58 درصد افسرده، 400 هزار معتاد، 14 درصد بیکار

نویسنده
نازنین کامدار

» آمارهای تکان دهنده از پایتخت کشور

درحالی که رسانه های دولتی با ارائه آمارهایی از میزان خودکشی و افسردگی در کشورهای اروپایی و امریکا، خبر از فروپاشی غرب می دهند، گزارش مرکز مطالعات استراتژیک آریا نشان می دهد 58 درصد شهروندان تهرانی از افسردگی های شدید و خفیف رنج می برند. همچنین فرمانده نیروی انتظامی اعلام کرده که سن اعتیاد در کشور کاهش یافته و وضعیت تهران از این نظر “از مرحله هشدار”عبور کرده است. این در حالیست که میزان بیکاری، به ویژه در میان جوانان و فارع التحصیلان دانشگاهی، به مرز 14 درصد رسیده است.

مرکز مطالعات استراتژیک آریا با انتشار گزارشی از وضعیت بحرانی سلامت روان شهروندان تهرانی خبر داده است.

به نوشته ایلنا، خبرگزاری مستقل کارگری در ایران، در این گزارش آمده است: “نتایج پژوهشهای انجام شده در گروه اجتماعی مرکز مطالعات استراتژیک آریا نشان می دهد 30 درصد تهرانی ها همیشه غمگین و افسرده [افسردگی شدید] و  28 درصد آنها گاهی شاد و اوقات بیشتری غمگین [افسردگی خفیف] هستند”.

این گزارش  همچنین تاکید کرده است که مشکل ازدواج، مسکن، کار و درآمد از جمله دغدغه هایی است که سبب بروز اضطراب و پرخاشگری در شهروندان تهرانی شده است.

همزمان با انتشار گزارش مربوط به شیوع بیماری  افسردگی در میان شهروندان تهرانی، روز گذشته فرمانده پلیس تهران نیز با اعلام آمار معتادان تهرانی، نگرانی ها در مورد وضعیت روحی و روانی ساکحنان پایتخت را بیشتر کرد.

بنا به گزارش خبرگزاری فارس، حسین ساجدی نیا، فرمانده نیروی انتظامی تهران گفته است: “400 هزار نفر معتاد در استان تهران وجود دارد و اقدامات برای درمان این معتادان در حال انجام است”.

او همچنین با تاکید بر “عبور تهران از مرحله هشدار”، از کاهش سن اعتیاد و همچنین استفاده از مواد روانگردان خبرداده است.

گزارش فرمانده ناجا در تهران از وضعیت وخیم اعتیاد در پایتخت درحالی  منتشر شده که همین نیرو، ماه گذشته بااجرای طرحی به نام “ارتقاء امنیت اجتماعی” مدعی پاکسازی تهران از معتادان خطرناک، قاچاقچیان مواد مخدر و اراذل و اوباش شده بود. طرحی که به گفته اسماعیل احمدی مقدم و آنطور که خبرگزاری فارس نوشته، “موجب کاهش 60 درصدی جرم در کشور” شده بود.

گفتنی است انتشار آمار افسردگی و اعتیاد در تهران در حالی با نگرانی محافل رسانه ای و مطالعاتی همراه شده که آیت الله خامنه ای در سخنرانی  اخیر خود در جمع بسیجیان بوشهر از “وجود نشاط بی بدیل در جوانان ایرانی” سخن گفته و محمود احمدی نژاد نیز در مناسبت های مختلف از غریب الوقوع بودن سقوط کشورهای توسعه یافته به دلیل بی ایمانی، عدم مدیریت کارآمد و الهی و عدم شور و نشاط جوانان این کشورها، خبر داده است.

ادعاهای سران حکومت اسلامی در باره شادی و نشاط شهروندان ایرانی و درمقابل افسردگی و فروپاشی کشورهای توسعه یافته در حالی مطرح  می شود که به اعتقاد آگاهان رفتارهای سرکوب گرانه نهادهای امنیتی و انتظامی، تقلب در انتخابات ریاست جمهوری سال گذشته و بازداشت گسترده شهروندان و قتل تعداد نا مشخصی از آنان در شکنجه گاه ها و حتی در روزهای برگزاری تجمعات اعتراض آمیز، در افزایش نرخ افسردگی و نا امیدی مردم تهران بی تاثیر نبوده است.

گفتنی است، وضعیت وخیم اقتصادی در ایران و افزایش نیروی جوان بیکار نیز از جمله دلایلی است که به عنوان علل ناامیدی و افسردگی در شهروندان به آنها اشاره شده است.

به نوشته ایسنا، در تازه ترین گزارش مرکز آمار ایران در باره وضعیت وخیم فقر در کشور آمده است: “امروزه به دلیل مشکل بیکاری، ‌تورم و نیز عدم کنترل نقدینگی با وجود منابع عظیمی که در کشور وجود دارد، بیش از ۱۰ میلیون نفر از جمعیت ما زیر خط فقر مطلق و بیش از ۳۰ میلیون نفر آن‌ها زیر خط فقر نسبی به سر می‌برند”. 

