آب می گردد گودال را پیدا می کند. بقول قدما درازی شاه خانوم به پهنای ماه خانوم. حرف که روی زمین نمی ماند، درست است که سن ازدواج در ایران از 25 سال در این چند سال به 35 سال رسیده و مردم ایران تا همه چیزشان بخصوص چیزشان جور نشود، ازدواج نمی کنند، ولی دنیا که فقط ایران نیست، تهرانی ها قبول نکردند، مردم دهلی که نمردند. امروز یک روزنامه هندی نوشت که طرح احمدی نژاد برای ازدواج پسران در سن 20 سالگی و ازدواج دختران در سن 16 سالگی خیلی هم خوب است و هندی ها از آن استقبال می کنند. حالا فکر کنید هندی ها بخواهند استقبال کنند، می دانید چقدر می شود؟ اتفاقا به نظر من احمدی نژاد کاملا برای هند مناسب است، هم تیپش، هم حرف زدنش، هم برنامه هایش، هم جامعه ای که دوست دارد. بیخودی نیست که هندی ها از یک چیز خوششان می آید. فکر کنید اگر ما هم یک شهر داشته باشیم مثل بمبئی، یکی مثل دهلی، مردم از سروکول هم بالا بروند، هیچ مشکلی هم نداشته باشند و از همان پنج سالگی هم با هم ازدواج کنند و هی بچه دار شوند و هی جمعیت شان زیاد شود، اگر در چنین کشوری احمدی نژاد به دیدار مردم بمبئی برود، می دانید چه استقبالی از او می شود؟ به نظرم هند بهترین جا برای اجرای نظرات احمدی نژاد است، فقط چند تا اشکال دارد:
اول، کلا در سینماهایش را باید گل بگیرند.
دوم، بطور کلی یک میلیارد و نیم مردمش باید مسلمان و شیعه شوند.
سوم، اینقدر نرقصند و قر ندهند و به جای آن نماز بخوانند.
چهارم، باید تعهد کنند هرچه زودتر سفره های نفتی و گاز کشف کنند که دولت بتواند برنامه هایش را اجرا کند، الکی که نمی شود، دو زار پول نداشته باشند، هی بخواهند با هم عروسی کنند. حالا با عروسی کردن آدم مسکن و شغل پیدا می کند، ولی نفت که پیدا نمی کند.
منافع ملی و تحریم اقتصادی
این آقای علاء الدین بروجردی من مطمئنم سیاست خارجی را از زمانی که روی خشت افتاده جدی گرفته، اگر هم نگرفته بود بعد از آن که جوانان ایرانی را داد به دست طالبان که جانشان را بگیرد و همان زمان به هیات دولت گزارش داد حالا حالا ها احتمال قدرت گرفتن طالبان وجود ندارد فهمید. او هیچ چیز هم از علوم و دانش بشری که نداند، که بعید هم نیست بداند، حداقل سیاست خارجی را می فهمد. بیخودی با من مخالفت نکنید، یک خرگوش را هم سی سال توی حیاط وزارت خارجه ول کنند، بالاخره بعد از سی سال، فرق گامبیا و زامبیا را می فهمد و بالاخره متوجه تفاوت منافع ملی و هویج می شود. البته ممکن است همین آقای علاء الدین بروجردی که مثل دیو چراغ جادوی علاء الدین هر وقت موضوعی در حوزه سیاست خارجی یافت می شود، بلافاصله یک نظریه ای پرتاب می کند، موافق این نباشد که وظیفه یک دولت حفظ منافع ملی خودش است، نه حفظ منافع ملی کشورهای دیگر. گاهی اوقات حرف هایی را آدم می شنود که هر جور به آن فکر می کند، متوجه نمی شود منظور گوینده چیست. مثلا دولت ایران رئیس جمهور آمریکا را متهم می کند که به فکر منافع ملی خودش است و به منافع ملی ایران یا عراق لطمه زده است. خب، طبیعی است، هر کشوری به فکر منافع ملی خودش است، مگر اینکه واقعا حالش خراب باشد و یا اینکه عامل یک دولت دیگری باشد و بخاطر منافع شخصی اش منافع ملی را بدهد به باد. وگرنه طبیعی است که هر کشوری، بخصوص در مقابل دشمنان کشور، باید منافع ملی خودش را حفظ کند. البته خیلی اوقات پیش می آید که می بینیم دولت احمدی نژاد برای حفظ منافع ملی لبنان، منافع ملی ایران در دریای خزر را به فاک فنا می دهد و عین خیالش هم نیست، می گوئیم بچه است، نمی فهمد، ولی آقای علاء الدین بروجردی که هفت تا ولایتی را خورده تا افعی شده، حتما می فهمد منافع ملی یعنی چی. به همین دلیل است که من از صبح دارم هی جمله آقای بروجردی را می خوانم و هر کاری می کنم نمی فهمم. ایشان می گوید “تحریم های اعمال شده علیه ایران به زیان اروپاست.” از طرف دیگر همین دیروز گفته شد که “انگلستان و فرانسه به دشمنان درجه یک منافع ملی ایران بدل شده اند.” پس نتیجه می گیریم که اجرای تحریم های اقتصادی نه تنها به زیان اروپاست، بلکه چون اروپایی ها دشمنان منافع ملی ما هستند، پس به نفع ما هم هست. خب، برای چی اینهمه شلوغش می کنید؟ بعد از عمری که سیاست خارجی ما دائما به زیان منافع ملی خودمان بوده، یک بار هم نه بخاطر اقدامات ما، بلکه بخاطر اقدامات خود بی شعور منافع نفهم شان، موفق شدیم به منافع ملی اروپایی های خائن لطمه بزنیم، اینقدر حرف می زنید و اینقدر این موضوع را مطرح می کنید که یک دفعه آن نادان های منافع نفهم، تحریم ها را متوقف می کنند و به نفع اروپا می شود. چرا؟ بگذارید پدرشان در بیاید. بگذارید یک بار بفهمند شوخی با جمهوری اسلامی یعنی چی. بگذارید اینقدر زیان کنند تا جان شان در بیاید. ما که خودمان هر چه تلاش کردیم، یا به نفع اسرائیل شد، یا به نفع آمریکا یا به نفع اروپا یا به نفع روسیه، یک بار هم که آنها دارند به زیان خودشان عمل می کنند، می خواهیم جلوی آنها را بگیریم. ولش کنید. بگذارید تحریم مان بکنند تا پدرشان در بیاید. ما که روز به روز داریم قوی تر می شویم و تا هفته آینده احتمالا مدیریت جهان را هم به دست می گیریم دیگر هیچ کس حریف مان نیست.
