نگارنده در تعطیلات نوروزی امسال، این بخت را داشت تا چند استان کشور را از اصفهان و چهارمحالوبختیاری و کهگیلویه و بویراحمد تا فارس و بوشهر و… درنوردد. تقریبا در تمامی این مسیر چند هزارکیلومتری، چیزی که موج میزد، جمعیت بود و جمعیت… به نحوی که به سختی میشد مثلا در امتداد بلوار ساحل طولانی بوشهر، محلی خالی برای ایستادن و تماشای خلیجفارس یافت.
و این داستان هر سالِ نوروز در ایرانزمین و شاید ویژگی بارز ایرانیان، نسبت به بسیاری از ملل دیگر باشد که البته تعطیلی 14 روزه هم بسیار به بقای این رسم خوشایند کمک کرده است. چرا که تا آنجایی که میدانم، کمتر کشوری در جهان یافت میشود که مردمانش از بخت استفاده از چنین تعطیلات طولانیای برخوردار باشند.
فرصتی که باید قدرش را بدانیم و با بهبود زیرساختهای لازم، آن را به یکی از مهمترین مولفههای شادمانی مردمان، افزایش راندمان کاری و تولید سرمایه ملی و اشتغالزایی بدل سازیم.
و البته نوروز امسال، شاید یک ویژگی منحصربهفرد دیگر هم داشت؛ به ویژه برای آن 18 میلیون گردشگری که تعطیلات خود را در کنار دریاچه ارومیه، گاوخونی، زایندهرود، دریاچه پریشان، تالاب بختگان و دشت ارژن، جنگلهای برم، آبشار آتشگاه لردگان و تالاب شادگان گذراندند.
زیرا آنها به چشم خود مرگ باورنکردنی بزرگترین آبگیرها، رودخانهها، دریاچهها و رویشگاههای جنگلی وطن را دیدند و شاید برخی از آنها گونههایشان از تماشای این مرگ خاموش خیس هم شد…
تجربه نگارنده از مشاهده عکسالعمل هموطنانم در مواجهه با خشکی پریشان و برم ارومیه و… که چنین بود. آنها با حیرت میگفتند: اصلا تصور نمیکردند که واقعا ممکن است دریاچه پریشان هم روزی کاملا خشک شود و مدام میپرسیدند که چرا؟ حتی برخی از هموطنانی که به سمت دریاچه ارومیه رفته بودند و تصاویری از کویر 400 هزار هکتاری نمک در آن خطه زیبا به ثبت رسانده بودند، با حیرت و طنزی تلخ میگفتند: انگار که به قطب شمال رفته بودیم و نه جایی که معنایش شهر آب است! (گفتنی آنکه ارومیه به زبان آشوری، یعنی: شهر آب.) و این شاید همان فرصتی باشد که میتوان به حساب ظرفیتسازی فرهنگی در حوزه محیطزیست ریخت؛ چرا که بیشک، تصور بسیاری از ایرانیان از عمق، گستره و شتاب تخریب طبیعت ایران، پیش و پس از نوروز 1391 قابل قیاس نخواهد بود؛ مولفهای که امیدوارم سبب شود تا ایرانیان مطالبات خود را در این حوزه از مقامات مسوول جدیتر پیگیری کنند.
منبع: شرق، چهارده فروردین