در سال 1385 اتفاق افتاد( قسمت دوازدهم و آخرین قسمت)

ابراهیم نبوی
ابراهیم نبوی

po_nabavi_01.jpg

در آخرین قسمت این مرور خبرهای اسفند سال 1385 را می خوانید؛ چرا احمدی نژاد گفت: « دولت امروز در شش جبهه در حال جنگ است»؟ نیروگاه بوشهر متوقف شد. مهلت دوماهه قطعنامه 1737 شورای امنیت تمام شد. احمدی نژاد گفت: قطار هسته ای ایران دنده عقب ندارد و ترمز این قطار را دور انداختیم. اهانت به پیامبر در آموزش و پرورش ایران. شهرام جزایری فرار کرد و دستگیر شد. حاج منصور ارضی رو در روی هاشمی و منتظری. رئیس جمهور به عربستان سعودی رفت و مورد توجه قرار نگرفت و دق کرد. سخنرانی گنجی در شورای خارجی آمریکا. دستگیری همه فعالان زن ایرانی قبل از هشت مارس. تجمع معلمان جلوی مجلس و دستگیری گسترده معلمان. چگونه علیرضا عسگری سردار سپاه در ترکیه ناپدید شد و پیدا نشد؟ دختر هسته ای شانزده ساله توسط رئیس جمهور کشف شد. پنج هزار تومانی هایی که پخش نشد. پخش تصویر گلسرخی و تقدیر از مصدق از صدا و سیما. رسول ملاقلی پور درگذشت. احمدی نژاد برای دفاع از حق هسته ای ایران به جای نیویورک به ابرقو رفت. چهارشنبه سوری ها، هرگز! فیلم 300 روی اکران سینما…. پایان.


احمدی نژاد پانصد برابر شد

وقتی ماه اسفند 85 شروع شد، احمدی نژاد در راه گیلان بود. او داشت به یک سال دیگر فکر می کرد، یک سال جنگی پر از هیجان های خارجی یا یک سال بدون جنگ پر از دردسر و درگیری داخلی؟ سفر استانی گیلان در حالی آغاز شد که احمدی نژاد اعلام کرده بود: « سال 86 سال صرفه جویی در هزینه هاست.» مردم می پرسیدند چرا قیمت ها دائما بالا می رود؟ اما احمدی نژاد جواب می داد: « من متدین ترین و والاترین کابینه بعد از انقلاب اسلامی را تشکیل داده ام.» احمدی نژاد در جمع خانواده شهدای گیلان گفت: « دولت امروز در شش جبهه در حال جنگ است.» به نظر می رسید که رئیس جمهور هنوز از اینکه انتخاب شده مطمئن نیست. وی در گیلان گفت: « دولت و مجلس باید مشکل بیکاری را برطرف سازند.» احمدی نژاد گفت: « یکی از طرح های دولت ایجاد مراکز اقتصادی زودبازده است.» وی گفت: « برای ما زشت است که در شمال کشورمان در لاهیجان بهترین چای تولید شود، اما از چای بیگانه استفاده کنیم… بر سر سفره ایرانی باید چای ایرانی باشد…» سیاست قول بده و در برو همچنان سیاست رئیس جمهور عزیز بود. در لنگرود گفت: « سهم جوانان لنگرود از تسهیلات جاری 42 میلیارد تومان است که بدون مانع تراشی و بدون تبعیض و پارتی بازی در اختیار جوانان قرار می گیرد.» رئیس جمهور در املش گفت: « سهم جوانان املش از این تسهیلات 39 میلیارد تومان است.» رئیس جمهور که حواسش نبود که دوره اش فقط چهار سال است، گفت: « ارزشش را دارد که ده سال فقط بر روی فناوری هسته ای کار کنیم تا 50 سال جلو برویم.» ماه اسفند ماه تبلیغات برای دولت بود، در همین ماه بود که ماشین حساب دفتر ریاست جمهوری هم خراب شد. احمدی نژاد گفت: « در 15 سال گذشته، سرمایه گذاری دولتی در این بنگاهها بیش از 500 برابر کاهش تصدی گری دولتی، افزایش داشته است.» آگاهان هر چه فکر کردند نفهمیدند چه چیزی 500 برابر شده است؟ وزیر علوم هم اشتباها گفت که بعد از انقلاب تعداد دانشجویان 1900 برابر شده است. به نظر می رسید ماشین حساب هیات دولت اشکال پیدا کرده است.

