زد و خورد بر سر صندلی سینما

نویسنده
مرضیه حسینی

» صحنه

برنامه‌ی هفت و همه‌ی مدعیانش

برنامه‌ی هفت؛ در نگاه اول نه عنوان جذابی‌ست، نه ارزش خبری دارد. برنامه‌ی سینمایی شبکه‌ی سوم، با این‌که تا مدت‌ها با عنوان “تنها برنامه‌ی سینمایی صدا و سیما” معرفی می‌شد، هیچ‌گاه نه ببینده‌ی انبوهی به دست آورد و نه توانست بر طیف جدی‌تر مخاطبان سینما تاثیر بگذارد. برنامه‌ای که برجسته‌ترین حضور و نشانه‌اش را در برنامه‌ی طنز خنده‌بازار و بعد صفحه‌ای هجوآمیز به نام منتقد برنامه، مسعود فراستی، می‌شد دید. حالا اما همین برنامه که ظاهرا بود و نبودش فرق چندانی به حال کسی ندارد، اسباب جنگ و جدل و رقابت بین چند گروه از برنامه‌سازان و روزنامه‌نگاران سینمایی شده تا هر طور شده بتوانند کلیت برنامه، از تهیه تا اجرا، را به دست بگیرند. اتفاقی که می‌تواند شاخک‌ها را حساس‌تر کند و این پرسش را به ذهن بیاورد که چنین دکه‌ی سوت و کوری چرا این همه خواهان دارد؟ آن‌قدر که مدعیانش چیزی در بی‌آبرو کردن دیگری کم نگذارند و به هر وسیله‌ای چنگ می‌زنند تا برای مدتی صندلی این برنامه را تصاحب بکنند.

هفت که اگر واکنش خاصی به دنبال داشت، عموما با جبهه‌گیری اهالی سینما علیه منتقد اصلی برنامه، مسعود فراستی، هم‌راه بود و به عنوان برنامه‌ای با زبان نفی‌گرا و تند شناخته می‌شد، ناگهان در زمان نقد و معرفی فیلم جدید داریوش مهرجویی، ترمزش را کشید. مجری آن زمان برنامه، فریدون جیرانی، برای حفظ شان مهرجویی، مسعود فراستی را برای یک نوبت از برنامه کنار گذاشت تا زبان گزنده‌ی منتقد، همان‌طور که پیش‌تر مسعود کیمیایی را آزرده بود، این‌بار باعث آزار دیگر فیلم‌ساز قدیمی سینمای ایران نشود. ایده‌ی جیرانی که به قصد جلوگیری از جنجال و بدون هماهنگی با مدیران شبکه اجرا شد، حساسیت و حاشیه‌ای دیگر ایجاد کرد و باعث شد خود جیرانی از برنامه کنار گذاشته بشود، تیم همراهش هم استعفای دسته‌جمعی بدهند و از کل “هفت” فقط مسعود فراستی بماند تا در کنار محمود گبرلو و تیم جدید، برنامه را اجرا بکنند. انتقاد سایت‌های اصول‌گرا و بیانیه‌ی دسته‌جمعی‌شان به نکته اشاره داشت که جیرانی هوای بخش روشن‌فکری سینمای ایران را دارد و اجازه‌ی نقد شدنش را نمی‌دهد و در مقابل خود تبدیل به منتقد بخش ارزشی سینمای ایران شده. گروهی که جزو منتقدان درجه یک سیاست‌های سینمایی دولت جدید بودند، بدون لفافه‌گویی عنوان می‌کردند این برنامه “مجری حرف‌ گوش‌کن”تری از جیرانی می‌خواهد تا از فیلمسازان ارزشی دفاع کند و سینماگران روشنفکر را مورد نقد قرار بدهد. گبرلو به نظر گزینه‌ی مناسبی می‌رسید. سینمایی‌نویس نه چندان شناخته شده و دبیر بخش سینمایی روزنامه‌ی رسالت که هیچ‌گاه به اندازه‌ی هم‌عقیده‌های خودش در روزنامه‌ی کیهان به شهرت نرسیده بود، حالا به عنوان مجری روی صندلی “تنها برنامه‌ی سینمایی” تلویزیون نشسته بود و قرار بود آن بکند که دیگران می‌خواهند. اتفاقی که عملا در چند نوبت و به صورت گل‌درشت اتفاق افتاد. هرچه‌قدر که جیرانی با زرنگی سعی داشت، بخش امنیتی و ارزشی برنامه را به گردن مسعود فراستی بیندازد و حمایت از فیلم‌سازانی نظیر ده‌نمکی، ابوالقاسم طالبی و مسعود اطیابی را به نام او تمام بکند و اسمش را آزادی آرا بگذارد، گبرلو خودش بخش اصلی قسمت عقیدتی برنامه را به دوش می‌کشید و در موعدی که مثلا مسعود کیمیایی احتیاج به حمایت داشت، او را به برنامه دعوت کرد، به پیشوازش رفت و تریبون برنامه را تام و تمام در اختیارش گذاشت تا در کنار دفاع از خودش، به نویسنده‌گان معترض و غیردولتی نظیر فرج سرکوهی و محمدعلی سپانلو هم بتازد و به قول خودش جریان “روشنفکری بیمار” را نقد بکند. یا در زمانی دیگر، ناگهان محمدرضا شریفی‌نیا برای تبلیغ و معرفی یک فیلم تجاری و بی‌کیفیت به نام “آنچه مردان درباره‌ی زنان نمی‌دانند” مهمان برنامه شد و گبرلو با حذف منتقد از آن برنامه، هفت را تبدیل به بلندگویی برای پخش آگهی بازرگانی کرد تا کمی از پشت پرده‌های مالی برنامه را هم ناخواسته عیان بکند.

