خانواده های زندانیان سیاسی در مصاحبه با “روز” قطع گازوئیل و سیستم گرمایی زندان اوین، آن هم در زمستان را تایید و اعلام کردند زندانیان زندان اوین همواره با آغاز زمستان و پاییز در این زمینه به شدت مشکل دارند و مسئولان هیچ توجهی به این امر ندارند.
رضا خندان، همسر نسرین ستوده می گوید که زندانیان سیاسی زن ناچار می شوند روی اجاق گاز کوچکی که دارند آب را گرم کنند و توی بطری های آب زیر پتوهایشان بگذارند تا اندکی گرم شوند.
ژیلا بنی یعقوب، همسر بهمن احمدی امویی نیز می گوید قطعی سیستم گرمایی زندان اوین امر جدیدی نیست و زندانیان این زندان همواره در فصل سرما با این مشکل مواجه هستند.
روز گذشته وب سایت کلمه خبر از تمام شدن گازوئیل و قطع سیستم گرمایی زندان اوین و در سرما ماندن بیش از 8 هزار زندانی این زندان داد. براساس این گزارش چند روز است که هشت هزار زندانی زندان اوین و از جمله زندانیان سیاسی بدون وسایل گرمازا، آب گرم و محروم از حمام، اغلب سرماخورده و بیمار، شرایط سختی را می گذرانند و مسئولان زندان هم به زندانیان گفته اند تا ده روز آینده امکان تهیه گازوئیل وجود ندارد.
براساس گفته خانواده های زندانیان سیاسی، هر ساله همزمان با آغاز پاییز و زمستان این مشکلات در اوین وجود دارد اما از سوی مسئولان این زندان نه توضیحی در این زمینه داده شده و نه اقدامی در جهت رفع این مشکل صورت گرفته است.
سرمای بند زنان
رضا خندان، همسر نسرین ستوده در این زمینه به “روز” میگوید: از همان روزهای اول که هوا سرد شد این مشکل وجود دارد و شرایط خانم ها بدتر از شرایط زندانیان مرد است. آنها نه امکان تماس اضطراری دارند نه هواخوری و نه هیچ آب گرم برای حمام و…
نسرین ستوده، حقوقدان و وکیل دادگستری به همراه 24 زندانی سیاسی زن دیگر در زنان اوین به سر می برد.همسرش می گوید: این قطعی و عدم وجود سیستم گرمایی همواره وجود داشته؛ یعنی به صورت مقطعی گاهی گرم است و گاهی سرد تا جایی که نسرین و بقیه مجبور می شدند روی اجاق گاز کوچکی که دارند آب گرم کنند و توی بطری های آب بریزند و زیر پتوهایشان بگذارند تا اندکی گرم شوند. آنها همچنین مجبورند هرتعداد لباس دارند بپوشند تا شاید کمی گرم شوند و بتوانند بخوابند. یعنی هیچ گاه در زمینه گرمایی وضعیت مساعدی نداشته اند اما اینکه اکنون خبر آمده که چند روز است به طور کامل قطع شده من خبر ندارم؛باید روز چهارشنبه در ملاقات از نسرین بپرسم چون تنها امکان خبرگیری ما همان ملاقات ها است و از یک ملاقات تا ملاقات بعدی کاملا بی خبر می مانیم.
آقای خندان با اشاره به اینکه سیستم شوفاژ و گرمایی زندان اوین با گازوئیل کار می کند، می گوید: این همه سال واقعا جای سئوال است که چرا سیستم را تغییر نداده اند. الان سالهاست این شیوه منسوخ شده و همه جا گازکشی است اما متاسفانه مسئولان توجهی ندارند. گازوئیل هم گویا خیلی گران است در نتیجه با این مساله روبرو می شویم. خانم ستوده چند وقت پیش می گفت گاهی روشن می کنند گاهی خاموش و… کلا اوضاع فاجعه باری است و مساله مربوط به فقط این یکی دو روزه نیست.
