در حالی که اسفندیار رحیم مشایی، کاندیدای محمود احمدی نژاد برای انتخابات ریاست جمهوری تقریبا به طور روزانه و با استفاده از امکانات دولتی در حال تبلیغ است،شایعات درباره کاندیداتوری قاسم سلیمانی، فرمانده سپاه برون مرزی ایران(سپاه قدس) هم رفته رفته رنگ واقعیت به خود می گیرد و حضور رسانه ای او نیز طی روزهای اخیر بیشتر شده است.
قاسم سلیمانی که از سوی نهادهای بین المللی به دلیل اقدامات تروریستی در کشورهای مختلف و به ویژه عراق، لبنان و سوریه تحت تعقیب قرار دارد مورد توجه محافل انصار حزب الله و بسیج قرار گرفته و به نظر می رسد که در حال رقابتی درون گروهی با سعید جلیلی، مامور آیت الله خامنه ای در مذاکرات اتمی برای انتخابات ریاست حمهوری است.
در همین راستا قاسمی بر حضور رسانه ای خود افزوده است؛ آن هم در حالیکه تا چند ماه پیش تنها یک عکس غیر واضح از او در رسانه ها وجود داشت و رسانه ها حق عکاسی و انتشار عکس از او را “به دلایل امنیتی” نداشتند.
قاسمی که مدتی ست به صفحات گزارش های تصویری رسانه هایی چون فارس و انصار نیوز راه یافته،طی ده روز گذشته در دو همایش حکومتی مربوط به “اقوام و عشایر” و “کنگره شهدا و رزمندگان” سخنرانی کرده است.
به نوشته این سایت ها، او روز گذشته در همایشی به نام “کنگره سردار شهید احمد سلیمانی و بزرگداشت شهدای جامعه عشایر کشور” در “تالار خلیج فارس باغ موزه دفاع مقدس تهران” که متعلق به نیروی بسیج است سخنرانی کرده و به گزارش فارس و افکار نیوز به “نقش عشایر و تاریخ عشایر در طول تاریخ ایران” پرداخته است.
او که دو سال قبل از سوی آیت الله خامنه ای به درجه “سرلشگری” ارتقاء یافته، در سخنرانی خود که با گزارش های تصویری متعددی همراه بوده و گوشه هایی از آن نیز از سیمای حمهوری اسلامی پخش شده، گفته است: “پیوسته در مجموعه تهاجماتی که در تاریخ علیه ایران شده است، عشایر مهمترین تکیهگاه و حامی این کشور بودند و نقش اول را در دفاع از آن به عهده داشتهاند. اگر تهاجمات دوره قاجار و قبل و بعد آن را که به ایران شده است، بررسی کنیم میبینیم که این قشرهای مختلف عشایر بودند که برای دفاع از خاک میهنشان بسیج شدند”.
او افزوده است: “در جمهوری اسلامی ایران نظام اسلامی برپا کردیم و کشوری به معنای حقیقی در خدمت اسلام و روحانیت قرار گرفت؛ این در حالی است که در گذشته اینگونه نبود. هنگامی که قبل از برپایی نظام اسلامی در کشورمان علما و روحانیون فتوا صادر میکردند مهمترین حامی آنها عشایر بودند. این تنها منحصر به خاک کشور ما نیست. عشایر حتی در عراق نیز آن زمان که میرزای شیرازی علیه انگلیس فتوا صادر کرد از او حمایت کردند. همچنین هنگامی که انگلیسها به ایران هجوم آوردند عشایر به مقابله با آنها پرداختند و حتی از زنانشان نیز به شهادت رسیدند. ارتباط بین دین و عشایر ارتباطی بسیار ارزشمند، طولانی و عمیق است. آن زمان که امکاناتی از قبیل رادیو، تلویزیون و راه نبوده، رابطه عشایر و دین نیز بسیار عمیق بود. آنها علاوه بر دین به واجبات دین اسلام مانند زکات که مهمترین رکن دین است، اهتمام ورزیدهاند و همواره این رکن دینی جزو ساری و جاریترین الزام آنها بوده است. این مساله تنها به زمان انقلاب منحصر نمیشود. رابطهای که بین عشایر وجود دارد با فرهنگ دینی و شیعی تطبیق بسیاری دارد و در بخشی از ابعاد و موضوعات روح دینی در رسوم عشایر موجود است. در دوران پیروزی انقلاب نیز این مساله وسعت بیشتری یافت و نمونه بارز آن دفاع از انقلاب اسلامی بود”.
