چارسال پارسال ها که گفتند جمهوری اسلامی مثل قطاری است که دنده عقب ندارد، شریعتمداری هم که فرمان ماشین جمهوری اسلامی را کنده بود و انداخته بود دور، احمدی نژاد را هم که مسوول افزایش سرعت قطار بود فعلا زندانی کرده اند در توالت قطار دارد دولت تولید می کند، رهبر جمهوری اسلامی هم که رفته ددر معلوم نیست کدام جهنم و درکه ای دارد کوهنوردی می کند، هاشمی هم که مسوول تشخیص ترمز نظام بود، الآن حق رفتن به قسمت درجه یک و دست زدن به ترمز را ندارد. لاریجانی هم که دارد سر بودجه سال 1391 در چهارمین ماه همین سال هنوز به دولت نامه نگاری می کند، قطار هم که بدون راننده دارد می رود به طرف سراشیبی و معلوم نیست چه بلایی سرش بیاید. از طرف دیگر در واگن های ته قطار یکی دارد در تهران کنسرت می گذارد و ماموران قطار مسافران بدحجاب را دستگیر می کنند، روی سقف قطار هم که بیرون است و ظاهرا خطری ندارد یک طرف یکی دارد استریپ تیز می کند، یکی هم برای امام نقی کنسرت می دهد، چهار تا برادر امت ویزویز هم که دارند مثل فیلمهای هندی می روند بالای قطار تا شاهین خان را لت و پار کنند. مردم هم که از داخل قطار سعی می کنند پرده ها را بکشند که کمتر ببینند چه بلایی سرشان می آید.
خلاصه کنم، خرتوخرعظمایی است. اصلا معلوم نیست کشور دست چه کسی هست و دست چه کسی نیست. آقای خارقانی گفت: “ وزارت خارجه تصمیم گیرنده نیست. تصمیمات وزارت خارجه در دفتر ریاست جمهوری گرفته می شود.” یعنی چه؟ یعنی وزیر خارجه ای که زیر نظر رئیس جمهور است حرف او را گوش نمی کند. معلوم نیست، اگر رهبری کشور این قدر قدرت دارد که تمام مذاکرات بغداد و ترکیه و مسکو را کنترل کند، چطور نمی تواند وزارت خارجه را کنترل کند؟ آقای جواد منصوری هم اضافه کرد: “ ثبات در وزارت خارجه نیست. هر از گاهی نیروها از بالا تا پائین تغییر می کنند.” طوری حرف زده انگار در اقتصاد و برنامه ریزی و مسائل نظامی و انتظامی و بقیه بخش های دیگر کشور ثبات هست و فقط در وزارت خارجه نیست. سخنگوی وزارت خارجه کشور هم شده است ولادیمیر پوتین که در بازدید خودش از اسرائیل گفته است: “ ایران سلاح هسته ای نخواهد ساخت، چون ما نمی خواهیم.” هر چه فکر می کنم نمی توانم بفهمم این جمله با مستقل بودن سیاست ایران چه ربطی دارد؟
آقای پیروز مجتهدزاده هم که شکل اش شبیه دانشمندان است و محتوایش همان سیاست های احمدی نژاد- خامنه ای است، گفته است: “غرب عزمی برای فراهم کردن زمینه مفاهمه با ایران ندارد.” خانم کاترین اشتون فقط مانده بود ریش بگذارد و پوشیه سرش کند، غرب دیگر باید چه خاکی به سرش کند؟ نکته این است که درست در همان روزی که آقای مجتهدزاده که رییس یک مرکز مجهول المحلی در لندن است گفته غرب عزم مفاهمه با ایران را ندارد، آقای علی باقری مرد دوم تیم مذاکرات در بغداد و مسکو گفته است” در مسکو منطق ایران را پذیرفتند.” معلوم نیست دارند به ما دروغ می گویند یا به خودشان؟ البته خانم کلینتون که گفته است “ ایران می خواهد جنگ اتفاق بیافتد” سردار سلامی هم گفته است “ ما برای جنگ آماده ایم” عربستان سعودی هم رسما گفته است: “ مذاکره با ایران وقت تلف کردن است.” کره جنوبی هم امروز اعلام کرده واردات نفت از ایران را متوقف می کند. فقط مانده بود ترکیه و مصر که یکی تازه بیداری اسلامی پیدا کرده و یکی هم بهترین و تنها دوست کشور ایران است که تروریست شناخته نمی شود، آقای مرسی که یک روز قبل از اعلام نامش به عنوان رئیس جمهور مصر گفته است که ما طرف ایران نمی رویم و طرف عربستان سعودی می رویم. ترکیه هم دیروز اعلام کرده که “ به جای ایران از عربستان نفت می خریم.” یعنی هر چه دودوتا چهار تا می کنم به نظرم هیچ اتفاقی به جز جنگ نخواهد افتاد. لابد می خواهید بگویید چرا دائم این را می گویم؟ خب، مرد حسابی، زن حسابی، جنگ چیز بدی است، مملکت نابود می شود، باید بگوییم.
