همان روز ها که غائله گلشیفته تازه به راه افتاده بود، وزیر ارشاد به باقی مانده ها هشدار داد که راه او را پیش نگیرند. اما وقتی دید که گلشیفته برای حرفش تره هم خرد نمی کند، در پی آن شد که در شوشتر گردن مسگری را بزند تا آهنگر گناهکار شهر بلخ حساب کار دستش بیاید. پس عقده فرو خورده سردار صفار هرندی و خشمی که همفکرانش از خروج گلشیفته و موفقیتش در خارج از مرز های ایران در دل داشتند، دامنگیر آخرین فیلم اصغر فرهادی “درباره الی” شد…
مهدی عبدالله زاده
خشم سردار درباره گلی و “درباره الی”
بالاخره عقده فرو خورده سردار صفار هرندی و خشمی که همفکرانش از خروج گلشیفته و موفقیتش در خارج از مرز های ایران در دل داشتند، دامنگیر آخرین فیلم اصغر فرهادی شد. همان روز ها که غائله گلشیفته تازه به راه افتاده بود، وزیر فلک زده ارشاد از سر ناتوانی، به باقی مانده ها هشدار داد که راه او را پیش نگیرند و از ضرورت کسب مجوز برای هر گونه فعالیت هنری فرامرزی سخن گفت. اما وقتی دید که گلشیفته برای حرفش تره هم خرد نمی کند، وقتی فهمید همه دنیا ایران نیست که بشود در آن بی حساب و کتاب زور گفت و وقتی فهمید که قلمرو دیکتاتوری اش چقدر محدود است و با تهدید نمی شود جلوی کسی را گرفت، در پی آن شد که در شوشتر گردن مسگری را بزند تا آهنگر گناهکار شهر بلخ حساب کار دستش بیاید.
تهیه کننده، کارگردان و دیگر دست اندرکاران فیلم “درباره الی” دارند تاوان گناه نکرده گلشیفته را پس می دهند. تیمی خوب و حرفه ای، با کارنامه ای که از نظر ارشاد فعلی هم مثبت ارزیابی شده، اکنون نتیجه زحماتش را هدر رفته می بیند. از یک سو اکران فیلم از همین الان منتفی است و باید آن را در ردیف دیگر فیلم های توقیفی قرار داد و از سوی دیگر حضور فیلم در برلین با اما و اگر های زیادی همراه است. معلوم نیست با این سیاست خصمانه تر از همیشه وزارت ارشاد، امکان خروج کپی فیلم از ایران برای نمایش در برلیناله فراهم می شود یا نه. به هر حال با سابقه ای که اصغر فرهادی در کار با صدا و سیما دارد و همکاری او در گذشته با تهیه کننده هایی چون سید جمال ساداتیان که گفته می شود با تشکیلات وزارت اطلاعات مرتبط است، این احتمال که کپی به شیوه فیلمسازان معترض به صورت غیر قانونی و مخفیانه به آن سوی آب ها فرستاده شود تقریبا وجود ندارد. بنابراین اگر نمایش این فیلم در بخش رقابتی بدون مشکل انجام شد، آن را باید نتیجه موافقت قطعی ارشاد به حساب آورد.
ظاهرا گفته می شود که مجید مجیدی در تلاش است تا مشکلات این فیلم را برای حضور در برلین از سر راه بردارد. اما قبول این حرف صرفا به خاطر این که از زبان مجیدی بیرون آمده و بدون توجه به پیشینه این آدم و رویه و دیدگاهی که در طی این سال ها پیش رو گرفته منطقی نیست. او در عمل و نه در حرف ثابت کرده که از اصول و تصمیمات وزارت ارشاد دولت نهم پیروی می کند و حتی گاه، در تعیین خط مشی معاونت سینمایی هم دخالت دارد. با روحیه نارسیسیستی وانحصار طلبی که در او نهفته است بعید می دانم از حضور فیلمی که گفته می شود در مقایسه با فیلم پارسالی خود او – آواز گنجشک ها- شانس و لیاقت بیشتری برای کسب جایزه در برلیناله دارد خشنود باشد.