در همین حال، هفته گذشته داریوش قنبری، نماینده اصلاح طلب مجلس در اخطار قانون اساسی با انتقاد ازنا کارآمدی دولت محمود احمدی نژاد در کاهش فقر و بیکاری اظهار داشت: “دولت موظف است امکان اشتغال را برای همه افراد فراهم کند، اما متاسفانه موضوع بیکاری به حدی رسیده است که اکثر نمایندگان در نطق‌های میان دستور از بیکاری گله دارند و متاسفانه دولت هیچ ترتیب اثری نشان نمی‌دهد”.

به گزارش پارلمان نیوز، وی افزوده است: “به نظر می‌رسد دولت بحث اشتغال را فراموش کرده و هیچ برنامه‌ای برای آن ندارد. ما از هیات‌رئیسه انتظار داریم با توجه به وظیفه نظارتی خود از مسئولان دولتی بخواهند که در جلسه‌ای به بیان استراتژی اشتغال بپردازند. متاسفانه در این روزها شاهد ناهنجاری‌های بسیاری از جمله گسترش خودکشی هستیم و در ایلام 11 مورد خودکشی به دلیل بیکاری صورت گرفته است و این در حالی است که ما شرعا و قانونا موظفیم نسبت به این موضوع چاره‌اندیشی کنیم”.

گفتنی است بنا به گزارش ایلنا، نرخ بیکاری در ایران در شش ماهه دوم سال گذشته و در جریان بازداشت ها و سرکوب های گسترده شهروندان معترض به نتیجه انتخابات با 2 درصد افزایش به رقم نگران کننده 14 درصد رسیده است.

ایلنا در اینباره می نویسد: “نرخ بیکاری در شش ماه اول سال گذشته حدود ۱۱.۲ درصد بوده و گزارش تازه نشان می دهد که در زمستان سال گذشته بیکاری به شدت افزایش پیدا کرده و به مرز ۱۴ درصد رسیده و به همین دلیل میانگین نرخ بیکاری در یک سال گذشته به مرز 12 درصد رسیده است.

این درحالی است که به گزارش خبرگزاری مهر، مرکز آمار ایران ماه گذشته در گزارشی رسمی از وجود 25 درصد بیکاری در جمعیت جوان کشور خبرداده است.

در این گزارش آمده است: “بررسی نرخ بیکاری جوانان 15 تا 24 ساله نیز نشان می‌دهد که در سال 88 حدود 24.7 درصد از فعالان این گروه سنی بیکار بوده‌اند. همچنین، تغییرات نرخ بیکاری جوانان 15 تا 24 نشان می‌دهد که این نرخ نسبت به سال 1387، 71 درصد افزایش پیدا کرده است”.

خبرگزاری ایلنا نیز در روزهای گذشته از رتبه کسب و کار در ایران گزارشی داد که بر اساس آن “طبق اعلام مراجع معتبر جهانی رتبه کسب وکار ایران در میان۱۸۰ کشورجهان، ۱۴۳ است.”

به این ترتیب نا کارآمدی دولت محمود احمدی نژاد در کنار ماجراجویی های ایران در عرصه بین المللی که در نهایت منجر به تصویب قطعنامه چهارم بر ضد ایران شده است، رفته رفته تبعات اجتماعی خود را در قالب افزایش نرخ افسردگی، اعتیاد، بیکاری و… نشان می دهد.

این در حالی است که گردانندگان حکومت اسلامی و از جمله محمود احمدی نژاد و برخی از نمایندگان حامی وی، افزایش دامنه تحریم های اقتصادی را موجب “نشاط” و “استقلال و خودکفایی” ایران معرفی می کنند. ادعاهایی که با انبوه همایش های حکومتی، مراسم تجلیل و همایش و نیز اعلام ارقام  رشد و توسعه صوری همراه است. ادعاهایی که مورد انتقاد رهبران جنبش سبز و همچنین سید حسن خمینی قرار گرفته است.

با این حال رجا نیوز، در گزارش روز گذشته خود تمامی آمارهای مربوط به وضعیت روحی و روانی شهروندان، نرخ بیکاری و فقر و… را “سیاه نمایی” و “تاکتیک جدید سران فتنه” دانست و نوشت: “تاکتیک حمله به کارآمدی، سیاست سوخته‌ای است که در جریان انتخابات سال گذشته نیز بارها از سوی رقبای دکتر احمدی‌نژاد به‌کارگیری شد و شعارهایی مانند «دولت سیب‌زمینی»، تأکید مستمر بر افزایش بیکاری، فقر، فساد اداری، تورم و کاهش شاخص‌های مثبت اقتصادی با همین انگیزه بود اما این شعارها از سوی مردمی که واقعیت‌های زندگی خود را با این ادعاها متفاوت می‌دیدند، مورد استقبال قرار نگرفت”.