فرمانده سپاه قدس، شاخه برون مرزی سپاه پاسداران. در ادامه گفته: “خالصانه میگویم در بین همه اقشار مختلف جامعه ما سرسپردهترین قشر به انقلاب و جمهوری اسلامی، عشایر هستند. نابترین دلها، افکار و دلهای پاک نسبت به مقام ولایت در عشایر وجود دارد. آنها به رغم تمام محرومیتها،قشری هستند که خود را مدیون انقلاب میدانند و در درون این ایلات و عشیرهها سربازان حقیقی دین و ایران وجود دارند. امروز یک کشور «عباس» در اختیار «حسین» زمان است”.
او در این همایش همچنین درباره برادرش که از او به عنوان “شهید احمد سلیمانی،جانشین رئیس ستاد لشکر۴۱ ثارالله” تجلیل شده بود، گفته است: “یکی از زیباترین تصاویر شهادت مربوط به احمد بود. او در حالی که نصفی از صورتش در خون غلطیده بود، طرف دیگر صورتش نورانی بود و آرامش خاصی در آن دیده میشود. کسی از رزمندگان چه در داخل جبهه و چه در داخل شهر متوجه نشد که او جانشین لشکر۴۱ ثارالله بوده است و یا در جبهه مسئولیتی دارد. او همواره یک موتورسیکلت داشت و به دنبال این بود که در خط مقدم جبهه حضور یابد. شهید احمد سلیمانی از نظر سجایای اخلاقی مقام بالایی داشت، او قبل از سن تکلیف به واجبات دینی اهتمام داشت و مستحبات و نماز نافلهاش از سال ۵۲ تا ۶۳ ترک نشد. او در همه زمینهها الگو بود. اگرچه در هنگام عملیاتها سلحشور بود اما در زمانهای عادی نیز انسانی افتاده و فروتن بود”.
به نوشته فارس، قرائت دکلمه دختر برادر قاسم سلیمانی و تجلیل از خانواده او بخش دیگری از این مراسم بوده که با حضور سردار علی فضلی، فرمانده سرکوب اعتراضات سال ۸۸ در استان تهران و سردار جواد خضرایی مدیرعامل باغ موزه دفاع مقدس و سردار جمشیدی مسئول بسیج جامعه عشایر کشور برگزار شده است.
او هفته قبل هم یک حضور رسانه ای دیگر داشت و در “ یادواره فرماندهان شهید گردان و واحد مسئول لشکر ۲۷ محمد رسول الله” در تالار وزارت کشور به تمجید از ابراهیم همت و مهدی خرازی پرداخت.
هر دو حضور رسانه ای او بازتاب های وسیعی در محافل افراطی بسیج و انصار حزب الله داشته که در ذیل اخبار مربوط به او آرزو کرده اند وی “رئیس جمهور بعدی ایران” باشد.
در همین راستا فردی به نام صادق کوشکی که سایت های افراطیون وی را “استاد دانشگاه” و “سردار جنگ نرم” لقب داده اند و برخی از بازداشت شدگان حوادث پس از انتخابات او را در مراحل بازجویی شناسایی کرده اند و طی سه سال گذشته به چهره ای نظیر حسین الله کرم تبدیل شده،هفته پیش در یادداشتی در هفته نامه “یالثارات” نوشته بود: “وال استریت ژورنال او را یک استراتژیست متفکر و عمیق معرفی کرد و نوشته که آمریکا او را دشمن شماره یک خود در منطقه می داند و دولت اوباما تلاش می کند توانایی های او را برای توسعه نفوذ ایران در خاورمیانه خنثی کند. برخی رسانه های غربی با استناد به اظهارات ژنرال پترائوس (رئیس سازمان سیا) از او با عنوان قدرتمندترین بازیگر خاورمیانه یاد کرده اند که وجهه و قدرت او در سال های اخیر افزایش یافته است. نمایندگان کنگره آمریکا پیشنهاد ترور او را مطرح کرده و فرمانده سابق نیروی زمینی آمریکا نیز او را تهدید به مرگ کرده است. برخی رسانه های غرب او را کابوس روزها و شب های فرماندهان و ژنرال های آمریکا معرفی کرده اند. توصیفات بالا نمایانگر گوشه هایی از توانمندی های قاسم سلیمانی است. فردی که سال هاست در سکوت به ادای تکلیف خود مشغول است و به همین دلیل بیش از آن که در داخل و نزد خودی ها شناخته شده باشد در میان دشمنان نظام و انقلاب و اسلام شناخته شده است! و طبیعی است که دشمنان توصیفی منصفانه از حاج قاسم ارائه نکنند اما قادر به مخفی کردن توانایی ها و قدرت موثر او در مدیریت و فرماندهی نیز نبوده اند”.