نیروگاه بوشهر متوقف شد

روز اول اسفند بود که صاحب خانه روس نیروگاه اتمی وسایل مستاجران را بیرون ریخت، آقازاده جیغ کشید و شهر را روی سرش گذاشت. گویا چند ماه بود اجاره خانه نداده بودند. روس ها اعلام کردند که « ساخت نیروگاه بوشهر در مهلت تعیین شده به پایان نخواهد رسید.» محمد سعیدی مسوول امور بین المللی سازمان انرژی اتمی گفت: « ایران تاخیری در پرداخت مالی قرارداد نیروگاه بوشهر نداشته است.» اما یک روز بعد، روسیه اعلام کرد که چون « ایران یک ماه است که هزینه ساخت نیروگاه هسته ای بوشهر را به روسیه پرداخت نکرده است.» لذا ساخت نیروگاه بوشهر به موقع به پایان نمی رسد. دکتر احمد قریب، معاون تولید سوخت هسته ای سابق سازمان انرژی اتمی هم گفت: « آب دستمان است باید زمین بگذاریم و نیروگاه بوشهر را راه اندازی کنیم.» بی بی سی گفت: « ایران 73 میلیون دلار به روس اتم بدهکار است.» بیست روز بعد، آقازاده، مردی که از کوپن شروع کرد و به اورانیوم رسید، گفت: « روس ها درباره نیروگاه بوشهر سیاسی کاری نکنند.»، پوتین رسما گفت: « اول تعلیق، بعد بوشهر». شیرزاد هم گفت: « روس ها تا جایی که امکان دارد، ساخت نیروگاه بوشهر را به تعویق می اندازند تا درآمد بیشتری کسب کنند.» به نظر می رسید روس ها قصد راه انداختن نیروگاه بوشهر را ندارند. در روز 22 اسفند گفته شد که « نیروگاه بوشهر با امتناع ضمنی روسیه طبق برنامه راه اندازی نخواهد شد.» افتتاح بوشهر دو ماه به تاخیر افتاد. لاریجانی گفت: « روس ها نشان دادند تضمینی در تامین سوخت هسته ای ما نیست.» سفیر روسیه گفت: « راه اندازی نیروگاه بوشهر در موعد مقرر برای روسیه هم مهم است.» تا آن زمان این پروژه 8 سال و سه ماه تاخیر داشت. اما شرکت تولید انرژی اتمی ایران در نهایت امیدواری گفت: « سوخت نیروگاه بوشهر باید تا 11 فروردین 86 ارسال شود.»

