در جریان بازدید معاون امور زنان و خانواده رئیسجمهوری از یک مرکز نگهداری زنان کارتنخواب، اعلام شد که تهران، ۵۰۰ زن کارتنخواب دارد و تعداد آنان “به صورت تصاعدی” افزایش پیدا میکند. پیش از این و از سوی یک عضو شورای شهر تهران، تعداد زنان کارتنخواب پایتخت، ۳ هزار نفر اعلام شده بود. در مورد سن این زنان هم تاکنون آمارهای متفاوتی اعلام شده اما آن چه ثابت است عدم وجود مراکز حمایتی کافی برای برای این زنان است. پاییز امسال خبری به رسانهها راه پیدا کرد که روایت میکرد یکی از زنان ساکن خانههای مقوایی خیابانهای تهران، نوزادی به همراه دارد. “معین” در چهار ماهگی همراه مادر معتاد شده و سگی هم او را گاز گرفته بود.
نگرانی محلهها از راهاندازی مراکز حمایتی
“سرای مهربانو” محلی برای نگهداری زنان کارتنخواب است که به تازگی از سوی موسسه خیریه “طلوع بینشانها” راهاندازی شده است. شهیندخت مولاوردی، معاون رئیسجمهوری در امور زنان هم به بازدید از این مرکز رفت و از مشارکت نهادهای مدنی برای توانمندسازی و مقابله با آسیبهای اجتماعی تقدیر و حمایت کرد. اکبر رجبی، مدیرعامل جمعیت طلوع بینشانها در این دیدار عنوان کرد که “در تهران ۵۰۰ زن کارتن خواب وجود دارد و لازم است به امور آنها رسیدگی کنیم. چهار سال قبل تعداد زنان کارتن خواب ۲۰۰ نفر بود اما به صورت تصاعدی این آمار در حال افزایش است و ما باید تلاش کنیم که مشکلات این افراد را سامان دهیم.”
به گفته او بیش از ۱۰ هزار “خیّر” با این موسسه در ارتباط هستند و ماهانه ۵۰ تا ۶۰ میلیون تومان هزینه برای تامین غذای افرادی که قرار است در این مجموعه نگهداری شود صرف میشود. بسیاری از خیرین هم به صورت رایگان خدمات پزشکی، ارائه میدهند.
این دیدار همچنین فرصتی بود تا یکی از مشکلات رایج و عمده راهاندازی مراکز حمایتی بیخانمانها هم طرح شود. محلههای انگشتشماری در تهران وجود دارد که نسبت به حضور گرمخانهها و مراکز حمایتی افراد بیخانمان، موضع منفی نداشته باشند. این موضوع منفی وقتی کار به راهاندازی مراکز حمایتی زنان میرسد، تبدیل به یک مقاومت جدی میشود. از آن جایی که تعریف و تفکیک دقیقی از زنان نیازمند حمایت وجود ندارد و در تعریف عامه، اصطلاح “زن خیابانی” برای آنان جا افتاده است، جایابی گرمخانههای زنان در سالهای گذشته همواره یک دردسر جدی بوده است.
این بار هم ایسنا گزارش داده در جریان بازدید مولاوردی از سرای مهربانو، جمعی از معتمدین محل از جمله پدر دو شهید حضور پیدا کرده و با ابراز نگرانی از نگهداری زنان آسیب دیده اجتماعی، نگران بدنام شدن محلهشان بودند. معاون رییسجمهوری به آنها اطمینان خاطر دادکه چنین اتفاقی رخ نخواهد داد چرا که این مرکز زیر نظر دولت اداره میشود.
محمد نصر اصفهانی، مدیر کل دفتر امور آسیب دیدگان سازمان بهزیستی کشور هم تاکید کرد: “مسئولیت دو مکان به هیچ وجه به بخش خصوصی واگذار نمیشود، یکی از آنها شیرخوارگاه و دیگری مراکز آسیبهای اجتماعی است.”
نکته مشترک آمارهای متفاوت: افزایش زنان کارتنخواب
در آخرین روزهای آبان ماه، خبری به شدت شبکههای اجتماعی را تحت تاثیر قرار داد؛ خبر پیدا شدن یک کودک چهار ماهه کارتنخواب. مادر این نوزاد از معتادان کارتنخواب است و “معین” را امسال در یکی خیابانهای جنوبیترین مناطق تهران به دنیا آورد. این کودک هم مشکوک به اعتیاد و اچآیوی مثبت بود. آخرین آماری که از هزار کارتن خواب تهران توسط فعالان حوزه مدنی و اجتماعی، گرفته شده است نشان می دهد دو درصد از آنان اچآیوی مثبت هستند. اچآیوی مثبت دربین کارتنخواب ها به سرعت پیشرفت میکند، یا از راه سرنگ مشترک و آلوده به ویروس و یا از راه رابطه جنسی. در این میان بارداریهایی هم از این روابط حاصل میشود و کودک بیسرپناه حاصل، با اچآیوی مثبت به دنیا خواهد آمد.