فارس و مرسی گیت
کا گ ب در زمان شوروی سابق یک اداره داشت به نام اداره انتشار دروغ، نه اینکه یک بخش مخفی خیلی کوچک بود، اتفاقا 3000 نفر در آن کار می کردند. مثلا یک چهره علمی را علم کرده بودند در کانادا و کار او همین بود که دروغ هایی در مورد مخالفان شوروی بگوید. یا یک دفعه سندی را در یک نشریه چپ فرانسوی با پول روسی چاپ می کردند در مورد دخالت آمریکا در اوگاندا، دولت اوگاندا هم علیه آمریکا موضع می گرفت. تا آمریکا ثابت کند سند جعلی است و اصولا دخالتی وجود ندارد، در همه اوگاندا مردم به آمریکا بدبین شده بودند و دولت اوگاندا حتی بعد از اینکه متوجه جعلی بودن خبر می شد، باز هم اثر خبر مجعول روی مردم باقی مانده بود. شده داستان نامه چارلی چاپلین به دخترش که انگار آقای قرائتی برای دخترش نامه نوشته. همه می دانند که آن نامه مجعول بوده، ده هزار بار در مورد نحوه جعل آن نامه مصاحبه شده، ولی هنوز همان نامه را همه نقل می کنند. خبرگزاری فارس هم به عنوان خبرگزاری اصلی سیستم دروغ پراکنی جنگ روانی دیروز مصاحبه ای با محمد مرسی برنده انتخابات ریاست جمهوری مصر منتشر کرد که در آن مرسی گفته هایش را در مورد ایران تکذیب کرده است. دفتر مرسی در قاهره به بی بی سی گفته که به طور کلی مصاحبه فارس جعلی است و از همان خبرهای 63 درصدی است، ولی خبرگزاری فارس و سایت رجانیوز به نقل از یک منبع خبری در لبنان، که معلوم نیست چه ربطی به مصر دارد، خبر را تائید کرده. خوب! مرد حسابی 63 درصدی، اگر مصاحبه کردی نوار گفت وگو را منتشر کن.
بحران سوریه در حال تبدیل به جنگ نظامی
به نظرم بحران سوریه شروع شد. هواپیمای نظامی اولی و دومی سوریه را که زدند، از طرفی خبرش اعلام شد که نیروهای انگلیسی وارد سوریه شدند.. سایت های مختلف خبری هم که لباس پوشیده و با روسری لیلا حاتمی را در فستیوال کن مصداق بارز استریپ تیز خوانده بودند، اسماء اسد زن حافظ اسد را به عنوان خوش لباس ترین زن رهبران جهان معرفی کردند و چنان رجانیوز و فارس و بازتاب محو جمال و لباس اسماء اسد شده اند، انگار نه انگار کسی در ایران مثل اسماء اسد لباس بپوشد، یا حتی به آن فکر کند، به عنوان منکر حجاب که از دید آنان ضروری دین است، مجازات می شود. در همین روز نیروی انتظامی از امت ویزویز خواست که “ از بی حجاب ها عکس بگیرند تا پلیس پیگیری کند” این برادران نیروی انتظامی و برادران حزب الله کم به زنان مردم تجاوز کردند، فقط همین مانده بود. داستان حجاب که ادامه دارد، ولی فکر کنم سوریه دارد وارد فاز آخرش می شود.
رشوه خوارهایی با امضای امام زمان
آیت الله جنتی گفت: “ رشوه خواری در کشور بیداد می کند.” و یحتمل، منظورش از رشوه خواران همانهایی هستند که در دادگاه اختلاس محاکمه شدند. خدا را شکر که نصف محاکمه شوندگان نمایندگان مجلس قبلی و فعلی هستند که به قول امام جمعه تهران، امام زمان پای اعتبارنامه شان را امضا کرده بود. دولت فعلی هم که امام زمان را برای وزارت ورزش خودش هم قبول نداشت و مدعی بود نماینده مستقیم خداست. اصلا به ما چه، خودتان بروید با خدا و پیغمبر دعوا کنید که نماینده های شان یکی یکی دزد از آب درآمده اند. تمام رشوه های دوره هاشمی و خاتمی را روی هم جمع کنی، شانزده سالش به اندازه یک ماه دوره احمدی نژاد نمی شود.
