پرستو سپهری
امیر حسین فطانت نویسنده و مترجم ایرانی برنده” جایزه مترجم سال 2007” شد. این جایزه که از طرف اینترانت ـ شبکه جهانی مترجمان حرفه ای ـ اهدا می شود پیش از این به نوام چامسکی و سازمان یونسکو داده شده بود.
4 سال قبل آخرین کتاب گابریل گارسیا مارکز به نام “خاطرات روسپیان سودازده من” در نمایشگاه کتاب بوگوتا وارد بازار شد و دوستدارانش روایت عشق پیرانه سر نویسنده ای نود ساله به جمال معشوقی نوجوان و باکره را به عنوان آواز قوی استاد چون ورق زرخریدند، اما چاپ ترجمه فارسی این کتاب در کشورمان- که مارکز در آن دوستداران بسیار دارد- فرجام خوشی نیافت. ترجمه امیر حسین فطانت اجازه چاپ نگرفت و ترجمه کاوه میر عباسی پس از مدتی کوتاه توقیف شد. اما چاپخش رایگان اینترنتی ترجمه امیر حسین فطانت- پس از چاپ کتاب در آمریکا- سبب شد تا وی جایزه مترجم سال 2007 را از طرف اینترانت- شبکه جهانی مترجمان حرفه ای- دریافت کند.
روز سوم ژانویه 2008 اعضای اینترا دات نت، شبکه جهانی مترجمان حرفه ای، امیر فطانت را به عنوان مترجم سال ۲۰۰۷ برگزیدند. عنوان افتخاری “مترجم سال” به پاس تلاش ها و گاه از خود گذشتگی های فردی مترجمانی، زنده یا مرده، داده می شود که مورد توجه مطبوعات بوده و به افزایش آگاهی عمومی در مورد اهمیت مترجمان و امر ترجمه کمک کرده اند.
فطانت مترجم “خاطرات روسپیان سودازده من” اثر گارسیا مارکز است که در ماه نوامبر در ایران توقیف شد. فوندو، بنیاد حفظ زبان اسپانیائی با ۸.۷۵% آرا و لاله بختیار مترجم فمینیست قران با ۸% آرا به ترتیب در مرحله دوم و سوم قرار گرفتند. در واگذاری این عنوان که مبتنی بر آرا اعضا و خوانندگان است امیر فطانت ۴۴.۵% آرا را از آن خود کرد.
این عنوان در سال ۲۰۰۵ به نوآم چامسکی داده شد که با ۱۷.۴۳% و پس از او یونسکو با ۱۳.۷۶% و “یادمان مترجمین کشته شده حین انجام وظیفه” با ۱۱.۵۱% به ترتیب در ردیف های دوم و سوم قرار گرفتند.” یادمان ۲۱۶ مترجم کشته شده در عراق” برنده این عنوان در سال ۲۰۰۶ بود.
فقط نگاهی به اسامی دیگر نامزدهای این جایزه کافی است تا اهمیت کار فطانت و جایزه ای را که به حق از آن خود کرده، دریابیم. کر این نکته نیز خالی از فایده نیست که نتیجه نهایی متاثر از رای اعضا و خوانندگانی است که از طریق وب سابت اینترا دات نت به سه نفر از مترجمین برگزیده خود رای داده باشند:
1 مقامات ابو ظبی: به خاطر پروژه “ کلمه” و تصحیح کاستی های ترجمه در زبان عربی
2 نورالخال: زن مترجم عراقی به دلیل شهامتش
3 لاله بختیار: زن فمینیست مترجم قران
4 سودانشو چاتورودی: مترجم کهنه کار
5 سیبل ادموندز: مترجم سابق سیا به دلیل افشاگری
6 کلایتون اشلمان: تلاش 48 ساله در ترجمه اشعار سزار وایخو
7 امیر فطانت: مترجم ایرانی و ممنوع شده در کشورش
8 فوندی: عامل استفاده درست از زبان اسپانیائی در مطبوعات
9 آی بی ام : ایجاد مترجم مجازی برای ناشنوایان
10مایکل کراوس: مطالعه در زبان بومیان آمریکا
11 میگل لئون پورتییو: تلاش در شناساندن زبان ناهواتل
12 آن لانگ اسپیراتوس: بخاطر تاسیس اولین آکادمی ترجمه در آمریکا