او می افزاید: علاوه بر سیستم گرمایی، در چنین مواقعی آب گرم هم وجود ندارد که بتوانند حمام کنند؛آقایانی که می گویند اوین هتل است این از وضعیت هتل شان، خدا می داند در زندان های دیگر چه وضعیتی حاکم است.
همسر خانم ستوده با اشاره به وضعیت جغرافیایی زندان اوین می افزاید: این زندان از مناطق دیگر تهران سردتر است به دلیل اینکه پای کوه واقع شده و همیشه سردتر از جاهای دیگر است. حتی پاییز در این سمت برف تا 60 سانت بارید اما متاسفانه توجهی به این مسائل نمی شود.
وضعیت بندهای 350، 209 و 240
ژیلا بنی یعقوب، همسر بهمن احمدی امویی و روزنامه نگاری که خود چند بار بازداشت و در زندان اوین زندانی بوده و اکنون با قرار وثیقه آزاد است نیز به “روز” میگوید: این یک مشکل ادامه داریست که این دو سه ساله همواره وجود داشته و هر پاییز و زمستان زندانیان با آن مواجه هستند.
بهمن احمدی امویی، روزنامه نگار و تحلیل گر اقتصادی در بند 350 زندان اوین در حال سپری کردن محکومیت خود است. از ژیلا درباره وضعیت این بند می پرسم؛می گوید: ارتباط ما که قطع است و هفته به هفته و فقط در ملاقات است که می توانیم خبری بگیریم شاید الان که دارم با شما صحبت می کنم سیستم گرمایی وصل شده باشد ولی من خبری ندارم؛ اما وصل هم شده باشد باز مشکل پا بر جا است، هر از چند گاهی قطع است و گاهی نیز وصل. همیشه زندانیان در این زمینه مشکل دارند و از نبود آب گرم و سرما شاکی هستند.
او می افزاید: بیشتر زندانیان در پاییز و زمستان به خاطر نبود آب گرم و سرما مریض هستند و اغلب سرماخورده اند؛دارو هم در اختیار آنها قرار نمی گیرد و برای رفتن به بهداری هم باید توی صف باشند که بین یک هفته تا ده روز طول می کشد تا نوبت به آنها برسد و به بهداری بروند و این وضعیت واقعا وحشتناکی است.
وی با اشاره به قطع و وصل مکرر گازوئیل و سیستم گرمایی می افزاید: سال گذشته هم بارها این مساله پیش آمد؛ یک هفته کامل قطع می شد و همه در سرما می ماندند. زمانی هم که گازوئیل است باز وضعیت روبراهی حاکم نیست. در واقع سرما و نبود سیستم گرمایی به مساله ای دائمی تبدیل شده و سئوال این است که چرا از سیستم گاز شهری استفاده نمی شود؟ در حالیکه اکثر روستاها هم گازکشی هستند چرا در دل تهران، زندانی به این بزرگی همچنان متکی به گازوئیل است؟
همسر بهمن احمدی امویی سپس به شرایط بندهای 209 و 240 اشاره می کند : بند 240 فقط زندانیان سیاسی نیستند و تعداد زیادی زندانی عادی آنجا هستند که در سرما به سر می برند.مساله ما فقط زندانیان سیاسی نیست بلکه همه زندانیان در سرما هستند. بخصوص در 240 و 209 که تخت هم وجود ندارد و زندانیان باید در این سرما روی زمین سرد بخوابند.
او می افزاید: خود من دو زمستان بند 209 بوده ام با اینکه شوفاژ وجود داشت اما هرکاری می کردیم گرم نمی شدیم چون روی زمین سرد می خوابیدیم. اگر یادتان باشد نازنین خسروانی که زندان بود مادرش در نامه ای اعلام کرد آنها روی یک تکه یخ می خوابند که تعبیر درستی بود. در اصل این مساله مربوط به فقط الان نیست و باید فکری اساسی برای آن شود.