آیت‌الله خامنه‌ای و انتخابات ۸۸

مرتضی کاظمیان
مرتضی کاظمیان

بار دیگر انتخابات ۱۳۸۸؛ رهبر جمهوری اسلامی در نخستین واکنش مفصل و مهم‌اش به انتخابات ۱۳۹۲، نتوانست در وضع سیاسی جدید و فضای شادمانه‌‎ شکل گرفته پس از انتخابات معنادار ۲۴ خرداد، خویشتن‌داری کند. آیت‌الله خامنه‌ای در سخنرانی‌اش از همکاری و همدلی با رییس جمهور منتخب گفت؛ اما با وجود آنکه بسیاری از معترضان به انتخابات ریاست جمهوری دهم، در انتخابات ریاست جمهوری یازدهم شرکت کردند، رهبران جنبش سبز و میلیون‌ها شهروند معترض به نتایج انتخابات ۸۸ را مورد طعن و انتقاد قرار داد.

این عین سخنان آیت‌الله خامنه‌ای است: “یک نکته‌ دیگری که در این انتخابات به نظر بنده برجسته بود و جا دارد که انسان خدا را شکر کند، این بود که بعد از انتخابات، نامزدهای مختلف با نجابت و قانون‌پذیری در این قضیه عمل کردند و واکنش نشان دادند؛ این خیلی چیز مهمی است. رفتند با رئیس جمهور منتخب، برادرانه و دوستانه دیدار کردند و به او تبریک گفتند، اظهار خرسندی کردند. بنده لازم است از این حضرات تشکر کنم. این است که کام مردم را شیرین می‌کند، این است که موجب می‌شود مردم احساس کنند موفقیت به دست آورده‌اند. حالا اگر بدقلقی نشان می‌دادند، در این قضایا رفتار نانجیبانه می‌کردند، یک چیزی را بهانه می‌کردند، دعوائی راه می‌انداختند ـ- که دعوا را به هر بهانه‌ای می‌شود راه انداخت ـ- کام مردم تلخ می‌شد. اینکه ما بارها و به تکرار از حوادث سال ۸۸ شکایت کردیم، گله کردیم، انتقاد کردیم، به خاطر این است. در یک انتخابات باعظمت و باشکوه، مردم احساس پیروزی می‌کنند؛ بعد یک نفر، دو نفر، چهار نفر آدم بیایند کام مردم را تلخ کنند؛ در حالی که راه برای قانونگرائی وجود دارد. این، آن سال اتفاق افتاد؛ کام مردم تلخ شد، شیرینی انتخابات از مردم دریغ داشته شد؛ در انتخابات امسال نه، بحمدالله کام مردم شیرین شد، مردم شادی کردند. رفتار باید قانونمدارانه باشد. اینکه ما این همه تأکید کردیم بر اینکه قانون را رعایت کنید، این نتیجه‌اش است. وقتی قانون رعایت شد، دهن مردم شیرین می‌شود، دل مردم شاد می‌شود. این باید برای همیشه برای ما درس باشد. مردم هم در اینجور قضایا تفرّس می‌کنند، نگاه می‌کنند، چهره‌های سیاسی را شناسائی می‌کنند. آن چهره‌ی سیاسی‌ای که با نجابت، با قانونمداری در قضایا برخورد می‌کند، مردم از او خوششان می‌آید. آن کسانی که به قانون بی‌اعتنائی می‌کنند، واگرائی از قانون می‌کنند - به هر بهانه‌ای - آنها را هم مردم شناسائی می‌کنند؛ از آنها بدشان می‌آید.”

در روزهایی که بخش مهمی از جامعه، امیدوار به “تغییر” تدریجی روندها، روزگار جدید را با تدبیر و واقع‌بینی هسته‌ مرکزی قدرت، انتظار می‌کشد، رهبر جمهوری اسلامی، رهبران جنبش سبز را که پیش چشم و جان سبزها هر روز محبوب‌تر و عزیزتر می‌شوند، مستقیم و غیرمستقیم، هدف قرار می‌دهد و متهم به “رفتار نانجیبانه”، “بدقلقی”، “قانون‌ستیزی”، “راه انداختن دعوا”، “تلخ کردن کام مردم” و تعابیر و مفاهیمی مشابه می‌کند. آیت‌الله خامنه‌ای بجای استفاده‌ هنرمندانه و هوشمندانه از فضای سیاسی شکل گرفته، و بجای تلاش برای افزایش اعتماد جامعه به حکومت و کوشش برای کاستن بیش از پیش از شکاف ملت و دولت، و بجای آزادی رهبران و زندانیان جنبش سبز، بار دیگر قرائت خود از انتخابات ۸۸ را بازخوانی می‌کند.

آیت‌الله خامنه‌ای بار دیگر از یاد می‌برد که چه کسانی در شب انتخابات، ستادهای موسوی و کروبی و فعالان آن را هدف قرار دادند، و بعدتر، پس از اعلام نتایج غریب انتخابات آکنده از پرسش و ابهام، اعتراض مدنی میلیون‌ها شهروند را با خشونت و باتوم و بازداشت و گلوله و شکنجه و انفرادی پاسخ دادند.

