سالی که گذشت سال جدا کردن دوباره مسیر و خط کشی های مجدد سپاه با یکی دیگر از دولت های جمهوری اسلامی بود. این سال را فرماندهان سپاه با نگرانی از آینده و سرنوشت خود در صورت توافق در مذاکرات هسته ای و تحقق شعار “تعامل سازنده با دنیا” حسن روحانی شروع کرده، با تعیین ماهیانه خطوط قرمز ادامه داده و با همین کابوس به پایان بردند. سالی که البته تغییر نامشان از “برادران قاچاقچی خودمان” به “ابوذر و سلمان فاسد” کامشان را تلخ تر از پیش کرد.
خط قرمز اول را در بهار سرتیپ پاسدار محمدرضا نقدی برای دولت کشید، او پس از خبری شدن این موضوع که اتحادیه اروپا پیش نویس قطعنامه ای را در کمیته روابط خارجی خود مصوب کرده است تا در ایران دفتر نمایندگی راه اندازی کند، گفت:” اتحادیه اروپا، غلط می کنید که در ایران دفتر بزنید.”
علی سعیدی نماینده رهبر جمهوری اسلامی در همان ماه اعلام کرد: “در شرایط حساس و پیچیدهای به سر میبریم که در این شرایط بیشترین مسئولیت متوجه سپاه و به ویژه بسیج است. برخی گروهها به دنبال ورود به خطوط قرمز هستند که طبیعتاً نیروهای ارزشی و متدینین جامعه تحمل نخواهند کرد.”
او البته به وضوح از کسی اسم نبرد اما سربسته به ماجرای “صلح حدیبیه” اشاره کرده و گفته بود: “عدهای به پیامبر اکرم میگفتند این چه پیروزی است که زیارت کعبه را از دست دادیم، اما همگان به خوبی میدانیم که هدف پیامبر زیارت کعبه برای تمام بشریت بود و درست است که در آن سال عده قلیلی از مسلمانان به زیارت خانه خدا رفتند اما این زیارت برای تمام تاریخ و برای امت مسلمان تضمین شد.”
سرتیپ پاسدار یدالله جوانی اما گفته های مافوقش را در باره “صلح حدیبیه” رمز گشایی کرد. او در مقاله ای با انتقاداز اینکه “اینگونه وانمود می شود که دلیل اصلی تحریمها، فعالیتهای هستهای ایران است” از پرسش هایی خبرداد که در جامعه مطرح است درست مثل همان صلح حدیبیه که علی سعیدی مطرح کرده بود: “این سئوالات مطرح میشود که آیا چنین هزینههایی برای هستهای شدن و دستیابی به دانش و فناوری هستهای، دارای توجیه منطقی است؟ مگر انرژی هستهای چه اندازه ارزش دارد که ملت ایران باید برای آن هزینههای سنگینی را بپردازد؟ آیا بهتر نیست برای پیشرفت، به جای ایستادگی بر چرخه سوخت هستهای و پرداخت هزینههای سنگین، در حوزههای دیگر سرمایهگذاری کنیم؟”
مغز “متفکر” سپاه با نوشتن اینکه “اگر فشارها و تحریمها حقیقتاً برای فعالیتهای هستهای بود، برای پیشبرد فعالیتهای هستهای باید به تمامی این پرسشها «پاسخ منطقی» داده میشد و با بررسی هزینه ـ فایده تصمیمگیری در سطح عالی نظام صورت میپذیرفت” در ادامه اما هیچ پاسخ منطقی به چرایی پرداخت هزینه از سوی مردم برای تداوم برنامه هسته ای جمهوری اسلامی نداد چون به عقیده او تحریم های بین المللی “تماماً هزینه هستهای شدن و دستیابی به چرخه سوخت نیست.”
۲۵ فروردین محمدعلی جعفری فرمانده کل سپاه هم در جمع فرماندهان این نهاد نظامی ظاهر شد و اعلام کرد که “متاسفانه دولت از پیشنهادات و اقدامات بسیج برای اقتصاد مقاومتی استقبال نکرده است.”
حسن روحانی اما چند روز بعد ،در همان واپسین روزهای فروردین، صحنه رویارویی نظامیان با دولت را از عرصه خارجی به داخل کشید. او ۲۹ فروردین ماه در سخنرانی خود در روز ارتش طوری از ارتش تعریف کرد که سپاه در نقطه مقابلش قرار می گرفت.
او گفت: “ارتش جمهوری اسلامی ایران که فرزندان به حق این آب و خاک هستند، به حق نهاد حرفه ای دفاع از میهن اسلامی اند. ارتش بدون نگاه به خط کشی های سیاسی، حزبی و فرقه ای همواره دفاع از آب و خاک و میهن عزیز و نظام مردمی را به عنوان هدف والای خود مد نظر قرار داده است.”