حالا چند وقتی است که “مجری مورد وثوق” دیگر اعتمادی جلب نمی‌کند و همان رسانه‌ها که اسباب کنار گذاشتن جیرانی را فراهم کردند، بدشان نمی‌آید یک مجری جذاب‌تر و کاری‌تر برای برنامه‌ی هفت پیدا بکنند. در این میان یکی دو برنامه‌ساز و روزنامه‌نویس هم هستند که از شکر آب میان گبرلو و رسانه‌های سابقا حامی‌اش، استفاده می‌کنند تا با کنار زدن مجری فعلی برنامه، شانس خودشان را برای حضور در هفت آزمایش کنند. یکی از پررنگ‌ترین نام‌ها برای اجرای نسخه‌ی جدید برنامه‌ی هفت، فرزاد حسنی است. مجری‌ای که مدتی به خاطر حاشیه‌های خانواده‌گی‌اش و ضرب و جرح همسر سابقش، آزاده نامداری، سر زبان‌ها و در تیرس ممنوع‌الکاری بود. حسنی نشان داده که اگر کنترل و مدیریت بشود، بهترین گزینه برای اجرای برنامه‌هایی است که به ظاهر تم انتقادی دارند اما در باطن حامی ارزش‌های حکومتی هستند. او مدت‌ها با همین نگاه و روش برنامه‌ی کوله‌پشتی را اجرا می‌کرد تا زمانی که به خاطر یک تندروی نابه‌هنگام مقابل سردار رادان، صندلی دلخواهش را از دست داد و وارد لیست سیاه شد. این ممنوعیت چند ساله به نظر می‌رسد، فرزاد حسنی را به اندازه‌ی کافی متوجه باید و نبایدهای سازمان کرده و شاید حالا که تاک‌شوهای عقیدتی در دست مجریان مثل احسان علیخانی و علی ضیا است، بشود بخش سینما را به او واگذار کرد تا “هفت” همیشه در قهقهرا، بتواند کمی سینماگران و مخاطبان دیگر را به خود جلب کند. اما از سوی دیگر، همکاران سابق گبرلو در برنامه‌ی هفت هم دوست دارند دوباره به برنامه برگردند؛ اما این‌بار در سمتی بالاتر. کسانی که گبرلو در صفحه‌ی شخصی‌اش از آن‌ها با عنوان “اخراجی‌ها7” یاد می‌کند، پیش از این به عنوان منتقد و خبرنگار در هفت حضور داشته‌اند اما به دلیل اختلافات پیش آمده، کنار گذاشته شده‌اند. امیر قادری منتقدی که چند سالی‌ست با حمایت پیدا و پنهان پیام فضلی‌نژاد صاحب رسانه‌ی مجازی شده و قصد دارد اندازه‌ی خودش را از حد یک منتقد سینما بالاتر برود و به عنوان تئوریسن فرهنگی کنار دست امثال نادر طالب‌زاده و دکتر حسن عباسی بنشیند، یکی از افرادی است که خودش را کاندیدای اجرای برنامه‌ی هفت کرده. او پیوسته در سایت تحت اختیارش، کافه سینما، از گبرلو می‌خواهد استعفا بدهد و برنامه‌ی هفت را به گروهی دیگر واگذار بکند. قادری که در چند ماه اخیر با حمایت از پروژه‌های وزارت اطلاعات مثل فیلم روباه، سعی دارد اعتماد بخش امنیتی صدا و سیما را هم جلب بکند، از زمان جیرانی به عنوان منتقد در برنامه‌ی هفت حضور داشته و همیشه نوع حرف زدن پر از تپق و استرسش با انتقاد بینندگان برنامه مواجه شده و در بخش نظری هم همراهی‌اش با فیلمسازی مثل ده‌نمکی و نقد کسی مثل اصغر فرهادی باعث شده که محوبیت چندانی نداشته باشد. سایت برنا درباره‌ی دلیل اختلاف او با گبرلو می‌نویسد:
“«ا.ق» تا همین چند ماه پیش به عنوان کارشناس در برنامه حاضر می‌شد و به تحلیل‌های خلاف جریان آب می‌پرداخت. او در چند سال همکاری‌اش با هفت، مشکلی با این برنامه و مجری‌اش نداشت اما به ناگاه، پس از آن که مجری-تهیه‌کننده برنامه حضور «ا.ق» در برنامه جهت پاسخگویی به رئیس انجمن نویسندگان و منتقدان را نپذیرفت، ورق برگشت و رفتار وی با گبرلو تغییر کرد.”