همه با هم تعلیق کنیم

روز دوم اسفند، مهلت دوماهه قطعنامه 1737 شورای امنیت تمام شد. احمدی نژاد گفت: « ما به شرطی فعالیت های مان را تعلیق می کنیم که کشورهای غربی نیز فعالیت های خود را به حالت تعلیق درآورند.» دولت ایران کنار نشست تا هرکاری شورای امنیت دلش می خواهد بکند. البرادعی گفت: « تنها راه حل مشکل ایران مذاکره است.»، آمریکا هم گفت: « ما برای مذاکره به شرط تعلیق آماده ایم.» علی لاریجانی هم گفت: « مساله هسته ای ایران از طریق فشار قابل حل نیست و تنها راه آن مذاکره است.» فرصت رسمی ایران تمام شد، اما آژانس انرژی اتمی دو روز دیگر به ایران مهلت داد. متکی گفت: « ایران آماده مقابله با هر گونه اقدام نظامی احتمالی آمریکا است.» لاریجانی هم گفت: « ایران قطعا پیش شرط تعلیق را نمی پذیرد.» به نظر می رسید هاشمی و لاریجانی موفق نشدند بازی را به سوی توافق ببرند. روز ششم اسفند محمود احمدی نژاد در فاصله یک روز به صدور قطعنامه جدید و اجلاس لندن، رسما اعلام کرد که « قطار هسته ای ایران دنده عقب ندارد و ترمز این قطار را دور انداختیم.» رایس هم اعلام کرد که: « به دنده عقب نیاز نیست، همان دکمه توقف را فشار دهید.» نکته کلیدی همان بود که جواد لاریجانی گفت: « دولتمردان به جای کار زیاد کمی فکر کنند.» آمریکا اعلام کرد ما در صورت تعلیق آماده مذاکره هستیم. علی لاریجانی گفت: « ایران آماده است به درخواست آمریکا برای مذاکره پاسخ مثبت دهد.» وی گفت آنها باید « از کانال رسمی از ما درخواست کنند.» کوندالیزا رایس گفت: « امیدوارم با متکی دیداری داشته باشم.»

اهانت به پیامبر در آموزش و پرورش ایران

به نظر می آمد که سال 85 سال پیامبر نیست، بلکه سال اهانت به پیامبر است، بعد از کاریکاتورهای دانمارکی، اهانت پاپ و توهین های روزنامه های جمهوری آذربایجان، این بار قرعه فال به نام فرشیدی وزیر آموزش و پرورش ایران افتاد. در پی انتشار خبر برگزاری یک آزمون دولتی در وزارت آموزش و پرورش در روز اول اسفند، که در آن به پیامبر اسلام اهانت شده بود، برخی از نمایندگان مجلس شورای اسلامی طرح استیضاح وزیر آموزش و پرورش را به مجلس بردند و وزیر مربوطه نیز از همه مردم عذرخواهی کرد. همه چیز کنترل شد. وزیر عذرخواهی کرد، طراحان سووال دستگیر و بعد آزاد شدند، اگر این اتفاق در هر جای دیگری در دنیا می افتاد، صدها تن در جهان کشته می شدند.

شپش ها پیشروی می کنند

تمام شرایط برای تبدیل ایران به یک ابرقدرت داشت آماده می شد. روز اول اسفند و به دنبال اعلام آلوده شدن 107 هزار دانش آموز در 8 استان کشور به شپش، از سوی مسوولان بهداشت کشور گفته شد که « سالک در منطقه پل دختر در حال فراگیر شدن است.» احمدی نژاد گفت: « دشمنان در سراشیبی سقوط و خوار شدن قرار دارند و ملت ایران در مسیر صعود حرکت می کند.» در کره آمار دیگری ارائه شد. آماری که فرق دموکراسی و استبداد را نشان می داد. کارشناسان اعلام کردند که مقایسه دو کشور کره جنوبی و شمالی نشان می دهد که بچه های هفت ساله کره شمالی که در شرایط استبدادی به سر می برند، در طول سالهای استبداد و فقر 16 سانت قدشان کوتاه تر از بچه های کره جنوبی و وزن شان ده کیلو کمتراز بچه های کره جنوبی است. محتشمی یکی از اصلاح طلبان طرفداری کره شمالی گفت: « خطرلیبرال های انقلابی نما پابرجاست.»