فقط سپاه پشت سر رهبری بود
نماینده ولی فقیه در منطقه دوم نیروی دریایی سپاه گفت: “ در سال 88 فقط سپاه پشت سر رهبری بود.” معلوم نیست منظورش از “ فقط” چیست؟ اگر منظور این است که مجلس پشت سر رهبری نبود که سه روز قبل از زندانی شدن موسوی و کروبی 220 نماینده مجلس خواستار اعدام آنها شدند. دولت احمدی نژاد هم که خودش موضوع دعوا بود. یک جوری حرف می زنند انگار احمدی نژاد را اسرائیلی ها توی پاچه رهبری کردند. البته از اینها گذشته حقیقت بزرگی که معلوم می شود همین است که واقعا اگر اثبات شود که فقط سپاه پشت سر رهبری بوده، یعنی همه این داستان 24 میلیون نفر حامی حکومت که رای به احمدی نژاد دادند و همه اینها اجماعا کشک، کسی وقت داشت برود بسابد.
33 پیامبر در 15 استان
مثل اینکه زور نماینده های ولی فقیه و هزاران امامزاده در کشور به این ملت نمی رسد، دست به دامن پیامبران شده اند. آقای حمید عسگری که نمی دانم چه ربطی به اساتید جدیدالکشف مثل استاد روازاده و عناصر مشابهش دارد، گفت: “ 33 پیامبر خدا در 15 استان ایران مدفون هستند.” جان مامان جان تان، حداقل برای حفظ احترام خداوند متعال هم که شده اسم این 33 پیامبر را بگویید حداقل اطلاعات مان برود بالا. ما که قبول داریم خداوند 124 هزار پیغمبر فرستاده، دلش خواسته، مبارکش باشد. ولی مطمئنم هیچ دین شناسی نمی تواند اسم صد تا شان را هم ببرد.
احمدی نژاد مسوول حفظ حقوق بشر
بعد از استقبال پرشکوه از احمدی نژاد در برزیل توسط نیروهای پلیس برزیل و بدرقه او توسط همان نیروهای پلیس همان برزیل، گفته شده که وی در بازگشت دچار سکته شده است. البته من به کلی شک دارم، سکته یا مغزی است، یعنی مغز یک نفر دچار مشکل می شود که احتمال آن فقط برای کسانی است که مغز دارند و احتمالا از آن استفاده می کنند، یا قلبی است که احتمال آن هم فقط برای کسانی وجود دارد که احساس دارند و قلب دارند و دچار فشار قلبی می شوند، یا در مورد افرادی است که دچار انسداد رگها می شوند و قطعا اگر آدم رگ نداشته باشد، سکته قلبی نمی کند. نمی فهمم برای چه بیخودی برای این رئیس جمهور سابق شایعه می سازند. البته من فکر می کنم احمدی نژاد را یکی دو هفته ای است که برکنارش کرده اند، علت عدم استقبال از او هم در برزیل احتمالا همین بوده، وگرنه یک چوب خشک هم به عنوان نماینده یک کشور به کشور دیگری برود، حتما یک کسی غیر از مسوولان فرودگاه از او استقبال می کند، شاید برکنارش کرده اند، منتهی می ترسند اگر خبرش را بدهند، مردم از خوشحالی سکته کنند، چون مردم که هم مغز دارند، هم قلب، هم رگ، پس سکته هم ممکن است بکنند. البته من بعید نمی دانم در برزیل یک گروهی از افراد فامیل دختران مورد تهاجم فرهنگی واقع شده در استخر کذائی، حسابی احمدی نژاد را کتک زده باشند و سرش خورده باشد به زمین یا دیوار یا جایی و به کلی نظراتش تغییر کرده باشد . چون در همایش قوه قضائیه گفته است که” برگزاری تجمعات جزو حقوق مردم است.” و گفته است: “ شکنجه ممنوع است.” انگار به کلی داستان خس و خاشاک و کهریزک یادش رفته. بابا تو دیگه کی هستی؟ آلزایمر!