نفر دیگری که این روزها از او به عنوان مجری جدید برنامه‌ی هفت نام برده می‌شود، فریدون جیرانی است که بعد از بیرون گذاشته شدن از این برنامه سعی کرد مشابه‌اش را به نام “مجله‌ی تصویری سی و پنج” برای رسانه‌های خانه‌گی بسازد که پخش یک قسمتش نشان داد موفقیتی در کار نیست و پروژه‌اش خیلی زود به پایان رسید. جیرانی که این روزها سرگرم ساخت سریالی به سفارش مستقیم وزارت اطلاعات است، خیلی زود درباره‌ی شایعه‌ی بازگشتش به برنامه‌ی هفت واکنش نشان داد و گفت “با قاطعیت می گویم که هیچ صحبتی از سوی من و مسئولان «هفت» برای اجرای من در آن برنامه نشده است و با بازگشت این برنامه به عقب مخالفم.” و در آخر، بین این همه شایعات و اخبار ساخته شده، گبرلو مصاحبه‌ی مدیر شبکه‌ی سوم را در صفحه‌ی اینستاگرام‌ش منتشر کرد. مصاحبه‌ای که در آن مدیر شبکه، تغییر و تعویض مجری برنامه هفت را شایعه خوانده و بر بالای این گفته، گبرلو نوشته “وَمَکَروا وَمَکَرَ اللَّهُ وَاللَّهُ خَیرُ الماکِرینَ.”

با این همه هنوز هستند کسانی که دوست دارند بر صندلی برنامه‌ی هفت بنشینند. برنامه‌ای درباره‌ی سینمایی‌ که خود مخاطب ندارد و اگر سوبسید دولت و بودجه‌های حکومتی نبود، تا به حال بارها ورشکست شده بود. شاید پرسش این باشد که برنامه‌ای درباره‌ی یک سینمای بی‌مخاطب با سالن‌های خالی چه‌قدر می‌تواند مهم باشد؟ پاسخ به استفاده از پول مردم با بذل و بخشش حکومت می‌رسد. استفاده بردنی هر چند کم و کوتاه از پول و سرمایه‌ی ملی در بخش سینما، تمام انگیزه‌ی این زد و خورد برای به دست آوردن صندلی هفت است. صندلی‌ای که با نشستن بر آن، می‌توان با حمایت از جریان‌های خاص اقتصادی و سیاسی، به منفعت شخصی رسید. سینما خیلی وقت است که برای کسی اهمیت ندارد. دعوا بر سر چیز دیگری‌ست؛ ایجاد موقعیت برای نفع بردن از خوان گسترده‌ی حکومت.