جاسوسی آمریکا از رهبری، و کودتای ۸۸

مرتضی کاظمیان
مرتضی کاظمیان

درآمد

این یادداشت در پی طرح یک پرسش است: آیا واشنگتن از کودتای انتخاباتی ۸۸ و نقش ویژه‌ی آیت‌الله خامنه‌ای در تحقق تقلب و دستبرد معنادار در انتخابات ریاست جمهوری دهم باخبر است؟

مبنای این پرسش و ابهام، خبر مهمی است که در هفته‌ی گذشته منتشر شد. رویداد مهمی که از جاسوسی پیشرفته‌ی سازمان امنیت ملی آمریکا در جریان سفر اردیبهشت‌ماه ۸۸ رهبر جمهوری اسلامی خبر می‌داد.

 

خبر چه بود؟

روزنامه‌های معتبر نیویورک‌تایمز و گاردین در روز شنبه (دوم نوامبر - یازدهم آبان) در گزارش‌های مفصلی به موارد جدیدی از پروژه‌های جاسوسی‌ سازمان امنیت ملی آمریکا (ان.اس.ای) پرداختند. گزارش‌های جدیدی از اسناد فاش شده توسط ادوارد اسنودن مشهور.

بر اساس این گزارش‌ها، در اردیبهشت ۸۸ و هم‌زمان با سفر آیت الله خامنه‌ای به استان کردستان، سازمان امنیت ملی آمریکا پروژه جاسوسی هوایی و ماهواره‌ای را متحقق می‌کند. مبتنی بر خبر، این سفر از طریق ماهواره و وسایل جاسوسی پیشرفته “با دقت تجسس و رصد” شده است.

آن‌چه در این گزارش و سندهای مربوطه مهم است این‌که در این ماموریت فوق پیشرفته، سازمان اِن.اس.اِی با همکاری سازمان اطلاعات جفرافیایی و نقشه آمریکا (اِن.جی.اِی) که بخشی از نهاد دفاعی ایالات متحده محسوب می‌شود و مرکز ارتباطات رسمی بریتانیا (آژانس شنود دولت بریتانیا)، برنامه‌ای را سامان می‌دهد تا افزون بر رصد نقطه به نقطه سفر رهبر جمهوری اسلامی، به مکالمات راداری و سخنرانی‌های آیت الله خامنه‌ای نیز از طریق ماهواره‌های جاسوسی خود دسترسی پیدا کند.

بر مبنای گزارش منتشر شده، مجریان این طرح جاسوسی موفق می‌شوند مکالمات نیروهای حفاظت و همراه رهبر ایران را شنود کنند.

اما آن‌چه خبر مزبور را جذاب و قابل تأمل می‌کند، ادامه‌ی گزارش منتشر شده از این رویداد مهم است.

اسناد منتشر شده فقط به مکالمه‌ای اشاره می‌کند که برای یافتن یک جرثقیل جهت جابجایی یک دستگاه آمبولانس و یک دستگاه خودروی آتش نشانی صورت گرفته، و نیز گفت‌وگوهای خلبانان و پرسنل پروازی به هنگام فرود و فراز گرفتن هواپیما و هلی‌کوپتر کاروان حامل آیت‌الله خامنه‌ای شنود شده است.

در گزارش قابل تأمل روزنامه‌های گاردین و نیویورک‌تایمز از اسناد مزبور، همچنین به شنود هوایی سخنرانی رهبر جمهوری اسلامی در یک ورزشگاه ـ هنگامی که او برای مردم کردستان سخنرانی می‌کرده ـ اشاره شده‌ است.

پرسش و ابهام مهم سفر مهم آیت‌الله خامنه‌ای به استان کردستان در سومین دهه از اردیبهشت ماه ۱۳۸۸، و در آستانه‌ی دهمین دور انتخابات ریاست جمهوری انجام شد . اگر چتر جاسوسی مهمی که اسناد ادوارد اسنودن به آنها اشاره کرده، بر سر مناسبات و مکالمات آیت‌الله خامنه‌ای و هیات همراه وجود داشته است، محتمل دستاورد سازمان امنیت ملی آمریکا باید بسیار فراتر از موضوعاتی چون “یافتن یک جرثقیل جهت جابجایی یک دستگاه آمبولانس” یا “گفت‌وگوهای خلبانان و پرسنل پروازی هلی‌کوپتر و هواپیمای رهبر جمهوری اسلامی” و نیز شنود سخنرانی رهبر جمهوری اسلامی بوده باشد.

در آستانه‌ی انتخابات (در فاصله‌ی کمتر از یک ماه تا انتخابات مهم ۲۲ خرداد ۸۸ با نامزدی میرحسین موسوی و مهدی کروبی، در برابر محمود احمدی‌نژاد)، محتمل سازمان امنیت ملی آمریکا و پروژه‌ی جاسوسی مزبور “گفت‌وگو”های مهم‌تری نیز “شنود” کرده است.