رهبر جمهوری اسلامی بار دیگر گزارش رسمی حکومت را که در این چهار سال مکرر در مکرر تبلیغ شده، روایت می‌کند؛ او موسوی و کروبی و میلیون‌ها شهروندی را که ماه‌ها پیگیر “رأی” خود شدند، “یک نفر، دو نفر، چهار نفر آدم”ی توصیف می‌کند که آمدند و “کام مردم را تلخ کردند.” آیت‌الله خامنه‌ای از هدف گلوله قرار دادن “ندا”ها و “سهراب”‌ها در خیابان و کشتن “روح‌الامینی”‌ها زیر شکنجه چیزی نمی‌گوید، و نمی‌گوید که چه کسانی کام ده‌ها میلیون ایرانی را که در انتخابات ۸۸ مشارکت کردند، تلخ کردند.

انتخابات ۸۸ به قدر لازم در این چهار سال بازخوانی شده است؛ دو طرف دعوا، روایت و نگاه خود را دارند؛ اما آیا قرار است این بن‌بست ادامه یابد؟ آیا رأس نظام سیاسی برای پایان دادن به پرونده انتخابات ۸۸، تدبیری اندیشیده است؟ آیا برگزاری انتخابات ۹۲، و تحقق “حماسه سیاسی” تنها پاسخ به انتخابات ۸۸ است؟ آیا رهبر جمهوری اسلامی به جلب نظر و همراهی میلیون‌ها شهروندی که در انتخابات ۸۸ شرکت کردند و در انتخابات ۹۲، خیر، اهمیت می‌دهد؟ آیا آزادی آقایان موسوی و کروبی و زندانیان جنبش سبز را برای افزایش اعتماد میان جامعه مدنی و حکومت، مفید می‌داند؟ نیز برای اینکه اندکی از آلام مادران قربانیان حوادث خونین سال ۸۸ بکاهد؟ آیا هسته‌ مرکزی قدرت دل‌خوش به برگزاری انتخابات 88 و حضور یافتن بخشی از معترضان در آن، می‌خواهد همچنان روندها و سیاست‌های کلی چهار سال گذشته را تعقیب کند؟ یا نیم‌نگاهی اثباتی به گسترش و تعمیق دموکراتیزاسیون دارد؟

مرکز ثقل قدرت در جمهوری اسلامی اگر دغدغه‌ ایران و حتی نظام مستقر دارد، می‌تواند با سود جستن از فضای شادمانه و امیدواری شکل گرفته، و در وضع اجتماعی جدید (مترتب بر انتخابات ریاست جمهوری ۹۲)، با آزادسازی زندانیان سیاسی ـ و در صدر آنان رهبران جنبش سبز ـ به تعاملی مثبت با جامعه بپردازد.

شهروندان ـ چنانکه آیت‌الله خامنه‌ای نیز می‌گوید ـ در مورد چهره‌های سیاسی ارزیابی دارند؛ چنین است که میلیون‌ها ایرانی، صداقت و استواری و همدلی و شجاعت و آزادگی موسوی و کروبی را ارج نهادند و آنان را به‌مثابه‌ رهبران جنبش سبز خود، مورد حمایت و تکریم قرار دادند.

“نانجیب” توصیف کردن رهبران جنبش سبز که اینک در صدر فهرست محبوب‌ترین شخصیت‌های سیاسی ایران هستند، نه تنها وضع موجود را بهبود نمی‌بخشد بلکه امیدها نسبت به تحقق تغییرات راهبردی ـ و نه تاکتیکی ـ در فضای سیاسی ایران را به یأس توام با ناراحتی و قهر مبدل می‌سازد.

اگر بازیگر سیاسی مهم و موثری چون سیدمحمد خاتمی تدبیر پیشه می‌کند و نجابت و عقلانیت، و در گفت‌وگو با حسن روحانی، اعلام می‌کند: “حقاً و انصافاً باید از آیت‌الله خامنه‌ای، رهبر معظم انقلاب که زمینه تحقق این حماسه را فراهم نمودند، قدردانی کرد”، جا دارد که آیت‌الله خامنه‌ای نیز در مقام یکی از بازیگران سیاسی مهم و موثر ایران امروز نیز مدبرانه‌تر و خردمندانه‌تر به پیشواز وضع اجتماعی ـ سیاسی جدید برود.

انتخابات ۹۲ مجالی است برای گذار دموکراتیک؛ ایران فردا در مورد نحوه‌ی مواجهه‌ بازیگران و کنشگران سیاسی با وضع جدید، و پیامدهای رفتار سیاسی آنان، داوری خواهد کرد. کاش رهبر جمهوری اسلامی و جریان امنیتی ـ نظامی همسو و گرداگرد وی، این فرصت تاریخی را قدر نهند.