حدود ۱۰ میلیون نفر از جمعیت ۶۷ میلیونی بالای ۶ سال کشور نه میتوانند بخوانند و نه بنویسند. همچنین بر اساس اعلام یونسکو، در میان ۱۶۴ کشور جهان، ایران در موضوع سوادآموزی در رتبه هشتاد و ششم قرار گرفته است. این ارقام را رئیس نهضت سواد آموزی اعلام کرده و بر همین اساس گفته است: “۱۵ درصد ایرانیها همچنان بیسوادند.” عطاالله سلطانیصبور، عضو کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس نیز در گفتوگو با “روزآنلاین” آمار بیسوادی در ایران را “فاجعه” میخواند و میگوید: “نهضت سوادآموزی از هدف اصلی خود دور و در بدنه آموزش و پرورش به فراموشی سپرده شد.”
به گفته او، نهضت سواد آموزی در حال حاضر به یک دفتر در آموزش و پروش بسنده کرده است و دچار روزمرگی شده است. این نماینده مجلس در ادامه با ابراز نگرانی از وضعیت کودکان بازمانده از تحصیل میگوید: “آمار دقیقی از شمار این افراد وجود ندارد و آماری هم که ارائه میشود دقیق نیست. مرکز پژوهشها گفته است ۸۸ درصد و آموزش و پروش میگوید ۹۸ درصد از لازمالتعلیمها، آموزش میبینید و به دوره ابتدایی ورود میکنند؛ این یعنی یک اختلاف ۱۰ درصدی. اگر آمار مرکز پژوهشهای مجلس را بپذیریم ۱۲ درصد از لازمالتعلیمها از تحصیل باز ماندهاند که این واقعا دردناک و غمانگیزاست. اگر نظرآموزش پرورش را هم بپذیرم باز ۲ درصد از دانشآموزان تعلیم نمیبینند که این رقم کمی نیست ما باید این رقم را به صفربرسانیم.”
اما علاوه بر آمار بیسوادان، ایران از جهت تعداد کمسوادان هم در وضعیت نامناسبی قرار دارد. براساس آمارهای منتشر شده از سوی سازمان ملل متحد در سال ۲۰۱۰، حدود ۶۱درصد از زنان ایرانی بالای ۲۵ سال و تقریبا ۴۳ درصد از مردان ایرانی بالای ۲۵ سال، تحصیلاتی در حد دوره راهنمایی یا کمتر دارند.
علی باقرزاده، رئیس نهضت سوادآموزی هم در تازهترین اظهارنظرهایش مساله بازگشت به بیسوادی را مهمتر از خود بیسوادی دانسته و گفته بیش از ۱۰ میلیون نفر کم سواد در کشور وجود دارد، به این معنی که مدرک تحصیلی در حد ابتدایی دارند. او معتقد است این افراد به شدت در معرض بازگشت به بیسوادی هستند. به گفته باقرزاده، افرادی که مهارت پایه ای را به دست می آورند اما چون از آن استفاده نکرده و یا ساز و کاری برای ادامه تحصیل ندارند به تدریج سواد پایه ای خود را از دست می دهند.
یک کارشناس مسائل آموزشی در ایران، پیشتر ضمن اشاره به اینکه آمار بیسوادان در ایران آماری دقیقی نیست به “روز” گفته بود: “مسوولان در بحث شناسایی بیسوادان ضعیف عمل کردهاند. ضمن اینکه در حین آمارگیری خیلیها هم ممکن است اقرار به بیسوادی نکنند.” به گفته این کارشناس، در ایران هر کس تنها روخوانی قرآن را هم بلد باشد، با سواد محسوب میشود در حالی که شاید این شخص نتواند یک جمله غیر قرآنی را بخواند یا بنویسد.
بیسوادی، ننگ عمومی شود
بیش از سه دهه از پیروزی انقلاب اسلامی و شروع فعالیت نهضت سواد آموزی که با هدف ریشهکن کردن بیسوادی تاسیس شده بود، میگذرد اما هنوز وضعیت بیسوادی در کشور از حالت بحران خارج نشده است. عطاالله سلطانیصبور، عضو میسیون آموزش و تحقیقات مجلس در همین خصوص به “روز” میگوید: “تا زمانی که این سازمان، وجودی مستقل نداشته و نتواند ردیف بودجه جداگانهای داشته باشد نمیتوان به کاهش آمار بیسوادی و محقق شدن اهداف آن امیدوار بود.”
او ادامه میدهد: “این بیسوادی با آرمانهای جمهوری اسلامی سازگار نیست، این تعداد بیسواد در ایران برای ما یک فاجعه است.” این نماینده مجلس ضمن این که معتقد است باید در سیاستهای آموزشی تجدید نظر صورت بگیرد، مهمترین راه کنترل بیسوادی را به صفر رساندن رقم کودکان بازمانده از تحصیل توسط آموزش و پرورش میداند.
او اما به حل ریشهای این معضل هم اشاره میکند: “اغلب خانوده هایی که فرزندانشان از تحصیل باز میمانند، بینش پایینی نسبت به تحصیل فرزندانشان دارند و درس خواندن آنها را ضروری نمیدانند.”
