روز جهانی آزادی مطبوعات در حالی فرا می رسد که از ایران با بیش از 40 روزنامه نگار زندانی، به عنوان بزرگ ترین زندان روزنامه نگاران جهان یاد می کنند. در مصاحبه با روزنامه نگاران و وبلاگ نویسان، سالی را که “سالی بد برای روزنامه نگاری ایران بود” مرور کرده ایم.
به گفته سازمان های مدافع آزادی بیان، در یک سال گذشته، محدودیت های بی سابقه ای بر مطبوعات و روزنامه نگاران ایرانی اعمال شده است. علاوه بر توقیف دهها نشریه، دهها روزنامه نگار ایرانی هم ناچار به کشور شده اند.
گزارشگران بدون مرز در اسفند ماه 88 طی بیانیه ای اعلام کرد: “در هشت ماه گذشته بیش از ۱۱۰ روزنامهنگار بازداشت و زندانی شدهاند و نزدیک به ۲۰ نشریه توقیف شده است.”
این در حالی است که برای شماری از روزنامه نگاران زندانی، احکام حبس صادر شده و تعدادی دیگر، ماههاست که “بلاتکلیف” در زندان به سر می برند.
وضعیت مطبوعات و روزنامه نگاران
اما در یکسال گذشته و بخصوص به دنبال حوادث پس از انتخابات ریاست جمهوری، مطبوعات و روزنامه نگاران ایرانی با چه چالش هایی مواجه بودند؟
سلیمان محمدی، روزنامه نگار از تهران در گفتگو با روز، می گوید: “مهمترین تهدید سال گذشته برای روزنامه نگاران نداشتن امنیت بود. همان طور که در اخبار هم دیده می شود تعداد روزنامه نگاران زندانی به صورت بی سابقه ای بالا رفت”.
این روزنامه نگار، مهمترین چالش هایی را که مطبوعات و روزنامه نگاران ایرانی طی یکسال گذشته با آنها مواجه بودند به این ترتیب بیان می کند: “اعدام مطبوعات مساله جدیدی نیست اما به دلیل شرایط خاص سال گذشته این مساله چند برابر شد؛ ورود نیروهای امنیتی به مطبوعات و بازداشت ها در دفاتر روزنامه ها و در چند مورد حمله نیروهای خودسر و گروه های فشار به روزنامه ها، تعطیلی تنها انجمن صنفی مطبوعات و پلمب دفتر آن، بازگشت سانسور به چاپخانه ها و حذف مطالبی از روزنامه ها در چاپخانه و محدودیت شدید و تذکرهای پیاپی و دسته جمعی به مطبوعات برای اولین بار در ایران به خاطر پوشش دادن یا ندادن یک خبر خاص”.
اردوان روزبه، روزنامه نگار و سردبیر سایت کوچه نیز در مصاحبه با روز می گوید: “مطبوعات ایران و یا بهتر است بگوییم رسانههای ایران سال گذشته، یکی از بحرانیترین دوران فعالیت خود را سپری کردند. سالی که گذشت سال بحران اطلاع رسانی برای حاکمیت در ایران بود. سالی که هر رسانهای یک خطر و یک نگرانی محسوب میشد”.
اردوان روزبه در ادامه می افزاید: “سال پیش، سال تعطیلی رسانههایی بود که هنوز متولد نشده بودند. سال تعطیلی اعتمادملی، اندیشهنو، فرهنگآشتی، اعتماد، سرمایه و بهار بود. سال دستگیری روزنامه نگاران بود. سال بد روزنامه نگاری در ایران”.
این روزنامه نگار ایرانی در همین ارتباط، دو موضوع دیگر را مطرح می کند: “اول آنکه این روند دستگیری چیزی تازه نبود، اما سرعت و وسعت آن نسبت به سالهای پیش، افزونتر و بیپرواتر بود. دوم آنکه وقتی ما حرف از مطبوعات ایران میزنیم باید روی صحبتمان به رسانههای بیرون از ایران نیز باشد که به نوعی آنها نیز مورد تهاجم قرار گرفتهاند. گسترش فیلترینگ در کشور پس از بسته شدن مطبوعات مکتوب، گام بعدی در ایجاد شکاف بین رسانه و مخاطب بوده است”.
سلیمان محمدی معتقد است: “در شرایط بحران ملی و مباحث مربوط به امنیت ملی، در همه کشورها محدودیت هایی برای مطبوعات وجود دارد، اما زمانی که این محدودیت ها از هیچ قاعده ای پیروی نکند و مرجعی هم برای دادخواهی درباره آنها وجود نداشته باشد، تنها به از هم پاشیدگی تحریریه ها منجر می شود. به طور مثال بازی های مسئولان با مطبوعات تا آنجا پیش رفت که در مواردی که روزنامه ای با تمام این شرایط از چاپخانه بیرون می آمد، در مواردی ساعات اولیه صبح به وسیله گروه های ناشناس فشار جمع آوری می شد.”
