده ‏است. وی در جلسات محاکمه خود این اتهام را رد کرده و گفته است که “ضارب اصلی شخص دیگری است. ” اما ‏قضات، دفاعیات وی را نپذیرفته و برای این نوجوان حکم قصاص صادر کرده‌اند. ‏

این حکم روز شنبه از سوی دیوان عالی کشور تائید و به شعبه ۷۱ دادگاه کیفری استان تهران ابلاغ شده است. شعبه ۷۱ ‏دادگاه کیفری استان تهران، شعبه‌ای است که به این پرونده رسیدگی می‌کند. حکم قصاص این نوجوان تا رسیدن به سن ‏‏۱۸ سال اجرا نخواهد شد. ‏

‎ ‎رحیم احمدی در آستانه اجرای حکم اعدام‎ ‎

رحیم احمدی که در زندان عادل آباد شیراز به سر می برد، در سن پانزده سالگی در یک نزاع خیابانی، باعث ‏کشته ‏شدن پسری به نام رضا ز. شد و در همان زمان حکم اعدام دریافت کرد. با تایید این حکم در دیوان عالی ‏کشور و ‏امضای رئیس قوه قضائیه، رحیم احمدی در معرض اجرای حکم قرار گرفته است. وی ششمین نوجوان در آستانه اعدام ‏است. ‏

‎ ‎استمداد سلمان اکبری نوجوان محکوم به اعدام‎ ‎

سلمان اکبری نوجوان محکوم به اعدام در زندان مرکزی اردبیل با انتشار نامه ای مدافعان حقوق بشر رابرای نجات ‏خود استمداد طلبیده است وی در قسمتهایی از نامه خود مینویسد :‏

‏”من سلمان اکبری، فرزند اسفندیار متولد 1363 از روستای کوچکی در بخش رضی اردبیل به نام پورلو میباشم و تا ‏زمانی که به زندان و آگاهی و دادگاه اردبیل مرا بردند شهر را ندیده بودم چه برسد زندان را، ولی حالا به اتهام جرمی ‏که مرتکب نشدم هفت سال است که از 17 سالگی در زندان اردبیل بدون اینکه بتوانم بی گناهیم را فریاد و اثبات کنم به ‏سر می برم و از بند اطفال شروع کرده و سپس بند جوانان و حال در بند بزرگسالان می باشم. به خاطر اینکه یک بچه ‏روستایی بودم از شرارتها، ترفند ها و حیله های رایج درمحیط شهر بی اطلاع بودم. و نتوانستم در برابر ضرب و شتم ‏ها و شکنجه های مامورین آگاهی اردبیل که مدتها من را در آنجا نگه داشتند و شکنجه روحی و روانی میدادند و با سیم ‏و کابل و شلاق، تن و بدنم را از کف پا تا پشت گردنم سیاه و کبود کرده بودند طاقت بیاورم، و آنقدر پی در پی به من ‏القا کردند که قاتل تو هستی و باید قبول کنی و حتی در مواقعی که من را شکنجه نمی دادند سایر متهمین را جلوی چشم ‏من لت و پار کرده و شکنجه میدادند تا عاقبت درمانده و عاجز نوشتم من قاتلم. “‏

‎ ‎آزادی اندیشه و مذهب‎ ‎

مدرسه دینی “ابوحنیفه” از مدارس اهل سنت در شهر زابل توسط نیروهای دولتی تخریب شد. ‏

این مدرسه با ۶۰۰ طلبه دومین مدرسه شورای هماهنگی مدارس اهل‌سنت سیستان و بلوچستان بود و از ۱۷سال پیش‎ ‎‎طی قراردادی بین مولوی محمد گل و مولوی عبدالحمید مدیر ‏دارالعلوم زاهدان، رسماً به عنوان یکی از شعبه‌ های ‏حوزه علمیه دارالعلوم زاهدان فعالیت می کرد. ‏

مقام های رسمی درباره علت تخریب این مدرسه تاکنون توضیحی نداده اند اما گفته می شود سال گذشته پس از ‏درگذشت مولوی محمد گل، بر سر ارثیه او میان فرزندانش اختلاف افتاد که سرانجام با دخالت نیروهای دولتی مدرسه ‏تخریب و زمین آن در اختیار ورثه قرار گرفت. ‏

