تردید در مشارکت 40درصدی در تهران

نویسنده

po_memarian_01.jpg

‏ امید معماریان

صادق زیبا کلام استادعلوم سیاسی دانشگاه تهران وتحلیلگرسیاسی درگفت وگو با روزمی گوید به دلیل عملکرد ‏سالهای اخیر شورای نگهبان تصویری که مردم از آنان دارند به مثابه شش فقیه جامع الشرایطی است که حاضرند ‏به خاطر اغراض سیاسی وقدرت افراد را ردصلاحیت کنند. زیبا کلام با ابرازتردید در رقم اعلام شده چهل ‏درصدی برای مشارکت مردم درتهران می گوید نتایج‎ ‎اصلاح طلبان در شهرستان ها بیش از حد انتظار بوده است. ‏این مصاحبه درادامه می آید‎.‎

sadeqzibakalam674.jpg

‎ ‎ردصلاحیت گسترده کاندیداهای مستقل واصلاح طلب چه تاثیری درانتخابات داشت وچه تصویری از ‏دستگاه های مسوول انتخابات به جامعه ارائه کرد؟‏‎ ‎

معتقدم مساله ای به نام رد صلاحیت ها به آن شکلی که توسط شورای نگهبان و وزارت کشور- که من در کل ‏حاکمیت جمهوری اسلامی می نامم - انجام شد، ناقض اصول بنیادین دموکراسی است. یعنی شما نمی توانید بگویید ‏که ما دموکراسی داریم وبه رای مردم احترام می گذاریم و در عین حال پدیده ای به نام نظارت استصوابی داشته ‏باشیم. چنین نظارتی در هیچ کشور و نظام سیاسی که به نام دموکراسی برقراراست مطلقا وجود ندارد. حداقل ‏تکلیف من با نظارت استصوابی روشن است. نظارت استصوابی به آن شکلی که انجام می شود ناقض دموکراسی ‏است و به هیچ وجه قابل دفاع نیست، چون اظهر من شمس شده که نظارت استصوابی یعنی اینکه ما رقیب سیاسی ‏مان را از صحنه خارج کنیم. ده، پانزده، بیست سال پیش، اینکه شش فقیه جامع الشرایط روی اغراض سیاسی و ‏به خاطر حکومت افراد را از حق مدنی شان سلب کنند جای سوال داشت. اما اگر ده سال پیش این موضوع محل ‏سوال بود و سخت بود که قبول کرد شش فقیه چنین کاری را انجام بدهند به نظرم آنقدر موارد عدیده ای از این ‏دخالت ظرف یکی - دو دهه گذشته اتفاق افتاده که بدون هیچ تردیدی پاسخ این سوال امروز مثبت است. آری، به ‏خاطر قدرت این مسائل صورت می گیرد. ‏

‎ ‎به نظر شما نهادهای حکومتی از گروه های خاصی دراین دوره انتخابات مجلس جانبداری کردند؟‏‎ ‎‎ ‎

اینکه حکومت از یک گروه وجناح خاصی می کرد اظهر من الشمس است وبه هیچ حکومت جمهوری اسلامی ‏دراین انتخابات بی طرف نبود. ‏

‎ ‎نتیجه به دست آمده توسط اصلاح طلبان درتهران وشهرستان ها را چگونه ارزیابی می کنید؟‎ ‎‎ ‎

درخصوص نتایج انتخابات واقعیت این است که اصلاح طلبان به مراتب از آن چیزی که انتظارش می رفت بهتر ‏توانستند بدرخشند- حداقل درشهرستان ها. من خودم فکر نمی کردم اصلاح طلبان با توجه به اینکه نامزدهای ‏اصلی شان ردصلاحیت شده بودند و اکثرا روی آورده بودند به چهره های دست دوم وسوم، بتوانند سی، چهل یا ‏پنجاه کرسی را از آن خود کنند. اما نتایج نشان می دهد که تعداد کرسی هایی که اصلاح طلبان دراختیارخواهند ‏گرفت فراتر ازآن چیزی است که انتظار می رفت.‏

توضیح موفقیت اصول گرایان درتهران مشخص است. برای اینکه درشهرهای بزرگی مانند اصفهان، مشهد، ‏تهران و دیگر شهرهای بزرگ، متاسفانه میزان کسانی که در انتخابات شرکت می کنند به نسبت شهرهای کوچک ‏تر بسیار کمتر است. مثلا در تهران ما چیزی حدود هفت میلیون واجد شرایط داریم که می توانند درانتخابات ‏شرکت کنند. اما متاسفانه بیش از یک چهارم واجدین شرایط درانتخابات شرکت نمی کنند. کسانی که درانتخابات ‏درتهران شرکت نمی کنند، کسانی هستند که به صورت بالقوه حامیان اصلاح طلبان، چپ ها ونامزدهایی تلقی می ‏شوند که تاحدودی غیروابسته به حکومت هستند. منتها چون درصد کمی ازآنها حاضرند درانتخابات شرکت کنند ‏نتیجه اش این است که اصلاح طلبان نمی توانند در جایی مثل تهران رای بیاورند. اگر یک سوم این افراد ‏درانتخابات شرکت کنند، قطعا اصلاح طلبان پیروز خواهند شد. بهترین دلیل برای این مدعا دوم خرداد است. ‏دردوم خرداد وقتی مردم به صحنه آمدند وخیلی جدی درصحنه شرکت کردند، نامزدی که وابسته به حکومت بود ‏یعنی آقای ناطق نوری شکست خورد ونتوانست رییس جمهور شود. الان هم حدود هفتاد درصد واجدین شرایط در ‏تهران در انتخابات شرکت نکردند. بیست، سی درصدی که درتهران درانتخابات شرکت می کنند بیشترشان کسانی ‏هستند که روی اعتقادی که به حکومت دارند در انتخابات شرکت می کنند وبه نامزدهایی رای می دهند که اصول ‏گراهستند. وقتی مشارکت مردم در انتخابات کم است، دراین حوزه ها جناح راست برنده می شود. جاهایی که ‏شصت تا هفتاد درصد مردم پای صندوق رای رفته اند جناح راست به هیچ وجه نتوانسته پیروز شود. ‏

