22 خرداد، روز تنبیه احمدی نژاد

نویسنده
زهرا خسروی

» حمیدرضا جلایی پور در گفت و گو با روز:

در مورد آرای مهندس موسوی و نتیجه انتخابات با محمد رضا جلایی پور مصاحبه کرده ایم.به اعتقاد او “نتیجه انتخابات 22 خرداد با شکوه تر از دوم خرداد وتنبیه احمدی نژاد” خواهد بود.

این مصاحبه در پی می آید.

 

کمتر از یک هفته تا زمان انتخابات باقی مانده است. وضعیت آرای مهندس موسوی را چگونه ارزیابی می کنید؟

این ارزیابی که من می گویم تقریبا بیست روز پیش به آن رسیدم والان برای من محکم تر و قطعی ترشده است. من فکر می کنم که آقای موسوی در دور اول رای خواهد اورد و روز 22 خرداد روز تنبیه ملی و روزی باشکوه خواهد بود که دوباره نام ایران در داخل و خارج تبدیل به پدیده ای جهانی خواهد شد. شاید اگر انتخابات امریکا نبود این انتخابات جزو انتخابات عجیب می شد.  شاید شما تعجب کنید ولی من نتیجه ی انتخابات را خیلی باشکوه تر از دوم خرداد می دانم.

 

چطور به این نتیجه رسیدید؟

سرمایه ی اصلاح طلبی خاتمی الان فعال شده است. 4 سال تحقیر مردم که در دولت نهم اتفاق افتد منجر به واکنش منفی مردم نخواهد شود. مردمی که 4 سال پیش می گفتند دیگر فایده ندارد الان متوجه شده اند که خیلی هم فایده دارد. تفاوت خاتمی و احمدی نژاد خیلی زیاد است. الان همه خوب فهمیده اند که تفاوت احمدی نژاد و موسوی خیلی فاحش است و لذا واکنش مردم یک مشارکت انبوه در 22 خرداد خواهد بود.

 

دلایل شما برای این تحلیل چیست؟ نشانه ای هم دارید؟

یکی اینکه در دوره ی اصلاحات، مطالباتی که مردم و جامعه داشتند خیلی جدی و واقعی بود. به هر حال جامعه ی ما جامعه ی توانا و مدرنی شده است؛ در عین حال که معضلات خودش را هم دارد. بیکاری دارد، افسردگی دارد، اعتیاد دارد…ولی می خواهد این معضلات را حل کند و با شیوه ی اصلاح طلبانه و مدنی. در دور قبل عده ای که در جامعه پایگاه نداشتند و در حکومت پایگاه داشتند جلوی حل این معضلات را گرفتند. این مطالبات در طول این چهار سال تشدید شده است. 4 سال است پول نفت برای عده ای از مخالفان اصلاحات، مستی آورده است و مردم ایران را تحقیر و منابع کشور را حرام کرده اند. لذا انتخابات هم در جهت پافشاری برمطالبات اصلاحی و هم  مقابله با ناکامی های دولت نهم و هم آگاهی از این روند، این فرصت را برای مردم ایجاد کرده است تا پاسخ این تحقیر ها را با روش های مدنی بدهند. مردم می دیدند که چه بلایی بر سر آنها آمده است و لی نمی خواستند به هر روشی پاسخ بدهند. علایمی که ما می بینیم، علایم یک دوم خرداد باشکوهتر است. یعنی بهمنی از آرا راه افتاده است که در روز 22 خرداد دنیا را به تعجب وا می دارد.

 

آقای جلایی پور، 4 سال پیش هم درزمان کاندیداتوری دکترمعین خیلی ازدوستان براساس نتایج نظرسنجی ها چنین حرفی را می زدند…