کوشکی افزوده بود: “تکرار اسامی تکراری در این روزها، نوعی از دلزدگی به فضای انتخاباتی کشور حاکم کرده است. خیلی ها با یاس از چهره هایی به عنوان رئیس جمهور آینده نام می برند که امتحان خود را در مباحث دیگر پس داده و رغبتی برای شرکت در انتخابات و امید چندانی برای بهبود اوضاع کشور در آینده در مردم ایجاد نمی کنند. تجربه ثابت کرده که به رئیس جمهور تئوری پرداز، خود فیلسوف بین، متفرعن، کم ظرفیت، بی جنبه و… نیازی نداریم. رئیسجمهور باید مجری قانون، مطیع رهبری، دارای مجموعه بدنه هماهنگ اجرایی، صاحب درک دقیق از اهداف و برنامه های کلان نظام و مومن به آن باشد و کوچکترین شائبه ای از ایستادگی در برابر رهبری و بی اعتنایی به راهبردها و سیاست گذاری های اعلام شده از جانب ایشان در سوابق او موجود نباشد. رئیس جمهور آینده باید چهره ای با خصوصیات حاج قاسم باشد! مقتدری در برابر بیگانه و تسلیم در برابر قانون! کسی که حدود و حریم خود را می شناسد و هر چه در دنیا مشهورتر و معروف تر شود، بر تواضعش در برابر نظام و انقلاب و رهبری آن افزوده می شود و داشته ها و یافته های خود را مدیون اسلام و نظام و رهبری می داند و به جای تمجید از من و نیروی من و مجموعه تحت امر من، از نظام و انقلاب اسلامی و شایستگی ها و توان مهندسی آن تمجید می کند!”.
این عضو انصار حزب الله در ادامه نوشته بود: “شاید حاج قاسم کوچکترین تمایلی به نامزدی برای انتخابات ریاست جمهوری نداشته باشد و ادای تکلیف در مسئولیت کنونی را با هیچ چیز دیگر عوض نکند! مهم آن است که بدانیم رئیس جمهور آینده باید چه خصوصیاتی داشته باشد و این که در مملکت قحط الرجال نیست و فراوانند چهره هایی مفید و موثر که گمنامی را بر نام و نشان و جنجال و هیاهو و تبلیغات ترجیح داده و از شهرت و قدرت طلبی گریزانند! حاج قاسم هم اکنون چهره ای بین المللی است و نیازی به ریاست جمهوری ندارد! دشمنان او را و توانایی هایش را به خوبی می شناسند و می دانند او کسی نیست که در حسرت مذاکره و رابطه له له بزند. دوستان هم می دانند که او تاکنون لبخند رضایت ولی فقیه را با دنیا معاوضه نکرده و از مصادیق “و من ینتظر” است! انتخابات آینده ریاست جمهوری به چهرههایی جدید، با ظرفیت، توانمند، مدیر، مودب و با اخلاقی چون او نیاز دارد و در این صورت چه نیازی است که با تکرار نام چند چهره تکراری نه چندان دلچست، ذائقه جامعه را تلخ و مردم را نسبت به آینده نظام دلسرد کنیم؟”.
اینک به نظر می رسد خواسته این ستون نویس ارگان انصار حزب الله و دیگر “بچه حزب الهی ها” به واقعیت نزدیک ترشده و قاسم سلیمانی که در فهرست تروریست های تحت تعقیب قرار دارد نیز فعالیت انتخاباتی اش را با چراغ خاموش آغاز کرده است.
به ویژه آنکه از زمان مانور رسانه ای درباره نامه پترائوس به وی، پوستر وی به عنوان “سردار ایستادگی” در محافل بسیجی و البته حوزه های علمیه نصب شده است.