13 اجمال نقشبندی: مترجم افغانی فراموش شده
14 امیدا نیازوف: مترجم حقوق بشر محبوس در ازبکستان
15 پوفسور اوکوت اوکومبو: پیشبرد علائم زبان کنیا ئی
16 ملیندا پاراس: تاسیس شبکه درمانی مترجمان
17 سرجیو پیتول: بخاطر ترکیب حقوق بشر و ترجمه
18 جان پرووست: فنون تدوین لغتنامه
19 روما روکا: بنیان گزارانجمن ناشنوایان نویدا
20 پروفسوراشروسیگ: مترجم پنجابی
21 ساندرا تامسون و چارلزلی: کتاب مرجع گرامر واپو
22 تایمز لندن: بخاطر فشار بر دولت انگلستان برای تجدید نظردر قوانین مربوط به مترجمان عراقی
23 لورنا ویلیامز: بخاطر معرفی زبان های بومیان آمریکا
24 واشو : شامپانزه ای که بیش از همه در مورد زبان انسان به ما آموخت
”خاطرات روسپیان سودازده من” آخرین کتاب گابریل گارسیا مارکز نویسنده پر آوازه کلمبیایی 4 سال قبل با سر و صدای فراوان در نماشگاه کتاب بوگوتا وارد بازار شد وچون تصور رایج چنین است که این کتاب به دلیل بیماری و کهولت مارکز، می تواند آخرین کتاب وی پیش از مرگ باشد، تمامی 1 میلیون نسخه چاپ اول این کتاب که نگاهی متفاوت به مفهوم پیری، عشق و زندگی دارد به سرعت فروخته و به زبان های متعددی نیز ترجمه شد. اما ترجمه فارسی آن در کشورمان که مارکز دوستداران بسیار دارد، فرجام خوشی نیافت.
امیر حسین فطانت که کتاب را مستقیماً از زبان اسپانیولی به فارسی برگردانده بود، آن را توسط نشر آهنگ به وزارت ارشاد ارائه داد. همزمان، ترجمه کاوه عباسی از همین کتاب نیز به اداره ممیزی ارشاد تحویل داده شد. پس از مدتی طولانی به نشر اهنگ اطلاع داده شد که کتاب غیر قابل چاپ تشخیص داده شده است. پس از پیگیری های نافرجام، فطانت کتاب را به نشر ایران در آمریکا سپرد. تصمیم امیر حسین فطانت[ که در یک زندگی شبیه به قهرمانان آثار مارکز در بوگوتا پایتخت کلمبیا زندگی می کند، و پیش از این هم یک داستان بلند به نام “داستان داستان ها” در تهران منتشر کرده است،مبنی بر چاپ کتاب در آمریکا باعث شد که متن کتاب بدون سانسور و کم و کاست های رایج نشر در ایران به دست مخاطب فارسی زبان برسد. اما دسترسی نداشتن دیگر ایرانیان ساکن اروپا و حتی شهرهای مختلف آمریکا، به دلیل پخش نامناسب کتب فارسی و از سویی سانسور بی امان در ایران سبب شد تا ناشر کتاب و مترجم در یک تصمیم منطقی آن را به صورت کتاب الکترونیکی، رایگان در وب سایت انتشاراتی قرار دهند.
همزمان ترجمه کاوه میرعباسی نیز با تغییر نام کتاب به خاطرات دلبرکان غمگین من و اعمال حذف های رایج با تیراژ ۵۵۰۰ نسخه چاپ از سوی نشر نیلوفر در تهران منتشر شد، اما پس از یک هفته به دستور صفارهرندی، وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی توقیف گردید.
توقیف”خاطرات دلبرکان غمگین من” پس از چاپ نقدی بر این کتاب در سایت تابناک[نسخه المثنی سایت بازتاب متعلق به محسن رضایی فرمانده سابق سپاه پاسداران ایران] و غیر اخلاقی خواندن آن صورت گرفت و صفار هرندی انتشار کتاب را یک غفلت خواند و خبر از برکناری مسبب انتشار این کتاب در وزارت ارشاد و تنبیه ناشر داد.