‎ ‎آیا عدد چهل درصدی مشارکت انتخاباتی که در تهران اعلام شده با واقعیت های موجود و تحلیل ‏خودتان همخوانی دارد؟‏‎ ‎

بعید به نظرمی رسد که چهل درصد ازواجدین شرایط درتهران رای داده باشند. برای اینکه اگر ما واجدین شرایط ‏را درتهران هفت میلیون نفرفرض کنیم، چهل درصد هفت میلیون نفر می شود دومیلیون وهشتصد هزارنفر. ‏درحالی که در تهران دومیلیون وهشتصد هزارنفرشرکت نکرده اند. شما وقتی که به رای آقای حدادعادل توجه می ‏کنید می بینید که رای ایشان بعید به نظر می رسد که خیلی بالاتر ازیک میلیون نفربرود. حتی وقتی به رای آقای ‏مجید انصاری هم نگاه کنید می بینید رای ایشان هم بعید به نظر می رسد که بیشتر از سیصدچهارصدهزارنفرباشد. ‏اگر ما فرض بگیریم هرکسی که به دکترحداد عادل رای داده باشد به مجید انصاری رای نداده باشد و بالعکس واین ‏دو را با هم جمع کنیم به یک ونیم میلیون هم نمی رسد. آن موقع چطور ما می توانیم بگوییم که نزدیک سه میلیون ‏نفر درانتخابات شرکت کرده اند. پس دومیلیون رای دیگر کجارفته است؟

درانتخابات مجلس هفتم هم چیزی حدود یک سوم واجدین شرایط درتهران شرکت کردند. یعنی آقای حداد که ‏بیشترین رای را درتهران آوردند، رای ایشان چیزی حدود هشتصد هزارنفر بود. درحالی که تعداد واجدین شرایط ‏درتهران چیزی حدود هفت میلیون نفراست. این دوره هم من فکر می کنم که درصد مشارکت حداکثر به یک سوم ‏برسد. بنابراین من با چهل درصد وزارت کشور موافق نیستم. ‏

‎ ‎روند اعلام نتایج را چگونه می بینید؟‎ ‎

اصلاح طلبان ودیگران مقداری معترض شده اند به شیوه اعلام نتایج وحتی بعضی شان وزارت کشور را متهم ‏کرده اند به تقلب. اما من فکر می کنم که تقلبی به آن معنا صورت نگرفته است. معتقدم خلافی از سوی مسئولین ‏اجرایی صورت نگرفته است. روال شرکت مردم درتهران اینگونه است وهمان طور که عرض کردم کسانی که ‏طرفدار حکومت هستند قرص ومحکم می روند پای صندوق و اینها نوعا هم به نامزدهای جناح راست رای میدهند ‏وکسانی که منتقد حکومت هستند اینها اساسا درانتخابات شرکت نمی کنند. مقصودم این است که کمابیش آنچه ‏درتهران به دست آمده درست است.‏

‎ ‎عملکردآقای کروبی را درانتخابات تا چه حد با مواضع اصلاح طلبان سازگاری داشت وچقدرموثربود؟‏‎ ‎‎ ‎

‏ فکر می کنم آقای کروبی یک استراتژی رابرگزیده بود و عملکردش با همان استراتژی همخوانی داشت. ‏استراتژی او برای این انتخابات درست بود و خودم هم به آن اعتقاد دارم و درمصاحبه ای که قبلا با شما درهمین ‏زمینه داشتم این را اعلام کردم. ریشه این استراتژی این است که اگر در تمام ایران یک نامزد غیر محافظه کار ‏باشد ما همه باید جمع شویم وبه آن نامزدغیر محافظه کار رای بدهیم. یعنی به هیچ وجه ما نباید انتخابات راتحریم ‏کنیم، چرا که این کار به نفع جناح راست تمام می شود. هرجا مردم کمتر پای صندوق رفته اند این به نفع جناح ‏محافظه کارتمام شده است. بر همین اساس، ایشان معتقد بودند که باید از طریق رایزنی تعداد رای صلاحیت شدگان ‏را به کمترین برسانیم و با تمام توان وارد انتخابات شویم. البته بخشی از چیزهایی که ایشان در مورد تحصن ‏معروف نمایندگان مجلس ششم گفتند به نظرم کم لطفی بود و جایش بود که ایشان مقداری قرص ومحکم تر در ‏مورد نمایندگان متحصن ایستادگی می کردند، چون این نمایندگان کار غیرقانونی انجام نداده بودند وحداقل ‏اعتراضی بود که می توانستند به ردصلاحیت های گسترده نمایندگان مجلس ششم انجام بدهند. بنابراین نظراتشان ‏را در مورد نمایندگان مجلس ششم که تحصن کرده بودند نمی پذیرم. اما درکل به نظرم روش آقای کروبی در این ‏انتخابات درست بود. ‏