سال دیگر تمام است. در آستانه بهار، بوی نفت چنان سراسر ایران را پر می کند که طنز نویسی از مردم می خواهد که بجای هفت سین، سفره نفت چین پهن کنند. آخر در چهار سال دولت احمدی نژاد نفت چنان بر سفره هاجاری شد وملت را غرق در نازو نعمت کرد که مهدی کروبی هم تصمیم گرفت همه ایرانیان را سهامدار نفت کند. ظاهرا کسی هم نبود که به دکتر و شیخ بگوید که نفت، میراث پدری کسی نیست، سرمایه همه ایرانیان است.
ثروتی که باید با دیدگاه ملی و بکار گیری خرد جمعی به گونه ای خرج شود تا دختران جوان ایرانی را به پاکستان قاچاق نکنند.
دولت مهرورزی، درآستانه نوروز عیدی پرو پیمانی را هم برای ملت ایران تدارک دیده و مجلس راهم تهدید کرده بود تا آن را تصویب کند. درپی اعتراضات قبلی، ۱۳ اقتصاد دان نامه سرگشاده ای به مجلس می نویسند که تیتر اول روزنامه اعتماد ملی می شود. اقتصاددانان خواستار عدم تصویب افزایش یکباره قیمت حاملهای انرژی وآب، برق و گاز می شوند ودر نامه خود به صراحت اعلام می کنند که افزایش یکباره و بیمحابای این اقلام و اجرای سیاست شوک درمانی در چنین شرایطی، موجب تشدید بیثباتی اقتصادی و افزایش ناامنی در بازار سرمایه و افزایش تمایل به خروج داراییهای منقول از کشور خواهد شد که سرانجامی جز تضعیف ارزش پول ملی و خیزش انتظارات تورمی نخواهد داشت.
علیرضا محجوب، نماینده مجلس هم یکی از عوارض “شوک ۸۸” راچنین پیش بینی می کند: “بودجه ۸۸ یک میلیون شغل را از بین خواهد برد.رأی به بودجه ۸۸ تعیینکننده است و نشان میدهد که شما میخواهید از جیب خودتان خرج کنید یا از جیب فقرا.“
در شرایطی که اعلام می شود “بخشی از هزینه حزب پادگانی ـ یعنی بسیج ـ امسال ۱۵۰ میلیارد تومان، سال آینده ۲۵۰ میلیارد تومان” است، نماینده مجلس صحبت از فقرائی می کند که زیر خط فقر ۸۵۰ هزار تومانی زندگی می کنند، تعدادشان دستکم ۱۴میلیون نفر است و برای تامین هزینه دختران نوجوان ایران زمین راهم می فروشند.
شهلا معظمی استاد دانشگاه تهران در سی و سومین نشست علمی قاچاق زنان و کودکان در آسیای مرکزی، می گوید: ”دختران ایرانی پس از قاچاق در پاکستان به فروش می رسند.این دختران اغلب با ازدواج های قلابی به این کشور منتقل و در شهرهای مختلف آن به فروش می رسند.ایران مقصد قاچاق انسان محسوب نمی شود و معمولا دختران ایرانی هستند که به کشورهای دیگر منتقل می شوند. این پدیده در مناطق حاشیه ای؛ روستائی و فقیر نشین…بیشتر زنان را تهدید می کند ”
اعتراضات و شاید هم دست غیبی سبب می شود مجلس ناگهان به عیدی دولت مهروزری رای منفی بدهد. دولت قهر و شرکت درجلسات مجلس را تحریم می کند.
علی لاریجانی شال وکلاه می کند که به خارطوم برود. هفته ایست که مراکش روابط خود را باجمهوری اسلامی قطع کرده است. یادبود دکتر محمد مصدق در احمدآباد با اما و اگر امنیتی مجوز داده اند: “شرط کردند کسی درباره مسائل روز صحبت نکند.“
هاشمی رفسنجانی که لقب “ضد نظام” هم می گیرد، موفق می شود بار دیگر همراهی اکثر روحانیون عضو مجلس خبرگان را به دست آورد و همچنان رئیس مجلس خبرگان باقی می ماند. محمد یزدی که این بار نامزد جناح تندرو و رقیب هاشمی است، از رقیب سال قبل هاشمی یعنی احمد جنتی هم کمتر رای می آورد.
امیرحسین حشمت ساران، زندانی سیاسی که از چهار سال پیش در زندان رجاییشهر کرج محبوس بود، در اثر بیماری قلبی در می گذرد.
استاد اسداله بادامچیان می فرمایند: “حزب مؤتلفه اسلامی نه محافظهکار، نه سنتی و نه راست است.” و آیتالله جوادیآملی می گوید: “ساکت کردن مردم هنر نیست.“
در این فضا علی لاریجانی بعنوان نماینده تنها دولتی که ازعامل یکی از فجیع ترین نسل کشی های تاریخ حمایت کرده به سودان می رود. روزنامه اعتمادملی هم تیتر اول و عکس پنج ستونی را به این ملاقات عمر البشیر- لاریجانی می دهد. مسلمان عزیز است حتی اگر قاتل هزاران نفر باشد و دادگاه بین المللی او را جنایتکار شناخته باشد. اینجا که می رسد کیهان و اعتماد ملی هم ندارد.
