یک مصاحبه با 73 زر نویس

ابراهیم نبوی
ابراهیم نبوی

po_nabavi_01.jpg

در راستای اینکه مرحوم علامه طباطبایی یک جلد کتاب به نام « اصول فلسفه و روش رئالیسم» نوشتند که استاد مطهری در پنج جلد آن را توضیح دادند، مصاحبه اخیر استاد حسنی با نشریه چلچراغ حاوی نکات پیچیده ای بود که از ایشان خواستیم با زیرنویس های خودشان ابهامات را روشن کنند. لذا با اجازه از استاد و نشریه چلچراغ این نوشته تقدیم می شود به ستاره شهیر شرق استاد حسنی.

من به استقبال اون نرفتم

آقای خاتمی(1) دوبار به آذربایجان غربی آمدند و هر دو بار من به استقبالش(2) نرفتم که این کار من هم دلیل داشت و آن زمان در خطبه ها هم گفتم و روزنامه ها نیز نوشتند. خطبه های نماز جمعه و حرف هایم را در دو جلد کتاب(3) منتشر کردند که به چاپ هشتم (4)هم رسید. البته یک سوم نوشته های این کتاب حرف های من است و بقیه را نمی دانم از کجا درآورده اند(5) و نوشته اند. علت اصلی اینکه به استقبال خاتمی نرفتم این بود که ایشان فقط از آزادی(6) حرف می زد. آزادی مورد نظر این آقایان را شاه(7) نیز می گفت، امام هم از آزادی می گفت. منظور امام هم از آزادی، رهایی از قید طاغوت(8) بود که خوشبختانه به این آزادی معنوی(9) رسیدیم، الان که جمهوری اسلامی برقرار شده من نمی فهمم چرا خاتمی این قدر از آزادی دم می زند.

زرنویس قسمت اول:

1) آقای خاتمی چهار تا بود که یکی از اون ها برادرش بود که اون هم آقا نبود و فقط خاتمی بود. یکی هم احمد یا محمود بود که امام جمعه موقت تهران بود که انقلابی بود و من از اون خوشم اومد، چون با اون خیلی دعوا کرد و سوم پدرش بود که آدم محترمی بود و خودش نبود و چهارمی همون دوم خرداد بود که این به ارومیه آمد و من به استقبال اون نرفتم.

2) استقبال همین طوری نیست که آدم بره جلوی یک نفر فرودگاه یا حتی میدان، بلکه باید اهمیت داشته باشه و آدم حساب بکنه که بکنم یا نکنم.

3) یکی جلدش قرمز بود و یکی زرد که من گفتم قرمز چاپ نکن مثل زن ها، ولی اون چاپخانه چی گوش نکرد و بعدا دیدم.

4) چون هر کتاب وقتی تمام می شود آن را دوباره چاپ می کنند، چون در مغازه پیدا نمی شود و می گه نداریم، و من می گم اگر یک کتاب را می خوانی بده یک نفر دیگر هم بخواند که اسراف نشه و این برای کتاب منحرف نیست که اگر آدم خواند باید آن را در صندوق خانه قایم بکند که بچه برنداره بخونه فاسد و منحرف کننده بشه.

5) من که حساب کردم یک سوم کتاب از نوشته من بود، یک دوم کتاب چیزهایی بود که من قبول داشتم، یک سوم دیگر آن را هم اصلا قبول نداشتم و نمی دانم از کجا آورد و نصف دیگر کتاب یک چیزهایی بود که روزنامه چپی خودش اضافه کرد که من ناراحت نشدم و فقط گفتم اگر تو آدم بودی این کار را نمی کردی.

6) تو که می گی آزادی، اگر حیوانات را هم آزاد بگذاری که برداره شاخ بزنه یک گاو، این درسته؟ و آزادی به قول حافظ که گفت بنی آدم اعضای یک گوهرند باید یک آزادی الهی باشه نه غربی که غربی ها بخصوص آمریکا می گه که آزاد باش و توطئه کن و تفرقه هم بینداز که ما البته با سنی ها فرق داریم.