این جنجال با مصاحبه کاوه میر عباسی و اعلام اینکه “ البته نام کتاب تغییر کرده است، اما ظاهراتغییرات در همین حد است” گسترش بیشتری یافت و سایت تابناک در گزارش خود نوشت: “در حالی که برخی آثار علمی، فرهنگی و سیاسی به دلیل بهانهجوییهای بیمورد، از دریافت مجوز نشر محرومند، وزارت ارشاد به رمانی که موضوع اصلی آن روابط جنسی پیرمردی با روسپیهاست، مجوز انتشار داده و به گفته مترجم آن، از هرگونه سانسور مطلب نیز در آن خودداری شده است.“
این جنجال ها امیر حسین فطانت را بر آن داشت تا طی مقاله ای با عنوان” روسپیان محزون مارکز و سردار فرهنگی صفارهرندی” از وقایع نگاری توقیف کتاب خود در ایران سخن بگوید و عطاءالله مهاجرانی نیز در سایت شخصی خود نقدی بر کتاب را منتشر نماید.
اما امیر حسین فطانت کیست. خود او به این سئوال چنین پاسخ داده است: “متولد شیراز و پنجاه و هفت سالهام. دورهی متوسطه را در دبیرستان کمال نارمک گذراندم، جایی که بازرگان و دکتر سحابی و آیتالله طالقانی هیات امنایش بودند و باهنر و رجایی و دکتر بهشتی و جلالالدین فارسی معلمهایش. فوق لیسانس عمران را از دانشگاه شیراز گرفتم و فوق لیسانس علوم سیستمها را از سازمان مدیریت صنعتی تهران. سالهای 49 تا 51 را در زندانهای قزل قلعه، قصر شماره 3 و زندان قصر شماره 4 با بعضی از شخصیتهای بزرگ تاریخ مبارزات سیاسی اخیر ایران همبند بودم. با خیلیهای دیگر که داغی بر تاریخ اخیر ایران گذاشتند آشنا. علاوه بر اینها این شانس کمنظیر را هم داشتهام که بعدها زندان ماکو و زندان اوین را ببینم و همچنین زندان سپاه را در آبادان. مدتی را در زندان آغری در ترکیه گذراندم و مدتی را در زندان لاذقیه در سوریه، سه شبی را هم در پاریس زندان موقت بودم. خیلی دلم میخواهد فرصتش دست دهد که مجموعه داستانهای کوتاهی با عنوان «خاطرات زندانهای من» را بنویسم.“
امیر حسین فطانت که یک دهه قبل، بعد از انتشار “داستان تمام داستان ها” و انتشار ترجمه “گزارش یک آدمربایی” نوشته مارکز به سوی این حرفه کشیده شده، سال گذشته موفق شد گزیده ای از اشعار مولوی را به زبان اسپانیایی منتشر کند. این کتاب که با مقدمه ای از فطانت منتشر شده، شامل گزیده هایی از مثنوی، رباعیات و غزلیات دیوان شمس است که همزمان با نامگذاری سال 2007 به عنوان سال مولوی منتشر و در نمایشگاه کتاب بوگوتا عرضه شد. فطانت در مراسم رونمایی کتاب که توسط انتشاراتی معتبر “رندام هاوس موندادوری” روز بیستم آوریل 2007 عرضه شد، در مورد افکار، اشعار، زندگی و اهمیت مولوی در عصر فقر فلسفی حاضر سخنرانی کرد که با اجرای مراسم رقص سماع دراویش چرخان همراه بود.
اما جامعه ادبی و فرهنگی ایران از انتشار کاغذی ترجمه او از کتاب آخر مارکز محروم ماند، اتفاقی که شاید منجر به خوانده شدن بیشتر آن در دنیای مجازی شد. فطانت خود در این باره می گوید: “پس از توقیف کتاب مارکز در ایران روز 16 نوامبر متن کامل و سانسور نشده کتاب را برای دسترسی آزاد عموم در اینترنت گذاشتم. بیش از 15هزار بار و از 550 پایگاه اینترنتی و از 80 کشور جهان این متن پیاده شده است که با توجه به چاپ اول کتاب «خاطرات دلبرکان غمگین من» به ترجمه کاوه میر عباسی که قبل ازتوقیف 5500 نسخه آن به فروش رفته بود ارقام چشمگیری هستند.“
شاید این امر نشانه از آغاز دورانی تازه در نشر کتب فارسی است. زمانه ای که نویسندگان و مترجمان با صرف زمان و تحمل عرق ریزی روح حاصل کار خود را به رایگان در دسترس میلیون ها هم زبان و هم وطن خویش قرار دهند. گریزراهی تازه، اما نه چندان معتبر[به دلیل اعمال فیلتر بر اینترنت از سوی همین وزارت ارشاد اسلامی] که لااقل تا مدت زمانی واسطه زنده ماندن زبان و فرهنگ اصیل کشورمان بشود.