پوتین رفت و برگشت، دقیقا 63 درصد. حالا اینکه رای زیگانوف را دزدیده و داره باهاش پز می ده یا نه، بماند. مدودف هم شد نخست وزیر. به این می گویند دموکراسی روسی. من می رم تو بیا، تو برو من می آم. البته پوتین همان اول کار بازی را شروع کرد. پوتین گفت: “روسیه دیگر از سوریه حمایت نمی کند” و تلویحا به بشار اسد گفته برود. فعلا آقا درگیر نگه داشتن بشاراسد است، فلسطینی ها هم که از مخالفان سوریه حمایت کردند، علی مانده و حوض اش.
دست خدا برسر ماست
مارادونا که پیراهنش را فرستاده بود برای احمدی نژاد، حالا احتمالا شورتش را می فرستد برای فلسطین. این وسط هنیه باز عقل کند و با ابوعباس جمعش کنند که کار از این خراب تر نشود شانس آوردند. دیه گو مارادونا از یک طرف دارد استریپ تیز می کند و هی پیراهن و شورت ورزشی صد سال قبل اش را برای دیکتاتورها و تروریست ها می فرستد، از آن طرف هم نشسته چله و دعا می خواند برای چاوز که پول نفت برای ته مانده دیکتاتورها برسد. مارادونا که معلوم نیست الآن ترک کرده یا هنوز خمار است، گفت: “حامی شماره یک فلسطین هستم” یعنی احتمالا به جای شماره 10 در پست دروازه بانی فلسطین بازی می کند. از طرف دیگر گفته: “هر روز برای چاوز دعا می کنم.” این خدا هم الآن آن بالا نشسته بلاتکلیف و نمی داند چه کند. لنین را آورده بازجویی، نکیر و منکر دو طرفش، که بالاخره شما کمونیست ها مرا قبول دارید یا نه. اگر دارید، پس هفتاد سال داشتید چه غلطی می کردید؟ اگر ندارید، برای چی آن مردک بد کمونیست برای این یکی کمونیست سابق دعا می کند؟ شیطان هم مانده پشت در هی اشاره می کند به جبرئیل که مارادونا آشناست، این دفعه تخفیف بدهید، بعدا حساب می کنیم. فقط مانده فیدل کاسترو حسن نصرالله را امام جمعه کوبا کند. من یکی که قاط زدم، خدا به داد شیطان برسد.
انزوای 64 درصدی
این رهبر معظم هم حالش معلوم نیست، یک وقت می بینی مثل انتخابات احمدی نژاد، وسط دعوا و بزن بزن و بگیر بگیر، ده روز قبل از تائید انتخابات تبریک پیروزی احمدی نژاد را می گوید، حالا که سیلی و مشت و لگد و گاز و وشکون از استکبار گرفته، رفته حاجی حاجی مکه، اصلا معلوم نیست کجاست؟ می گویم نکند تمام کرده دارند مجلس ختم بشار و علی آقا را یکجا می گیرند که خرجش کمتر بشود؟ البته بعضی آگاهان گزارش دادند که چون آقا فرمودند که 65 درصد باید در انتخابات شرکت کنند، و وزیر کشور گفته 64.3 درصد شده، سر آن 0.7 درصد قهر کرده رفته مشهد و قرار است لیفتینگ کند در همین روزها. به مناسبت پیروزی 64 درصدی و اثبات مردمی بودن نظام، حسین سلامی جانشین فرمانده کل قوا گفت: “جمهوری اسلامی در اوج انزوا، محاصره فنی، علمی و اقتصادی قرار دارد.” بگو آخر مرد حسابی! شما که هر چه مشارکت بیشتری اعلام کنی فردا بیشتر ضرر می کنی. صدام حسین می گفت 83 درصد یک ماه طول کشید، مبارک می گفت: 90 درصد 18 روز شد، شما اعلام کنی 64 درصد باز دو ماه وقت داری، بیخودی زیادش نکن که وقت خودت کم می شود.
سروی و سیبی، دیری دیری دیری دیم!
این ماجرای بشار اسد بدجوری حال آقا را خراب کرده، برداشته دو اصله نهال غرص کرده یکی سیب یکی سرو. آنهم در روز نیکوکاری، حالا کو تا روز درختکاری؟ ظاهرا سرو اش را حدادعادل سفارش داده بود که هر وقت خواست شعر بگوید قد آقا را به آن تشبیه کند، سیب هم مال کار علمی آقاست، فکر کنم قرار است یک بار دیگر جاذبه زمین را کشف کنند، تا سال دیگر باید منتظر بمانیم تا درخت سیب بدهد. البته حسین شریعتمداری پیشنهاد کرده بود که درخت نارگیل بکارند و حالا که نامزدهای جبهه پایداری انتخاب نشدند، پروین و داداش بروند بالا و نارگیل پرت کنند که جاذبه زمین بشکل خیلی جدی کشف بشود. وزارت آموزش و پرورش هم قرار است کلا نیوتن و هر چه اسحاق و ایزاک است از کتابها حذف کنند که اگر قرار شد رهبر ایران به عنوان کاشف جاذبه زمین اعلام شود، حداقل بچه های ایرانی باورشان بشود، خارجی ها که اصلا این کاره نیستند.
