انقلاب جدیدی در شرف وقوع نیست

نویسنده

figarotb.jpg

الیویه میشل

“مردم ایران پیروز شدند!” محمود احمدی نژاد، رییس جمهور ایران، با این جمله عجیب و غیرمنتظره از شکست “مضاعف” انتخاباتی خود در تاریخ 15 دسامبر استقبال کرد.

مشارکت بالای مردم در انتخابات [60 درصد از 46.5 میلیون نفر] که درنهایت به ضرر طرفداران فوق محافظه کار رهبر و رییس جمهور ایران تمام شد، درواقع شاخصی بود از خواست مردم برای تغییر و تحول وضعیت حاکم بر ایران. بازگشت مجدد رییس جمهور “میانه رو”ی پیشین، علی اکبر هاشمی رفسنجانی که در انتخابات مجلس خبرگان به اتفاق آراء برگزیده شد، در واقع نماد “نیاز به اصلاحات” بود.

“پیروزی” رفسنجانی در انتخابات را می توان به عنوان تعادلی در بین گروه های سیاسی تأثیرگذار در ایران تلقی کرد و البته چنین تعادلی دربین لابی های اقتصادی نیز مطمئناً قابل توجه خواهد بود. به عنوان مثال، بازاریان تهران از سیاست انزواطلبانه محمود احمدی نژاد راضی نیستند، زیرا مواضع او به هیچ وجه هم راستا با منافع آنها نیست.

بارا میکائیل، محقق مؤسسه امور روابط بین الملل و استراتژیک در این خصوص می گوید: “مردم ایران به خوبی به دولت خود نشان دادند که اگر همچنان به اتخاذ برخی از مواضع و سیاست ها ادامه دهد، مطمئناً پایگاه خود را ازدست می دهد و منزوی می شود: سیاست هسته ای، ایراد اظهاراتی مبنی بر نفی هولوکاست و محو اسراییل و همچنین اصرار ورزیدن بر مواضع سیاسی احمدی نژاد.”

او می افزاید: “این انزوا نه تنها در چارچوب روابط با ایالات متحده ادامه پیدا خواهد کرد، بلکه مسأله فلسطین و اسراییل نیز بدان اضافه می شود. از زمان انقلاب اسلامی در سال 1979، این اولین باری است که مشارکت مردم در انتخابات تا این حد بالا بوده است.”

با این حال، برخلاف آنچه که برخی از مفسران غربی معتقدند، خواست مردم برای انجام اصلاحات به هیچ وجه به عنوان تضعیف حکومت آیت الله ها یا یک تحول سیاسی زیربنایی تعبیر نمی شود.

بارا میکائیل در ادامه می گوید: “ما نباید تصور کنیم که یک انقلاب جدید در شرف وقوع است؛ البته برای آغاز هرگونه اصلاحاتی وقوع یک انقلاب بسیار مهم خواهد بود. جنبش دانشجویی اخیر که طی آن احمدی نژاد دیکتاتور خوانده شد کاملاً نشان دهنده خواست مردم و طبقه روشنفکر برای انجام اصلاحات است.”

او همچنین می افزاید: “چنین اقدامات و تظاهراتی را نمی توان برگرفته از خواست غربی ها دانست، زیرا حتی در زمان رییس جمهور اصلاح طلب خاتمی نیز که دگراندیشان، زنان و دانشجویان آزادی بیشتری داشتند، چنین تظاهراتی وجود داشت. پس می توان اذعان کرد که این مسأله به هیچ وجه یک تحول عمده سیاسی نخواهد بود.”


منبع: فیگارو، 23 دسامبر 2006

مترجم: علی جواهرفروش