مهم ترین تولید سال “جهاد اقتصادی” دستمال ابریشمی، یزدی، چفیه، دستمال نرم رهبرمال، و انواع دیگر دستمال بود. آیت الله مصباح یزدی که هفته قبل محمود احمدی نژاد عشق سابق اش را وارد باسن حمار نموده و بیرون آورده بود، رسما اعلام کرد “آیت الله خامنه ای هفته ای یک بار به معراج می رود.” آیت الله خامنه ای با لبخند تاکید کرد: غالبا سه شنبه ها. فرزاد جمشیدی مجری تلویزیون رسما اعلام کرد: “رهبر معظم انقلاب در تمام بخش های سازمان صدا و سیما صاحب نظر هستند.” رهبر نیز با تبسم فرمودند: “غالبا شعر و موسیقی و درام و داستان و دکور و تدوین” حسین شریعتمداری نیز روز 26 اردیبهشت نوشت: “ولی فقیه هر حرکت مقابله با نظام را بی اثر می کند.” رهبری افزود: “لا هر حرکت” در پی این اظهارات که تا پایان سال همچنان ادامه داشت، آیت الله خامنه ای گفت: “اگر دستمال تمیز باشد می تواند شیشه را پاک کند.” به دنبال گفتن این جمله حداد عادل شعری گفت که به دستور رهبر قرار شد بقیه آن را علیرضا قزوه ادامه دهد تا حداد عادل به کارهای دیگرش برسد.
زاهد و شیخ و فسق و تریاک
روز هفدهم اردیبهشت، در حالی که کلیه عوامل استکبار جهانی، قاچاقچیان، عناصر وابسته به فرقه های پاکستان و بلوچستان، با 642 دوربین و تحت شنود سنگین بودند تا خدای ناکرده بیست گرم تریاک این طرف و آن طرف نرود و جوانان وطن معتاد نشوند، آقای “زاهد شیخی” رئیس روابط عمومی دادگستری زاهدان به دلیل حمل یک لول نه، نیم کیلو هم نه، یک کیلو هم نه، ده کیلو هم نه، به دلیل حمل 500 کیلوگرم مواد مخدر با خودروی دولتی دستگیر شد. باز هم جای شکرش باقی است که طرف اسمش زاهد شیخی بود و نیم تن تریاک می برد، اگر خشایار کامرانی بود که پدرش را درمی آوردند. البته از پدر آقای زاهد شیخی خبری نیست که نیست. در همین روز امام جمعه اردستان که هم زاهد و هم شیخ بود، و هم فسق خودش و بقیه را از یاد برده بود، ابراز داشت: “در برخی مدارس، اصلا معلمان در نماز جمعه شرکت نمی کنند و دانش آموزان هم به اجبار به نماز جماعت می آیند، بطوری که دو نفر باید اطراف آنها بایستند که فرار نکنند. در همین راستا آیت الله خامنه ای اعلام کرد “وضع امروز کشور آینده ای بهتر را نوید می دهد.” در پی این اظهار نظر کارخانه های تولید و بسته بندی زرشک “نوید” که مدتها بود خط تولیدش متوقف شده بود با استفاده از زرشک های چینی به کار افتاد.