این روزنامه نگار از تجربه شخصی خود می گوید و اینکه با چه مشکلاتی مواجه بوده است: “بزرگترین مشکل سال گذشته در کنار همه مشکلات روتین مطبوعات در ایران، نداشتن امنیت بود. بارها پیش آمد که صبح در تحریریه به جای یکی از همکارانم، عکس آنها را با جمله “… را آزاد کنید” روی دیوار می دیدم. خوب در این شرایط قطعا استرس هیچ گاه از تحریریه نخواهد رفت. یا وقتی چندین بار نیروهای امنیتی را ببینید که در تحریریه یکی از همکارانت را بازداشت می کنند یا به تک تک اتاق های روزنامه سرک می کشند تا کسی را پیدا کنند، طبیعتا محیطی امن برای کار نخواهید داشت.”
او درباره سختی های کار کردن در این فضا چنین می گوید: “سانسوری که این روزها در تمام لایه ها نفوذ کرده، بی سابقه است. حتی پیش از هر کس خبرنگار برای اینکه چند صد نفر را از کار بیکار نکند، خود را سانسور می کند. این مساله در دبیر سرویس و معاون سردبیر و سردبیر و مدیر مسئول و همه دیده می شود که نتیجه قطعی آن اختگی مطبوعات است.”
به گفته اردوان روزبه : “حجم عظیمی از روزنامهنگاران اینک بیکارند، بیپناهند و منتظر شاید فردایی و شاید تغییری. این سال سخت اینک بر شانه تمامی اهل رسانه که قلم را به عاریت نداده اند - نه به این سو و نه به آن سو - بی شک سال سختی بوده است.”
فشار بر رسانه های خارجی
اما محدودیت ها فقط گریبان روزنامه نگاران رسانه های داخلی را نگرفت. بسیاری از خبرنگاران رسانه های خارجی نیز پس از انتخابات ریاست جمهوری، با مشکلات فراوانی مواجه شدند؛ از احضار و بازداشت گرفته تا اخراج و فرار از ایران.
نازیلا فتحی، خبرنگار نیویورک تایمز که مدتها در ایران بود، از جمله کسانی بود که به دلیل خطراتی که متوجه اش بود، مجبور شد از ایران خارج شود.
نازیلا فتحی در گفتگو با روز در مورد تجربه خود و تهدیداتی که با آن مواجه بود چنین می گوید: “قبل از خروج من از ایران 16 نفر لباس شخصی، دم در خانه بودند؛ حتی یک بسیجی که او را می شناختم، زنگ زد و گفت که اگر بیرون برم، با تک تیر انداز من را می زنند.”
خبرنگار نیویورک تایمز در ادامه می گوید: “آنها فکر می کردند که با فضای رعب و وحشت، جلوی خبررسانی به خارج از کشور را می توانند بگیرند، ولی فکر روزنامه نگاری شهروندی را نکرده بودند. در کل مشخص شد که اینها چقدر از خبررسانی می ترسند”.
نازیلا فتحی در خصوص مشکلاتی که رسانه های خارجی برای ادامه کار در ایران با آن مواجه هستند می گوید: “دو، سه نفری که از مطبوعات خارجی در ایران مانده اند، عملا کاری نمی توانند بکنند. مثلا دیروز که روز کارگر بود، هیچ کدام از مطبوعات خارجی چیزی ننوشتند. من فکر می کنم باید روی این مساله هم تاکید کرد که آنها که مانده اند چکار می کنند؟”
او در ادامه می پرسد: “دیروز تظاهرات شد یا نه؟ اگر نه، آن همه نیرو چکار می کردند؟ رویترز و چندین خبرگزاری دیگری که آنجا بودند چیزی ننوشتند. حتما تهدیدشان کرده بودند. “
محدودیت ها در دنیای مجازی
اما محدودیت ها محدود به اینها نبود. در دنیای مجازی هم وبلاگ نویسان و وب نگاران با مشکلاتی مواجه بودند.
امین ثابتی، وبلاگ نویس در گفتگو با روز از این مشکلات و موانع می گوید: “یکی از مهمترین مشکلات وبلاگنویسان ایرانی فیلترینگ است که میتواند دست رنج ماهها نوشتن را یک شبه از بین ببرد، اما بعد از انتخابات ایران و موجی اینترنتی جدید که راه افتاد و مردم عادی بسیاری با پدیدهای مانند دور زدن فیلترینگ با ابزارهایی مانند پروکسیها و ویپیانها، این مشکل تا حدود زیادی مرتفع شده است و میتوان گفت که این روزها دیگر فیلترینگ مشکلی بزرگ و حاد نیست. البته نباید فراموش کرد که دامنهی فیلترینگ این روزها بسیار گسترده شده است و تا جایی پیش رفته است که گریبان بسیاری از وبلاگنویسان اصولگرا را نیز گرفته است.”