بیهوده نیست که عباس عبدی می نویسد: “قتل سیاهان در سودان مجاز، کشتار مردم در غزه ممنوع!“
نبرد بر سر رهبری جهان اسلام است که حالا ترکیه هم دارد در کنار عربستان سعودی و جمهوری اسلامی برایش خیز بر می دارد. ترکیه با درایت، باسیاست پخته ای که کمترین هزینه ای برای ملت ترکیه ندارد، خودش را به سرعت برق به سه تیم اول مدعی رهبری جهان اسلام رسانده است.
عبداله گل، رئیس جمهور ترکیه باکراوات برگردن و تر وتمیز بعنوان نماینده گرایشی از اسلام در تهران است و با رهبر جمهوری اسلامی دیدار می کند. آیت اله خامنه ای می گوید: “دشمنان اسلام میخواهند پرچم اسلام را از دست کشورهای اسلامی و جمهوری اسلامی ایران خارج کنند اما به این هدف نخواهند رسید، مساله فلسطین را اولویت اول دنیای اسلام است.”
رییسجمهور ترکیه هم “مسئله فلسطین را مسئله مهم جهان و دنیای اسلام” می داند. معلوم است که اولویت از نگاه عبداله گل منافع ملی کشورش است.
تحرک دیپلماتیک دولت ترکیه در منطقه، با برخورد لفظی نخست وزیر این کشور، اردوغان، در اجلاس داووس با شیمون پرز رئیس جمهوری اسرائیل وارد مرحله ای نوین شد. گشایش دفتر همایش اسلامی در بغداد در این هفته گوشه ای از همین تحرک جدید است.
سفر وزیر خارجه امریکا، هیلاری کلینتون، به ترکیه پس از اجلاس شرم الشیخ، نشان دهنده نقش جدید ترکیه است. دولتی که عضو ناتوو تنهاکشور اسلامی است که بااسرائیل روابط نزدیک دیپلماتیک و قرار داد امنیتی دارد.
هیلاری کلینتون که برای دیدار با مقام های ترکیه به این کشور سفر کرده است، می گوید: “آمریکا از ترکیه خواهد خواست تا در زمینه پیشبرد برنامه باراک اوباما برای تعامل با ایران همکاری کند.“
وزیر امور خارجه ترکیه یک روز پس از دیدار با همتای آمریکایی خود اعلام می کند که کشورش میانجیگیری بین تهران و واشینگتن را مورد بررسی قرار می دهد.
رئیس جمهور ترکیه به ایران می آید. خبرگزاری فارس گزارش می دهد: “یک روزنامه ترکیه مدعی شد رئیس جمهور ترکیه قرار است نقش میانجی را میان ایران و آمریکا ایفا کند و در سفر خود به تهران حامل پیام واشنگتن برای جمهوری اسلامی ایران است.ترکیه به عنوان تنها کشور مسلمان عضو ناتو گفته است که می تواند به حل تنش بر سر برنامه اتمی ایران بین آمریکا، متحدانش و ایران کند.“
روزنامه ای که معلوم نیست خبرگزاری جناح راستی فارس چرا اسمش را نمی برد، حریت روزنامه معروف ترکیه است که در شماره روز دوشنبه خود می نویسد: “عبدالله گل رئیس جمهوری ترکیه همراه با پیام های کاخ سفید وارد ایران می شود. این پیام ها را هیلاری کلینتون وزیر امور خارجه آمریکا در دیدار روز شنبه گذشته خود با عبدالله گل دراختیار وی قرار داده تا به اطلاع رهبر جمهوری اسلامی برساند. عبدالله گل در نشست سران اکو در تهران با احمدی نژاد گفتگو کرده است. او در این دیدار پیام هائی از جانب امریکا به احمدی نژاد داده و با دریافت پاسخ های به ترکیه بازگشته و پس از رایزنی با اوباما، حالا با پیام های تازه به ایران می آید.“
دیدار انجام می شود. طبق معمول مردم ایران از روزنامه نویسان ترکیه هم نامحرمتر هستند. تنها این خبررسمی انتشار می یابد: “حضرت آیتالله خامنهای تأکید کردند که دولت آمریکا در حال ادامه همان مسیر قبلی است و هیچ نشانهای از تلاش برای جبران خطاها دیده نمیشود”.