جن ها و جنبش قهوه ای
به دنبال جنبش اجنه که از فروردین امسال توسط وزارت اطلاعات و کشف جادو شناسایی شد، قهوه ای کردن احمدی نژاد در سطح ملی آغاز گشت. حدادیان نوحه خوان اهل بیت که از ادبیات خاص محله خودش استفاده می کرد اعلام کرد “مشائی عورت احمدی نژاد است.” در همین حال رسانه های طرفدار رهبری از نیمه دوم اردیبهشت به کشف تعدادی پری و زری و پانته آ نیز در واحد خواهران جنبش اجنه پی بردند که ظاهرا این پریان در همه چیز دست داشتند ولی نه اسم داشتند و نه فامیل، فقط اسم پانته آ روزی سه بار به عنوان ذکر در کنار نام مشائی گفته می شد. با روشن شدن مواضع احمدی نژاد توسط حدادیان احمدی نژاد از بست نشینی خارج شد و پس از یازده روز مراسم آشتی کنان، همراه با جنگ سرد آغاز گشت. وی در اولین روز خروج از خانه سری به کابینه زد و بعد عازم ترکیه شد. وی در ترکیه بخشی از کشفیات جدید خود را آشکار کرده و گفت “ بدترین کار یک حاکم ایستادن در مقابل ملت خود است.” مقامات ترک پرسیدند: ملت شما کیه؟ احمدی نژاد گفت: منم، ملتم. وی در یکی از سخنرانی های خود به نقد جدی استکبار جهانی پرداخت و اعلام کرد که “ انگلستان یک کشور آفریقایی است” وی که بشدت از چیزهای مختلف خودش دفاع می کرد گفت: “ تنها کشوری که روی زمین یک گرسنه و یک برهنه هم ندارد جمهوری اسلامی ایران است.” یکی از خبرنگاران از وی پرسید: لطفا قاره های جهان را نام ببرید. وی گفت: “کلا آفریقا، آمریکای لاتین و آسیا.” وی افزود: “ البته از نظر ما اینها قاره هستند، وگرنه بقیه جاهای دیگر دنیا یا از بین رفتند، یا تا نیم ساعت دیگر از بین می روند.” در همین حال، در روز بیستم اردیبهشت لاریجانی ادغام شش وزارتخانه را غیرقانونی اعلام کرد، ولی کسی به حرف او گوش نداد. در عوض قرار شد در کلیه اتوبوس ها و تاکسی ها اذان پخش شود که مردمی که بیماری روانی ندارند، زودتر بیمار بشوند. برای تشدید در وضع روانی مردم احمدی نژاد در یک برنامه تلویزیونی شرکت کرد و در حالی که دو روز قبل از آن توسط صفارهرندی وزیر سابق کابینه اش ملقب به کودتاچی شده بود( معلوم نشد کدام یک از کودتاها را احمدی نژاد کرده است.) در مورد دخالت احتمالی دولت در انتخابات مجلس روز 25 اردیبهشت 90گفت: “اصلا انتخابات مجلس کی هست؟” وی همچنین در یکی از محافل خصوصی طرفدارانش گفت: “ رهبر با دخالت در انتخابات از من حمایت کرد تا موسوی روی کار نیاید.” در عوض حجت الاسلام مصباحی هم قلم مو را در رنگ قهوه ای زد و در حالی که جریان انحرافی را تصویر می کرد، گفت: “مبارزه با اسلام و جمهوری اسلامی وجه مشترک گروه انحرافی( احمدی نژاد) و جریان فتنه( سبزها) است.” آیت الله خامنه ای هم در روز 26 اردیبهشت از دفاع خودش از احمدی نژاد عقب نشینی کرد و گفت: “وضع فعلی مطلقا راضی کننده نیست” برادر وحید مسوول دفتر خامنه ای از او پرسید: هاشمی چطوره؟ رهبر گفت: اون از همه بدتره. وحید گفت: خاتمی چطوره؟ رهبر گفت: اسم شو نیار. وحید گفت: چطوره اوضاع رو بدیم دست لاریجانی؟ رهبر گفت: به اون هم اطمینان ندارم. قالیباف. نه. ولایتی. ولش کن……
جورج بوش اوباما منش
بدون هیچ توضیح اضافی محمود احمدی نژاد روز 24 اردیبهشت گفت: “رییس جمهور قبلی آمریکا برای نجات اقتصاد آمریکا و جلب آرا به منطقه ما حمله کرد و یک میلیون انسان را کشت و نفر بعدی هم با همان روش و منش روی کار آمد.” وی ادامه داد: “با تغییر مهرهها تغییری در نظام غیرعادلانه حاکم بر جهان انجام نخواهد شد و آمریکا و رژیم صهیونیستی رفتنی هستند و باید خود را برای جهان سرشار از عدالت آماده کنیم. دوره آنها به پایان رسیده و در سراشیبی سقوط قرار دارند.” وی بشکلی باورنکردنی گفت: “ کشتار و غارتی که آمریکا و انگلیس در طول ۱۰ سال اخیر انجام داده اند دهها برابر کشتار و غارت طول تاریخ است.” محمود احمدی نژاد گفت: “ قابیل به عنوان اولین تروریست دنیا و از نمرود و فرعون به عنوان دیگر تروریستهای مشهور دنیا بودند.” وی از ترور حضرت عیسی، ترور پیامبر عزیز اسلام و ترور حضرت امیرالمومنین یاد کرد.