7) منظور شاه ملعون بود که من با آن مبارزات زیادی کردم و بعضی از ملاهای درباری از اون پول می گرفت که اگر من این را بگم تو نمی نویسی، پس تو هم آزاد نیستی ای دروغگو!

8) طاغوت اول انقلاب و زمان بنی صدر بود که به هرکسی که طغیان کند می گویند که مثل رودخانه که طغیان می کند و تمام چغندر و سیب زمینی را از ریشه در می آورد و از قبیل هویدا و چند نفر دیگر که خیلی از آنها بهائی بودند که من با انجمن حجتیه هم مخالفم.

9) معنوی خیلی چیز خوبی است که آدم باید در زندگی داشته باشد، وگرنه چه فرقی می کند با حیوان و من هرچی فکر می کنم نمی شه بگی چطوری هست، چون خیلی در مغز آدم هست و چیزهایی که در مغز آدم هست آدم نمی تونه در زرنویس هم بگه، چه برسه به چیزهای دیگر.


اگر صد میلیون رای هم آورد، فایده نداره

برخی می گویند خاتمی 20 میلیون رای آورد اما من می گویم اگر حتی صد میلیون(10) رای نیز می آورد… هیچ ارزشی نداشت. اگر منظور خاتمی از آزادی همان چیزی است که مورد نظر امام خمینی بود که به آن رسیده ایم و دیگر لزومی ندارد(11) بگوییم آزادی می خواهیم، منظور اینها از آزادی همان چیزی است که مورد نظر شاه بود. من همه اینها را می گفتم اما روزنامه ها تحریف(12) می کردند و حقایق(13) را نمی گفتند. بشکند قلم هایی که این حرف ها را نمی نوشت(14)… من در خطبه ها گفتم که اگر خاتمی وزیر ارشاد(15) را عزل نکند به استقبالش نمی روم. خاتمی عزل نکرد من هم نرفتم، حرف مرد یکی است(16)… نتیجه آزادی که هشت سال در دوران خاتمی گفته شد، این بود که الان خانم ها با این وضع(17) به خیابان ها می آیند. آیا این آزادی است یا هرزه گری. اصلاح طلبان(18) همین بی بند و باری و هرزگی را می خواستند و متاسفانه الان(19) هم ما نمی توانیم جلوی اینها را بگیریم. چون من هشت سال علیه دولت خاتمی حرف می زدم. من هشت سال گفتم که ما بنده خدا هستیم و آزادی نمی خواهیم(20)، اما الان دیگر نمی گویم چون احمدی نژاد از آزادی حرف نمی زند و بیشتر دنبال عدالت(21) است.

زرنویس قسمت دوم

10) مثلا این احمدی نژاد که بیست میلیون رای نیاورد چی شد؟ حالا صد میلیون بیاره، اگر اون صد میلیون آدم فاسد باشه ارزش نداره و نباید رای اون را حساب کند.

11) من کی گفتم لزومی ندارد که تو این را نوشتی؟ من گفتم چه فایده؟ و تو این چیزها را می نویسی که مردم نمی فهمند که من گفتم و فکر می کنند من از روی دست یک نفر دیگر می نویسم که این کار را بچه ها در مدرسه می کنند که تقلب حرام است، نه در نظام شاهنشاهی که ظلم بود.

12) تحریف نکن حرف آدم را ای ضدانقلاب!

13) حقایق بر وزن قایق جمع حقیقت است که حقایق یعنی چیزهای درست و خوب مثل کشاورزی و نماز و جنگ با کفار و جهاد و اسلام و مبارزه با قلدرهایی مانند استالین و اسماعیل آقا سیمیتقو.

14) من خیلی فکر کردم روی این جمله خودم و دیدم که حتما آن قلم ها شکسته بود که این ها را نمی نوشت، چون اگر نشکسته بود که می نوشت.

15) وزیر ارشاد اون عطا بود که وقتی بچه بود شیر خر خورد و می خواست رئیس جمهور بشود و اینقدر غرور و نفس اماره داشت که الحمدالله رفت انگلیس پیش بی بی سی و اون ملوان ها که یکی از آنها یک بچه هم داشت و سیگار می کشید، ای بی شعور! تو بچه داری! زن هستی، سیگار! خاک برسرت و رفت اون جا گفت که این ها می خواست به من کار بکنه، هیچ کس اینجا به شما کار نمی کنه، چون زنای محصنه بود، مگر در یک حالت که اون را من نمی گم بخاطر سوء استفاده.

