دومین اجلاس جهانی مدارس ایمن در روزهای ۵ و ۶ اکتبر برابر با ۱۳ و ۱۴ مهرماه در هتل آزادی تهران برگزار شد. در این اجلاس مهمانانی ازکشور های ارمنستان، کامبوج، کاستاریکا،اکوادور، گرجستان، ایتالیا، ژاپن، قزاقستان، قرقیزستان، لائوس، ماداگاسکار، مکزیک، نپال، نیجریه، پاناما، قطر، آفریقای جنوبی، سنت وینسنت، ترکمنستان، ترکیه، تایلند، تونس و آمریکا حضور داشتند. خانم مارگارتا والستروم نماینده ویژه دبیرکل سازمان ملل متحد در امور کاهش بلایا و حوادث و گری لوئیس هماهنگ کننده مقیم سازمان ملل متحد در ایران در این نشست سخنرانی کردند.
اولین اجلاس مدارس ایمن اکتبر سال گذشته در ترکیه برگزار شد. در پایان اجلاس امسال نپال میزبانی نشست سال آینده را پذیرفت. نپال کشوری زلزله خیز در دامنه هیمالیا است و در فروردین امسال زلزله ای به قدرت ۷ و ۹ دهم ریشتر در کاتماندو پایتخت این کشور، باعث مرگ ۸ هزار تن و ویرانی بیش از ۲۵ هزار کلاس درس شد. در سطح بین المللی از این اجلاس استقبال زیادی نشده بود. سطح حضور مقامات خارجی هم پایین بود.
در میان مهمانان اجلاس کشورهای نپال و تونس در سطح وزیر حاضر شده بودند. از بقیه کشورها نمایندگانی در سطوح پایین تر دولتی و یا افرادی از موسسات غیردولتی حضور داشتند. از آمریکا دکتر یوسف بزرگی زاده استاد زلزله نگاری دانشگاه برکلی کانادا در اجلاس شرکت کرده بود. اسحاق چهانگیری معاون اول رئیسجمهور در دومین روز اجلاس سخنرانی کرد و وعده داد تا سه سال آینده مدارس در دورترین نقاط کشور به سیستمهای گرمایشی استاندارد مجهز میشوند. در اجلاس درباره ایمنی مدارس در برابر زلزله و سیل و آتش سوزی بحث شد.
مسئولان اموزش و پرورش در این اجلاس گفتند که برای ایمن سازی و تجهیز مدارس نیاز به 3 میلیارد دلار بودجه دارند. علی اصغر فانی وزیر آموزش و پرورش گفت: “هماهنگی های اولیه در این باره با آقای نوبخت، معاون رئیس جمهور انجام شده و امیدواریم با گشایش در وضعیت اقتصادی کشور به سرعت این کارانجام شود. ” وزیر آموزش و پرورش اضافه کرد: “یک سوم دانش آموزان کشور در مدارسی درس می خوانند که خطرآفرین و نیازمند مقاوم سازی هستند.” به نظر می رسد برای جلوگیری از اتلاف منابع، باید قبل از اختصاص بودجه، مسایل مدیریت و اجرای برنامه مقوم سازی بررسی و دستگاهی خارج از سیستم آموزش و پرورش برای نظارت برعملیات فنی و نحوه هزینه کرد، تعیین شوند.
براساس آمار رسمی سازمان نوسازی و تجهیز مدارس، در حال حاضر یک سوم از ۹۵ هزار ساختمان مدرسه یعنی بیش از ۳۰ هزار مدرسه فاقد ایمنی در برابر زلزله است و نیاز به مقاوم سازی دارند. تعداد مدارس دارای سازه غیرمقاوم و خطرآفرین در مناطق شهری بیشتر از مناطق روستایی است زیرا مدارس شهری اغلب عمر بیشتری دارند. در مقابل مدارس روستایی از کمبود تجهیزات از جمله وسایل گرمایشی ایمن رنج می برند.
یکی از خطرات جدی در مدارس ایران، آتش سوزی بخاری های نفتی در فصل سرما است. حداقل در یکصد هزار کلاس درس روستایی از بخاری های نفتی یا گازی غیر استاندارداستفاده می کنند. برنامه ایمن سازی سیستم گرمایشی مدارس از سال ۸۳ به بعد از وعده های ثابت و البته اجرا نشده وزرای آموزش و پرورش بوده است.
