“توافق جامع اتمی” این هفته به امضاء رسید که جمهوری اسلامی و آمریکا در دو سویش بودند، ولی بسیاری از افراد در آمریکا هنوز ایران را به چشم یک دشمن می بینند.
در اینجا روابط میان این دو کشور ازطریق چندین کارتون سیاسی به تصویر کشیده شده: گروگانگیری در سفارت آمریکا، رسوایی ایران-کنترا، موضعگیریهای جرج بوش، پنهانکاریهای ایران، جنگطلبیهای احمدینژاد، انتخاب روحانی و..، از جمله موضوعاتی هستند که در این کارتونها به تصویر کشیده شده.
شرح کامل کارتونها بزودی در هنر روز منتشر خواهد شد.
تروران
در اواخر دهه ۷۰، وقوع انقلاب اسلامی باعث شد تا یکی از دولتهای طرفدار آمریکا سرنگون شود. آیتالله خمینی در سال ۱۹۷۹ رهبر ایران شد، ولی در اواخر آن سال و پس از ماجرای گروگانگیری در سفارت آمریکا در تهران که توسط دانشجویان اسلامگرا انجام شد، اختلافات اصلی میان ایران و آمریکا آغاز گردید. از آن پس ایالات متحده تحریمهایی را علیه ایران اعمال کرد و روابط دیپلماتیک میان تهران و واشنگتن به شدت تیره شد. همانطور که در این کارتون که متعلق به آن سالهاست نشان داده شده، ایران از دید بسیاری از آمریکاییان تحت عنوان “تروران” شناخته میشد.
هراس از ایران
درخلال سالهای۱۹۸۰، ماجرای ایران-کنترا به تیتر اول روزنامهها تبدیل شد. ایالات متحده به صورت پنهانی تسلیحات به ایران ارسال میکرد و براساس شنیدهها، ایران نیز در ازای دریافت تسلیحات گروگانهای آمریکایی نگاه داشته شده توسط حزبالله لبنان را آزاد میکرد. گفته میشد که پول به دست آمده از این راه، تأمینکننده بودجه شورشیان کنترا در نیکاراگوئه بوده است. این مسأله به ایجاد یک بحران سیاسی برای رییس جمهور وقت آمریکا، رونالد ریگان، منجر شد. براساس یک نظرسنجی انجام شده توسط مؤسسه گالوپ در سال ۱۹۸۹، برداشت آمریکاییها از ایران اساساً برداشتی منفی است و این وضعیت از آن تاریخ تاکنون تغییر چندانی نکرده است.
محور شرارت
درحالی که بیاعتمادیها میان ایران و آمریکا از چندین دهه قبل وجود داشت، ولی این کشور همیشه به عنوان دشمن شماره یک شناخته نشده است. براساس نظرسنجیهای انجام شده در سال ۲۰۰۱ مشخص شد که عراق تهدیدآمیزترین کشور برای آمریکاییهاست و رتبه دوم نیز به چین اختصاص یافت. تنها ۸ درصد از آمریکاییها ایران را به عنوان بزرگترین دشمن دانستند. ولی پس از آنکه رییس جمهور جرج بوش اظهارات مشهور خود درخصوص “محور شرارت” را بیان کرد و ایران را نیز جزو آن دانست، برداشتها و ذهنیتها به تدریج دستخوش تغییر شد.
مسأله هسته ای
تا سال ۲۰۰۴ سؤالات بیشتری درخصوص جاهطلبیهای اتمی و فعالیتهای غنی سازی ایران مطرح شد. ایران پذیرفت که درحال تهیه “کیک زرد” اورانیوم است، ولی رییس جمهور محمد خاتمی براین مسأله پافشاری میکرد که سیاست هستهای کشورش صرفاً ماهیت صلحآمیز دارد. دیدهبان اتمی سازمان ملل از ایران خواست که تمامی فعالیتهای خود در رابطه با غنیسازی اورانیوم را متوقف سازد.
بزرگ ترین تهدید
تا سال ۲۰۰۶ ایران به عنوان کشوری شناخته میشد که بیشترین تهدید را علیه آمریکا اعمال میکرد: دشمن شماره یک، براساس نظرسنجیها. این مسأله مقارن شد با انتخاب یک رییس جمهور جدید، محمود احمدینژاد، که بخاطر اظهارنظرهای تناقضآمیزش درخصوص حملات تروریستی ۱۱ سپتامبر و مسأله اسراییل به سرعت شهرت یافت.
تحت فشار
احمدینژاد براین باور بود که ایران دارای این “حق مسلم” است که سوخت اتمی تولید کند و به همین دلیل، تمامی توافقهای پیشین درخصوص تعلیق غنیسازی اورانیوم را ملغی اعلام کرد. این مسایل باعث شد تا تحریمهای آمریکا علیه ایران تشدید شود.
مذاکرات اتمی
انتخاب حسن روحانی در سال ۲۰۱۳ آغازگر دوره جدیدی در روابط ایران و آمریکا شد. رییس جمهور اوباما در همان سال با او یک مکالمه تلفنی انجام داد و این اولین تماس میان دولتمردان دو کشور از سال ۱۹۷۹ بود. آغاز گفتمان میان دو کشور باعث ازسرگیری مذاکرات اتمی و لغو بخشی از تحریمها شد.
دیگر دشمن شماره یک وجود ندارد
همینطور که مذاکرات طی چندین ماه ادامه یافت و گاهی نیز به شکست نزدیک میشد، افکار عمومی مردم آمریکا کم کم تغییر یافت. ایران که هنوز به شکلی منفی ازسوی آمریکاییان شناخته میشد، دیگر در رأس دشمنان قرار نداشت. تنشهای اخیر با کاخ کرملین باعث شده تا روسیه در رأس دشمنان آمریکا قرار گیرد. ایران اکنون پس از کره شمالی و چین جایگاه چهارم را به خود اختصاص میدهد.
توافق یا عدم توافق
ولی برداشت کلی به مانند گذشته است: آمریکاییها برداشت مثبتی از ایران ندارند و حداقل زمانی که مسأله افکار عمومی مطرح میشود، میبینیم که تغییر چندانی در رفتارهای چند دهه اخیر حاصل نشده. براساس نظرسنجیای که قبل از توافق تاریخی با ایران انجام شد، موفقیتهای دیپلماتیک اخیر باعث نشده تا دیدگاه مردم نسبت به ایران تغییر یابد.
منبع: بی بی سی، ۱۶ جولای