بهار عرب و زنان پرده نشین
در سال 1390 بهار عرب بسرعت به سوی تابستان و پائیز و زمستان رفت. در لیبی حامیان قذافی به زنان مخالف قذافی تجاوز کردند. دولت به سربازانی که به زنان حمله می کردند رسما داروهای تقویت جنسی داده بود. محافظان زن که همواره از قذافی حفاظت می کردند، با شدت یافتن درگیری ها فراری شدند و به کشورهای دیگر رفتند. در مصر گفته می شد به لارا لوگان خبرنگار برنامه 60 دقیقه سی بی اس آمریکایی تجاوز دسته جمعی کردند. بعضی ها این خبر را دروغ خواندند. اسما اسد، همسر بشار اسد همزمان با شدت گرفتن درگیری ها به لندن رفت و به خرید وسایل جدید برای خانه جدید احتمالی شان پرداخت. چیزی که روشن بود این که در سال گذشته هر کسی در دنیا هر اقدامی می خواست انجام بدهد، اول تعدادی از زنان مورد آزار قرار می گرفتند. البته در همین آخر اردیبهشت 1390مراسم افتتاح پنجاه خواهر برگزیده توسط احمدی نژاد، بقایی و خواهر و مادر رئیس جمهور برگزار شد. رئیس جمهور که بنا به اطلاعات واصله صورتش را مثل برلوسکونی و پاملااندرسون بوتاکس کاری کرده است، به پنجاه زن برگزیده سال جایزه داد. محمود جان که ایکی ثانیه از اولترا خشونت به اولترا لطافت تبدیل شده است، در این مراسم گفت “خانم مجتهد زاده مانند یک موتور 16 سیلندر فعالیت کرد.” جیگر احمدی نژاد گفت “حاضرم همه دنیا را در ازای یک لبخند مادر و همسرم بدهم.”
حالا مگر جن را ول می کنند؟
جریان اجنه همچنان ادامه یافت. با رفتن احمدی نژاد از اردوگاه رهبری، هرچه وامانده و جامانده از همه جا بود از راه رسیدند. و موضوع جذاب و جالب برای گفت و گوی همه آنها اجنه بود. روز اول خرداد وزیر اطلاعات اسبق، فلاحیان گفت “جریان انحرافی اطلاعات خود را از ارواح خبیثه می گیرد و از طرق غلط و شیطانی رایج در برخی کشورها مانند هند بهره می برد.” فلاحیان گفت: “در پایتخت فرانسه 200 هزار جادوگر وجود دارد.” داماد احمدی نژاد هم گفت: “جریان انحرافی غوطه ور در مسائل متافیزیکی و فساد اقتصادی و سیاسی است.” داداش احمدی نژاد هم گفت: “آنها انواع فساد اعم از سیاسی و اقتصادی را دارند.” همین داداش که از صد تا دشمن بدتر رفتار کرده گفت “آنها می خواهند به راحتی با هدیه و لیلا و بقیه بنشینند و بروند و بیایند.”
شورایعالی آب نمک
آیت الله خامنه ای روز اول خرداد یک شورایعالی الگوی اسلامی- ایرانی پیشرفت تشکیل داد و آقایی به نام واعظ زاده را که سابقا از بچه های تحکیم بود و فامیل دور خامنه ای بود گذاشت به عنوان مسوول آن، ظاهرا این شورا قرار است در آب نمک خوابانده شود تا به عنوان جریان راست( با مشائی اشتباه نشود) کم کم به استخوان که تبدیل شد، شورای تشخیص مصلحت را زخمی کنند و هاشمی را بکشند از آن بیرون و این استخوان را بگذارند لای زخم که هر وقت دشمن نداشتند، از آن درد بکشند و ناله کنند.