آتش سوزی در مدارس به خاطر استفاده از وسایل غیر استاندارد گرمایشی از سال ۸۳ تا ۹۱ باعث کشته و زخمی شدن تعداد زیادی از دانش آموزان روستایی شده است. بخاری چکه ای دبستان روستای سفیلان در استان چهارمحال و بختیاری در سال ۸۳ آتش گرفت و ۱۳ دانش آموز دختر و پسر در میان شعله های آتش کشته شدند. سرباز- معلم این روستا هم بعد از چند روز بر اثر شدت جراحات جان سپرد.
در سال ۸۵ واژگون شدن والور نفتی در یک کلاس مدرسه ابتدایی روستای درودزن شهرستان مرودشت استان فارس ۸ دانش آموز دختر و پسر را با سوختگی شدید سر و صورت و دستها روانه بیمارستان کرد. آخرین حادثه هم آتش گرفتن بخاری کلاس سوم ابتدایی مدرسه دخترانه شین آباد در سال ۹۱ بود که دو کشته و تعدادی مجروح بر جای گذاشت.
۳ مولفه برای ایمنی مدارس
بحث ایمنی مدارس دارای سه مولفه است:1- تأمین زیرساختها، فضا و تجهیزات ایمنی 2- آموزش مسائل ایمنی به همه عوامل مدرسه شامل دانشآموزان، مدیران و معلمان 3- مدیریت بحران. آموزش و پرورش در هر سه زمینه با مشکل مواجه است. در جریان آتش سوزی کلاس سوم دبستان دخترانه شین آباد پیرانشهر، در کنار ضعف تجهیزات (خرابی و غیر استاندارد بودن بخاری )، عوامل مدرسه از جمله مستخدم و معلم کلاس با اقدامات نادرست و شتابزده خود عملا راه خروج دانش آموزان از کلاس درس را بستند و بچه ها در کلاس شعله ور به دام افتادند. وجود حفاظ آهنی پنجره ها هم مانع خروج دانش آموزان از کلاس شد.
شاید کم هزینه ترین اقدام ایمنی در مدارس روستایی برداشتن حفاظ آهنی پنجره های کلاسهای درس است، تا دانش آموزان در صورت بروز آتش سوزی بتوانند از پنجره خارج شوند.
بعد از آتش سوزی مدرسه سفیلان و کشته شدن ۱۳ تن از دانش آموزان دختر و پسر این مدرسه در سال ۸۳، دولت خاتمی تصمیم گرفت که برای حل معضل نوسازی و تجهیز مدارس مبلغ ۴ میلیارد دلار از صندوق ذخیره ارزی را در اختیار آموزش و پرورش بگذارد. مسئولان وقت آموزش و پرورش پیش بینی کرده بودند که با اختصاص این مبلغ، می توانند همه مدارس مخروبه را بازسازی، همه مدارس خطرآفرین را مقاوم سازی و همه مدارس را به تجهیزات مدرن گرمایشی و سرمایشی مجهز کنند.
لایحه در سال ۸۴ به مجلس هفتم برده شد و در سال ۸۵ مجلس این لایحه را تصویب کرد. اعتبار ۴ میلیارد دلاری غیر از بودجه ای بود که سالانه به عنوان بودجه عمرانی برای آموزش و پرورش منظور می شد. مرتضی رییسی دهکردی رییس سازمان نوسازی و تجهیز مدارس در حاشیه اجلاس گفت: “در ۹ سال گذشته چهار میلیارد و ۸۰۰ میلیون دلار صرف ایمنی مدارس شده است.”
علاوه بر بودجه دولتی، خیرین مدرسه ساز، سالانه مبلغی در حدود یکهزار میلیارد تومان برای ساختن مدارس جدید و یا بازسازی مدارس مخروبه تحت مدیریت سازمان نوسازی می پردازند. اما این بودجه عظیم دولتی و غیردولتی در یک سازمان دولتی دیوانسالار هزینه می شود که مدیران آن همزمان نقش طراح و مجری و ناظر را بر عهده دارند. بخش عمده ای از بودجه اختصاصی برای عمران و تجهیز مدارس، در سیستم ناکارآمد دولتی به معنای واقعی تلف می شود.
