کبرا نجار زن محکوم به سنگساری است که سه شنبه گذشته پس از تحمل سیزده سال زندان آزاد شد. کبرا لحظه آزادی اش را همراه با ناباوری، بهت زدگی و این جمله که “هیچ کس نمی تواند مرا درک کند” توصیف می کند. روز در مصاحبه هایی اختصاصی با وکیل، دختر و خود کبرا، به تحولات منجر به آزادی او پرداخته است.
کبرا نجار، بعد از بارها تقاضای عفو و بخشودگی، بالاخره مشمول عفو 22 بهمن سال گذشته شده و روز سه شنبه گذشته 8 اردیبهشت 88 آزاد شد. مریم کیان ارثی وکیل کبرا با تایید این خبر به روز می گوید: بعد از اینکه آقای شاهرودی پیشنهاد تبدیل شدن حکم سنگسار را به کمیسیون عفو و بخشودگی قوه قضائیه فرستادند، نام کبرا در فهرست عفو شدگان 22 بهمن سال گذشته قرار گرفت.
کیان ارثی ادامه می دهد: وقتی روز سه شنبه به شعبه ششم اجرای احکام برای بررسی پرونده موکلم مراجعه کردم، در کمال تعجب دیدم که پاسخ مثبت ایشان آمده اما هنوز ابلاغ نشده. بعد از پی گیری و اصرار برای اینکه وقتی حکم آزادی کسی می آید حتا یک دقیقه هم برایش یک زندگی است، گفتند برای اطمینان از طی شدن دوران محکومیتش باید از زندان استعلام کنیم. و من توضیح دادم که کبرا پنج سال هم بیشتر از زمان محکومیتش حبس کشیده است.
وکیل کبرا تاکید می کند: بعد از استعلام از زندان، خواهش کردم که همان روز حکم را به زندان ابلاغ کنند و اجازه دهند که من حکم را ببرم که گفتند خودشان این کار را انجام می دهند. من هم برای اینکه فکر می کردم ممکن است مراحل اداری چند روز طول بکشد، ترجیح دادم به خانواده اش و بویژه دخترش هیرو که خیلی برای آزادی مادرش زحمت کشیده بود چیزی نگویم که این مدت را در اضطراب نگذرانند. اما خوشبختانه حکم همان روز به زندان رجایی شهر کرج فاکس شد.
هیرو، دختر بزرگ کبراست. او از پانزده سالگی اش که مادر در بند شد، مسوولیت پی گیری پرونده مادرش را به عهده گرفته است. او در حالی که همزمان، بغض و شادی و اندوه در گلو دارد از سه شنبه می گوید: خانم کیان ارثی به من نگفته بود که نگران نشوم. ترسیده بود مامان را تا دو سه روز به خاطر کارهای اداری آزاد نکنند و می دانست من دیوانه می شوم! اما فرزند یکی از هم بندی های مادرم که من به او برای وضعیت مادرش کمک می کردم، سه شنبه به من زنگ زد و بی مقدمه گفت: به من چه می دهی اگر خبر خوبی بدهم. از آنجا که برای من هیچ خبری “خیلی خوب” نبود، زیاد توجه نکردم. و او ناگهان گفت: “ برو دنبال مادرت!” گفتم چه می گویی؟! گفت مادرت بیرون زندان نشسته است! باورم که نشد! زنگ زدم به برادرهام. آنها محل کارشان به زندان مادر نزدیک تر بود. اما من چنان پر کشیدم که از تهران زودتر رسیدم. هوا تاریک شده بود. مادر با یک ساک نشسته بود بیرون در زندان رجایی شهر. بعد از سیزده سال!
کبرا: باور نمی کنم
آخر شب است که به کبرا زنگ می زنم. آخرین ساعتهای دیشب. من و کبرا هم را بدون اینکه دیده باشیم، می شناسیم. او می داند که من در کمپین قانون بی سنگسار پی گیر پرونده اش بوده ام. و من بارها زندگی او را نوشته ام. با این حال اضطراب دارم. می دانم با بچه هایش رفته است تا برایش لباس بخرند. می مانم تا شب، هراس مرا بپوشاند. تلفن که زنگ می خورد مریم دختر کوچکش گوشی را بر می دارد. صدایم را می شناسد و می گوید منتظر بمانم.
کبرا زن ستم کشیده ای است. این را می توانی از صدای لرزانش هم تشخیص دهی. انگار نیاز به پرسش من ندارد. بعد از احوال پرسی و بعد از مکثهای طولانی می گوید: انگار روی ابرها راه می روم. باور نمی کنم پایم روی زمین است. باور نمی کنم پیش بچه هایم هستم. هیچ کس نمی تواند مرا درک کند. و این جمله را چندبار تکرار می کند.
کبرا که از 33 سالگی در زندان بوده است و حالا 47 سال دارد، می گوید: می دانی؟ در این پنج شب فقط توانستم دو سه ساعت بخوابم. خوابم نمی برد. همه چیز باور نکردنی است. بچه هایم، مادرم، همه چیز. خدا را شکر و این جمله آخر را باز چند بار تکرار می کند.
کبرا نجار در تاریخ اردیبهشت ماه سال 76 با اتهام معاونت در قتل همسرش بازداشت شد و بعد از بازگویی زندگی اش مبنی براینکه به درخواست و اجبار همسرش معتادش تن فروشی می کرده تا بتواند از فرزندانش مراقبت کند و آنها آسیب نبینند، و بعد از تاکید بر اینکه اگر به این کار تن نمی داد هم مورد آزار همسرش قرار می گرفت و هم فرزندانش در تهدید بودند، به جرم زنای محصنه حکم سنگسار دریافت کرد. یکی از مشتریانی که همسرش برای او انتخاب کرده بود با اطلاع کبرا همسر معتادش را کشت و بعد از اعتراف به قتل، کبرا نیز به عنوان شریک جرم هم به دلیل معاونت در قتل و هم اختفای جرم و هم زنای محصنه بازداشت شد و هشت سال حبس و سنگسار نتیجه آن بود.
شریک جرم کبرا پس از بخشودگی اولیاء دم از زندان آزاد شد اما حکم سنگسار برای کبرا ماند تا بالاخره توانست با استفاده از عفو، پس از تحمل سیزده سال زندان روز سه شنبه گذشته آزاد شود.
سایت روز پیش از این در گزارشها و مصاحبه هایی پرونده کبرا نجار را پی گیری کرده بود که از آن جمله اند: