سعید لیلاز تحلیلگر اقتصادی در تهران در گفت وگو با روز به بررسی لایحه بودجه سال آینده و تحولات پیش روی کشور پرداخته است. لیلاز پیش بینی می کند با ادامه روند موجود، رقم بیکاران کشور در سال آینده با یک افزایش یک میلیونی به سه ونیم میلیون نفر خواهد رسید و بودجه سال آینده بین ۲۵ تا ۳۰ میلیارد دلار کسری خواهد داشت. این گفت وگو را می خوانید.
دولت در لایحه بودجه جدید از ۲۵ درصد افزایش درآمدهای مالیاتی خبرداده است. با توجه به اینکه از حجم واردات به دلیل کاهش بهای نفت طی سال آینده کاسته خواهد شد، تحصیل چنین درآمدی تا چه حد واقع بینانه به نظر می رسد؟
اگر قیمت دلار را ۹۵۰ تا ۱۰۰۰ تومان در نظر بگیریم این بودجه بین ۲۵ تا ۳۰ میلیارد دلار کسری خواهد داشت. من به صورت کلی ترجیح می دهم راجع به بودجه های تقدیمی دولت آقای احمدی نژاد صحبت نکنم چون این قوانین بودجه درایران اجرا نمی شوند و مجلس هم زوری ندارد که اعمال نظارت کند. به همین جهت من راجع به عملکردها صحبت می کنم. چون دولت هر لایحه ای را که بخواهد به مجلس می دهد از آن طرف مجلس هم هر کاری که بخواهد روی لایحه انجام می دهد و بر می گرداند به دولت اما دولت نهایتا هر کاری که خودش بخواهد انجام می دهد. من می خواستم به مجلس پیشنهاد کنم که بیاید و دربست و بدون افزودن و یا حذف یک واو این بودجه را تصویب کند. چون اگر شما مقاله آقای توکلی را هفته گذشته در روزنامه همشهری خوانده باشید، می بینید که دولت ۵-۶ میلیارد دلار بدون مجوز از حساب ذخیره ارزی پول برداشته و خرید کرده است. حالا فرض کنید رفته اند با آن بنزین خریده اند -که می توانسته اند بروند به جایش باقلوا بخرند. بدون مجوز مجلس از حساب ذخیره ارزی برداشتن طبق قانون دیوان محاسبات ایران حکم تصرف غیرقانونی در اموال حکومتی را دارد. وقتی دولت این کار را به این سادگی انجام می دهد - که در تاریخ سابقه ندارد و مجلس هم به سادگی این موضوع را از دولت می پذیرد- بنابراین راجع به لایحه و قانون اگر حرف نزنیم بهتر است.
اگر برداشت شش میلیارد دلار به صورت غیرقانونی از صندوق ذخیره ارزی غیر قانونی است چه کسی مسوول پیگیری است؟
در ساختار سیاسی ایران لابد آقای احمدی نژاد یک استحکامی در خودش می بیند که این کار را انجام می دهد. وگر نه چرا قبلا انجام نمی دادند؟ یا اگر قبلا انجام می دادند مجوز آن را از حکومت می گرفتند. در این فضا صحبت کردن راجع لایحه یا قانون کار عبثی است. به خاطر اینکه در لایحه پارسال دولت تعداد مواد ردیف های بودجه را کم کرد اما مجلس قبول نکرد و ردیف های بودجه را به سر جای خود برگرداند اما دولت باز کار خودش را انجام داد.
چطور دولت از زیر بار مجلس در می رود وسالهای مالی را این چنین سپری می کند؟
این سوالی است که باید از مجلس پرسید. اما عرض من این است که بالاخره ما دراین فضا صحبت می کنیم. دراین فضای سیاسی که آقای احمدی نژاد هر کاری که بخواهد می کند و هیچ بازخواستی هم وجود ندارد بهتر است که ما اجازه بدهیم دولت ۱۰۰ کار خود را جلو ببرد و۱۰۰ مسوولیت های آن را خود به عهده بگیرد. من این پیشنهاد را قبلا در مورد آقای خاتمی داده بودم. مجلس وقتی در لوایح دست می برد در واقع مسوولیت کار را مشترک می کند. اگر قرار است آخر کار موفقیت باشد بگذارید معلوم شود کار کیست و اگر هم قراراست شکست باشد بگذارید معلوم شود کار کیست. این بودجه یکی از غیر اجرایی ترین بودجه های تاریخ کشور در بعد از انقلاب خواهد بود.