کلاس های درس طلاب مدرسه ابوحنیفه از سال گذشته تا روز ششم شهریور که به طور کامل تخریب شد، به طور ‏موقت درخانه‌های قدیمی وقفی - که در اختیار مدرسه ابوحنیف اهل سنت گذاشته ‏شده بود- تشکیل می شد و طلبه ها از ‏این خانه ها و کانکس های اطراف آن استفاده می کردند. ‏

امام جمعه اهل سنت زاهدان با ابراز تاسف گفته: “چند شب پیش نیروهای بسیار زیادی از زاهدان و زابل منطقه را ‏محاصره کرده و مدرسه را به همراه خانه‌های وقف شده و اماکن محل سکونت طلاب آنجا را به ویرانه ‌ای تبدیل ‏کردند. جای تاسف و حسرت است که برای کتاب و قرآن نیز احترام قایل نشدند. ” ‏

مولوی عبدالحمید همچنین گفته: “من با یکی از مسئولان صحبت می‌کردم به وی گفتم شما ما را در اداره کشور و ‏استان سهیم نکردید، در نیروهای مسلح ما را پاکسازی کردید، اما آزادی دینی را از ما نگیرید، سربازان و دانشجویان ‏ما را وادار نکنید که سه وقت نماز بخوانند، زیرا به اعتقاد ما نماز آنها در پنج وقت واجب است، حتی امام راحل نیز ‏می ‌فرمایند اولی ‌تر این است که نماز پنج وقت خوانده شود. ” ‏

دولت ایران همواره گفته است که در جهت وحدت میان شیعه و سنی گام برداشته و درسیاستگذاریهای خود تفاوتی ‏میان این دو فرقه عمده اسلامی قائل نیست. قانون اساسی جمهوری اسلامی با اینکه مذهب رسمی ایران را شیعه ‏دوازده امامی تعیین کرده، جز در مورد رئیس جمهور، محدودیت دیگری برای مشارکت اهل سنت در اداره کشور در ‏نظر نگرفته و حتی در اصل دوازدهم خود تصریح کرده که در هر منطقه ای که اهل سنت اکثریت داشته باشند، ‏مقررات محلی در حدود اختیارات شوراها طبق مذهب اهل سنت وضع می شود. ‏

هیچ آمار رسمی و دقیقی از اینکه چه میزان از جمعیت ایران را اهل سنت تشکیل تشکیل می دهند تاکنون منتشر نشده ‏اما برآوردها حاکی از این است که حدود ده درصد از جمعیت کشور را سنی هایی که عمدتاً پیرو یکی از دو مذهب ‏حنفی (در شرق) و شافعی (در غرب) هستند تشکیل می دهند. ‏

تقریباً همه بلوچها و ترکمنها در شرق و شمال شرق ایران و جمعیت عمده ای از کردها، تالشی ها و بخشی از ‏خراسانیها، سیستانیها، لارستانیها و ساحل نشینان جنوب ایران را اهل سنت تشکیل می دهند و به دلیل اینکه به ‏صورت متمرکز زندگی می کنند اغلب آنها در مناطق سکونت خود دارای اکثریتند. ‏

مهمترین موارد برخورد با علما و مبلغان اهل سنت در طی ماههای اخیر عبارت است از:

‏- دستگیری وشکنجه امام جماعت یکی از مساجد سنندج به نام ماموستا ایوب گنجی

‏- دستگیری اسد وفائی مبلغ مذهبی در تهران

‏- دستگیری یحیی سهرابزهی مبلغ مذهبی در زاهدان

‏- دستگیری نوراحمد کهرازی مبلغ مذهبی

‏- دستگیری دوازده مبلغ مذهبی در کرج و انتقال آنان به زندان رجایی شهر

‏- دستگیری مولوی احمدناروئی از علمای برجسته اهل سنت

‏- دستگیری مولوی خیرشاهی از علمای اهل سنت

‏- دستگیری دو مبلغ مذهبی ترکمن در منطقه آق قلا استان گلستان

‏- ضرب و شتم، دستگیری و برخورد با بیش از 200 طلبه و مدرس اهل سنت در روستای عظیم آباد زابل و همچنین ‏تخریب ساختمانهای آنان