شهرام جزایری فرار کرد

و سرانجام در روز دوم اسفند 85 اعلام شد که شهرام جزایری فرار کرد. یک جرم شهرام جزایری این بود که به کسانی رشوه داده بود که آن افراد آزاد بودند. اما بزرگترین جرم شهرام جزایری این بود که فکر می کرد ایران جای ثروتمند شدن است. شهرام جزایری سه سال در ایران کار کرد، پنج سال محاکمه شد و قرار بود که سی سال زندانی شود. به نظر می رسید که با توجه به این که دولت گفته بود که مفسدین اقتصادی باید مجازات شوند، شهرام جزایری باید آزاد می شد. روز هفتم اسفند، بلافاصله بعد از فرار جزایری جمهوری اسلامی ابتکار به خرج داد و برای شهرام جزایری دام گذاشت. مسوولان دادگاه جزایری حکم او را اعلام کردند. وی محکوم به 14 سال زندان و پرداخت 120 میلیون دلار جریمه شد. پنج روز بعد وب سایت انتخاب در یک خبر اختصاصی اعلام کرد که شهرام جزایری دستگیر شده و به ماموران ایرانی تحویل داده شده است. آصفی، سفیر ایران در امارات این خبر را تائید نکرد. پرونده جزایری از طریق اینترپول پیگیری شد و سرانجام در آخرین روز سال گفته شد که شهرام جزایری در یک منطقه روستایی در ابوظبی دستگیر شده است. عکس های وی در حالی که صورتش کبود شده بود، منتشر شد. شایع شده بود که او با لباس و آرایش زنانه از ایران رفته است، شایع شد که وی در آلمان دستگیر شده و با یک زندانی آلمانی معامله شده است، و مثل همیشه ایران کشور شایعه است و بود.

روضه حاج منصور ارضی

روز یازدهم اسفند، حاج منصور ارضی یکی از مداحان تهران که موفق شده بود ترکیبی از صدای جوادیساری، فرهنگ شعبان جعفری و ایدئولوژی نواب صفوی را وارد روضه خوانی شیعی کند، در یک روضه خوانی به افشای آیت الله منتظری و هاشمی رفسنجانی پرداخت و گفت: « آقایونی که درس خونید، شیطون خرتون نکنه، دانشجو کسی یه که باید توی خونة‌ امام حسین وایسته و گرنه دو زار قبول نیست! اینه، اینجوریه… می گه: جنگه، فلانه! و ایستاده جلو دولت با نیرو با تمام حرفاش! یه بار حالا یه رای آورده! در همه انتخاباتا من اول بودم! حق منو خوردند! دیشب آقای احمدی نژاد اومده بود می‌گفت: حاجی! به خدا قسم ما پیروزیم. به همین امام حسین قسم پیروزیم. همین روزا نابود می شه اسرائیل. همین روزا آمریکا نابود می‌شه. اصلاً‌ … خبر داره! دیشب اومده بود مسجد ارک، بچه‌ها رو ببینه، سینه زد، راحت، دلش گرفته بود. می‌گفت: ما هم سینه‌زن بودیم. حالا اومدیم به اینجا رسیدیم! چه جوری دارن می‌گن! به امام حسین گرونی مال داخلی‌هاست. نه مال دولت! تمام دوش بازا دور این یارو جمع شدند. تمام ثروتمندای بی‌درد دور این جمع شدند! یهو درآوردند! کیا هزارهزار میلیارد گرفتن از بانک‌ها؟! در اومده! اگه به من اجازه می‌دادن. من گفتم ، سندشم دارم! بچه‌های … مشخص‌اند! اون وقت داره چه کار می‌کنه! چرا!؟ کیا اومدند علی اصغرو کشتند،‌ اینا واقعا نماز نمی‌خوندند؟! به خدا چرا،‌حب ریاست به اینجا رسوند! … مفلوک افتاده! داد می‌زد: من رهبرم! من رهبرم! این شد! شروع کرد اول به فدک حضرت زهرا رو منکر شد، بعد چیزای دیگه. بعد چیزای دیگه، بعد هم گفت: من خودم ولایت فقیه رو درآوردم! خوب بزار تو جیبت! رفت یه گوشه‌‌ای افتاد بدبخت بیچاره، الان هیشکی اصلا یادش نمی‌کنه، قائم مقام رهبری!! کجا افتاده؟! اینطوریه بچه‌ها! بدونید، ماهام تو کار خدا می‌مونیم!» روضه حاج منصور ارضی مثل فیلم سکسی زهرا ابراهیمی در ابعاد وسیع پخش شد.