چرا در این حد غیر اجرایی است؟
به خاطر اینکه نه هزینه هایش ونه درآمدهایش واقعی دیده نشده است. در حالی که طبق بودجه امسال بیشتر از حدود ۱۸ هزار تومان کار عمرانی نمی تواند انجام شود، برای سال آینده ۲۶ هزار میلیارد تومان در این زمینه پیش بینی کرده اند که من مطمپنم کمتر خواهد بود. این هشداری است که ما پارسال در مورد بودجه امسال دادیم. در این بودجه در بخش درآمدها نزدیک به ۵۰ درصد رشد مالیات دیده اند. در کشوری که سیستم مالیاتی اش ناقص است، ۵۰ درصد مالیات بیشتر به معنی فشار بیشتر روی کسانی است که الان دارند مالیات می پردازند. به نظرم نمی رسد دولت بتواند طی چند ماه آینده در آمد مالیاتی برای خودش تعریف کند. این همان مالیات دهنده ای است که وقتی از افزایش سه درصدی صحبت کردند اعتصاب کرد، حالا چطوربه گرفتن ۵۰ درصد مالیات بیشتر از او دارند فکر می کنند؟ آن هم در شرایطی که اقتصاد کشور در حال رکود است. واردات در سال آینده بدون تردید کاهش پیدا خواهد کرد. وگرنه دولت ناچار خواهد شد که از ذخایر انرژی استراتژیک برداشت کند. اگر واردات کم شود در آمد های ناشی از واردات مانند مالیات های مستقیم وغیرمستقیم کاهش پیدا خواهد کردو به صورت کلی رونق اقتصادی کاهش جدی خواهد داشت. مثلا همین الان ساختمان سازی دچار رکورد جدی شده است. می دانید که نیمی از رشد اقتصادی سال ۸۶ مربوط به ساختمان سازی بوده است. اگر رشد این ساختمان سازی رابرای سال ۸۸ صفر فرض کنیم که رقم خوش بینانه ای هم است، معنی اش این است که ناگهان سه ونیم درصد از رشد اقتصادی ایران کم می شود. به شرط اینکه نرخ بقیه بخش ها در همان عددهای سال جاری باقی بمانند نرخ رشد اقتصادی کشور در سال آینده به زیر ۴ درصد سقوط خواهد کرد. این اتفاق بزرگی است؛ یک کاهش شدید.
تبعات ملموس چنین وضعیتی بر مردم چیست؟
بیکاری ورکود اقتصادی. حتی اگر دولت مجبور شود کسری بودجه خودش را از بانک مرکزی استقراض کند با تورم مواجه خواهیم بود. ما سال سختی در پیش داریم. در یک جمله به شما بگویم که میهمانی ۹ ساله اقتصادی ایران تمام شد. قیمت نفت کاهش پیدا کرده و اگر افزایش پیدا نکند در سال آینده شما سال پرتلاطمی خواهید دید. من نگران تبعات کاهش نرخ رشد اقتصادی و افزایش رشد بیکاری هستم. به نظر می رسد از ابتدای سال ما ۴۰۰ تا ۴۵۰ هزار بیکار جدید داشتیم. ممکن است تا پایان سال آینده این عدد به یک میلیون برسد. ممکن است تا پایان سال آینده نرخ بیکاران ایران به سه ونیم میلیون نفر افزایش پیدا کند. آن هم با نرخ مرکز آمار و وزارت کار.
توانایی ایجاد اشتغال در کشور چقدر است؟
الان سالی حدود ۷۰۰ هزار شغل در ایران ایجاد می شود اما این توانایی در سال آینده به حدود ۳۰۰ هزار خواهد رسید.