در سال ۸۶ در گفتگویی با رییس وقت سازمان نوسازی و توسعه و تجهیز مدارس از ایشان سوال کردم که در مدت دوسال چه اقداماتی در جهت مقاوم سازی و تخریب و نوسازی مدارس انجام شده است؟ آقای بوربور گفتند که مقدار زیادی آهن و سیمان از خارج از کشور وارد و دپو کرده است و قیمتها در این مدت چند درصد گرانتر شده است. در مورد تکنولوژی مقاوم سازی هم گفت که هنوز در حال مطالعه هستیم! چند ماه بعد قیمت فلزات ساختمانی و سیمان سقوط کرد!
در دولت سابق بخشی از این بودجه صرف محرم سازی مدارس دخترانه و طرح های احداث حیاط مرکزی و اندرونی و بیرونی شد. در مکان یابی مدارس هم مقامات سیاسی اعمال سلیقه کردندو در حالی که روستاها با کاهش جمعیت دانش آموزی مواجه بودند، بخش عمده ای از بودجه عمرانی صرف ساختن مدارس روستایی شد.
یک مهندس عمران می گوید: “به دلیل ضعف در اجرا، هم در ساختمانهای فلزی و هم در ساختمانهای بتونی نمی شود به سازه های جدید که طبق آیین نامه زلزله طراحی می شوند اطمینان کرد. مساله تهیه بتن و دانه بندی آن در ساختمانهای بتونی و جوشکاری در ساختمانهای فلزی طبق اصول انجام نمی شود. ضمن اینکه مقاوم سازی در مورد ساختمانهای قدیمی ممکن است از هزینه تخریب و بازسازی بیشتر باشد و اصولا در ساختمانهای غیر فلزی مقاوم سازی امکان پذیر نیست و در ساختمانهای فلزی هم به دلیل هزینه بر بودن باصرفه نیست.”
در شرایطی که مدیر و طراح و ناظر همگی عضو یک سازمان دولتی با سلسله مراتب اداری هستند علاوه بر احتمال فساد مالی ممکن است قطعا بسیاری از از ضوابط و استانداردها فقط روی کاغذ اجرا شود. اصولا سپردن کار مدرسه سازی به وزارت آموزش و پرورش توجیه فنی و اقتصادی ندارد. بار کردن وظایف گوناگون از ساخت و ساز مدرسه تا انجام بخشی از وظایف سازمان تبلیغات اسلامی، حج و زیارت، گردشگری، شهرداری، وزارت بهداشت و چندین سازمان و تشکیلات دیگر، نفس های آموزش و پرورش را به شماره انداخته است.
یک مهندس معمار ساختمانهای مدارس را در سه گروه طبقه بندی می کند: الف- مدارس قدیمی، که عمر آنها بیش از ۳۰ سال است و دیوار باربر دارند و یا نیمه اسکلت فلزی هستند. این نوع ساختمانها عمدتاً فاقد عناصر مقاوم در مقابل زلزله مثل بادبند بوده و هیچگونه مقاومتی حتی در مقابل زلزلههای کم شدت نخواهند داشت.
ب- مدارسی که عمر آنها بین ۱۵ تا ۳۰ سال است و عمدتاً به صورت اسکلت فلزی اجرا شدهاند لیکن نه دارای محاسبات و نقشههای مناسب بوده و نه در اجرای آنها رعایت اصول و استانداردهای لازم شده است و مقاومت آنها در مقابل زلزله مورد تردید است.
ج- مدارس جدید، که به علت وجود و اعمال آییننامههای محاسباتی و اجرائی، از طرف سازمانهای ذیربط از وضعیت مناسبتری برخوردارند، لیکن به علت عدم کنترل دقیق اجرائی اطمینان کافی، حداقل به سازه آنها وجود ندارد.
د- مدارس غیردولتی که در انتخاب ساختمان فقط کمیت و مقدار فضاهای مورد نیاز، بررسی شده و هیچگونه کنترل کیفیت و استحکام سازه در مورد آنها اصلاً و اساساً مطرح نبوده است.