خبرهای خوب، از چپ و راست

بحران سیاسی ایران، بخصوص در دنیای اسلام در اسفند ماه شدت گرفت. روز یازدهم اسفند احمدی نژاد به عربستان سعودی رفت. یک سال قبل، وقتی احمدی نژاد به عربستان سعودی رفت، چهره محبوب جهان اسلام بود، بیشترین رای را در ایران داشت و مورد حمایت همه حکومت ایران بود. وقتی در اسفند 85 احمدی نژاد به عربستان رفت، دنیای اسلام با ایران مشکل جدی پیدا کرده بود، در انتخابات شوراها طرفدارانش ده درصد هم رای نیاوردند و با مجلس اختلاف پیدا کرد. این بار احمدی نژاد با دعوت خودش به عربستان رفت و با استقبال ماموران فرودگاه مواجه شد و یک ساعت بعد از ورودش اعلام شد که با پادشاه سعودی ملاقات کرده. پاکستان، عربستان، مصر، اردن، مالزی، اندونزی و ترکیه از مواضع 5+1 در مورد ایران حمایت کردند. و شش کشور بزرگ برای تصویب تحریم های شدیدتر علیه ایران به وحدت نظر رسیدند. آفریقای جنوبی که چند روز قبل از آن میزبان علی لاریجانی بود و رئیس دوره ای شورای امنیت به شمار می رفت، اعلام کرد که « فاز دوم تحریم علیه ایران دوشنبه کلید می خورد.»، ایتالیا هم برخلاف گفته علی لاریجانی اعلام کرده بود طرحی برای حل مشکل ایران ندارد. از طرف دیگر ثمرات سفر احمدی نژاد به سودان نیز به سرعت آشکار شد و به فعالیت های فرهنگی و تبلیغی ایران در این کشور وسیعا اعتراض شد. ایران هم مانع سفر نمایندگان کارگران فرانسه به تهران شد. اما پیروزی بزرگ دیپلماسی احمدی نژادی در آمریکا اتفاق افتاد که دولت آمریکا به یک هیات زنان ایرانی ویزا نداد. احمدی نژاد اعلام کرد که « ما آماده کمک به تقویت وحدت ملی در لبنان هستیم.»، دولت مصر صد عضو اخوان المسلمین را به دلیل شباهت به احمدی نژاد دستگیر کردند، همچنین دوازده نفر در عراق کشته شدند و کشتار شیعیان در یمن ادامه یافت.

سخنرانی گنجی در شورای خارجی آمریکا

اکبر گنجی که یک بار از اروپا به آمریکا رفته و مجددا به اروپا برگشته و در اتحادیه اروپا در مورد حکومت ایران سخنرانی کرده بود، در 12 اسفند دوباره به آمریکا برگشت و در شورای روابط خارجی آمریکا سخنرانی مفصل و مسوولانه ای علیه جنگ و دولت ایران کرد.