تا چه حد نزدیک شدن به فصل انتخابات بر روی نابسامانی حوزه برنامه ریزی تاثیر دارد؟
از الان شما آثار بی تصمیمی را در خیلی از حوزه ها می بینید. با وجود اینکه آقای احمدی نژاد خیلی مصمم نشان می دهد اما کشور وارد فضای انتخاباتی شده است. خود این موضوع یک گرفتاری را روی گرفتاری های دیگر ایجاد می کند. اما تاثیر این موضوع روی حوزه تحولات اقتصادی واقعی چندان زیاد نیست به دلیل اینکه این تحولات بسیار عمیق وشدید هستند. یعنی الان که با شما صحبت می کنم درآمد نفتی ایران روزی ۱۰۰ میلیون دلار است در حالی که مصرف نفتی ایران روزی حداقل ۱۶۰ میلیون دلار است. یعنی ما روزی بین ۶۰ تا ۷۰ میلیون دلار کسری بودجه داریم. چه به لحاظ واردات چه به لحاظ بودجه دولت.
نوشتن بودجه امسال چقدر به انتخابات خرداد ماه نظر داشته است؟ چرا که نوع بودجه نشان دهنده وضعیت کشور است و آقای احمدی نژاد در انتخابات مخالفانی خواهند داشت که بودجه را مورد نقد قرار بدهند.
تمامش. منتها نه فقط بودجه سال جاری، بلکه سال گذشته هم همین طور بوده است. مگر بودجه امسال از مصوبات تخطی نکرده است؟ دولت آقای احمدی نژاد در طی چهار سال گذشته همواره بودجه ای داده که مجلس را راضی کند اما در نهایت کار خودش را کرده است. من این را قبلا عرض کرده ام. دو روش برای شلیک به هدف وجود دارد. یک روش همان روش احمقانه ای است که غربی ها به کار می برند! این که اول دایره هدف را می کشند وبعد به سمت آن شلیک می کنند. روش دوم که روش جدیدی است این است که اول تیر راشلیک می کنند وبعد دور آن یک دایره می کشند. به نظر من آقای احمدی نژاد این راه حل دوم را در ایران انتخاب کرده اند.
دولت این کسری بودجه را چگونه جبران می کند؟
یک مقدار واردات به ناچار کم خواهد شد ویک مقدار هم مجبور است از پروژّ های عمرانی کم کنند - مانند کاری که امسال کردند- و مقداری هم از ذخیره ارزی برمی دارند وشاید مقداری هم اسکناس چاپ کنند. اینها که به شما گفتم شرافتمندانه ترینش است. احتمال افزایش قیمت دلار و یا چند نرخی شدن قیمت دلار هم وجود دارد. اگر چه افزایش قیمت ارز تورم زاست. این قیمت توانایی ان را دارد که به ۱۵۰۰ تومان برای هر دلار برسد. این رقم قابل توجهی است.
خیلی ها در تهران با توجه به احتمالی که برای افزایش قیمت ارز قاپل هستند، به خرید دلار و طلا رو آورده اند. این روند را شما مقطعی می بینید؟ چرا که به هر حال حدس هایی وجود دارد که ممکن است قیمت دلار شناور بشود.
من یک مقداری این حدس را غیرمتحمل می دانم که قیمت دلار شناور بشود و برود بالا. دولت می تواند قیمت ارز را دو نرخی کند یا سود وعوارض گمرگی واردات را به شدت افزایش بدهد تاقیمت بالا نرود. راه سومش این است که از ذخایر ارزی استفاده کند. یعنی الزاما شناور کردن قیمت دلار تنها کاری نیست که در برابر دولت احمدی نژاد وجود دارد. از نظر سیاسی شناور کردن قیمت دلار تنها در اختیار ایشان نیست. ممکن است از او پذیرفته نشود.
تبعات شناورشدن نرخ ارز چیست؟
مهمترین تاثیر منفی اش تورم است. اما تاثیر مثبتش کاهش واردات و افزایش درآمد دولت است. یعنی دولت می تواند کسری بودجه خودش را جبران کند.