‏- اعدام دو روحانی اهل سنت با نامهای مولوی عبدالقدوس ملازهی و مولوی محمد یوسف سهرابی در زندان مرکزی ‏زاهدان

همچنین پیرو تخریب مدرسه مذکور و بالاگرفتن اعتراضات اجتماعی در طی روزهای گذشته افراد ذیل بازداشت ‏گردیدند :‏

‏1-‏ نورمحمد شه بخش ‏

‏2-‏ عبدالرحمن شه بخش

‏3-‏ عبدالکریم شه بخش

‏4-‏ عزیزالله نارویی

‏5-‏ عبدالقادر نارویی

‏6-‏ محمد حسین خلیلی (مدیر موسسه فرهنگی خلیلی)‏

‏7-‏ محمد رضا رخشانی (معاونت موسسه فرهنگی خلیلی)‏

‏8-‏ مولوی یوسف اسماعیل زهی (داماد مولوی عبدالحمید امام جمعه زاهدان)‏

‏9-‏ محمد عمر بلوچ

‏10-‏ محمودگله بچه ‏

‏11-‏ محمد علی گله بچه

‎ ‎وضعیت وخیم آیت الله بروجردی در زندان‎ ‎

در هفته گذشته دکتر حسام فیروزی پزشک آیت الله بروجردی اقدام به انتشار گزارشی نمود که در آن ضمن برشمردن ‏مواردی از وضعیت وخیم جسمی ایشان از آیت الله شاهرودی ریاست قوه قضائیه تقاضای مرخصی استعلاجی ایشان ‏شده است. در این گزارش آمده:‏

آقای بروجردی مدت دو سال است که در زندان اوین بسر می برد. حدود 10 سال است که از تنگی نفس که اخیرا بسیار ‏شدید و غیر قابل تحمل شده رنج می برند و به دلیل بیماری قلبی، دچار دردهای قفسه سینه هستند که هشداری است ‏بسیار خطرناک که نشان از گرفتگی عروق قلبی دارد و از اورژانس های پزشکی محسوب می شود و جانشان را بشدت ‏تهدید می کند.


ایشان همچنین کلیه های سنگ ساز دارند که از درد حاصل بسیار رنج می برند و همین دردهای حاد کلیوی خطر ایست ‏قلبی را دو چندان می کند.


مشکلات بینایی حاصل از کاتاراکت ( آّ‌ب مروارید ) باعث شده بیش از 80 درصد بیناییشان را از دست بدهند.

ضعف شدید جسمی بر وی مستولی گشته و باعث شده که تعادل خود را دائما از دست بدهد همچنین لرزش دستها که می ‏تواند ناشی از ضعف جسمانی یا روانی باشد.

لازم به ذکر است که کاهش شدید وزن بالغ بر 40 کیلو گرم نشانه وضعیت وخیم جسمی می باشد.


دردهای استخوانی شدید و درد کمر بشدت آزارشان می دهد و این گونه دردها نیازمند پی گیری پزشکی هستند.

همچنین صبح روز دوشنبه 25 شهریور 1378 آقای سید حسین کاظمینی بروجردی، بدون اطلاع قبلی توسط مامورین ‏امنیتی از زندان اوین به سازمان صدا و سیمای جمهوری اسلامی برده شد. و در حضور مامورین اطلاعات و دادگاه ‏ویژه و جمعی از خبرنگاران روزنامه های دولتی از جمله روزنامه جام جم مصاحبه ای با ایشان صورت گرفت ولی ‏ایشان حاضر نشد که پاسخهای دیکته شده و فرمایشی را بگویند و درعوض حقایق مهمی را در رابطه با شکنجه های ‏خود و یارانش در بندهای مخوف اوین فاش نمودند و ضمنا ایشان سخنانی را در راستای اعتقادات خود مبنی بر جدایی ‏دین از سیاست، لغو مجازاتهای اسلامی و برقراری یک رفراندوم آزاد و سیاستهای حاکمیت را به نقد کشاندند.