16) البته خیلی ها نامرد هستند و من با اون ها مخالفم و اسم اون ها را اینجا نمی برم، مگر اینکه هماهنگی بکنم، و بعضی زن ها هم مثل خانم غلامحسین الهام هست که حرف اون زن یکی بود و خیلی حرف های جالب در نامه نوشت که پدرش و برادرش با اون دعوا کرد ولی اگر زن من بود توی دهنش می زدم ولی چون زن اون بود، توی دهن اون نمی زنم.

17) و من چند زن را دیدم به چشم خودم که لباس اون هم تنگ بود هم کوتاه بود هم نازک و خودش هم چاق بود هم دراز هم تحریک کننده، تو به این می گی آزادی؟ ای مرگ بر این آزادی!

18) این اصلاح طلبان همان دوم خرداد بود که کمونیست و چپی و بی دین بود، از قبیل قنبر و ملانوری و قاجاری و حجاریان که اون را ترور کردند و الآن یواش حرف می زنه.

19) در این مورد توضیح خاصی نمی خواستم بدهم.

20) اگر کسی بنده خدا باشد، دیگر آزادی را می خواهد چکار کند، چون خدا به او گفت که چکار کن و اینترنت نرو و سینمای بد نرو و روزنامه منحرف نخوان، پس خیلی بی معنی بود، پس آزادی برای کمونیست و منافق و شیرین عبادی بود که تو مثلا عبادی هستی؟ اون جایزه آلبرت نوبل بخوره توی سرت!

21) من با احمدی نژاد موافقم، ولی نه اینکه گرانی باشد، البته تورم مهم نیست، چون معلوم نمی شه، ولی گران نشود چون مردم بدبخت بیچاره پس چی کار کنه، ولی اگر جنس را از کشاورز گران بخرد و به خودش ارزان بفروشه این درست بود که احمدی نژاد این طور بود و انرژی هسته ای را هم که علامت آن مثل فرفره بود برای ما درست کرد که من نمی دونم 3000 تا بود یا 164 تا، ولی هر چند تا بیشتر بهتر و اسم اون هم که می چرخه خیلی سخت بود و من یاد نگرفتم.

آنها در هرزه گردی آزاد هستند

من رئیس(22) ستاد امر به معروف و نهی از منکر استان هستم اما اصلا از وضع موجود(23) امر به معروف رضایت ندارم. با تذکر لسانی(24) نمی توان کاری از پیش برد. آنها در هرزه گری آزاد هستند، اما ما آزادی نداریم(25) با آنها برخورد کنیم. اگر برخورد کنیم می گویند گروه فشار(26) هستند و خشونت طلب(27). بسیاری از زنان در حال حاضر حجاب اسلامی ندارند. در اسلام حجاب تعریف خاصی(28) دارد. برخی ها فکر می کنند با گفتن آزادی می توانند هرزگی و بی بند و باری را مجددا به ایران بیاورند که متاسفانه این طور هم شد(29). برخی مردان هم مثل خود شما(30) ریش شان را می زنند. کسانی که ریش خود را می زنند از یزیدیان هستند، شاه هم ریشش را با تیغ می زد.

زرنویس قسمت سوم

22) البته من در مقابل رهبری و شهدا هیچ کسی نیستم و خدا نکند که غرور و خودپسندی بر من غالب شود که هر کس گفت من این شیطان است.( این را امام در مورد بنی صدر گفت که مثل زنهای ضعیف با روسری فرار کرد.)

23) وضع موجود یعنی همین الآن که البته دیگر دوم خرداد نیست، ولی پس چرا درست نشد من نمی دانم و این بخاطر اون ماهواره بود که من حوصله ندارم آن را نگاه کنم، بخاطر کشاورزی.

24) از قبیل بی شعور حجابت را درست کن و ای زن به تو از فاطمه اینگونه خطاب است، ارزانده

ترین لباس برای زن چادر است.

