کارلا رسکیا
نیروی انتظامی ایران تأیید کرده است که حداقل ۲۰۰ هزار نفر در این کشور به الکل اعتیاد دارند. فروش، خرید، و مصرف الکل یک جرم کیفری است که مجازات آن بین ۸۰ ضربه شلاق تا حکم اعدام برای کسانی که برای سومین بار از آن مصرف کنند، در نوسان است.
عدد ۲۰۰ هزار الکلی برای کشوری که الکل را ممنوع کرده عجیب به نظر می رسد، ولی اکنون پس از چندین تکذیبیه، این آمار ازسوی فرمانده نیروی انتظامی، احمدی مقدم، تأیید شده. در تهران نیز مرکزی افتتاح شده که به شکلی پنهانی اقدام به بازپروری معتادان به الکل می کند، ولی هیچ اطلاعاتی درخصوص تعداد معتادان حاضر در این مرکز یا وضعیت بهبودی آنها ارائه نمی شود.
به نظر می رسد که مشکل جمهوری اسلامی در مقایسه با ایالات متحده یا کشورهای اروپایی ناچیز باشد: درصد مردمی که در یک زمان مشخص در این کشورها به الکل “نیاز پیدا می کنند” در حدود ۱۰ تا ۲۰ درصد در میان مردان و ۵ تا ۱۰ درصد در میان زنان است. ولی مسأله این است که در ایران خرید، فروش، و مصرف الکل یک جرم محسوب می شود و کیفرهای سختی دارد و به لحاظ تئوری نظارت بر این مسأله بسیار شدید است. البته واقعیت هزاران استثناء دارد، و اولین استثناء به تنوع نژادی و مذهبی مردم ایران بازمی گردد. درواقع مسیحیان از این ممنوعیت مبرا هستند. آنها در رستوران ها و فروشگاه های خود می توانند هر اندازه الکل را نگاه دارند و آزادانه آن را مصرف کنند. شاید هم به صورت پنهانی آن را بفروشند. مشروب الکلی آنها به نام “عرق” که گاهی با آویشن معطر می شود، بسیار مشهور است و طرفداران بسیاری دارد.
و اما، بقیه شهروندان ایرانی که مسلمان اند چه کنند؟ آنها نیز در مهمانی های خصوصی الکل مصرف می کنند؛ خانه ها با پرده های کشیده، نوای موسیقی بلند، کوکتل های رنگارنگ به دیسکوهای لندن یا نیویورک شباهت می یابند. مسأله آن فقط پول است: یک بطر ودکای روسی ۱۰۰ دلار به فروش می رسد و البته شماره تلفن صحیح نیز شرط است. اینها همه در شرایطی کاملاً پنهانی انجام می شود. شاید هم کمک یک سپاهی متعلق به نهاد بزرگ سپاه پاسداران در پشت پرده قابل رصد باشد.
بازار سیاه الکل که از مرزهای ترکیه و کردستان یا ازطریق قفقاز وارد ایران می شود، بسیار گسترده است و لیست نیمه رسمی خود را دارد: قیمت ها از ۸ دلار برای یک قوطی آبجو آغاز می شود و به ۷۰ تا ۱۰۰ دلار برای ودکا، تکیلا، و کنیاک می رسد. رقم فروشی معادل ۱۲ میلیارد دلار در سال می تواند برای هر کسی که دستی در تجارت دارد بسیار وسوسه انگیز باشد.
ولی این کشور قبل از تغییر عادات خود، انگوری ارزشمند را به جهان و جهانیان هدیه داده: انگور “سیراه” که درواقع نام شهر شیراز از آن گرفته شده و یک سنت شراب سازی پنهانی نیز در آن وجود دارد.
پدیده تولید الکل در منزل پیامدهای متعددی به دنبال داشته. جدا از سرکشی های مرتب نیروی انتظامی به منازل، که براساس گزارش ها، در دوران رییس جمهور روحانی قدری کاهش یافته، موارد عجیبی از تصادفات اتومبیل به چشم می خورد. بین سال های ۲۰۱۱ و ۲۰۱۲، نیروی انتظامی بیش از ۸۰۰ گواهی نامه را به دلیل رانندگی در حالت مستی توقیف کرده و در ماه مه ۲۰۱۲، براساس کنترل های انجام شده در تهران، مشخص شد که در حدود ۲۶ درصد از رانندگان در حالت مستی پشت فرمان نشسته اند. ازسوی دیگر، جریمه های شدیدی برای تولید الکل در منزل درنظر گرفته شده. گاهی مستی و زیاده روی در مصرف الکل تا جایی پیش رفته که به کما و حتی مرگ انجامیده است.
ولی نکته شگفت انگیزتر این است که به گفته احمدی مقدم، فرمانده نیروی انتظامی، مشکل الکل تنها در ۱۰ درصد از معتادهای جامعه ایران دیده می شود. درواقع ۹۰ درصد باقیمانده که وابستگی شان بسیار گسترده تر و شدیدتر است، اعتیاد به مواد مخدر، به ویژه تریاک، را دربر می گیرد.
دلیلش این است که کشیدن تریاک در ایران همواره به مانند یک سنت بوده و تا کمی قبل از انقلاب به لحاظ اجتماعی پدیده ای قابل قبول و رایج بود و در مهمانی ها یا عروسی ها رواج داشت. و این عادت همچنان باقی مانده و رقم آن به بیش از ۲۰۰ هزار می رسد. براساس آمار مرکز دولتی کنترل بر مواد مخدر، ۳ میلیون ایرانی، که ۷۰۰ هزار نفر آن را زنان تشکیل می دهند، از تریاک، سوخته، یا مواد “مدرن”تری مانند هروئین و شیشه، استفاده می کنند. با این حال، این پدیده روندی فزاینده دارد و این تعداد با گذشت هر دو سال، دو برابر می شود.
لا استامپا، ۵ دسامبر