کدام دولت؟ چه زمانی؟
همین است دیگر، ایران کشور پارادوکس هاست. دولت خوب است، چون مجلس حمایت اش می کند، مجلس خوب است، چون همه نمایندگان آن حامی رهبر اند، قوه قضائیه خوب است، چون منتخب رهبر است. حالا به نظر شما دولت طرفدار رهبر است یا مخالف آن؟ معلوم است که نمی توانید بگوئید. چون خود دولت هم نمی داند و وقتی دولت نمی داند، شما از کجا بدانید؟ جبهه متحد اصولگرایان به این دلیل با جبهه پایداری مخالف است که جبهه پایداری مخالف رهبر است و جبهه پایداری هم به این دلیل مخالف جبهه متحد اصولگرایان بود که معتقد بود جبهه مذکور مخالف رهبری است، یعنی کلا همه هم طرفدار رهبر بودند و هم مخالف آن، دولت هم مخالف رهبر بود و هم مخالف آن، حسین کنعانی مقدم گفت: “مردم نشان دادند که به نامزدهای مورد حمایت دولت علاقه ندارند.” یعنی چی؟ یعنی مردم با دولت مخالف اند. دولت از کجا آمده؟ دولت را رهبر تائید کرده و مجلس تصویب. حالا مردم با چی مخالف اند؟ با دولت؟ با چی موافق اند؟ با مجلس. چرا با مجلس موافقند؟ چون مجلس مطیع رهبر بوده و دولت را برکنار نکرده. اگر شما توانستید یک نتیجه بگیرید که این انتخابات چه چیزی را ثابت می کند، جایزه اسکار آقای فرهادی مال شما. من به یک نتیجه رسیدم، این که چرا آقای خامنه ای پیروزی در انتخابات را تبریک نگفته غیر از آن سه دلیل که گفتم، ممکن است یک دلیل دیگر هم داشته باشد، این که آقای خامنه ای هنوز به این نتیجه نرسیده که اینهایی که رفتند مجلس همان هایی هستند که باید می رفتند، یا آنهایی هستند که نباید می رفتند.
اوباما، هم با اونا هم باما
دیشب نشستم ویدئوی آقای دباشی را نگاه کردم. بنده خدا گفت اوباما توزرد از آب درآمد. این جمله را که شنیدم همین طوری دارم قاط می زنم. تقریبا همه آدم های متفکر و خوش فکر و با شعور و فهمیده و چیزهای دیگر آمریکا و اروپا و حتی ایران و جهان همه و همه متفق القول بودند که اوباما بهترین آدمی است که ممکن بود روی کار بیاید. از روزنامه نگار، تا سیاستمدار نیم قرنی، از فیس بوکی ها، تا توئیتری ها، از خواننده ها تا بازیگران، از تندروهای مسلمان تا میانه روهای مسیحی، همه و همه معتقد بودند که اوباما بهترین سیاستمدار تاریخ آمریکاست و اصولا حاصل انتخاب روشنفکری آمریکا و اروپا و آسیا یعنی آقای اوباما، حالا چه می شود که بعد از سه سال توزرد از آب در می آید، یعنی چی؟ یعنی اگر فرانسوی ها در انتخاب سارکوزی اشتباه کرده باشند، آمریکایی ها، یعنی 70 درصدشان نه مثل همیشه 53 درصدشان اشتباه کرده باشند، انقلاب مصر هم که اشتباه شده، انقلاب تونس هم که اشتباه است، حکومت سلطنتی هم که از بیخ اشتباه است، دیکتاتوری هم که از بیخ بیخ بیخ اشتباه است. پس چی؟ چی درست است؟ تازه اوباما همین دیروز گفته “من از همه بیشتر به ایران فشار آوردم.” یعنی کلا همه راهها غلط است؟ اگر بنا باشد ما در کشوری که دموکراسی نداریم، آدمی مثل خاتمی را انتخاب کنیم در سال 1376 که توزرد از آب دربیاید، آمریکایی ها هم که دموکرات ترین حکومت دنیا را دارند، رئیس جمهوری انتخاب کنند که توزرد از آب دربیاید، فرانسوی ها هم که دو حزبی نیستند رئیس جمهوری انتخاب کنند که همه از او شاکی اند، پس یعنی چی؟ یک دیوار پیدا کنیم سرمان را بزنیم به آن بلکه کمی راحت شدیم.
حفظ شان تاج زاده
مصطفی تاج زاده از داخل زندان اوین، اعلام کرد “حفظ شان خاتمی وظیفه همه است.” وی قبل از اینکه به عنوان مزدور نظام و سازشکار و عنصر خودفروخته و دیگر خریده فحش بخورد فورا به سلولش برگشت و در را بست.
تکذیب یا تائید نمی کنیم
دادستان که خبر ندارد، بچه های شان هم که خبر ندارند. عکسی هم که موجود نیست. امروز رفتیم سفارت اسرائیل بلکه آنها خبر داشته باشند، لیست شان را کنترل کردند و گفتند ما از دیروز خبر جدیدی نداریم. بالاتر از دادستان هم که رئیس قوه قضائیه است و او هم که زبانش را موش کور خورده، حالا بقول مرحوم منوچهر نوذری “از کی بپرسم؟” محسنی اژه ای گفت: “خروج موسوی و کروبی از حصر را تائید یا تکذیب نمی کنم.”