زنان بدون مردان

روز 13 اسفند بزرگترین بازداشت دسته جمعی دوران احمدی نژاد اتفاق افتاد. تقریبا همه چهره های فعال زنان کشور یک جا دستگیر شدند. این گروه که برای اعتراض به احضار نوشین احمدی ‌خراسانی، پروین اردلان، شهلا انتصاری، فریبا داوودی ‌مهاجر، و سوسن طهماسبی که برای تجمع زنان در روز هشتم مارس از دیگران دعوت کرده بودند تا در مراسم روز هشتم مارس حاضر شده و سهمیه چماق سالانه شان را از نیروی انتظامی دریافت کنند، جلوی دادگاه انقلاب جمع شده بودند، ابتدا مورد نصیحت نیروی انتظامی قرار گرفتند. و در مرحله بعد تعدادی از زنان حاضر در صحنه، زخمی شدند و برای کشف حقیقت به زندان اوین رفتند. یک روز بعد، مدیرکل زندانهای استان تهران گفته که « فعلا معلوم نیست که این چهل نفر بانوان دستگیر شده را چه زمانی آزاد کنیم، این تحقیقات ادامه دارد.» وزارت علوم بسرعت هر گونه مراسم و تجمعی را تا هشت مارس در دانشگاهها ممنوع کرد. جبهه مشارکت به دستگیری این افراد اعتراض کرد. روز 15 اسفند، هشت نفر از دستگیر شدگان زن آزاد شدند و بیست و پنج نفرشان اعتصاب غذا کردند. اعظم طالقانی که می دانست حکومت پشتوانه مردمی ندارد، معذالک گفت: « حاکمیت دارای پشتوانه مردمی نباید از تجمعات هراسی به خود راه دهد.» سهیلا جلودارزاده، نماینده تهران به زندانی شدن زنان اعتراض کرد. در مرحله بعد پرستو دوکوهکی، ساقی و سارا لقائی، نیلوفر گلکار، پرستو سرمدی، سارا ایمانیان، ناهید و فریده انتصاری با ارائه کفالت آزاد شدند. یکی دو روز بعد، جز شادی صدر و محبوبه عباسقلی زاده همه زندانیان زن را آزاد کردند. شادی صدر و محبوبه عباسقلی زاده یک روز قبل از عید آزاد شدند.

تجمع معلمان آزاد باید گردد

به شکلی کاملا غیرقابل پیش بینی و تصادفی، دومینوی تحصن های گروههای اجتماعی رخ داد. همزمان با دستگیری زنان، اجتماع چند هزار نفری معلمان روز 13 اسفند در اعتراض به وضع حقوقی شان جلوی مجلس تشکیل شد. شعار معلمان این بود که: مشکل ما حل نشه، مدرسه تعطیل می شه. یک روز بعد، مطابق معمول ارگان سپاه نوشت: « سرسلسله جنبانان اعتراض معلمان در خارج از مرزها قرار دارند.» اعتراضات معلمان ادامه یافت، روز 19 اسفند شعار معلمان به سوی تغییر وزیر جهت گرفت. آنان می گفتند فرشیدی فرشیدی استعفا استعفا، فرشیدی گفت: « دعا کنید عیدی بخشی از معلمان به سال آینده موکول نشود.» وزیر آموزش و پرورش گفت: « در مورد تظاهرات معلمان ترجیح می دهم سکوت کنم.» به نظر می رسید که دولت با یک اراده جدی مشغول ایجاد دشمنی در میان همه گروههای اجتماعی ممکن با خودش است. تعدادی روستایی در ارومیه و سلماس و خوی بازداشت شدند. دولت در یک اقدام گسترده تعدادی از معلمان را بازداشت کرد. کانون صنفی معلمان گفت: « حداقل خواسته های معلمین، عزل وزیر آموزش و پرورش است.» بزرگترین اتحادیه جهانی معلمین یعنی فدراسیون جهانی اتحادیه های معلمین در خصوص برخورد امنیتی با معلمان به احمدی نژاد اعتراض کرد. کارشناسان جهانی گفتند که « ایران از نظر کیفیت زندگی در میان 195 کشور جهان رتبه 190 را دریافت کرد.» مصری وزیر رفاه گفت: « هیچ ایرانی زیر خط فقر مطلق نداریم». احمدی نژاد روز 22 اسفند گفت: « مردم ما مشکل جدی در زندگی خود ندارند.» روز 19 اسفند فاطمه حقیقت جو گفت: « حقوق بشر دارد فدای مساله هسته ای می شود.» آیت الله جنتی نیز پاسخ داد: « چهار تا اوباش و لاابالی می گویند در ایران حقوق بشر نقض می شود و دموکراسی وجود ندارد.»


مهلت دولت تمام شد