وی در اظهارات خود “عدم سهم خواهی” ارتش را برجسته و البته تاکید کرد که “ارتش جمهوری اسلامی ایران همواره نشان داده که به وصیت امام راحل عمل کرده است که او فرمود: نیروهای مسلح در کار سیاسی مداخله نکنند. ضمن اینکه نیروهای ارتش کاملا به مسائل سیاسی آگاهی دارند و باید داشته باشند اما هرگز در دسته بندی های سیاسی و بازی های سیاسی مداخله نمی کنند. ارتش هرگز از ملت و دولت منتخب مردم سهم خواهی نکرده است. همواره دنبال دفاع از میهن و کشور و انقلاب و نظام بوده است.”
انگشت نشانه در افکار عمومی و رسانه ها به سرعت به سوی سپاه پاسداران چرخید والبته کوتاه زمانی نگذشت که آنها که باید، این گفته را به خود گرفتند. حملات سپاه به سیاست خارجی دولت مدتی متوقف و وقت آنها صرف پاسخ به این سخنرانی روحانی شد.
در ابتدا سرتیپ پاسدار محمد پاکپور فرمانده نیروی زمینی سپاه به یک بخش از گفته های روحانی پاسخ داد. او با گفتن اینکه “سپاه صرفاً یک ارتش کلاسیک نیست بلکه مجموعهای از فرزندان انقلابی کشور است” درباره فعالیت سیاسی سپاه اضافه کرد: “سپاه هیچ گاه خودش را هزینه سیاسی فرد یا جریانات سیاسی نمی کند، اما طبیعی است کسانی که از خط امام و رهبری و از هویت انقلابی فاصله بگیرند، سپاه با آنها زاویه خواهد گرفت.”
همزمان محمدعلی گواهی نماینده رهبر جمهوری اسلامی در سپاه تهران درباره سهم خواهی و حضور در اقتصاد سپاه گفت: “سپاه هر کاری کرده به پشتوانه مردم کرده است. سپاه در خود بسیج را گنجانده است و بسیج از متن مردم است. بعد از تهدیدات داخلی و خارجی و حتی تهدیدات اقتصادی، سپاه برگرفته از متن مردم در قرارگاههای سازندگی با استفاده از جوانان تحصیل کرده این مرزوبوم به مقابله با تهدیدات اقتصادی پرداخت… سپاه نخواهد گذاشت که انقلاب اسلامی آسیب ببیند، بنابراین برهمین اساس میخواهند این شجره طیبه را از بین ببرند و با تهدیدات خود سپاه را منفعل کنند، اما نمیدانند که همه مردم ما مدافع انقلاب هستند و هرچه دشمن تهدید میکند سپاه پرشورتر در صحنههای مختلف انقلاب حضور پیدا میکند.”
اردیبهشت به نیمه نرسیده رییس اداره سیاسی سپاه در یک مقاله نوشت: “هدف اصلی این حملات ناجوانمردانه که گاه در پوشش دلسوزی و نگرانی و گاه برچسب سهمخواهی و منفعتطلبی و قدرتطلبی علیه سپاه دنبال میشود، خنثیسازی نقش سپاه و تبدیل آن به یک نیروی مسلح عادی است که البته نه تنها مغایر با رسالت قانونی و انقلابی سپاه، بلکه در تضاد با الزامات و ضرورتهای دفاع از مصالح نظام و منافع ملی در شرایط فعلی میباشد.”
رسول سنایی راد در نشریه داخلی سپاه به رییس دولت اتهام زده و نوشته بود: “در برابر چنین پدیدهای نمیتوان از بیگانه و دشمن گلهمند بود، اما برخی مواضع مبهم و گاه سریع برخی غافلان داخلی که با همنوایی با دشمن، بر طبل محدودسازی سپاه با برچسبهای سیاسی و اقتصادی میکوبند، جای سئوال جدی پدید میآورد که چه نوع ارتباط و همسویی بین آنان با ضد انقلاب و بیگانگان وجود دارد؟”
اندک زمانی بعد علی سعیدی نماینده آیت الله علی خامنه ای خود به موضوع ورود کرد ومستقیم در پاسخ به حسن روحانی مدعی شد: “درخواست سپاه برای همکاری با دولت و تقویت زیرساختهای سازندگی سهمخواهی نیست، رسالت ذاتی سپاه اقتضا دارد بخشی از توان خود را در زمینه سازندگی کشور عرضه کند تا اهداف نظام تأمین شود.”
او فعالیت های اقتصادی سپاه را ماموریت این نهاد نظامی خواند و ادامه داد که “ورود سپاه در این مأموریت در راستای مأموریت ذاتی سپاه بوده و هست یعنی پاسداری از انقلاب و دستآوردهای آن زیرا کشوری که هشت سال جنگ را پشت سر گذاشته و نیاز به بازسازی در عرصههای گوناگون دارد.”
