۲۰ سال حبس برای اتهامات بی اساس

فرشته قاضی
فرشته قاضی

» خانواده رهبران زندانی جامعه بهایی در مصاحبه با روز:

خانواده های رهبران جامعه بهائی ایران درمصاحبه با “روز”اعلام کردند حکم 20 سال حبس تعزیری رسما به این زندانیان سیاسی و عقیدتی ابلاغ شده است.آنان همچنین حکم صادره را خلاف عدل و انصاف ارزیابی کردند و اتهامات منتسب به رهبران جمعه بهایی ایران را بی اساس خواندند.

آنها در عین حال از نقض حقوق بدیهی این 7 زندانی سیاسی و عقیدتی از سوی مسئولان قضایی خبر دادند واز وضعیت وشرایط زندانیان خود ابراز نگرانی کردند.

فریبا کمال آبادی، جمال الدین خانجانی، عفیف نعیمی، سعید رضایی، بهروز توکلی، وحید تیزفهم ومهوش ثابت هفت تن از سران بهایی هستند که سرپرستی جامعه بهایی در ایران را با عنوان گروه یاران  بر عهده داشتند.

مهوش ثابت از اسفند 86 و 6 نفر دیگر از اردیبهشت 87 در بازداشت هستند و حکومت دلیل بازداشت آنها را مسائل امنیتی عنوان و آنها را به جاسوسی برای اسرائیل، توهین به مقدسات و تبلیغ علیه نظام متهم کرده است.

این 7نفر در دادگاه بدوی به 20 سال حبس تعزیری محکوم شدند اما دادگاه تجدید نظر پس از حذف اتهاماتی چون جاسوسی و همکاری با دولت اسرائیل، این حکم را به ده سال کاهش داد.

هفته گذشته فرهاد ثابتان، سخنگوی جامعه جهانی بهایی درمصاحبه با “روز”اعلام کرد که حکم دادگاه تجدید نظر از سوی دادستان کل کشور، برخلاف شریعت تشخیص داده شده و به 20 سال افزایش یافته است.

 

اگر عدل رعایت شود

کمال خانجانی، برادر جمال الدین خانجانی درمصاحبه با “روز” میگوید که اگر قانون، عدل و انصاف رعایت شود این 7 نفر حتی یک دقیقه نیز نباید در زندان بمانند.

جمال‌الدین خانجانی که75 سال دارد واکنون در زندان رجایی شهر به سر می برد، پیش از انقلاب، صاحب یک کارخانه آجرسازی بود که پس از پیروزی انقلاب مصادره شد.

آقای خانجانی، 25 اردیبهشت 87 درمنزل خود بازداشت شد و تاکنون به مرخصی نیامده است.

کمال خانجانی، برادرکمال الدین خانجانی درمصاحبه با “روز” میگوید: پی گیریها برای مرخصی هیچ فایده ای ندارد. چندی پیش همسر برادرم فوت کرد وهرچه خانواده پیگیری کرد که حداقل برای تنها چند ساعت مرخصی بدهند تا برادرم در تشییع پیکر و خاکسپاری همسرش حضور داشته باشد موافقت نکردند.

او می افزاید: همسر برادرم از یکسال پیش دچار بیماری سختی شد وپزشکان گفتند که زیاد زنده نمی ماند؛ وضعیت جسمانی اش خیلی بد بود و نمی توانست به ملاقات برود. خانواده اقدام کردند و درخواست دادند که یک مرخصی کوتاه بدهید مادرمان قبل از فوت بتواند پدرمان را ببیند اما قبول نکردند. حتی تلفنی هم نتوانست برادرم با همسرش صحبت کند و این مساله واقعا همه ما را آزار داد. برادر من در حال سپری کردن محکومیت خود است وبر اساس قوانین جمهوری اسلامی حق استفاده از مرخصی را دارد اما خب نگذاشتند.

آقای خانجانی سپس با اشاره به اینکه ملاقات ها فقط به شکل کابینی است می گوید: هفته ای یکبار اعضای خانم خانواده و هفته ای یکبار هم اعضای مرد خانواده با برادرم ملاقات دارند. برادرم بعد از فوت همسرش به شدت به هم ریخته بود اما خدا را شکر الان وضعیت روحی اش مساعد است و مثل بقیه او هم شرایط فعلی را تحمل میکند و در اعتقادات خود ثابت قدم است.