اوپک با حضور یکی از وزرا
روز دوم خرداد دولت اعلام کرد احمدی نژاد برای اجلاس اوپک نخواهد رفت. وزیر نفت هم که مدتی قبل ادغام شد در وزارت نیرو و وزارتخانه بلاتکلیف ماند، وزیر سابق هم توی خانه با بچه هایش یه قل دو قل بازی می کرد. یک هفته ای گذاشتند آب خنک بخورد، کم کم حوصله همه که سر رفت، احمدی نژاد همکلاسی سابق و نابغه ورزشی، علی آبادی را که معلوم نبود از وقتی علی آباد شهر شده، این علی آبادی در آن چکاره است، چپانید به وزارت نفت و طرف شوخی شوخی قرار شد به عنوان وزیر نفت برود اوپک. همان اول کار هم احمدی نژاد روز سوم خرداد برای افتتاح بخشی از پالایشگاه آبادان که به گفته کارشناسان آن قرار بود هشت ماه بعد افتتاح شود، افتتاح کرد و در همان زمان افتتاح بخش مهمی از پالایشگاه آتش گرفت. با این حال احمدی نژاد در مصاحبه مطبوعاتی گفت: “ ما آماده ایم برای همه کشورهای اسلامی پالایشگاه بسازیم” او این حرف را یک جوری زد انگار بزرگترین پالایشگاههای جهان در همین کشورهای اسلامی نیست. علی آبادی هم قرار شد برود به اوپک، البته ایرانیان تا یک سال قبل نگرانی هایی در موارد مشابه داشتند، ولی از وقتی احمدی نژاد در سازمان ملل هاله نور دید و در دانشگاه کلمبیا قزوین و کل تجربیات دوره جوانی را از یاد برد، دیگر رفتن علی آبادی به عنوان وزیر نفت به اوپک خیلی نگران کننده نیست. فوقش روی صندلی می ایستد و حرف می زند.
تجاوز در خمینی شهر و کاشمر و ناموس
روز سوم خرداد 1390 در جریان مهمانی در یک باغ خصوصی در خمینی شهر( سده) شش نفر از زنانی که در یک مهمانی همراه با خانواده شان می زدند و می رقصیدند مورد حمله 14 نفر از اراذل و اوباش سابقه دار قرار گرفتند. تا اینجای موضوع عادی پیش رفت، یعنی معمولا در همه شهرها وقتی می خواهند مهمانی بزرگ بگیرند و نمی خواهند نیروی انتظامی متوجه شود، مهمانی در باغ برگزار می شود. اما معمولا گروهی از اراذل خبردار نمی شوند. این افراد بعد از ریختن به ساختمان مردانی را که همراه این زنان بودند در اتاقی در همان باغ زندانی می کنند و بعد شروع به تجاوز دسته جمعی به این زنان می کنند که تا ساعت دو نیمه شب این ماجرا طول می کشد. حجت الاسلام رضایی دادستان گفت: “ پوشش ها غیراسلامی بود و رقصیدن آنان در تحریک متجاوزان نقش داشت.” در این جریان شش زن که مورد تجاوز قرار گرفتند به خیابان می روند، مردم خبردار می شوند و به نیروی انتظامی اعتراض می کنند. پلیس افراد را شناسایی می کند و حتی عده ای هم که چندین بار سابقه جرم داشتند دستگیر می شوند. نکته ای که کسی اصلا به آن توجه نمی کرد این بود که حتی در کنیا یا لس آنجلس یا پاریس، یا هر جای دیگر مدرن یا عقب مانده، این همه موجود روانی پیدا نمی شوند که یک روز در سده یا خمینی شهر به زن شوهر دار رسما تجاوز کنند عین همین ماجرا هفته بعد در کاشمر خراسان اتفاق افتاد. ده مرد مهاجم به یک زن معلم حمله کردند. در جریان خمینی شهر بعضی افراد می گفتند که علت تجاوز گروهی این بود که زنان مست بودند و می رقصیدند یا لباس سکسی پوشیده بودند، در حالی که در کاشمر زنی که مورد تجاوز قرار گرفت معلمی بود که لباس مدرسه پوشیده بود و برای درس دادن رفته بود. البته آیت الله سعیدی امام جمعه گفت که “روحانیت مدافع ناموس مردم بوده است.” معلوم نبود این روحانیتی که باید مراقب ناموس مردم می شدند، در زمان تجاوز در خمینی شهر و کاشمر کجا بودند؟ بعد از فاش شدن این تجاوزهای دسته جمعی و رسانه ای شدن آن معلوم می شود در استان گلستان یک بار چهار مرد به بهانه بیماری به یک پزشک زن که در روستایی طبابت می کرد تجاوز کرده بودند، یک بار دو مرد به یک دختر در استان گلستان تجاوز کرده و سپس او را کشته بودند. سعید جلیلی نماینده ایران گفت: “ما مدعی دفاع از حقوق بشر هستیم.”