پاسخ به کنایه زیرکانه روحانی تا واپسین روزهای بهار مقامات ارشد سپاه را به خود مشغول کرد. البته در این میان اعضای سابق سپاه که در مجلس شورای اسلامی حضور دارند همزمان با انجام مذاکرات مقامات وزارت خارجه با گروه ۱+۵ به طور روزانه درباره این موضوع اظهار نظر و البته ابراز نگرانی کردند.
همزمان اما با افزایش درگیری ها در کشورهای عراق و سوریه فرماندهان سپاه و رسانه های وابسته به این نهاد نظامی مشغول استفاده از فضای موجود در منطقه و استفاده داخلی از آن شدند. در این مسیر سپاه دو رویکرد را پیش گرفت. نخست انتشار گسترده اخبار و تصاویر جنگ و کشتار نیروهای داعش در عراق و سوریه در دستور کار قرار گرفت.سایت و رسانه های وابسته به طور روزانه با انتشار اخباری درباره پیشروی داعش بصورت مداوم ضمن تخمین و انتشار میزان نزدیکی آنها با مرز ایران فضایی وحشت زده در کشور ایجاد کردند.
در رویکرد دوم فرماندهان سپاه به طور روزانه در گفت و گو با رسانه ها و اظهارات مختلف از توانایی های این نهاد نظامی در جنگ هشت ساله و مقابله با هرگونه تهدید احتمالی سخن گفتند. در ادامه فرماندهان ارشدی چون سرتیپ پاسدار حسین همدانی وارد موضوع شدند و اعلام کردند که سپاه با کمک به مردم عراق و سوریه و تشکیل بسیج به مقابله با داعش و دفاع از مردم منطقه خواهد پرداخت.
در این میان البته مقامات ارشد سپاه بطور مرتب تاکید کردند که حضور سپاه در این دو کشور تنها مستشاری و در جهت آموزش یا مشاوره در فرماندهی عملیات ها علیه نیروهای داعش است. با این حال اما اخبار کشته شدن نیروهای رسمی سپاه نیز گاه و بیگاه توسط رسانه های وابسته به این نهاد نظامی و گاه بدون اشاره به درجات نظامی آنها منتشر شد.
در نیمه تابستان حسن روحانی با یک سخنرانی دیگر این بار نیروهای سابق سپاه در مجلس و وابستگان به آنها که بر حجم انتقادات خود از سیاست خارجی دولت افزوده بودند را نشانه گرفت. او ۲۰ مردادماه گفت: “یک عده به ظاهر شعار میدهند ولی بزدل سیاسی هستند و تا حرف مذاکره پیش میآید میگویند ما میلرزیم. به جهنم؛ بروید یک جای گرم برای خود پیدا کنید. خداوند شما را ترسو و لرزان آفریده است.”
او باگفتن اینکه “در داخل کشور برخی به دنبال تعاملهراسی و مذاکرههراسی هستند” تاکید کرد که “مردم در انتخابات ۲۴ خرداد ۹۲ زیرکانه و آگاهانه و با در نظر گرفتن شرایط داخلی و جهانی دولتی را انتخاب کردند و راهی را پیش پای مسئولان گذاشتند، مردم به ما گفتند از افراط گریزانیم و به اعتدال پناه میآوریم، تقابل را نمیپذیریم و در پی تعامل سازنده با جهان هستیم، اختلافات بیجهت و واهی داخلی را نمیپذیریم و در پی آشتی ملی و انسجام ملی هستیم. مردم به ما گفتند در برخورد با بیگانگان راه منطق و استدلال و مواضع شجاعانه و مدبرانه را در نظر گرفتن منافع ملی میخواهیم.”
رییس دولت البته کنایه ای هم به خطوط قرمز از پیش تعیین شده مقامات سپاه زد و گفت: “اگر بدانیم حقوق ملت ما در نظر گرفته میشود، تنش را کاهش میدهیم و حتی جلوتر رفته و به روابط عادی در آینده میرسیم. البته اگر اطمینان یابیم منافع ملیمان تضمین میشود. «خط قرمز» ما چیزی جز منافع ملی ما نیست و آنجا که منافع ملیمان تضمین شود، چراغ سبز ماست.”
حجت الاسلام محمدرضا تویسرکانی نماینده رهبر جمهوری اسلامی در بسیج یک روز بعد به گفته های روحانی واکنش نشان داد و گفت: “لرزیدن و غیرقابل اعتماد دانستن دشمن عین زیرکی و هوشمندی است؛ چرا برای آنهایی که به آمریکا غیر قابل اعتماد هستند آرزوی جهنم میکنید، چرا میخواهید عدهای را به راحتی به جهنم ببرید آن هم همانهایی که شما آنها را بزدل خطاب میکنید عزم خود را برای دفاع از آرمانها در میدان عمل جزم کرده اند؛ کسانی که تا دیروز به بهشت فرستادن مردم را اجباری نمیدانستند نباید امروز مردم را خیلی راحت به جهنم بفرستند.”