25) پس دیدید گفتم حتی ما هم آزاد نیستیم، چون غیر از خداوند کسی آزاد نیست، مگر کفار و منافقین که آنها هم آزاد نیستند.

26) چطور شد که وقتی شما فشار از پائین و چانه زنی از بالا کردید اشکالی نداشت، و گروه فشار نبودید، ولی اگر کسی لسانا و بطور ملین به آنها بگویند زنیکه بی شعور حجابت را درست کم فشار هستیم؟ پس تو هم دروغ می گویی.

27) خشونت طلبی البته در بعض موارد که اختلاف پیش می آید، مثلا بین پدر و مادر و بچه ها و همسایه و جنگ و سوسول و بدحجاب لازم است، چون گوش نمی کند.

28) بهترین نوع حجاب برای زن چادر است که باید دولت جنس مناسب و ارزان را وارد و اگر تولید کند بهتر است، که ما از چین و انگلیس وارد نکنیم بلکه به اون صادر کنیم.

29) البته دشمن توطئه های زیادی علیه انقلاب کرد که سربازان گمنام اسلام از قبیل برادر حسینی و برادر صالح از آن خبردار شدند و به موقع به ما خبر دادند که ما هم تلاش کردیم جلوی آنها را بگیریم و این ملت غیور جلوی دشمن ایستاد، ولی هیچ فایده ای نداشت، چون آخرش همانطور شد.

30) اگر دفعه بعد ریشت را بزنی مصاحبه را مثل قطعنامه امنیت که رئیس جمهور گفت کاغذ پاره است پاره می کنم می زنم توی سرت و به این اصغر هم می گویم تو را راه ندهد. فهمیدی؟

شما هم جرات ندارید چاپ کنید

شما هم جرات ندارید حرف هایم را کامل(31) چاپ کنید، چون اگر کامل چاپ کنید روزنامه تان را می بندند و شما به زندان می روید … برای همین نمی گویم. چون می دانم چاپ نمی کنید. من از روحانیون درباری خواهم گفت و شما هم نمی نویسید و چاپ نمی کنید. من روزنامه هم می خوانم، بخصوص کیهان(32) و اطلاعات و برخی از دوستان روزنامه هایی که بر علیه من(33) می نوشتند را برایم می آوردند، مخصوصا روزنامه ای که فک مدیر مسئولش (صبح امروز) را قراضه کردند(34) را بیشتر برایم می آوردند. و چند وقت پیش یک کامپیوتر(35) خریدم و می خواستم کار کردن با اینترنت(36) را یاد بگیرم که متاسفانه یاد نگرفتم. فکر نکنید که کودن(37) هستم و یاد نگرفتم بلکه فرصت نداشتم، اما علاقه دارم یاد بگیرم(38). و اگر یاد بگیرم حتما ای میل(39) برای خودم درست می کنم. ولی حوصله و فرصت ماهواره نگاه کردن را ندارم.

زرنویس قسمت چهارم

31) من با سانسور موافقم، چون جلوی فساد جوانها را می گیرد، ولی نه این که من.

32) من کیهان را می خوانم چون در صفحه دوم آن اخبار محرمانه را به صورت ریز چاپ می کند و در جریان می گذارد و بعضی تحلیل هایی که می کند از جمله آقای شریعتمداری خیلی جالب و مهم است که من هر وقت می خواهم ببینم کسی را می گیرند یا نه این را می خوانم. و چند شماره از کیهان را هم در خانه دارم و با جدول هم مخالفم چون وقت آدم را می گیرد بخاطر کشاورزی.

33) من خیلی آنهایی را که علیه من می نوشتند مطالعه کردم و متوجه نشدم منظور آنها چیست، چون آنها هم همان چیزهایی را که من گفتم گفت.

34) شخصی به نام سعید عسگر اون را ترور کرد که من چند بار تلفن زدم تهران ببینم مرد یا زنده است و حالا از اون عسگر خبر ندارم ولی این اون روز یک چیز گفت که ما در صلح مسلح هستیم، ای حجاریان! اگر صلح هستیم پس چرا مسلح، اگر هم مسلح هستیم باید با دشمن بجنگی، پس معلوم شد تو هم منافق بودی.