سلطانیصبور، برطرف کردن فقر فرهنگی را راه موثری برای کاهش شمار بیسوادان در ایران میداند و پیشنهاد میدهد: “رسانهها پای کار بیایند و این انگیزه و اشتیاق را در مردم ایجاد کنند. مدتهای مدیدی است که در رسانهها به ویژه صدا و سیما برنامهای که به مبحث بیسوادی اختصاص داده شده باشد ندیدهایم. رسانه ملی به علت فراگیریای که دارد میتواند بسیار تاثیرگذار باشد.”
به عقیده این عضو کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس، از مهمترین راههای کنترل بیسوادی این است که یک سری مشوقها برای سوادآموزان و محرومیتهای اجتماعی برای بیسوادان در نظر گرفته شود: “ما سربازی را برای همه یکسان محاسبه میکنیم در حالی که برای بیسوادها باید تنبیهی در نظر گرفته شود که شخصی که بیسواد است از ابتدا بداند سربازیاش 6 ماه بیشتر از دیگران است، یا مشوقهای موثری برای باسوادها در نظر گرفته شود. گرچه در مقاطع دکترا این مشوقها در نظر گرفته شده ولی آن هم کافی نیست. “
به گفته سلطانیصبور، بیسوادی به ویژه برای نوجوانان و جوانان باید به صورت یک ننگ عمومی دربیاید.
تا آمار دقیق نباشد، نمیشود سیاستگذاری کرد
“سن ۱۰ سالگی پایه سوادآموزی در سازمان نهضت سوادآموزی کشور محسوب میشود و مهم ترین گروه هدف نهضت، گروه سنی ۱۰ تا ۲۹ سال و بعد از آن گروه سنی ۲۹ تا ۴۹ سال است که جمعیت تولیدکننده و فعال کشور در این طیف قرار دارند. در گروه های سنی بالاتر اصولا بحث ریشه کنی بیسوادی مطرح نیست.” این را شیرزاد عبداللهی، کارشناس مسائل آموزشی پیشتر در مقالهای نوشته و ادامه داده است: “یکی از روشهای مسئولان کمیته پیکار با بیسوادی تهیه آمار غیر واقعی بود. روشی که کمابیش بعد از انقلاب هم ادامه یافت. در سال ۱۳۵۸ که نهضت سوادآموزی تشکیل شد حدود ۱۴ میلیون از جمعیت ۳۶ میلیونی ایران بیسواد بودند. بر اساس سرشماری سال ۱۳۸۵، هنوز حدود ۱۶ درصد مردم ایران کاملا بیسوادند و توانایی خواندن و نوشتن را ندارند. این آمار شامل افراد کمسواد نمیشود. کارشناسان معتقدند با وجود تلاش های نهضت سواد آموزی هنوز حدود ۲۰ درصد مردم کشور بیسواد هستند. بنابراین با وجود بالا رفتن آمار جمعیت باسواد در سالهای پس از انقلاب قدر مطلق بیسوادی تغییر چندانی نکرده و بیش از ۱۰ میلیون از جمعیت کشور همچنان در گروه بیسوادان قرار دارند.”
سلطانیصبور، عضور کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس هم در گفتوگو با روز، با اشاره به اینکه آمارهای مربوط به بیسوادان واقعی نیست میگوید: “تا زمانی که آمار دقیقی از بیسوادان در کشور نداشته باشیم نمیتوانیم سیاستگذاری دقیقی در راستای کاهش آمار بیسوادی و رسیدن به رشد و توسعه علمی در کشور داشت.”
تنها خواندن و نوشتن، سواد نیست
امروزه با تغییر جوامع، مفهوم “سواد” هم در حال متحول شدن است. در تعریف سنتیِ سواد، هر شخصی که بتواند به یک زبان بخواند، بنویسد و حساب کند باسواد است. اما امروزه این تعاریف دستخوش تغییر شده است چنانچه پیشتر یک کارشناس مسائل آموزشی هم به “روز” گفته بود: “با پیشرفت رندگی بشری دیگر نمیشود به کسی که تنها میتواند بخواند و بنویسد باسواد گفت. بلکه امروزه این بحث مطرح است که باید به کسی با سواد بگوییم که علاه بر خواندن و نوشتن تواناییها و مهارتهایی هم داشته باشد تا بتواند در جامعه مشارکت و پیشرفت کند و سطح زندگیاش را بالا ببرد. گذشته از آن در جامعه پیشرفته و کنونی، یک شهروند به مهارت ها و آموزش های تخصصی بیشتری، بخصوص در زمینه فن آوری های نوین اطلاعاتی و ارتباطی و زبان خارجی نیاز دارد تا بتواند خود را با شرایط زندگی مدرن تطبیق دهد. چنانچه طبق برخی از تعاریف کسی که در دنیای امروز نتواند از اینترنت استفاده کند کمسواد است.”
حتی بدون در نظر گرفتن تعاریف دنیای امروز، ایران نه تنها در جهان از رتبه خوبی برخوردار نیست بلکه در منطقه هم، رتبهای پایینتر از کشورهایی مثل ترکیه، آذربایجان، قطر و کویت دارد. این در حالی است که طبق سند چشم انداز توسعه ایران، کشور ما باید تا سال ۱۴۰۴ در صدر کشورهای منطقه در حوزه علم و فناوری قرار بگیرد همچنین ریشهکن کردن بیسوادی از اهداف مهم برنامه چهارم و پنجم دولت طی سالهای گذشته بوده است.