بعد از گذشته سه دهه از استقرار نظام جمهوری اسلامی و تصویب قانون اساسی فعالان مدنی جوامع اقلیتی بر این باوراند که دولت تمایلی برای اجرای اصل مربوط به زبان مادری در قانون اساسی ندارد.
سازمان یونسکو از سال ۱۹۹۹، روز ۲۱ فوریه را به نام “روز جهانی زبان مادری” نامگذاری کرده، تا دولتها و شهروندان جهان را به دادن اهمیت بیشتر به تدریس زبان مادری در مدارس فراخواند.
ایران از جمله کشورهای چند فرهنگی و چند ملیتی است که تا کنون در هیچ دوره تاریخی حق آموزش به زبان مادری را به رسمیت نشناخته است. هر چند طی دورههای مختلف بحثهای متفاوتی پیرامون مطالبه حق آموزش به زبان مادری مطرح شده، اما هیچگاه زبان و ادبیات غیر فارسی جایگاهی در نظام آموزشی و سیستم رسانهای کشور نداشته است.
حق آموزش به زبان مادری، در بسیاری از اسناد و معاهدات حقوق بشری مانند منشور زبان مادری، اعلامیه جهانی حقوق زبانی، بندهای ۳ و ۴ ماده ۴ اعلامیه حقوق اشخاص متعلق به اقلیتهای قومی، ملی، زبانی و مذهبی، ماده ۳۰ کنوانسیون حقوق کودک، ماده ۲۷ میثاق بینالمللی حقوق مدنی و سیاسی و… مورد تاکید قرار گرفته است.
با این وجود این حق در قانون اساسی جمهوری اسلامی به رسمیت شناخته نشده و به جای آن در اصل پانزدهم بر حق تحصیل به زبان مادری در کنار زبان فارسی در مدارس تاکید شده است.
در دوران ریاست جمهوری محمد خاتمی شماری از طرفداران اصلاحات برای نخستینبار بر ضرورت اجراییشدن اصل پانزدهم قانون اساسی تاکید کردند اما برغم برخی تلاشهای دولت و فعالان مدنی برای تدریس زبانهای غیر فارسی، این اصل هیچگاه به اجرا گذاشته نشد.
دولت جدید؛ امیدی تازه؟
وعدههای حسن روحانی قبل و بعد از انتخابات خرداد ۹۲ در خصوص حقوق اقلیتهای قومی و مذهبی و به ویژه اجرایی کردن اصل پانزدهم قانون اساسی، بار دیگر پس از تجربه دولت هشت ساله محمد خاتمی بر اهمیت و ضرورت توجه به مساله زبان مادری افزود.
علی اصغر فانی، وزیر آموزش و پرورش، در بهمن ماه سال ۹۲ در ملاقات با اعضای فرهنگستان زبان و ادب فارسی گفته بود: “مطابق اصل ۱۵ قانون اساسی، آموزش ادبیات بومی و قومی میبایست صورت پذیرد و آقای رئیسجمهور هم در نطقهای انتخاباتیشان این قول را دادهاند.”
این اظهارات با واکنش تند اعضای فرهنگستان روبرو شد. آنان در دستور کار قرار گرفتن این طرح در دولت روحانی را “تهدیدی جدی برای زبان فارسی و یک توطئه برای کمرنگ کردن این زبان” خوانده و فراتر از آن، این موضوع را وارداتی و توطئه خارجیها در ایران دانستهاند که به گفته آنها با انگیزههای جناحی” مطرح میشود.
در پی این اظهارات علی یونسی، دستیار حسن روحانی در امور اقوام و اقلیتها با تاکید بر اجرایی شدن این اصل گفته بود که آموزش زبان مادری موضوع و مساله مردم کردستان و آذربایجان و بلوچستان نیست بلکه مسأله جریانهای سیاسی است و باید این بهانه از دست آنها خارج شود.
“نهادهای فرادولتی تصمیم گیرنده هستند”
با گذشت یک سال و نیم از آغاز به کار دولت جدید، وعدههای حسن روحانی پیرامون مساله زبان مادری به کجا رسیده است؟
شاهد علوی، عضو سابق کانون معلمان کردستان و از پژوهشگران مساله زبان مادری در ایران در مصاحبه با روز میگوید: “متاسفانه دولت روحانی نتوانسته اجرایی کردن اصل پانزده قانون اساسی را محقق کند. مسکوت گذاشتن اجرای این اصل توسط وزارت آموزش و پرورش پس از اعلام تعیین هیاتی برای کارشناسی موضوع و فراموش کردن وعده تاسیس فرهنگستان زبان ترکی از جمله نشانههای عدم تمایل دولت برای تحقق وعدههایش در این حوزه است.”