35) به قیمت یک میلیون و صد و بیست هزار تومان با تلویزیون بزرگ و چند متر سیم که تا آن اتاق هم می رسد.

36) البته من اینترنت را از دوم خرداد هم بدتر می دانم و حتی از روزنامه چپی کمونیست، چون روزنامه دفترش معلوم است، ولی اینترنت دفترش معلوم نیست.

37) نمره ریاضی و فیزیک من در دبیرستان خوب نبود، ولی در سایر دروس تک ماده نشدم. بلکه بخاطر مخالفت است، چون کار بی فایده است.

38) خداوند فرمود اطلب العلم ولوا بالصین، یعنی دنبال علم برو حتی اگر در چین باشد، و انسان تا موقع مرگ هم باید تلاش کند، حتی اگر موقع مرگ به چین هم رفته باشد، که البته من خیلی فکر کردم که پس مسلمانان چینی برای یادگرفتن علم کجا می روند؟ و این هم نشان می دهد که انسان آزاد نیست، پس تو هم دروغ می گوئی.

39) ای میل یک چیز کامپیوتری است که آنرا باز می کنند و برای هم می فرستند و من هنوز یاد نگرفتم. و اسم رمز هم دارد که من می خواهم اسم رهبر انقلاب را بگذارم که یادم نرود.

وقتی به اروپای خائن رفته بودم

من برای درمان(40) به اروپا رفته بودم و فرصت نکردم در شهرها بگردم. پزشکان اروپا(41) به من خیانت کردند. قرار بود 48 ساعت در یک بیمارستان بستری شوم. بیمارستان هزینه 48 ساعت را از من گرفت اما پس از 22 ساعت مرخصم(42) کردند. آنها 26 ساعت به من بدهکارند(43). وقتی پزشکان که باید امین مردم باشند خیانت می کنند، وای به حال بقیه مردم اروپا. کسانی که شب و روزشان با سگ هایشان(44) سپری می شود بهتر از این نخواهند بود. دانشجویانی که زیر نظر پزشکان خائن تربیت می شوند معلوم است که چه آینده ای دارند. البته انسان های خوبی هم در اروپا زندگی می کنند(45) که متاسفانه تعدادشان کم است. به نظر من سه نوع زندگی در آنجا وجود دارد: زندگی انسانی، حیوانی(46) و سگی. آنها (47)می گویند صنعت، انرژی هسته ای و پیشرفت برای ایرانی ها حرام است. خداوند در قرآن به مسلمانان دستور می دهد تا به بالاترین قدرت برسند، بالاترین قدرت انرژی اتمی(48) است.

زرنویس قسمت چهارم

40) چون آن جای من خیلی درد می گرفت و دست می زدم زق زق می کرد.

41) اروپا از قبیل انگلیس و فرانسه و آلمان و سوئیس که بیشتر ساعت می سازد و هلند که گاوهای آن بسیار پهن هستند. و در سالهای اخیر مرزهای آن را برداشته و خیلی خرتوخر است.

42) در حالی که ما در ایران به یک دکتر که می رویم و می گوید دو روزه خوب می شوی، ولی پنج روز طول می کشد و آخرش هم من بمیرم تو بمیری و هرچه بدهیم نگاه نمی کند، می گوید خدا برکت بدهد که این بخاطر الهی بودن و آن اروپا بخاطر حیوانی بودن و بی دینی.

43) و اگر آنها آدم بودند هیچ وقت امانت در خیانت نمی کردند که کم فروشی کند و چیزی را بگوید و دبه کند آخرش آن هم به زبان خارجی، وگرنه اگر در شهر خودمان بود مجبورش می کردم تا ساعت آخر آن 48 ساعت مرا در بیمارستان نگه دارد، نه اینکه کار آدم را زود راه بیندازد و مرخص کند، ای پزشک خائن! تو مثلا قسم خوردی؟ بله، ولی قسم دروغ!

44) در آنجا با سگهای شان جوری رفتار می کنند که ما با بچه های مان نمی کنیم و اگر بچه من در خیابان بخواهد ادرار کند، توی سرش می زنم که شش دور بچرخد بخورد به دیوار و چسب زخم هم نمی دهم اولش که بزند روی آن.

