اسماعیل گرامی مقدم دو روز پیش با قرار وثیقه یک میلیارد تومانی از زندان آزاد اما از سوی شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب به ۵ سال حبس تعزیری و ۲ سال محرومیت از فعالیت در احزاب و گروهها محکوم شد. این در حالی است که او از سوی پزشکی قانونی، حکم عدم تحمل کیفر دریافت کرده است. همزمان خانواده امین انواری، دانشجوی ۲۰ ساله ای که از ۱۲ مهر در بند ۲ الف سپاه زندانی است از تهدید برادر ۱۷ ساله این زندانی سیاسی از سوی نیروهای سپاه خبر دادند. به گفته مادر امین انواری، ماموران سپاه سراغ برادر ۱۷ ساله امین انواری در بازگشت از مدرسه رفته، او را به زود سوار ماشین و تهدید کرده اند که مادرش “اگر سکوت نکند بلا سرتان می آوریم”.
خانم فرح بخشی، مادر امین انواری به روز می گوید: “قبلا گفتند سکوت کن اجازه بدهیم پسرت را ببینی، من ده روز سکوت کردم، مصاحبه نکردم، تحصن نرفتم ولی وقتی رفتم و درخواست ملاقات دادم گفتند اجازه نمی دهیم. همان اوایل امین دو بار تلفن کرده بود؛ خیلی کوتاه، حتی همان هم قطع شد. برای همین من دیگر سکوت نکردم. دفعه بعد که رفتم سرپرست دادسرا گفت چون جلوی دنا در تجمع شرکت کردی اجازه ملاقات نمی دهم. این هفته رفتم تجمع و خیلی اعتراض و سر و صدا کردم، داد می زدم و به مردم می گفتم ۱۰ نفر بچه مرا ۱۷ روز است برده اند و دارند در سیاه چال های سپاه شکنجه او راروحی می دهند و اقرار دروغین می گیرند. عکس امین دستم بود و داد می زدم و اینها را به مردم می گفتم. همان موقع همسرم زنگ زد و خبر داد که امین زنگ زده و گفته حالم خوب است و به مادرم بگو از من خواسته اند مادرم در تجمع شرکت نکند وگرنه برای من بد تمام می شود.”
خانم فرح بخشی که روز گذشته هم برای پی گیری وضعیت فرزندش به دادسرای اوین مراجعه کرده بود، می افزاید: “امروز که رفتم بازپرس گفت اجازه ملاقات می دهم ولی باید تعهد بدهی که نه مصاحبه کنی و نه در تجمع شرکت کنی. گفتم آیا قول می دهید تا یک هفته ده روز بچه مرا آزاد کنید؟ گفت نه خیر. گفتم من هم تعهد نمی دهم. داد زد که این را بیرون کنید و اجازه ورود به دادسرا هم دیگر برای پی گیری بچه اش به این ندهید. آمدم خانه و متوجه شدم که برای پسر ۱۷ ساله ام مزاحمت ایجاد کرده اند”.
مادر امین انواری از مزاحمت نیروهای سپاه برای فرزند ۱۷ ساله اش خبر می دهد: “این دومین بار است. بار اول روز دستگیری امین بود. ۳ نفر از سپاه که کارت شناسایی هم نشان داده بودند و گفته بودند ما از سپاه هستیم هنگامی که پسرم از مدرسه می آمد سراغ او رفته بودند. امروز دوباره تکرار شده، این بار دو نفر بوده و پسرم را تهدید کرده اند. اولین بار پژوی ۴۰۵ نقره ای بوده و اسم دو نفرشان که پسرم کارت شان را دیده بود مقیمی و طاها رمضانی بوده و امروز سمند مشکی بوده، اسم یک نفرشان محمد علی مفتح.”
سوال می کنم چه تهدیدی کرده اند؟ می گوید: “وقتی پسرم از مدرسه بیرون آمده به زور او راسوار ماشین می کنند. می گویند جای تو و محل کار پدرت و خانه ات را بلدیم، باید مادرت را ساکت کنی و در اعتراضات شرکت نکند و مصاحبه نکند والا بلا سرتان می آوردیم”.
خانم فرح بخشی می گوید که فرزندش شماره ماشین سمند را یادداشت کرده؛ ماشین با شماره ۲۷ الف ۷۲۸ ایران ۲۲ بوده و دولتی پلاک قرمز.