آیا این پاسخی علنی به پیام مخفی آمریکاست ؟ پیام چیست؟ به سودمنافع ملی ایران است یا نه؟
و درست در همین موقع که نگاه جهان به تهران خیره است، هیلاری کلینتون اعلام می کند: “باراک اوباما به زودی از ترکیه دیدار می کند.“
پاسخی است به تحرک سیاسی ترکیه. برخی صاحب نظران معتقدند: “این تحرک بار دیگر پرچم اسلام را که بصورت سنتی در اختیار دولت های عثمانی بود، بدست جانشین آن دولت ها، یعنی دولت ترکیه می دهد.“
معلوم نیست فرمانده کل سپاه اطلاعت خود را از کجا می گیرد که حرفی چنین صد درصدی می زند: “جهانیشدن انقلاب اسلامی آغاز شده است، تهدید علیه جمهوری اسلامی رفع شده است.“
آخرین خبرهای هفته می گوید “ایران، محور نخستین ملاقات وزیران خارجه روسیه و آمریکا” است و: “دولت اوباما برای جامه عمل پوشاندن به تعهد رئیس جهمور برای گفت و گو با مخالفان این کشور، اولین قدم را برای بحث و گفتگو با سوریه در آخر هفتۀ جاری بر می دارد. این گفتگوها که وزیر خارجه آمریکا در سفر خاورمیانه ای خود از آن خبر داده، بر روی روابط با سوریه متمرکز می شود، هرچند هدف بزرگتر آن دور شدن دمشق از ایران است.“
و در تهران خبر تازه اعلام رسمی نامزدی میر حسین موسوی است که تیتراول روزنامه اعتمادملی می شود.
اولین بیانیه آخرین نخست وزیر ایران که خود را “اصلاح طلب اصولگرا” می خواند، همان حرفهای کلی است. و احمد زید آبادی- اولین کسی که آمدن او راتحلیل می کند- می نویسد: “من گمان میکنم که آقای موسوی ممکن است به صورت کاندیدای نظام در آید.” او حرف صاحبنظرانی را تکرار می کند که موسوی را بهترین کاندیدای نظام می دانند و معتقدند او در ز مینه آزادی حداقل خواست های خاتمی و در سیاست خارجی واقتصاد حداکثر برنامه های احمدی نژاد را دنبال خواهد کرد.
توپخانه کیهان اما به روی خاتمی گشوده است. خاتمی هنوز جواب تهدید به ترور ارگان مرکزی طالبان شیعی را نداده: ”به نظر من خیلی نباید به این بحث ها پاسخ داد و البته معتقدم بادمجان بم آفت ندارد.” که برادر حسین به زبان مالوف امنیتی ها فحش بارانش می کند: “ «شاه سلطان حسین»! «مرد شنا در استخر»! «تدارکاتچی»! «فاقد انسجام فکری» و…“
“آیتالله دستغیب خطاب به خاتمی می گوید: “ شیوه شما شیوه پیامبر است.“
و محمدخاتمی بدون نام بردن از کسی جواب همه را می دهد: “شأن ملت ایران بالاتر از آن است که صدقه گیر باشند. ماجامعهای آزاد میخواهیم و آزادی برای ما خیلی مهم است. رقیب فکر نکند که طرفداران آزادی به دنبال ولنگاری هستند. طرفداران آزادی ضد فاشیسم هستند. مخالفان آزادی پایگاه فکریشان از فاشیسم آغاز میشود و در این بین استبداد تحقق پیدا میکند. اگر بنا شود بین فاشیسم و لیبرالیسم یکی انتخاب شود - که نباید این انتخاب صورت گیرد- لیبرالیسم باید انتخاب شود. یکی از افتخارات قانون اساسی ما این است که در اصل 56 انسان حاکم بر سرنوشت خود دانسته شده است و به این معناست که حاکمیت برآمده از رای مردم است و هیچ قدرتی نمیتواند بدون رای مردم سر کار بیاید. بایداز شعار زدگی پرهیز کرد و در جهت رفع تبعیض و بهبود زندگی مردم حرکت کرد.اگر مدیریت امروز کشور در جهت آرمان های انقلاب است، انقلاب قصد آزادی، پیشرفت، توسعه عدالت، استقلال، کاهش فقر توام با پیشرفت اقتصادی دارد تا درآمدهای سرشار کشور در جهت رفع نابرابری ها و پیشرفت هزینه شود.“
و “رقیب” هم که همه مسائل ایران را حل کرده، به فکر ساختن جهان است. احمد جنتی دبیر شورای نگهبان و برگزار کننده انتخاباتی که احمدی نژاد را به ریاست جمهوری رساند، درکنگره سرداران طرفدار احمدی نژاد از قبیل سرلشگر فیروزآبادی، سرلشگر جعفری فرمانده کل سپاه، سردار صفار هرندی وزیر ارشاد اسلامی، طائب فرمانده بسیج و… می گوید: “ما می توانیم آینده جهان را بسازیم.جمهوری اسلامی از غزه، لبنان، بوسنی و فلسطین حمایت میکند و این یعنی که ما بدون سروصدا خودمان را به دنیا معرفی میکنیم.“
او که چشم بر تمام بی عدالتی و ظلم حاکم درایران بسته و نسبت به فقر و فساد و فحشاء و اعتیاد و گرانی و نارضائی ملی ـ از کارگر تا دانشجو و از زن تا مرد ـ حاکم بر کشور که خود وی نقش مهمی در به وجود آمدن آن داشته سکوت می کند، و برای بشر و جهان شعار می دهد: “ما طرفدار عدالت و مظلوم و دشمن ظالم هستیم و بشر چنین چیزی را میخواهد.“
سخن از ایران نیست. از بهار ایران نیست. از برف آبهای الوند و گل های سرخ شیراز نیست.
اما بهار ایران می آید… پنجره را باز کنید…