45) از قبیل محمود آقا و حاج آقا طالبی و حاج آقا معیری و راننده سفارت و نگهبان سفارت که مراکشی بود و چند نفر دیگر که از دور دیدم.

46) حیوانی یک چیز مهم است که یعنی انسان از خودش غافل شده باشد، که خدا نکند آدم به آن روز بیفتد، چون انسان باید دائما به یاد خداوند باشد، پس این هم یک دلیل که انسان آزاد نیست.

47) از قبیل بلر و شیراک و سولانا و اسم آن زن را هم نمی برم، آدم نیست که توهین کرد.

48) انرژی اتمی به امید خدا از همین پریروز وارد مرحله صنعتی شد که البته من پیشنهاد می کنم اگر وارد مرحله کشاورزی شود بهتر است، ولی رئیس جمهور عزیز ما که در دنیا همه او را شناخته و دائم عکس او را پخش می کنند آن را درست کرد و از این به بعد هم می توانیم تا نصف شب همه چراغها راروشن بگذاریم و هم بمب اتمی داریم که دنیا به ما نمی تواند زور بگوید که قبل از آن هم نمی توانست ولی در خیال واهی خود بود.

سازمان ملل را سگ بوش اداره می کند

قوانین و دستورات اسلام مهم تر از قوانین بین المللی(49) است. جرج بوش می گوید قوانین هم به من وحی(50) می شود و هم به سگم. یعنی هیچ تفاوتی بین فکر جرج بوش و سگش وجود ندارد. سازمان ملل هم زیرنظر افکار سگی بوش اداره می شود. ما تابع دستورات قرآن هستیم نه جرج بوش که افکارش با افکار(51) سگش یکی است. جمعیت مسلمانان جهان نزدیک به دو میلیارد نفر(52) است. اگر همه مسلمانان متحد شوند(53) هر کاری می توانند بکنند. آمریکایی ها حضرت عیسی (ع) را فرزند خدا(54) می دانند، اما حضرت عیسی (ع) یک پیامبر الهی است …

زرنویس های بخش پنجم

49) قوانین بین المللی مثل کاغذپاره هایی است که روی آب می رود، ولی قوانین اسلام را هیچ کس حق ندارد پاره کند و اگر کنده شود هم باید آنرا بوسید و لب تاقچه گذاشت، نه زمین.

50) غلط کرد گفت.

51) افکار جمع فکر است و اگر آدم به خدا فکر نکند، افکارش چه فرقی با سگش دارد، آن هم سگ بوش که مثل خود او می ماند و همین بوش بود که به عراق تجاوز کرد که البته من با نصف آن موافق بودم و با نصف دیگر مخالف.

52) یک میلیارد و دویست و خورده ای که اگر درست حساب کنی قریب دو میلیارد می شود.

53) که من بعید می دانم این طور بشود، چون انگلیس از طریق اسلام آمریکایی نمی گذارد.

54) لم یلد و لم یولد… این حرف خداست، یعنی خدا بچه دار نمی شود، بیخودی هم اصرار نکن.

ما از قرآن دست برنمی داریم، بفهم!

اگر بخواهیم از اهداف مان صرف نظر کنیم باید دست از اسلام و قرآن برداریم(55). فشارها هیچ نتیجه ای نخواهد داشت. هفتاد میلیون ایرانی باید آماده مبارزه با کفر باشند(56). هرکس هم که آمادگی دفاع از دین ندارد باید از ایران برود. کشورهای اروپایی می خواهند شاه(57) و فرح به ایران بیایند. می خواهند هرزه گری و شراب خواری را گسترش دهند. در هشت سال شوم اصلاحات(58) به اسلام و دین ضربه زدند. این آزادی خیلی مرگبار بود. این اصلاح طلبان نمی خواهند حسنی ها(59) در مملکت تربیت شوند.

زر نویس های بخش ششم

55) ما هیچ وقت از اسلام و قرآن دست برنمی داریم، مگر اینکه این دوم خردادی و نوری و قنبر دوباره نفوذ و انگلیس و آمریکا به ما تجاوز کند.