شاید “معین” این شانس را داشته باشد که بیماری را از پدر و یا مادرش به ارث نبرد اما ماجرای دردناک زندگی خیابانی او، یاددآور این نکته است که در کنار مردان و زنانی که این روز و شبهای سرد را بیسرپناه میگذرانند، کودکانی هم حضور دارند و حالا باید در کنار پذیرش واقعیت زنان کارتنخواب، کودکان کارتنخواب را هم به رسمیت شناخت.
تصویر زنان کارتنخواب تا چندی پیش تصویر غریبی برای شهروندان بود، حالا اما چند سالی میشود که در گوشه و کنار تهران علاوه بر مردان کارتنخواب، زنانی هم هستند که در خانههای مقوایی ساکن شدهاند. هنوز آمار دقیقی از آنها در دست نیست؛ تنها میدانند شمارشان رو به افزایش گذاشته و بیش از پیش در شهربه چشم میآیند.
در آخرین روز آبان ماه امسال، رحمتالله حافظی، رئیس کمیسیون سلامت و محیط زیست شورای شهر تهران اعلام کرد: “در حال حاضر و بر مبنای آماری که شهردار تهران از تعداد کارتنخوابهای شهر تهران ارائه دادند، چیزی در حدود ۱۵ هزار کارتنخواب در شهر تهران وجود دارد؛ و از این رو به نظر میرسد که زنان کارتنخواب نیز در این میان، ۲۰ تا ۲۵ درصد کارتنخوابهای شهر تهران را تشکیل میدهند.”
رقم مورد اشاره او به این معناست که بیش از 5 هزار زن کارتنخواب در پایتخت حضور دارند درحالی که تمام گرمخانههای شهر تهران مخصوص مردان است. به گفته این عضو شورای شهر، یکی از دلایل عدم تمایل شهرداری برای افزایش تعداد گرمخانهها، مشکلات حقوقی است: “ به عنوان مثال اگر خدای ناخواسته در این گرمخانهها برای یکی از این افراد بیسرپناه، اتفاق ناخوشایندی رخ دهد، هیچ کس پاسخگو نیست و دادستان حق بازخواست شهردار منطقه را به دلیل نداشتن جایگاه قانونی این اماکن و نگهداری این افراد بدون داشتن مجوز را دارد و مسئولان شهری در این موارد بازخواست میشوند.”
استاندار تهران اواخر مهرماه سال گذشته، تعداد کارتنخوابهای تهران را ۱۰ هزار نفر اعلام کرده و گفته بود که باید فکری به حال آنها کرد. در همان سال، یک مقام مسئول در شهرداری تهران خبر داد که علاوه بر افزایش تعداد زنان کارتن خواب، میانگین سن زنان کارتنخواب پایتخت به ۱۷ و ۱۸ سال کاهش یافته است.
مهر ماه امسال نوبت به محمدباقر قالیباف، شهردار تهران رسید که در این زمینه اظهارنظر کند. او اعلام کرد که پایتخت ۱۵ هزار کارتنخواب دارد. اما آمار بابک دینپرست، معاون کاهش و مشارکتهای اجتماعی ستاد مبارزه با مواد مخدر، متفاوت است. به گفته او ۴۹ درصد معتادان کارتن خواب کشور در استان تهران زندگی میکنند و تعداد این افراد در تهران، ۲۸ هزار است.
با این حساب، حتی اگر کمترین رقم اعلام شده را درنظر بگیریم باز هم نسبت مراکز حمایتی موجود با تعداد ساکنان خانههای مقوایی تهران بسیار نگران کننده است؛ به ویژه وقتی صحبت از زنان و گودکان کارتنخواب به میان میاید.
امان الله قرایی مقدم، جامعه شناس و استاد دانشگاه پیش از این در گفتوگو با “روز” با تاکید بر اینکه عوامل اقتصادی در بالا رفتن تعداد کارتنخوابها و به ویژه زنان کارتنخواب، مهمترین نقش را داشته، گفته بود: “یکی از اصلی ترین عوامل تشدید این پدیده، فقر و مشکلات اقتصادی است، اما تنها عامل نیست. در میان کارتن خواب ها، بیماران روانی که از خانواده طرد شدهاند و یا معتادان هم وجود دارند. میتوان دختران فراری را هم به این موارد اضافه کرد؛ دخترانی که بعد از فرار، جایی برای رفتن ندارند و در خیابانها ماندهاند.”
او توضیح داده بود: “برخی از این افراد هم نتیجه مهاجرتهایی هستند که به سودای داشتن زندگی بهتر به تهران آمدهاند و حالا بعد چون جایی و پناهی ندارند و کسی در شهر و دیار خودشان هم پذیرایشان نیست، بیپناه ماندهاند.”