امین ثابتی معتقد است که علاوه بر فیلترینگ، وبلاگ نویسان و وب نگاران ایرانی با مشکلات دیگری نیز مواجه هستند: “یکی از مشکلات مهم و اساسی که هنوز هم گریبانگیر بلاگرهای ایرانی است، تحریم این کاربران از سوی کشورهای غربی به خصوص آمریکا است. شرکتهایی مانند گوگل که از دسترسی کاربران ایرانی برای دانلود نرمافزاهایی مانند گوگل تالک و گوگل ارث جلوگیری میکنند و یا تحریمهای اخیر ارائه دهندگانِ هاست و دومین (مانند بلوهاست) که به یکباره از تمامی کاربران ایرانی درخواست کرد به دلیل تحریمهای وضع شده بر علیه ایران، وبلاگها و وبسایتهای خود را از روی سرورهای آنها بردارند. این تحریمها فشار فزایندهای را بر روی وبلاگنویسان ایرانی میآورد که از طرفی هم از داخل با فیلترینگ تحت فشار هستند و هم از خارج با تحریمهای غیرمسئولانهی کشورهای صاحب تکنولوژی.”
به گفته این وبلاگ نویس: “امنیت مقولهی مهم دیگری است که البته تمامی وبلاگنویسان ایرانی را تحت پوشش قرار نمیدهد و تنها وبلاگ نویسانی که در حوزههای حساسی مانند سیاست و حقوق بشر کار میکنند را شامل میشود که این عدم امنیت بعد از حوادث خرداد ماه 1388 بسیار با اهمیتتر شده است.”
نامه روزنامه نگاران زندانی
در همین حال 20 تن از روزنامه نگاران و وب نگاران زندانی به مناسبت روز جهانی آزادی مطبوعات، بیانیه ای منتشر کردند.
در آغاز این بیانیه آمده است: “روز جهانی مطبوعات در شرایطی فرا میرسد که خودسانسوری و سانسور سازمانیافته گستردهای علیه رسانههای مختلف ایران اعمال میگردد و دامنه آن تا حد اعمال تیترهای تحمیلی و عکسهای منتخب حکومتی گسترش یافته است. روز جهانی مطبوعات در اوضاع سیاسی و اجتماعی خاص کشورمان به گونهای فرا میرسد که تعداد روزنامههای مستقل و آزاد بویژه آن گروه که در اختیار دگراندیشان، تحولخواهان و اصلاحطلبان است در پی تعطیلیهای اخیر اکنون به اندازه انگشتان یک دست نیز نمیرسد. “
در بخش دیگری از بیانیه روزنامه نگاران زندانی آمده: “روز جهانی مطبوعات در شرایطی فرا میرسد که ما اهالی رسانهها اعم از روزنامهنگاران و وبلاگنویسان محبوس در زندانهای ایران به صورت فزایندهای با وثیقههای سنگینتر و احکام غیرمنصفانه وسیعتری مواجه هستیم و شرایط زیست و حیاتمان به دلیل خبررسانی، مقالهنویسی، مصاحبه و شرکت در میزگردهای حرفهای در خصوص آزادی، دمکراسی و حقوق بشر و در مجموع انجام رسالت مطبوعاتی و انتقاد از حاکمان در زمینههای سیاسی، اجتماعی و اقتصادی هرروز محدودتر و سختتر میشود.”
این بیانیه با تبریک روز جهانی آزادی مطبوعات به پایان می رسد: “ما روزنامهنگاران و وبلاگنویسان محبوس در زندان و بازداشتگاهها روز جهانی آزادی مطبوعات را به اهالی رسانههای همگانی ایران و جهان تبریک و تهنیت عرض مینمائیم.”
روز جهانی آزادی مطبوعات
در 20 دسامبر 1993، مجمع عمومی سازمان ملل، روز سوم ماه مه را به عنوان روز جهانی آزادی مطبوعات اعلام کرد. این پیشنهاد از سوی سازمان گزارشگران بدون مرز و یونسکو مطرح شده بود. این روز در اردیبهشت سال 89 در حالی فرا می رسد که در ایران، بر خلاف سالهای گذشته، انجمن دفاع از آزادی مطبوعات، مراسمی برای اهدای قلم طلایی ندارد و بدرالسادات مفیدی، عیسی سحرخیز، کیوان صمیمی و احمد زیدآبادی از جمله اعضای این تشکل مدنی در زندان بسر می برند.