از سوی دیگر این احتمال وجود دارد که همه این ها جنجالی موقتی و چند روزه باشد به قصد ایجاد هراس و آزار و پیامی برای گلشیفته گلشیفته و ضرب شست نشان دادنی به دیگران و دیگر هیچ. این احتمال زمانی تقویت می شود که رسوایی معاونت سینمایی و معامله سه جانبه برلین- ارشاد و پناهی-ارشاد در دوسال پیش را به خاطر آوریم و این نکته را هم از نظر دور نداریم که مدیر برلیناله امسال هم به دعوت ارشاد به تهران رفت و انتخاب او از میان فیلم های موجود با اطلاع و هماهنگی وزارتخانه بوده است.
اصغر فرهادی سال پیش نیز با فیلم دایره زنگی –که فیلمنامه اش را خودش نوشته و کارگردانی اش را همسرش پریسا بخت آور به عهده داشت- بحران مشابهی را از سر گذراند. البته آنچه به نام اصلاحات و تعدیل فیلم را از توقیف به در آورد چنان بر وجه ریاکارانه روایت افزود که توانست به مذاق دولتی ها خوش بیاید و در راستای خواسته هایشان باشد. اما جنس اختلاف از اساس با سال قبل متفاوت است.
به هر روی، همه بلاهایی که در این مدت بر سر سینمای محکوم به مرگ ایران می آید نتیجه نرمش های دور از آینده نگری و مصلحت اندیشی های فردی و موقتی و سر در زیر برف کردن آقایان تهیه کننده و فیلمساز است که حاضر می شوند تن به هر خفتی بدهند تا کارشان پیش برود. غافل از این که هر چه پیش تر بروند حلقه طناب دور گردنشان تنگ تر و تنگ تر می شود.
امسال تنها قبول شده از فهرست ردی های فجر، بهرام بیضایی است. فجری ها از تشنگی و اشتیاق بیضایی به خوبی باخبرند و می دانند که او عمر را رفته و فرصت را اندک می داند و از این موضوع به شکلی غیر اخلاقی استفاده می کنند. هر چند می شود او را فهمید، اما باز هم بعید بود با حضور خودش به همین راحتی به ارشادی ها بهانه بدهد تا مطلق نگری ها و دشمنی شان با سینمای متفکر و مستقل را کمرنگ تر جلوه دهند. در سال های گذشته هم بارها نوشته ام و باز هم معتقدم که تنها راه نجات سینمای ایران، پایین کشیدن یکباره خود خواسته و موقتی کرکره های سینماست، قبل از این که کل این سینما را به تدریج بسوزانند.
علیاصغر سیدآبادی
آیا حذف درباره الی قانونی است؟
باز هم در میان فیلمهای معرفیشده بخشهای مسابقه، جای خالی فیلمهایی دیده میشود که یقین داریم ربطی به ضعف فیلم و ایرادهای فنی ندارد و اگر از دو، سه فیلم بگذریم، در میان فهرست اعلامشده بخش مسابقه رقیبی جدی ندارند تا در رقابتی برابر حذف شده باشند. کارگردانانی چون اصغر فرهادی، مازیار میری، محسن امیریوسفی و سامان مقدم با فیلمهای قبلی خود نشان دادهاند که چگونه فیلمسازانیاند و نشان دادهاند که هیات انتخاب نمیتواند در رقابتی سالم فیلمهای آنان را از جشنواره کنار گذاشته باشد. برخی خبرهای درزکرده از هیات انتخاب همچنین ادعایی را تایید میکند و سابقه برگزاری جشنواره توسط مدیریت جدید نیز نشان داده است که کسانی بیرون از هیات انتخاب در صدور مجوز ورود به جشنواره موثرند، چنانکه بنا به ادعای برخی سینماگران هیات نظارت و ارزشیابی نیز تنها مرجع صدور مجوز نمایش فیلمها نیست و در یکی، دو سال اخیر فیلمهایی بودهاند که علیرغم دارا بودن پروانه نمایش از سوی این هیات از نمایش آن جلوگیری شده است.
فیلمهای اغلب کارگردانان یادشده به خاطر درک متفاوت آنان نسبت به تصمیمگیران فعلی وزارت ارشاد از سینما و ارزشها، دچار مشکل میشود وگرنه چه کسی میتواند باور کند که این کارگردانان و بهخصوص برخی از آنان با ارزشهای ادعاشده و امنیت ملی و مفاهیم اینچنینی اینقدر فاصله داشته باشند که نیازی به متوقف کردن نمایش فیلمشان باشد.