عزت الله و هاله سحابی درگذشتند
روز دهم خرداد 1390 در سن هشتاد سالگی درگذشت، او که فرزند یدالله سحابی یکی از بنیانگذاران نهضت آزادی در سال 1339 بود، قبل از انقلاب سه بار به زندان رفت و همیشه مسوولیت نشریات نهضت آزادی را برعهده داشت. او بعد از انقلاب به دلیل میانه روی های نهضت آزادی از آن استعفا داد و جریانی تحت عنوان جریان ملی مذهبی توسط او شکل گرفت. سحابی قبل از انقلاب یک بار در سال 1342 به مدت شش سال و در سال 1350 به مدت هفت سال زندانی بود. سحابی بعد از انقلاب عضو شورای انقلاب شد، او در سال 1369 هم بعد از سالها که با دولت موسوی همکاری می کرد، دستگیر و زندانی شد. او بعدا در سالهای 1375، 1379 و 1389 هم زندانی شد. تقریبا تمام زندگی عزت الله سحابی در زندان یا برای تولید نشریات ملی و مذهبی گذشت. او از سال 1370 تا 1379 سردبیر نشریه ایران فردا بود که یکی از حرفه ای ترین نشریات تاریخ ایران بشمار می آمد. عزت الله سحابی در سال 1389 به دو سال زندان محکوم شد. در جریان مراسم عزاداری برای او دخترش هاله سحابی یک روز بعد در روز یازدهم خرداد 1390 در حالی که عکس پدرش را در دست داشت مورد ضرب و شتم پلیس قرار گرفت و در همان جا کشته شد. آیت الله خامنه ای هفت روز بعد از این واقعه و سه روز قبل از مرگ هدی صابر در زندان اوین روز 18 خرداد 90 گفت: “ با کسانی که برانداز نیستند مدارا کنید.”
سپاه و بسیج موافق دولت اند
سردار جعفری فرمانده سپاه گفت “تیم احمدی نژاد قصد خروج دارند و در آینده با آنها برخورد خواهیم کرد.” سردار نقدی فرمانده بسیج هم گفت “جریان انحرافی در دفتر رئیس جمهور را افشا خواهیم کرد.” سردار همدانی فرمانده سپاه تهران بزرگ هم گفت “از جانب جریان انحرافی تهدید احساس می شود”. برادر احمدی نژاد هم گفت: “گروه انحرافی دجال زمان است.” بتدریج اینقدر برخوردهای مخالفان دولت با دولت تند شد که بطور طبیعی باید همه اعضای دولت را دستگیر و آنها را تیرباران می کردند، اما آیت الله خامنه ای تصمیم گرفت که تا پایان دوره ریاست جمهوری احمدی نژاد تحمل کند و او هم زیاد حرف نزند، در نتیجه سردار نقدی گفت “بین دولت و سپاه و بسیج هیچ اختلافی وجود ندارد.” همزمان با رفع اختلاف سیستم دست و پابستن شروع شد، همان طوری که در دوره دوم ریاست جمهوری هاشمی رفسنجانی همه شهرداران زندانی شدند و در دوره خاتمی روزنامه نگاران زندانی شدند، پرونده سازی برای طرفداران احمدی نژاد آغاز شد. روز 16 خرداد اعلام شد که “تخلفات احمدی نژاد به قوه قضائیه ارجاع شد.” یک روز بعد هم صادق لاریجانی با صدای بلند اعلام کرد که “هیچ کس حق مخالفت با قانون را ندارد.” وی در هنگام گفتن این جمله سری بالا کرد و نگاهی به عکس آقا انداخت و تکرار کرد “ قانون خیلی مهم است”.