سفر رهبر جمهوری اسلامی به کردستان بیش از یک هفته به طول انجامید، و به احتمال زیاد مهم‌ترین شخصیت‌های حقیقی و حقوقی مرتبط با انتخابات، به اندازه‌ی لازم با نفر نخست نظام در تماس بوده‌اند. این‌که چه میزان از این گفت‌وگوها “شنود” شده، مشخص نیست، اما با اسناد و گزارش منتشر شده، انجام آن (جاسوسی) مفروض به نظر می‌رسد.

این‌که گفت‌وگوهای شنود شده میان آیت‌الله خامنه‌ای و چه کسانی بوده، و مضمون این صحبت‌ها و مراودات چه بوده است، شاید همان‌قدر مهم باشد که انتشار خبر مزبور در شرایط بحرانی کنونی، و در متن دور جدید مناسبات تهران و غرب.

اگر برای کنشگران مدنی معترض به نتیجه‌ی انتخابات ۸۸، رو شدن اسناد جدیدی از این شنودها و جاسوسی آمریکا از سفر مهم آیت‌الله خامنه‌ای، ارزشمند است، و شاید روزی دیگر، بخش جدیدی از اسناد مزبور، بر تاریکخانه‌ی انتخابات پرمسئله و ابهام ۸۸ پروژکتور بیافکند؛ برای کانون مرکزی قدرت در جمهوری اسلامی و به‌ویژه رأس هرم ساختار سیاسی نیز انتشار اسناد مزبور می‌تواند بس خوف‌انگیز باشد، و بهانه‌ و ابزار فشاری شود برای “نرمش قهرمانانه”ی بیشتر.

 

پی‌نوشت:

آیت‌الله خامنه‌ای در آن سفر، سخنان مهمی بیان کرد؛ ازجمله در سنندج بی‌آن‌که نام احمدی‌نژاد را بر زبان آورد به تبلیغ غیرمستقیم وی، و حمایت از او پرداخت. نفر نخست نظام سیاسی گفت: “در انتخابات مردم سعی کنند صالح‌ترین را انتخاب کنند. آن کسانی که نامزد ریاست جمهوری می‌شوند و در شورای نگهبان صلاحیت آنها زیر ذره‌بین قرار می‌گیرد و شورای نگهبان صلاحیت آنها را اعلام می‌کند، اینها همه‌شان صالح‌اند. اما مهم این است که شما در بین این افراد صالح، بگردید و صالح‌ترین را پیدا کنید. دنبال حداکثر باشید؛ بهترین را انتخاب کنید. بهترین کیست؟ شاخص‌هائی وجود دارد. بهترین، آن کسی است که درد کشور را بفهمد، درد مردم را بداند، با مردم یگانه و صمیمی باشد، از فساد دور باشد، دنبال اشرافی‌گری خودش نباشد. آفت بزرگ ما اشرافی‌گری و تجمل‌پرستی است… یکی از اساسی‌ترین کارها برای اینکه ما جلوی اسراف را بگیریم این است که مسئولین کشور، خودشان، کسانشان، نزدیکانشان و وابستگانشان، اهل اسراف و اهل اشرافی‌گری نباشند. چطور می‌توانیم اگر خودمان اهل اسراف باشیم، به مردم بگوئیم اسراف نکنید… اولین کار این است که ما مسئولین کشور را، افرادی انتخاب کنیم که مردمی باشند، ساده‌زیست باشند، درد مردم را بدانند و خودشان از درد مردم احساس درد کنند… نکته‌ی آخر در باب انتخابات این است که نامزدهای محترمی که تاکنون نام‌نویسی کرده‌اند و مشغول تبلیغات و اظهاراتی هستند ـ اگرچه حالا وقت قانونی هم نرسیده، اما تبلیغات می‌کنند؛ اشکالی ندارد ـ سعی کنند با انصاف عمل کنند. اثبات و نفی‌شان با توجه به حق و صدق باشد. چیزهائی را که انسان میشنود، باور نمیکند که از زبان نامزدها و آن کسانی که دنبال این مسئولیتها هستند، از روی صدق و صفا خارج شده باشد. گاهی انسان حرفهای عجیب و نسبتهای عجیبی می‌شنود. این حرفها مردم را نگران میکند؛ کسی را هم به گوینده‌ی این حرفها دلبسته و علاقه‌مند نمی‌کند! نامزدهای محترم توجه داشته باشند: اذهان عمومی را تخریب نکنند. این همه نسبت خلاف دادن به این و آن، تخریب کننده‌ی اذهان مردم است؛ واقعیت هم ندارد؛ خلاف واقع هم هست. بنده که از همه‌ی این آقایان اوضاع کشور را بیشتر می‌دانم و بهتر خبر دارم، میدانم که بسیاری از این مطالبی که بعنوان انتقاد درباره‌ی وضع کشور و وضع اقتصاد و اینها می‌گویند، خلاف واقع است؛ اشتباه می‌کنند. ان‌شاءاللَّه اشتباه است…”