56) البته هفتاد میلیون چند میلیون کم زیاد فرقی نمی کند، اصلش این است که باید با کفر مبارزه کنیم، حالا چه هفتاد میلیون چه هفتاد و پنج یا دو یا چند.

57) غلط کرد گفت شاه را می خواهد بیاورد، چون شاه چند سال پیش مرد، البته من خودم گفتم، ولی من هم تحت الشعار اروپا قرار گرفته بودم.

58) دوم خرداد منظورم هست.

59) اگر در این مملکت حسنی ها تربیت شود، آن وقت مشکلات این مملکت حل می شود، دیگر نه فرار مغزها داریم و نه کارگر از افغانستان می آید و نه مشکل کشاورزی

آفت به مزرعه حمله کرد

امسال یک نوع آفت(60) به زمین هایمان حمله کرده است و دیگر نمی توانیم سال آینده گندم بکاریم. سال آینده شاید چغندر بکاریم. من حدود 40 تا 50 هکتار زمین دارم. البته من با صنعتی که در اختیار کشاورزی باشد، موافقم. خوشبختانه کارخانه های تولید آبمیوه و کنستانتره(61) زیاد شده است. به نظرم مدیریت کشاورزی در کشور بسیار ضعیف است، چراکه نمی تواند محصولات کشاورزان(62) را در بازارهای جهانی عرضه کند. هر کشوری که زمین و آب داشته باشد و مردمش بیکار باشند، آن مردم بی عرضه هستند. اگر از رحمت خدا دور شویم به لعنتش گرفتار می شویم. طرحی داده بودم و پیشنهاد کردم که در کویرها(63) کشاورزی شود، اما نمی دانم چرا این طرح اجرا نشد و من دلسرد شدم. در ایران بین 80 تا 120 میلیون هکتار کویر وجود دارد و دریای خزر و خلیج فارس دو منبع(64) سرشار آب ایران هستند. ولی ما نتوانستیم از این آب ها استفاده کنیم. به رئیس جمهور پیشنهاد دادم بخشی از کویرها را به کشاورزان بدهند، خود من حاضرم اولین نفری باشم که پشت تراکتور(65) بنشینم و کویر را شخم بزنم. باید آب کشاورزی در کویر را هم از دریای خزر و خلیج فارس با لوله کشی و احداث کانال به کویر پمپاژ(66) کنیم. باید به هر بیکار یک تراکتور بدهیم و برایش در کویر ایجاد اشتغال کنیم. همه بیکاران به دنبال این هستند تا پشت میز اداره بنشینند. باید پشت تراکتور نشست و نه پشت میز(67). متاسفانه ایرانی ها در تولید تنبل هستند. به نظر من دوسوم اداره ها در کشور اضافی هستند و باید تعطیل شوند. برخی فکر می کنند که پشت میز اداره نشستن شغل است، در حالی که این خودش یک نوع بیکاری است. باید کارمندان اضافی(68) ادارات را برای تولید و کشاورزی به نوبت به کویرها بفرستیم. … نمی دانم چه محصولی در کویر به عمل می آید. باید خاک کویر را آزمایش کرد و دانشمندان(69) بگویند که در کویر چه چیزی می توان کاشت. اگر بگویند گندم یا نخود، باید بکاریم. اگر هم بگویند درخت سیب می توان کاشت و باید این کار را بکنیم. بالاخره کویر هم از خاک است و هرجا خاک باشد باید تولید کشاورزی هم باشد. در تولید گندم به خودکفایی رسیدیم، باید در تولید تخم مرغ ، برنج، حبوبات و… نیز به خودکفایی برسیم. گندم و نخود کاشتن عبادت است. متاسفانه نژاد ایرانی برای تولید به خود زحمت نمی دهد….. من … کویر را تا به حال ندیده ام. اما چون کویر از خاک(70) است می توان در آنجا کشاورزی کرد. …. یک بار گفتم که باید کشاورزی و تولید کنند تا بیکار نباشند. خواهران و برادرانی که نمی توانند استخدام شوند باید کشاورزی کنند. خوشبختانه دولت احمدی نژاد هم وام به طرح های زودبازده می دهد، جوانان باید وام بگیرند و تولید کنند….. امسال 30 میلیون تومان گندم فروختیم، که 15 میلیون به دو پسرم که در زمین ها کار می کنند، رسید و 15 میلیون هم خودم برداشتم. البته حدود 10 میلیون تومان هزینه تولید گندم ها شده بود. …. من قبل از امام جمعه بودن کشاورز بودم(71) و الان هم هستم…. من اگر می دانستم که پس از این همه حرف زدن جامعه به این وضع دچار می شود هیچ وقت این حرف ها را نمی زدم(72). و حقوق امام جمعه هم دقیقا نمی دانم اما فکر می کنم چهل هزار تومان باشد. و در مورد آثار باستانی هم بگویم که دو نوع هستند. آنهایی که در خدمت اسلام هستند(73) باید حفظ شوند و بقیه باید تخریب و نابود شوند.