خیر. نظر سنجی ها فاصله ی فراوان آقای موسوی را در این روزها نشان میدهد. با این حال من چندان روی نظر سنجی ها تکیه نمی کنم، چرا که قبول دارم تا روز آخر شاید نشود این موج اجتماعی را خوب ارزیابی کرد. ولی بالاخره همین نظر سنجی ها هم حرفی برای ما دارد و حرفی که می زند این است که موسوی از 50 درصد هم جلوتر است. نظر سنجی ها را که کنار بگذاریم می بینیم که تقریبا 95 درصد نخبگان کشور پشت آقای موسوی هستند. نخبگان سیاسی متشکل یعنی حزب مشارکت، حزب کارگزاران، مجمع روحانیون، سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی، اغلب نیروهای ملی- مذهبی، اغلب نیروهای نهضت آزادی و سایر شخصیت های سیاسی.به همه ی این ها اساتید دانشگاهی را اضافه کنید. من خودم تعجب می کنم ؛ ما نمی توانستیم 6 تا جامعه شناس را دور هم جمع کنم تا راجع به آسیبهای اجتماعی بیانیه ی مشترک بدهیم ولی 86 جامعه شناس در یک تحلیل اجتماعی 8 صفحه ای از موسوی حمایت می کنند. بیش از 70 استاد علم سیاست از مهندس موسوی حمایت می کنند. اغلب هنرمندان، اهالی سینما، موسیقی، نویسندگان از مهندس موسوی حمایت می کنند. از جمع 5 هزار نفری دانشجویان دانشگاه تهران که در نمونه گیری شرکت کردند، 76 درصد ارا برای مهندس موسوی بود که بی نظیر است. اجتماعاتی که در شهرستان ها تشکیل می شود نیز بی نظیر است. ما در دوره ی آقای خاتمی و آقای معین هم به شهرستان ها رفته بودیم ولی اجتماعاتی که امروز تشکیل می شود خیلی وسیع تر است. یعنی هم آن موج اصلاحی است و هم این موج 4 سال تحقیر. لذا کسانی که در دوره ی آقای معین شرکت نکردند، امروز شرکت کرده اند. مثلا من در دوره ی انتخابات آقای معین به ساری که می رفتم حدود 400-300 نفر می آمدند ولی الان بیش از 1500 نفر می آیند. در شیراز بیش از 4000 نفر آمده بودند و آن تجمع را دانشجویان دختر اداره می کردند. این استقبال در سطح نخبگان شکل گرفته که به نظر من نیروی بسیار تعیین کننده ای است. شما همین موج سوم را در نظر بگیرید. ما 500 هزار نفر عضو داریم. اعضایی که ایمیل دارند. شماره ی کارت ملی دارند و در شبکه مجازی فعال هستند. 86 درصد از این تعداد نه فقط به موسوی رای می دهند، بلکه فعال هستند. برای همین است که می گویم معجزه ای اتفاق خواهد افتاد. از این ها که بگذریم باید بیاییم در بدنه. یعنی میان مردم. بین مردم هم مهندس موسوی خیلی عزیز است.در هر سه طبقه ی پایین، متوسط  و بالا؛ با اینکه مهندس موسوی شعار حداکثری نمی دهد، گرایش وسیعی به وی دیده می شود. جوان ها با روبان های سبز و ماشین ها و مغازه ها با نوار های سبز و عکس های آقای موسوی یک جنبش سبز را در ایران به نمایش گذاشته اند. تازه خیلی از مردم هم هستند که تصمیم گرفته اند به مهندس موسوی رای بدهند، ولی حرفش را نمی زنند. من این پدیده را به وضوح می بینم. مهندس موسوی دو دسته حامی دارد. یعنی حامی سبز آشکار و حامی سبز پنهان. آقایان تندرو در شهرها جوی را ایجاد کرده بودند که شما به هر کسی رای بدهید بالاخره احمدی نژاد رای می آورد. موج سبز این را جو را شکسته است. مردم، حتی در میان اصولگراها رایشان مهندس موسوی است ولی حرف نمی زنند و گذاشته اند تا در روز انتخابات به این دوره ی فریب  و دروغ و ریا پایان بدهند.

 

خیلی ها هم معتقدند شعارهای آقای کروبی اصلاح طلبانه تر است و بر پایه پوپولیسم بنا نشده…

اتفاقا در حال حاضرعده ای تحلیل های بی پایه می کنند و می گویند این موج سبزیک موج پوپولیستی است. کجای این موج، پوپولیستی است؟  این یک موج مدنی است. این مردم تحت فشار بودند. جامعه به دنبال آگاهی بوده و به آن دست پیدا کرده است. دوباره فرصت انتخابات شده است و مردم می خواهند از تجربه ی عدم حضورشان در دوره ی  قبل استفاده کنند. لذا به نظر من رای دادن به مهندس موسوی واکنش جامعه است به یک دوره ی بی اعتمادی در دولت نهم  و ایجاد یک دوره ی اعتماد در دولت دهم.

 

خیلی ها که از مهندس موسوی حمایت نکرده اند در اصلاح طلب بودن وی تشکیک کرده اند.

مهندس موسوی یک شخصیت اصلاح طلب است، ولی ما الان سه نوع اصلاح طلبی داریم. یکی اصلاح طلبی حداکثری که می خواهد همه ی سطوح تدبیر عمومی در کشور را دموکراتیک کند. در سال  87 این اصلاح طلبی پایگاه اجتماعی داشت ولی الان ندارد. یک نوع اصلاح طلبی متوسط داریم که نماد آن آقای خاتمی است که یک پایگاه وسیع اجتماعی دارد و به دنبال مردم سالارانه و پاسخگو کردن مدیریت کشور است ولی با امکانات موجود در قانون اساسی. یک نوع اصلاح طلبی هم اصلاح طلبی حداقلی است که قابل اجرا، قابل پیش بینی و قابل اتکاست که اقای موسوی نماد آن است. یعنی به جای آنکه مطالبات را بالا ببرد و وعده های بزرگ بدهد، روی محورهایی تکیه می کند که برابر همین قانون اساسی موجود می توان انها را تحقق بخشد. مثلا یک دولت شفاف؛ دولتی که حداقل 80 درصد اقتصادی را که در دست دارد شفاف کند. این اصلاح طلبی حداقلی، الان این ویژگی ها را دارد که اولا اقای خاتمی به عنوان یک اصلاح طلب میانه از آن حمایت می کند لذا تمام انرژی اجتماعی اصلاح طلب میانه را در کنار خود دارد و دوم اینکه اگر دقت کرده باشید در انتخابات قبلی که آقای معین کاندیدا شده بود فقط طبقه ی متوسط جدید از او حمایت کرد ولی در حال حاضر طبقه های دیگر اجتماعی نیز از آقای موسوی حمایت می کنند. لذا پیش بینی من این است که اصلاح طلبی حداقلی آقای موسوی پیشروی خواهد کرد و من افق بسیار مثبتی را بعد از این انتخابات برای کشور پیش بینی می کنم و معتقدم که بخش عقلایی اصولگراها نیز قوی  و تبدیل به یک حزب جدی خواهد شد و کشور به سمت یک توسعه ی همه جانبه پیش خواهد رفت.

 

و بحث آخر، بحث برخوردهای بعضی نیروهای حامی احمدی نژاد با حامیان آقای موسوی است.

ما در این روزهای باقی مانده با یک عده آدم شکست خورده ی عصبی بی اخلاق روبرو هستیم. عده ای که عصبی شده اند و با اتوبوس نیرو می آورند.تنها کاری که باید بکنیم تا به سرمنزل مقصود برسیم ادامه ی همین روش های مدنی است. باید با روش های اخلاقی وانسانی این موج سبز را حفظ کنیم و گسترش بدهیم.