1300 باند و 150 هزار سارق
روز هفدهم خرداد در حالی که قوه مجریه تحت تعقیب قوه قضائیه بود و بانکها در حال اختلاس بودند و نصف بازجویان مشغول بازجویی از اجنه و جنگیر و رمال بودند و روزنامه نگاران و وزرا و وکلا و سیاستمداران سابق همه زندانی بودند و آنها که زندانی نبودند، تحت تعقیب بودند و آنها که زندانی نبودند و تحت تعقیب هم نبودند، حق خارج شدن از خانه نداشتند، سردار خالقی فرد از نیروی انتظامی اعلام کرد که در سال گذشته، “تعداد 1300 باند سرقت متلاشی شدند و 150 هزار سارق دستگیر شدند.” همین سردار خالقی فرد اعلام کرد که تعداد سارقین نسبت به سال قبل، 46 درصد بیشتر شدند. تقریبا یک چیزی در حدود مافیای دهه سی آمریکا و دهه نود روسیه دوران یلتسین.
انتشار خبر در مورد ایران ممنوع شد
از ماه خرداد سیاست رسمی دولت حذف خبرهای مربوط به طرفداران و مخالفان دولت ایران از رسانه های داخلی بود. شورای امنیت ملی تصمیم گرفت کلا مردم ایران خبرهای لبنان و فلسطین و آمریکا و اسرائیل و یمن و اروپا را بخوانند، در عوض خبرهای ایرانی را از اینترنت یا از طریق ماهواره های خارجی ببینند که زبان شان هم خوب بشود. پایگاه اینترنتی فارس یعنی همان خبرگزاری فارس به عنوان رسانه ملی اطلاعاتی سیاسی در روز هجدهم خرداد این خبرها را منتشر کرد؛ “تظاهرات پرستاران در واشنگتن”، “نگرانی عربستان از دوستی ایران با مصر”، “دیدار هیئت ایرانی با حسن نصرالله”، “ لغو سفر احمدی نژاد به ارمنستان”، “حمایت عربستان از عبدالله صالح”، “اختلاف اوباما با مرکل”. بدین ترتیب این فکر در خوانندگان ایجاد می شد که انگار نود درصد آمریکایی ها سیاهپوست هستند، هشتاد درصد مردم لندن دانشجوی معترض اند، 105 درصد مردم عربستان شیعه اند، در پاریس همه در حال کشتن همدیگر هستند و تنها نقطه عالم که هیچ خبری در آن نیست، ایران است. یعنی همان کشوری که در سال گذشته اش در آن 1300 باند و 150 هزار سارق باضافه چند کابینه و چند مجلس و دهها حزب و روزنامه دستگیر و زندانی شده بودند و قوه قضائیه اش وقت نداشت عمامه اش را بردارد و سرش را بخاراند.
هدی صابر کشته شد
هدی صابر و امیرخسرو دلیرثانی برای اعتراض به کشته شدن هاله سحابی در اثر ضرب و شتم ماموران پلیس که حتی اجازه عزاداری هم به او نداده بودند، در زندان اوین دست به اعتصاب غذا زدند. در جریان اعتصاب غذا هدی صابر به وضع خطرناکی رسید و به بهداری بیمارستان منتقل شد و روز 21 خرداد 1390 در اثر ضرب و شتم در زندان اوین کشته شد. هدی صابر سالها زندانی بود و در مدتی که عزت الله سحابی سردبیری ایران فردا را برعهده داشت، وی معاون سردبیر آن ماهنامه بود.