زرنویس های بخش هفتم

60) آفت یک چیز کوچک می باشد که به محصول حمله و آن را از زیر خراب می کند و هر کسی که از زیر خراب شد، حالا برو روی آن مرمر درست کن، زیرش خراب شده چه فایده؟!

61) کنسانتره یک کلمه خارجی کشاورزی است که خیلی مهم است، پس ما هم می فهمیم، اینطور نیست که شما چند کلاس سواد داری فقط بفهمی، خاک برسرت!

62) از قبیل نخود و لوبیا و سیب زمینی و عدس و گوجه فرنگی، چون پنیر و کشک محصولات کشاورزی نیست، جزو لبنیات.

63) کویر یک جای دراز و پهن است که هیچ چیز در آن نیست، فقط گاهی یک پمپ بنزین یا یک شهر کوچک و یا مال مخابرات.

64) منبع دو تاست، یکی مثل یشکه بلکه بزرگتر برای آب شهر، یکی هم که علمی است یعنی محل چیزهای مهم، مثلا منبع نیرو مثل شهرستان. جمع آن منابع است که می شود چند بشکه بلکه بزرگتر.

65) تراکتور امروز از همه چیز مهم تر است، چون برای کشاورزی لازم است و ایران و چاوز که مثل ویکتور هوگو است 400 تا درست کردند و من ناراحت شدم که این 5 بار مسافرت رفت و کنار زن بی حجاب ایستاد و من چیزی نگفتم بخاطر 400 تراکتور، حتی تراکتور هم ارزش بی حجابی ندارد، چون خداوند در قرآن چند بار گفته است، بخوان.

66) پمپاژ هم مثل کنسانتره خارجی است، ولی در این با فشار بیرون می ریزد.

67) پشت میز نشستن ای جوان! خیانت است به این مملکت، اگر به فرزندان خودت فکر کنی، وگرنه من که فرزندانم بزرگ شده اند، من بخاطر خودت می گویم، اگر نمی فهمی چه فایده یک ساعت حرف بزنم یا حتی بیشتر.

68) در اکثر ادارات که من رفتم کارمندان اضافه بودند و همه یا پشت میز بودند یا توی اداره یا بیرون.

69) دانشمندان اتمی اخیرا خدمت های بزرگی کردند، ولی خیلی از آنها در آمریکا خیانت کردند که انیشتین بمب اتم را انداخت به ژاپن و یا دیگران که به آنها اشاره نمی کنم.

70) کویر از خاک است، در حالی که پارک ها از چمن و خیابان از آسفالت است و بخاطر همین من یک طرح دادم که چون خاک دارد در آن کشاورزی کنیم.

71) کشاورزی یک شغل مقدس است که شغل انبیاء بوده که البته حضرت عیسی نجار و بقیه هم مشاغل دیگر داشتند، ولی حتی یکی هم کارمند نبودند.

72) چون آنها مرا برعکس می کردند طوری که خودم هم نمی فهمیدم که این حسنی است یا روزنامه چپی کمونیستی و من خیلی ناراحت نشدم، چون فایده نداشت.

73) اینجا چیزی نمی خواستم بنویسم، فقط می خواستم بگویم که تمام شد.