او می گوید: “تهدید می کنند و می گویند باید مادرت را ساکت کنی. می خواهند مرا بترسانند. دارند ما را تهدید می کنند اما من نمی ترسم من حرف میزنم. خواهش میکنم از شما که اطلاع رسانی کنید. دارند تهدید خانوادگی می کنند. من فقط حق بچه ام را می خواهم، آزادی بچه ام را می خواهم که بی گناه در زندان است، در انفرادی است. می خواهند به زور مرا ساکت کنند. تا بچه ام آزاد شود ساکت نخواهم شد. صدای مرا به گوش مجامع بین المللی حقوق بشر برسانید. بچه من هیچ کاری نکرده در زندان است و ما را خانوادگی تهدید کرده اند. در جریان باشید هر اتفاقی برای خانواده من، همسرم، پسرم، خودم و امین بیفتد مسئولیت با سپاه است.”
امین انواری، فعال مدنی و دانشجوی دانشگاه امیرکبیر است.
مشاورمهدی کروبی
اسماعیل گرامی مقدم مشاور مهدی کروبی و سخنگوی حزب اعتماد ملی است که دو روز پیش با قرار وثیقه یک میلیارد تومانی از زندان آزاد شد. او که بعد از وقایع سال ۸۸ برای ادامه تحصیل به کشور هند رفته بود تیرماه امسال و پس از بازگشت به کشور در فرودگاه امام خمینی بازداشت و به زندان اوین منتقل شد. پیش از این همسر و وکیل او به روز گفته بودند که حکم غیابی یک سال حبس تعزیری به اتهام تبلیغ علیه نظام از سوی قاضی صلواتی برای او صادر شده بوده و در زندان اما پرونده دیگری با اتهام اجتماع و تبانی برای مطرح شده که هفتم مهرماه این پرونده در دادگاه رسیدگی شد.
یکی از نزدیکان آقای گرامی مقدم اکنون به روز می گوید که برای این پرونده حکم ۵ سال زندان و ۲ سال محرومیت از عضویت در احزاب و گروهها برای این فعال سیاسی صادر شده.
اسماعیل گرامی مقدم در حالی از تیرماه در زندان به سر می برد که بینایی خود را کاملا از دست داده و به دلیل حرکت ترکش های باقی مانده در بدنش از جنگ ایران و عراق، شرایط جسمانی مساعدی نداشت، پزشکی قانونی به او عدم تحمل کیفر داده. یکی از نزدیکانش می گوید: “ایشان بیماری ارثی دارند جهش ژنتیکی در خون شان اتفاق افتاده و مبتلا به این بیماری هستند. سال ۸۹ از سوی کمیسیون پزشکی وزارت کشور با ۲۷ سال سابقه از کار افتاده و بازنشسته شدند. یعنی از سال ۸۹ عملا ۹۰ درصد بینایی نداشتند براساس نظریه این کمیسیون پزشکی ولی متاسفانه هیچ توجهی نکردند و ۴۵ روز انفرادی او را نگه داشتند. آدم نابینا تنها از طریق صحبت کردن با اطرافیان اش می تواند مشکلات خود را حل کند اما در انفرادی از این هم محروم بوده و حتی برخلاف سایر زندانیان در انفرادی امکان کتاب خواندن هم به دلیل نابینایی نداشته و در ایزوله مطلق بوده. بعد کسی که بینایی ندارد برده اند بند عمومی، سالنی که بیش از ۱۵۰ نفر بوده اند همه می دیدند و او نمی دید. خب وقتی نمی بیند یکباره صورت به صورت می خورد به زندانیان دیگر، یا دستش لای در می ماند یا به در می خورد و دهها مشکل دیگر. شرایط خیلی خیلی سختی داشته، پزشکی قانونی هم اتفاقا عدم تحمل کیفر را تایید کرده و گفته بود باید بلافاصله آزاد شود ولی متاسفانه هیچ توجهی نشد”.
او می افزاید: “از یک ماه قبل از کتف راست به شدت مشکل داشت. ترکش ها حرکت کرده بود و به شدت درد داشت و فقط با مسکن های قوی درد را تحمل میکرد. حالا که با وثیقه آزاد شده باید دنبال درمان برود که حکم دادگاه بدوی به آن شکل صادر شد. اگر قانون اجرا می شود بایستی همه قوانین اجرا شود اگر فلان ماده برای اجتماع و تبانی را می آورند ماده ۵۰۲ که عدم تحمل کیفر زندانی را پزشکی قانونی صادر میکند اجرا شود. اگر قانون اجرا شود بسیاری از زندانیان آزاد می شوند زندانیانی که ام اس دارند، سرطان دارند بیماری صعب العلاج دارند و همچنان در زندان هستند.”