از برادر کمال الدین خانجانی درباره اتهاماتی می پرسم که به 7 تن از سران جامعه بهایی ایران از سوی حکومت نسبت داده شد.او توضیح میدهد: بهایی ها هرگز در سیاست دخالت نمیکنند وبرای خود مسئولان هم مثل روز روشن است که این اتهامات بی اساس است. بازداشت و زندانی کردن، به تاراج بردن اموال وخانه ها و… هیچ دلیل دیگری ندارد جز اینکه حکومت با آئین بهایی برخورد میکند وبا کسانیکه به این آئین معتقدند.

اوبا بیان اینکه “این اتهامات بی پایه و اساس است” می گوید: سه سال است این 7 نفر را در زندان نگه داشته اند اما تاکنون حتی یک مدرک هم نتوانسته اند ارائه بدهند و ثابت کنند که آنها جاسوسی میکرده یا علیه حکومت فعالیتی داشته اند.

آقای خانجانی سپس در خصوص نظر دادستان کل کشورمبنی بر خلاف شریعت بودن حکم دادگاه تجدید نظر 7 تن از سران بهایی و افزایش مجدد این حکم ها میگوید: این هم اوج بی عدالتی و بی انصافی است. مساله این است که چطور کسانی را که حکمشان ثابت نشده سه سال در زندان نگهداشته اند. چرا این افراد باید زندان باشند و در عرض سه سال حتی یک ساعت هم امکان مرخصی نداشته باشند؟

برادر کمال الدین خانجانی ابراز امیدواری میکند که مسئولان امور کشور به خود بیایند: “همه ما ایرانی هستیم و آرزوی همه ما سربلندی و آبادانی ایران است ما بهایی ها کاری نکرده ایم که سرافکنده باشیم و هر جاکه رفته ایم باعث نیک نامی ایران و ایرانیان شده ایم. امیدوارم مسئولان امور به خود  بیایند”.

 

حکومت گردن کلفتی میکند

نعیم توکلی، فرزند بهروز توکلی نیزدرمصاحبه با “روز” از آخرین وضعیت پدرش می گوید وتاکید میکند که اتهامات منتسب به پدرش بی اساس است.

بهروز توکلی، 59 سال دارد و از اردیبهشت 87 در زندان به سر می برد. فرزندش به “روز” میگوید:خبر دقیقی از پدرم نداریم. از وقتی که به بند سیاسی زندان رجایی شهر منتقل شده امکان تماس تلفنی خیلی کم شده؛ شاید هر ده روز حدود دو دقیقه تماس تلفنی داشته باشد. آخرین باری هم که تماس تلفنی گرفت در حضور چند ماموربود و درخواست لباس کرد.

نعیم توکلی می افزاید: ملاقات ها هم به صورت کابینی است واغلب، تلفن های کابین خوب کار نمیکند. از طرفی صحبت ها شنود می شود وپدرم نمی تواند اطلاعات درست و دقیقی از وضعیت خود بدهد. لذا دقیقا نمیدانیم در چه وضعی است. پشت کابین نشسته، اگر می توانست بلند شود وراه برود شاید می شد حدس زد از نظر جسمی در چه شرایطی است امامتاسفانه این امکان نیز نیست.

از آقای توکلی می پرسم پدر شما در حال سپری کردن محکومیت خود است ومرخصی یکی از حقوق زندانیان است آیا تاکنون این مساله را پیگیری کرده اید؟ پاسخ میدهد: قبل از همه اینها، پدرم این حق را دارد که پرونده اش را کامل بخواند اما تا همین الان که با شما صحبت میکنم پرونده به طورکامل به وکلای پدرم هم داده نشده وکسی جوابگونیست. وقتی وکلا و خانواده به دادگاه انقلاب مراجعه می کنند با این جواب مواجه می شوند که پرونده دست مقامات بالاتر است. اسمی هم از این مقامات بالاتر برده نمی شود که بدانیم دست چه کسانی است. در اصل از خود سلب مسئولیت و سعی میکنند با خانواده های ما طرف نشوند که بخواهند جوابی بدهند یا نه.

اودرباره اتهامات انتسابی به پدرش میگوید: فکر نمیکنم این اتهامات به هیچکدام از کسانی که در زندان های جمهوری اسلامی هستند بچسبد. پدر من و 6 نفر دیگر به هیچ اسنادی دسترسی نداشته اند که بخواهند جاسوسی کنند. اتهامات دیگر هم اتهاماتی کلی است، مصادیقش را بگویند.

آقای توکلی سپس با اشاره به افزایش حکم محکومیت پدرش و6 نفر دیگر از سران بهایی، توسط دادستان کل کشورمیگوید: این مساله هیچ مبنایی ندارد و با هیچ سیستم حقوقبشری و حقوقی در دنیا وحتی قوانین خودجمهوری اسلامی قابل توجیه نیست. اینکه هر چه دلشان میخواهد هر زمانی اعمال کنند واسمش را بگذارند شریعت، این یک نوع گردن کلفتی است که هیچ ادله حقوقی ندارد.