از آغاز چنین روندی که در دوره جدید با فیلم آفساید جعفر پناهی بود، مدیران وزارت ارشاد کمتر با استناد به بحثهای کارشناسی و ارجاع به قوانین به پاسخگویی پرداختهاند و بیشتر پاسخها، پاسخهایی سیاسی از یکسو و تهدیدکننده از سوی دیگر بوده است، در حالی که وقتی نهادی دولتی حق تصریحشده آزادی بیان (اصل 24 قانون اساسی) را در مورد کسی یا اثری نقض میکند، علیالقاعده انتظار این است که استدلالی حقوقی داشته باشد و با طی فرآیندی حقوقی چنانکه در قوانین آمده است و قانون اساسی به آن تاکید کرده است به این استدلال رسیده باشد.درباره تمام فیلمهایی که در چنین مواردی دچار مشکل شدهاند، میتوان از این زاویه این پرسش را مطرح کرد که با استناد به کدام قانون و با طی کدام مراحل، فیلم متوقف شده است؟ تاکنون مدیران وزارت ارشاد به این پرسش درباره هیچ فیلمی پاسخ ندادهاند، اما درباره برخی از فیلمها با مروری بر سخنان بعضی مقامهای وزارت ارشاد و تأویل اشارات آنان میتوان به نتایجی رسید. یکی از این فیلمها درباره الی به کارگردانی اصغر فرهادی است.اصغر فرهادی به گواه سه فیلمی که ساخته است یکی از بهترین کارگردانان سینمای ایران است و فیلمهایش نمونههای تمامعیار سینمایی ارزشمند و در عین حال مورد پسند مردم است.فیلم درباره الی چنانکه از برخی اشارات فهمیده میشود به خاطر حضور یکی از بازیگرانش در فیلمی خارجی از گردونه جشنواره حذف شده است.مهمترین پرسش این است که آیا حذف این فیلم از جشنواره به دلیلی که ذکر میشود، قانونی است؟قانونی بودن این اتفاق مستلزم دو فرض است: نخست اینکه بپذیریم حضور یک بازیگر ایرانی در یک فیلم خارجی غیرقانونی است.دوم اینکه بپذیریم حضور غیرقانونی یک بازیگر در یک فیلم خارجی، به غیرقانونی بودن حضور یک بازیگر در یک فیلم دیگر در ایران منتهی میشود.ما هنوز پاسخ روشنی برای غیرقانونی بودن حضور یک بازیگر ایرانی در یک فیلم غیرایرانی دریافت نکردهایم. پاسخ روشن به این معنا که وزارت ارشاد اعلام کند مطابق با کدام ماده از چه قانونی و طی چه مرحلهای این اقدام، اقدامی غیرقانونی است.در سخنان مقامات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی این غیرقانونی بودن به منزله یک فرض اثباتشده پذیرفته شده است، در حالی که هیچ استناد قانونی ندارد.حال بیایید فرض کنیم چنین است. فرض کنیم وزارت ارشاد با استناد به متنی قانونی و با طی مراحلی حقوقی به چنین نتیجهای رسیده است، آنگاه این پرسش پیش میآید که چگونه میتوان نتیجه گرفت، یک کار غیرقانونی در یک مکان و زمان دیگر به معنی غیرقانونی بودن کاری دیگر در زمان و مکانی دیگر است؟بیایید با عرض پوزش از این بازیگر، فرض کنیم کسی مرتکب یکی از جرائم معمول در جامعه شده باشد، آیا به خاطر اینکه او مرتکب جرمی کوچک شده است، تمام کارهای پس و پیش او مجرمانه است؟چنین برخوردی با فیلم درباره الی دقیقا همین معنا را میدهد.
تصمیمگیران در وزارت ارشاد و جشنواره فیلم فجر، هنوز نتوانستهاند دلایل محکمهپسندی برای غیرقانونی بودن بازی یک بازیگر ایرانی در یک فیلم غیرایرانی ارائه کنند، یک گام جلوتر گذاشته و این جرم اثبات نشده را عطف به ماسبق کردهاند.به نظرم وظیفه تصمیمگیران جشنواره و وزارت ارشاد است که به این پرسش مهم پاسخ بدهند: آیا حذف درباره الی از جشنواره که به معنی محروم کردن مجموعه عوامل آن از حقوقشان است، قانونی است؟طبیعی است که برای پاسخ دادن به این پرسش نمیتوان به کلیگویی اکتفا کرد و باید استنادات حقوقی و قانونی آن روشن باشد.
منبع: روزنامه اعتماد ملی