مدحی تو زرد درآمد
سردار مدحی یکی از نیروهای سابق سپاه که برای زندگی به مالزی رفته بود و مدتی در آنجا به تجارت الماس می پرداخت، به بعضی از نیروهای مخالف حکومت مثل علیرضا نوری زاده و فردی به نام جهانشاهی نزدیک شده و تبدیل به یکی از نیروهایی شد که قرار بود جریان اپوزیسیون را علیه حکومت متحد کند. حکومت مدعی است که مدحی نفوذی آنها بود و با پروژه “الماس فریب” به میان مخالفان آمده و اطلاعات آنها را به دست آورده و به حکومت داده بود، اما کسانی که در بیرون ایران با مدحی رابطه داشتند معتقد بودند که او مانند شهرام اسدی تحت فشار خانوادگی قرار گرفت و بعد از اینکه خانواده اش تحت فشار قرار گرفت، به ایران برگشت و در آنجا بعد از اینکه یک بار جلوی دوربین قرار گرفت و مهملاتی درباره رابطه هایش گفت، عملا از صحنه محو شد. نکته مهم این بود که با وجود اینکه بعضی از رسانه های غیرحرفه ای ایرانی او را جدی گرفته بودند، اما هیچ وقت جریان مخالفان و جنبش سبز او را جدی نگرفت. موضوع مدحی همچنان مانند معمایی است که از یک شلختگی اوپوزیسیونی و یک بازی اطلاعاتی غیرحرفه ای حاکی است تا یک عملیات واقعی.
ممنوع الخروج شدن معاون رئیس جمهور
فشار بر احمدی نژاد ادامه پیدا کرد. سه معاون او که برگه های برنده او بودند یعنی مهدی کلهر، رحیم مشائی و بقائی تحت فشار قرار گرفتند. مهدی کلهر پس از سفر نرگس دخترش به آلمان و پناهنده شدن در آنجا بعد از یکی دو سال از کار کنار رفت. مشائی نیز با پروژه جنگیری و رمالی و رابطه اش با غفاری و بعضی منابع مالی و پس از اینکه معلوم شد که پروژه پوتین- مدودف را قرار است احمدی نژاد- مشائی اجرا کنند، عملا به گربه سیاه او تبدیل شد. تقریبا در تمام سال 1390 مشائی هرگز در هیچ صحنه ای دیده نشد. بقائی نیز که بعد از مشائی مسوول میراث فرهنگی شده بود و گفته می شد هم پرونده اخلاقی دارد و هم پرونده مالی، او نیز زیر فشار وزارت اطلاعات و قوه قضائیه قرار گرفت. روز 18 خرداد رئیس جمهوری که هواپیمایش مثل بالون ژول ورن از نیویورک به آفریقا و از آنجا به حیات خلوت آقای مونرو در کاراکاس می رفت، متوجه شد که معاونش یعنی بقائی ممنوع الخروج است. برای اولین بار در تاریخ ایران یک رئیس جمهور به دلیل اینکه معاونش ممنوع الخروج شده بود، یک سفر خارجی اش را لغو کرد.
جنی ها و جینی ها و چینی ها
سال 1390 از یک طرف سال جن گیر ها و جنی های دولت بود، از طرف دیگر سال جین پوش هایی بود که تبدیل به شیطان پرستانی منحط می شدند که توسط موجودات جدیدی به عنوان تئوریسین و استراتژیست وارد صحنه شده بودند و سخنان عجیب و غریب می گفتند و سال چینی هایی بود که مثل موریانه تمام اقتصاد ایران را که میان اروپا و ژاپن معمولا تقسیم شده بود، در اختیار می گرفتند. تقریبا در پایان سال ایران چیزی شبیه مستعمره برای چینی ها بود. اما در این وسط دوستداران شلوار جین حقایق جدیدی را درباره رابطه شلوارتنگ و بیضه فهمیدند. در یک سخنرانی که در یوتیوب منتشر شد و توسط صدا و سیما پخش شده بود، علی اکبر رانفی پور، سخنران و استراتژیست در سخنرانی اش گفت: “متاسفانه مردان از پوشاک تنگی استفاده می کنند و به لحاظ آفرینش خداوند متعال، خیلی عذر می خواهم، بیضه های مرد اگر حرارتش با حرارت بدن یکی باشد، انسان عقیم می شود و نمی تواند نسل خودش را ادامه بدهد. به همین خاطر ابدا نباید لباس تنگ پوشید. این اتفاق