 

شرایط وخیم بند زنان رجایی شهر

ایرج کمال آبادی، برادر فریبا کمال آبادی نیز درمصاحبه با “روز” از تهدید این عضوگروه یاران از سوی زندانیان خطرناک زندان رجایی شهر خبر می دهد. اومی گوید نظر اخیر دادستان کل کشورمبنی بر افزایش حکم رهبران بهایی به عنوان حکم نهایی به آنها ابلاغ رسمی شده است.

فریبا کمال آبادی، 49 سال دارد و اونیز از اردیبهشت 87 در زندان به سر می برد. مهوش ثابت دیگر عضوگروه یاران است که 58 سال دارد و به اتفاق خانم کمال آبادی در زندان رجایی شهر زندانی است.

طی روزهای گذشته بحث انتقال زندانیان سیاسی زن رجایی شهر به زندان های دیگر مطرح شده بود.ایرج کمال آبادی، برادر فریبا کمال آبادی در این زمینه به “روز” میگوید:هنوز منتقل نکرده اند. مدتی است چنین بحث هایی مطرح است که میخواهند به زندانی در قم یا زندانی که جدیدا در ورامین ساخته اند منتقل کنند اما تاکنون این انتقال صورت نگرفته ضمن اینکه این قضیه شامل خواهرمن وخانم ثابت نمی شود وگفته اند که آنها باید در رجایی شهر بمانند.

او در خصوص آخرین وضعیت و شرایط خانم کمال آبادی و همچنین خانم ثابت میگوید: حدود دوماه پیش خواهرمن و خانم ثابت را از طبقه سوم به طبقه دوم منتقل کردند که محل بسیار خطرناکی است وزندانیان شرور ازمحل های دیگر به این قسمت منتقل می شوند.در اصل تبعیدگاهی در درون زندان رجایی شهر ومخصوص کسانی است که نه تنها در خارج از زندان جرمی مرتکب شده بلکه در داخل زندان هم خلافی کرده اند مثلا خانمی آنجا هست  که در داخل زندان دو نفر را به قتل رسانده. آنجا شرایط خیلی بدتر است و ما واقعا نگران ایم.

آقای کمال آبادی می افزاید: مخصوصا اوایل که خواهرم و خانم ثابت را به این قسمت آورده بودند مسئولین زندان به زندانیان آنجا گفته بودند تا جایی که می توانید این دو نفر را اذیت کنید. چند هفته اول خیلی وحشتناک بود و این دواز سوی زندانیان تهدید هم شده بودند ولی خوشبختانه به تازگی کمی بهتر شده و به دلیل رفتار خوب خواهرم و خانم ثابت و مهربانی آنها با سایر زندانیان، زندانیان دیگر هم رفتارشان بهتر شده است و شیفته این دوشده اند لذا کمی شرایط شان از این جهت بهتر شده. اما کلا شرایط خیلی بد است و سلامتی شان روز به روز تحلیل می رود. بیماری های مختلفی در زندان است؛ متاسفانه دارو ودرمان نیست حتی اوایل که خواهرم به این زندان منتقل شد بیماری آنفلوآنزای خوکی شیوع کرده بود و مسئولان زندان عده ای را به قرنطینه برده بودند اما یکباره حدود 30 نفر از مبتلایان را پیش بقیه زندانیان آوردند که خیلی خطرناک بود.از طرفی آب گرم نیست و مجبورند با آب سرد حمام کنند، وضعیت غذا بی نهایت بد است و انواع و اقسام دردها ورنج ها را تحمل میکنند.

برادر فریبا کمال آبادی  سپس از پیگیری های خانواده برای مرخصی وملاقات حضوری میگوید: ملاقات ها که کابینی است.مرخصی هم طبق قانون جمهوری اسلامی حق زندانیانی است که محکومیت خود را سپری میکنند امامتاسفانه این حق قانونی را هم نقض میکنند. بارها خواهرم درخواست مرخصی کرده اما مسئولین گفته اند چرا تقاضا میکنید؟ هیچوقت به شما مرخصی نمیدهیم. شما وضعتان خاص است وبیخود تقاضا نکنید. خواهر من وبقیه 6 نفر هم میگویند که ما وظیفه خود میدانیم تقاضای مرخصی کنیم این حق قانونی ما است و ما قصور نمیکنیم اگرشما نمیدهید این قصور از شماست.