گامبیا روابطش را قطع کرد
از صبح قلبم درد گرفته، هر چه فکر می کنم چرا گامبیا روابطش را با ما قطع کرده و با قطع این روابط حالا ما باید چه خاکی به سرمان بریزیم، هیچ راهی به ذهنم نمی رسد. حالا که گامبیا روابطش را با ما قطع کرده، دانشجوهای مان کجا درس بخوانند؟ این همه واردات میوه و مواد غذایی و ماشین آلات را از کجا بیاوریم؟ این همه درآمد نفتی که از قبل فروش نفت و گاز به گامبیا داشتیم، از کجا به دست بیاوریم؟ کاش لااقل مجمع الجزایر سی شل یا وینسنت یا بورکینافاسو به جای گامبیا زحمت می کشید تا ما دچار مشکل نشویم. آن هم دو روزه. حالا منافع اقتصادی هیچی، اینکه 48 ساعت فرصت داده اند که کلیه مقامات ایرانی گامبیا را ترک کنند، چکار کنیم، دو روزه یک مشت سفیل و سرگردان را کجا ببریم؟ حالا کاش مشکلی با خود گامبیا داشتیم، غمی نبود، می گفتیم یکی زدیم یکی خوردیم. این که یک دفعه اعلام کنند وسط مصالح ساختمانی 136 کیلو هروئین و مقادیر معتنابهی اسلحه کشف شده و آن هم در نیجریه، بعد گامبیا رابطه اش را با ما قطع کند، خیلی غم انگیز است. من نمی فهمم چرا رابطه شان را قطع می کنند؟ حالا ما یک حالی دادیم، کلی اسلحه و هروئین فرستادیم، مجانی برایشان، این جای دستت درد نکنه است؟ یک کامیون طلا و ارز فرستادیم همین جوری به ترکیه، آن ها هم برش داشتند و یک تشکر هم کردند و خوردند رفت یک لیوان آب هم روش. شما هم ادب داشته باشید، اگر جنس هروئین اش خوب نبود، برش گردانید، این دفعه جنس خوب می فرستیم، اگر اسلحه اش ایراد دارد، بفرستید دوباره عین همان ها را درست و درمان برایتان می فرستیم، چرا قهر می کنید؟ همین آقای علاء الدین بروجردی که حالا ممکن است منافع ملی را نفهمد، ولی اسلحه را خوب می فهمد، گفته که “یک شرکت ایرانی سالها پیش قراردادی در این خصوص بسته بود و طبق مقررات بین المللی قرار بود این محموله به گامبیا ارسال شود” بیا، این هم دلیل اش. خاک بر سرتان که قرارداد بین المللی نمی فهمید. اصلا غلط کردید می گوئید اسلحه نمی خواهید، قرارداد دارید، باید همه اش را بردارید. نسخه قراردادش را هم داریم، می فرستیم تا چشم تان کور بشود. بیخودی هی شلوغش می کنید آبروی آدم را می برید. الآن اگر همین اسلحه و هروئین را فرستاده بودیم لبنان، تمام بیروت نشئه بودند و داشتند تیرهوائی در می کردند، حسن نصرالله هم یک دود می گرفت، نه تنها به آقای خامنه ای می گفت ولی فقیه، بلکه پیامبر بودن او را هم تائید می کرد.
سود بانکی “ربا” ست
بالاخره دوزاری افتاد. پیام تبریک از سراسر جهان اسلام برای بیت آیت الله نوری همدانی ارسال شد. مسلمانان لبنان و فلسطین و عراق و عربستان و جاهای دیگر در پیام های مختلفی به آیت الله نوری همدانی تبریک گفته و اعلام کردند، همین که ایشان بعد از سی و دو سال که سیستم بانکی ایران، و کل اقتصاد ایران بر اساس بهره بانکی بیش از همه جای جهان، در حال اداره است و ایشان بعد از سی و یک سال متوجه شدند که اولا این سیستم بانکی با بهره می چرخد و دوم اینکه متوجه شدند این بهره همان رباست، جای تبریک دارد و این سرعت عمل مقام معظم حضرت آیت الله نوری همدانی قابل تقدیر است. احتمالا تا چهل سال دیگر ایشان متوجه خواهند شد الکلی که در مغازه ها فروخته می شود، همان الکل است و مصرف آن حرام است. فعلا از کلیه هموطنان درخواست می شود که خالی نخورند که برای کبدشان خوب نیست.