دارد می افتد. اینها دارند لباس های تنگی می پوشند که روی ادامه نسل آنها تاثیر می گذارد. و این هدفمند است. به عنوان مثال شلوار جین، که کلمه جین در انگلیسی همان جن است، به شلوار آبی رنگ جین می گویند جین، در ایهام و تشبه به بلوجین. یا اخیرا کفش هایی برای خانمها طراحی کرده اند که یک متر پاشنه دارد، عذر می خواهم، یک وجب پاشنه دارد، و همین خودش به اندازه یک متر است. پنجه پا در این کفش ها تشبه پیدا می کند به سم جن ها. که ما دو سال قبل عکس این کفش ها را دیدیم، اصلا فکر نمی کردیم وارد کشور بشود، ولی شد. بسیاری از این تی شرت ها نقش های پیچیده ای روی آنهاست، اینها طلسم است. اعدادی که روی این لباس ها خورده، که اینها از روی ابجد است، بعضی از اینها شعارهای شیطانی است. مثلا زده 813 یا مثلا 418 که شما نمی دانید چیست. این عدد ابجد یک طلسم شیطانی است و همان کارکرد را دارد.” افرادی مانند رانفی پور، حسن عباسی، دکتر روازاده که معتقد است پیتزا در زمان حضرت علی هم بود و استاد رستمی شخصیت علمی جدید که معتقد است پشت خورشید به ماست و زمین گرد نیست و متخصصان شیطان پرستی که ازبودجه های کلان دولتی استفاده می کنند و به خرافات دامن می زنند.
ساخت موشک و ماهواره و ارتش سایبری
با ورود سپاه پاسداران به همه عرصه های اقتصادی کشور، ساخت اسلحه به یکی از مهم ترین هزینه ها و فعالیت های کشور تبدیل شد. در حقیقت وضع نظامی کشور تعیین می کرد که دوستان سیاسی کشور چه کشورهایی باشند، یعنی چین، روسیه، کوبا، کره شمالی، لبنان و سوریه تبدیل به شرکای اصلی دیپلماسی ایران شدند. از یک طرف خرید موشک های نظامی از روسیه در برنامه کار ایران قرار گرفت، از طرف دیگر تولید انواع موشک، ضد موشک، ناو هواپیمابر، هواپیما، ماهواره وارد برنامه های کشور شد، انگار سپاه پاسداران پادگانی بود به وسعت 1648195 کیلومتر مربع و جمعیت 75 میلیون نظامی. روز شنبه 28 خرداد، برادر وحیدی، تروریست رسمی و تحت تعقیب پلیس بین المللی عضو کابینه و تنها وزیری که مورد انتقاد دولت و مجلس نیست، چون در همه جهان تحت تعقیب است، گفت: “ ساخت ماهواره برها و ماهواره های سنگین در ایران آغاز شد.”
احمد شهید نیامده باید برود
احمد شهید نماینده ناظر سازمان ملل بر وضع حقوق بشر در ایران تعیین شد و روز 28 خرداد بشدت با مخالفت ایران مواجه شد. ایران از ابتدا اعلام کرده بود تنها نماینده ای را می پذیرد که اول اینکه مرد باشد، دوم اینکه مسلمان باشد، سوم این که عرب نباشد، آنها هم احمد شهید را که هم مرد بود و هم مسلمان بود و هم عرب نبود و تحصیلکرده هم بود و نامش هم احمد شهید بود انتخاب کردند. یکی را پیدا کردند که ایرانی ها خوششان بیاید. اما دولت جمهوری اسلامی بعد از آن همه چانه زنی و نمی خواهم نمی خوام، به آقای احمد شهید، وزیر سابق امور خارجه مالدیو، که ناظر حقوق بشر سازمان ملل در ایران است، گفت نیا که راهت نمی دهیم. ظاهرا جمهوری اسلامی قرار است شرایط جدیدی برای ناظر ویژه حقوق بشر پیشنهاد کند. شرایط جدید به شرح زیر است: ایرانی باشد، فارسی بلد باشد، سابقه کار در قوه قضائیه ایران در شش ماه گذشته داشته باشد، اسمش جواد لاریجانی باشد.
اعتماد مجددا منتشر شد
روزنامه اعتماد از روز 30 خرداد 1390 دوباره راه افتاد، این روزنامه با قدرت و اعتماد به نفس کارش را آغاز کرد و پیام سید محمد خاتمی مطلب اصلی این روزنامه بود.