حسن روحانی علاوه بر وعدههای متفاوتی که به ساکنان جوامع اقلیتی ایران داد، در جریان کارزار انتخاباتی خود در تبریز به طور مشخص بر ضرورت تأسیس “فرهنگستان زبان و ادب آذری” تاکید کرد و گفت: “برای آذربایجان در دولت تدبیر و امید شاهد تأسیس فرهنگستان زبان و ادب آذری در شهر تبریز خواهیم بود.”
شاهد علوی هر چند از انتخاب علی یونسی برای دستیاری رئیس جمهور در امور اقلیتها را به عنوان “تنها وعده محقق شده دولت در رابطه با اقلیتها” میداند اما میگوید او درک درستی از اصل پانزدهم قانونی اساسی ندارد.
به گفته این پژوهشگر عدم درک یونسی از تمایز میان “آموزش به زبان مادری” و “آموزش زبان مادری” موجب شده که او در چند مصاحبه از اقدام دولت برای “تدریس در مدارس به زبان مادری” سخن بگوید که هرچند مطالبه اصلی مدافعان زبان مادری در ایران است اما نه در قانون اساسی آمده و نه جز وعدههای دولت روحانی بوده است.
این عضو سابق کانون معلمان کردستان میگوید: “نهادهای فرا دولتی در امور اقلیتهای ملی/قومی در ایران فعال و تصمیم گیرنده هستند که جز با مذاکره دولت با آنها و وجود اراده در نظام سیاسی برای تغییر سیاستها در این حوزه، نمیتوان انتظار گشایش خاصی در این حوزه را داشت. مشکل اینجاست که دولت بدون تلاش برای کار کارشناسی در این حوزه و بدون احساس نیاز به اتکا به خواست مردم برای ترغیب حاکمیت برای تغییر نگاه امنیتی به این حوزه و ارائه لوایح مناسب به مجلس برای تدوین قوانین جدید، هرچه وعده بدهد تنها کارکرد انتخاباتی خواهد داشت.”
“تخریب زبان های محلی در صدا و سیما”
در ایران هرساله در آستانه روز جهانی زبان مادری بار دیگر اصل پانزدهم قانون اساسی و دیگر اصول حقوقی مربوط به حق تحصیل به زبان مادری به کانون توجه کاربران شکبههای اجتماعی، مطبوعات و رسانههای صوتی تصویری تبدیل میشود.
سال گذشته تلاشها برای برگزاری این مراسم در برخی از شهرهای ایران به بازداشت شماری از فعالان مدنی و فرهنگی ختم شد اما امسال در شبکههای اجتماعی به ویژه به موضوع “تخریب زبانهای مادری توسط صدا و سیما” توجه شده است.
علی برزمینی، از کارشناسان زبان فارسی در گرگان روز ۶ دیماه گذشته به خبرگزاری فارس گفته بود: “در سالهای گذشته برنامههای صدا و سیما به گونهای بوده است که شاید ناآگاهانه و غیرمستقیم موجب تخریب زبانهای محلی میشد و حتی در برخی برنامهها این گویشها به سخره گرفته میشد.”
فارس همچنین به نقل از یک شهروند کردکویی نوشته بود: “وقتی ادای لهجه محلی از سوی رسانه ملی به عنوان جایگاهی برای طنزآفرینی و تمسخر میشود و کسانی که اینچنین صحبت میکنند به عنوان افرادی با سطح فرهنگ پایین قلمداد میشوند، چگونه میشود که من فرزندم را قانع کنم که با چنین لهجهای صحبت کند.”
سال گذشته رویکرد صدا و سیما به زبانهای غیر فارسی انتقاد استاندار اردبیل راه هم برانگیخت.
در دی ماه ۹۳ مجید خدابخش، در جلسه شورای آموزش و پرورش استان اردبیل از مدیران و مسئولان شرکتکننده در برنامه صدا و سیمای محلی خواست به زبان ترکی سخن بگویند.
او گفته بود: “عیب است که ۹۹ درصد کلمات ادا شده در بخش رویدادها و اخبار شبکه استانی از واژگان فارسی فقط با تغییر فعل استفاده شود بلکه بهتر است همه سعی کنیم در برقراری ارتباط بیشتر از زبان مادری و ترکی استفاده کنیم.”
در مورد مناسبت روز جهانی زبان مادری و وضعیت زبانهای غیر فارسی در ایران بیشتر بخوانید.