‎ ‎فرزند کشیش اعدام شده در بازداشت‎ ‎

از وضعیت “رامتین سودمند” فرزند کشیش اعدام شده “حسین سودمند ” که از سوی وزارت اطلاعات مشهد فراخوانده ‏و سپس دستگیر شده بود، با گذشت ۱6 روز هنوز خبری نیست و هیچ اتهامی از سوی مقامات وزارت اطلاعات اعلام ‏نشده و او همچنان بدون هیچ دلیل مشخصی در بازداشت به سر می برد. ‏

یک هفته، قبل از دستگیری رامتین سودمند نوجوان مسیحی دیگری نیز به نام “ایمان رشیدی” توسط وزارت اطلاعات ‏مشهد دستگیر شده بود که تا کنون هیچ اطلاعی از او نیزدر دست نیست. ‏

لازم به توضیح است که پدر “رامتین سودمند” زنده یاد ‏‎”‎کشیش حسین سودمند” تنها فردی است که رسماً از سوی ‏مقامات قضایی حکومت جمهوری اسلامی ایران به ‌خاطر عدم انکار ایمان مسیحی‌ خود محکوم و درسوم دسامبر سال ‏‏۱۹۹۰ درزندان مشهد اعدام گردید. ‏

‎ ‎حکم “ارتداد” برای دو هموطن مسیحی‎ ‎

دو تن از هموطنان مسیحی بنام های “محمود متین آزاد” ۵۳ ساله و “آرش بصیرت” ۴۰ ساله در تاریخ ۲۴ اردیبهشت ‏سالجاری در “پارک باغ رویا شیراز” توسط تعدادی از مامورین اطلاعات بازداشت شدند. محمود متین و آرش بندری ‏پس از دستگیری تا مدتها در بازداشتگاه موقت زندان اطلاعات (معروف به پلاک ۱۰۰) واقع درخیابان سپاه - میدان ‏ارتش در مرکزشهر شیراز، در سلول های انفرادی بسر بردند. ‏

طبق گزارش پرونده بازپرسی دادسرای عمومی و انقلاب شیراز و طی گزارش منتشره از سوی اداره کل اطلاعات ‏استان فارس، برای آقایان ۱- محمود متین آزاد ۲‏‎- ‎آرش بصیرت ؛ و بر اساس تحقیقات و استناد به ماده ۲۱۴ قانون آئین ‏دادرسی کیفری دادگاههای عمومی و انقلاب، و مسائل ۱ و ۹ مبحث “ارتداد” کتاب “تحریرالوسیله” امام خمینی قرار ‏‏”مجرمیت “ و تقاضای کیفر” ارتداد” برای متهمین صادر و اعلام گردید. ‏

از دیگر موارد اتهامی این دو هموطن مسیحی”‏‎ ‎تبلیغ علیه نظام جمهوری اسلامی، تشویش اذهان عمومی، و نشر ‏اکاذیب، اهانت به مقام بنیانگذار جمهوری اسلامی و مقام معظم رهبری و مسئولین نظام” بوده است. ‏‎

شایان ذکر است بر اساس فقه اسلامی، خروج از دین” اسلام” در حکم ارتداد بوده و به گفته فقها، خون فردی که از ‏اسلام خارج شود، “مباح” است. اگر چه در قوانین جزائی ایران بطور رسمی تا کنون ماده ای مشخص و اختصاصی ‏در مورد ارتداد وجود ندارد اما دادگاه ها در صدور حکم اعدام تنها براساس احکام شرعی و متون فقهی استناد می کنند. ‏‎

طبق اصل ۱۶۷ قانون اساسی جمهوری اسلامی تصریح شده است:“قاضی‏ موظف‏ است‏ کوشش‏ کند حکم‏ هر دعوا را ‏در قوانین‏ مدونه‏ بیابد و اگر نیابد با استناد به‏ منابع معتبر اسلامی یا “فتواهای” ‏ معتبر، حکم‏ قضیه‏ را صادر نماید. “‏