او در خصوص وضعیت روحی و جسمی خواهرش می گوید: از نظر جسمی به دلیل محرومیت ها و شرایط سختی که در زندان دارند خیلی وضعیت خوبی نیست. نه دارو ودرمانی ونه دکتری است و وضعیت بهداشتی وحشتناک است و به دلیل شرایط بهداشتی بد، انواع و اقسام بیماری ها در زندان است که خطر ابتلا به آنها برای همه وجود دارد. به دلیل این شرایط یکبار که سرما میخورند خوب نشده مجددا مریض می شوند و… و شرایط جسمی شان تحلیل می رود. ولی از نظر روحی شرایط متفاوتی است. اکثر کسانی که در این زندان هستند آخر خط هستند یعنی منتظر اعدام هستند یا حبس ابد دارند یا زندان های طولانی مدت و کسانی هستند که در زندگی بیرونی خود نیز دچار محرومیت های بسیار بوده اند و شرایط روحی مساعدی ندارند. برخی اعتیاد به مواد مخدر داشتند و در زندان دسترسی ندارند وافسردگی های شدید دارند و داروهای آرام بخش می خورند.وقتی دارو می خورند مثل جنازه گوشه ای می افتند اما وقتی اثر دارو می رود داد و فریاد می کشند و دعوا راه می اندازند و خیلی خطرناک هستند. اما با همه این اوضاع، خواهرم وخانم ثابت روحیه خودرا حفظ کرده اند خیلی قوی هستند وبه دیگرزندانیان نیزکمک میکنند.

آقای کمال آبادی همچنین خبر میدهد که حکم 20 سال حبس به خواهرش و سایر اعضای گروه یاران به صورت رسمی ابلاغ شده است: “پیش از این حکم دادگاه بدوی و همچنین حکم دادگاه تجدید نظر فقط شفاها به آنها گفته شده بود و ابلاغ رسمی نشده بود و این یکی از تاکتیک های آقایان بود که هر موقع خواستند حکم را بر اساس میل خود تغییر دهند. اما پس از اعلام نظر دادستان، این حکم به صورت رسمی و به عنوان حکم نهایی به آنها ابلاغ شد و دیگر امکان هیچ گونه تجدید نظر خواهی هم نیست.

او خواهرش و 6 عضو دیگر گروه یاران را بی گناه می خواند و می گوید: دولت ایران نه تنها بر بهائی ها بلکه بر سایر پیروان ادیان دیگر و حتی سنی ها نیز تبعیض روا میدارد. اتهاماتی که به خواهرم و 6 نفر دیگر منتسب کردند و حکمی که دادند مبنای حقوقی ندارد و هیچ سند و مدرکی دال بر این اتهامات نیست مساله برخورد با آئین بهائیت است. شما ببینید به قبرستان های ما نیز رحم نمی کنند و آنها را با خاک یکسان میکنند این یعنی چی؟ آیا مردگان هم مشکل سیاسی دارند؟

آقای کمال آبادی سپس در پاسخ به این سئوال که حکم نهایی شده اکنون چه خواهید کرد؟ می گوید: ما هیچ وقت خواهان این نیستیم که حکم تقلیل پیدا کند تنها چیزی که میخواهیم عدل و انصاف است اگر با عدل و انصاف رفتار کنند این افراد را بلافاصله و بی هیچ قید و شرطی آزاد می کنند.

از آقای کمال آبادی درباره گروه یاران می پرسم. این گروه چه فعالیت هایی داشت؟ می گوید: آئین بهائیت کشیش، خاخام، پیشوا و ملا و مجتهدی ندارد و در نتیجه امور بهائیان به این نحو انجام می شود که در هر شهر و کشوری که هستند گروهی با رای گیری اعضای بهایی آنجا تشکیل می شود که مسئول انجام امور بهائیان است. در ایران چون آئین بهائیت به رسمیت شناخته نمی شود امکان این نیست و لذا چند نفر داوطلبانه و به طور غیر رسمی مسئولیت را برعهده گرفتند و گروه یاران را تشکیل دادند و خود حکومت هم مطلع بود. کاراین گروه هم  این بود که مسائلی چون ازدواج، کفن و دفن و خاکسپاری، تولد نوزاد، تعیلم و تربیت جوان ها… و چنین مسائلی را رتق و فتق میکردند. در اصل گروهی کاملا غیر سیاسی بود. میدانید که براساس آئین بهائیت، بهائیان اجازه ندارند در هیچ نهاد و گروه سیاسی فعالیتی کنند.