به گفته او “دشمن خطاب کردن آمریکا بزدلی نیست، این بیاعتمادی براساس بیانات امام خمینی (ره) و قرآن است و انقلاب اسلامی بهدنبال نابودی کاخ سفید و ریشهکن کردن رژیم صهیونیستی است. از یاد بردن آرمانهای انقلاب اسلامی «خیانت» فراموش نشدنی به انقلاب است، نیروهای انقلابی هرگز اجازه بدعت در انقلاب را نخواهند داد و مطمئن هستیم که در آینده جبهه حق بر مستکبران پیروز خواهد شد.”
در واپسین روزهای تابستان مقامات سپاه مذاکرات هسته ای را به شرایط جنگی منطقه هم پیوند زدند و با یک “کاسه کردن” موضوع در مقابل دولت قرار گرفتند. عبدالله حاجی صادقی جانشین نماینده آیت الله علی خامنه ای که پیش تر پیروزی حسن روحانی در انتخابات را “لطف خفی خداوند” خوانده بود او را خائن خواند.
او گفت: “استکبار با ما به خاطر دین مان دعوا دارد و تا زمانی که بر سر اصول و دین خود ایستادگی کنیم با ما سازش ندارد. نباید کسی تصور این را بکند که آمریکاییها سرعقل آمدهاند، چرا که بیمنطقی و بیعقلی آمریکاییها در سوریه و عراق مشهود است، گفتمان انقلاب اسلامی براساس مقاومت است و مشکل ما با استکبار این است که آن ها با گفتمان انقلاب اسلامی مشکل دارند.”
او بی آنکه نام حسن روحانی را ببرد اضافه کرد: “ما باید مذاکره داشته باشیم اما از اصول و ارزش های خود کوتاه نیاییم و برای دلخوشی دشمن نباید دوستان خود را از دست بدهیم…رهبری و رانندگی نظام اسلامی را یک شخصیت بیشتر بر عهده ندارد و رهبر معظم انقلاب عهده دار این انقلاب است و باید شاخص برای ما ولایت باشد.دومین شاخص مقاومت شناخت دشمن است، این که چه کسی در جبهه خودی دشمن ما است، ما برخی را می بینیم در برابر خودی ها می ایستند و با الفاظی که شایسته نیست خودی ها را خطاب قرار می دهند اما در برابر دشمن این گونه نیستند.”
همزمان اما یک نگرانی دیگر در میان مقامات ارشد سپاه بروز کرد و رسانه ای شد؛ نگرانی از وضعیت رهبر و رهبری آینده جمهوری اسلامی. برای افکار عمومی شاید در وهله نخست این ابراز نگرانی به وضعیت محمدرضا مهدوی کنی رییس مجلس خبرگان رهبری ارتباط پیدا می کرد که از خردادماه در اغما بسر می برد اما گذشت زمان ربط این موضوع با وضعیت سلامتی رهبر جمهوری اسلامی را آشکار کرد.
۵ شهریور حجت الاسلام علی سعیدی نماینده آیت الله علی خامنه ای در سپاه گفت: “اکثر رهبران الهی نسبت به میراث خود نگران بوده و امت را هشدار میدادند این نگرانی در قرآن از زبان انبیاء بسیار بیان شده است. انحراف در سازوکار و نحوه انتخاب رهبر، انحراف در آیین الهی و ربایش نرم افزار انقلاب از جمله عوامل نگرانی رهبران انقلاب میباشد.”
او با گفتن اینکه “بزرگترین چالشهای تمدن اسلامی تکرار اشتباهات خواص عصر پیامبر و علوی در زمان ما بوده است” تاکید کرد که “عوامل انحراف چهار دسته هستند که شامل این گروهها میشود، نخستین گروه آقازادهها، گروه دوم بستگان بودند، گروه سوم مردم و گروه چهارم خواص بودند که خواص بیشترین انحراف را در انقلابهای توحیدی داشتند و گرفتار دامهای گوناگونی شدند.”
به گفته سعیدی “تاریخ تکرار پذیر است و اگر از آن درس نگیریم دچار همان اشتباهاتی می شویم که در طول تاریخ حادثه ها را رقم زد… نگرانی زمانی ایجاد می شود که انقلاب نرم افزار خود را از دست بدهد و پایه های دینی آن متزلزل شود، در تمام اعصار رهبران انقلاب نگران حفظ میراث خود بوده اند که بر سر انقلابشان چه خواهد آمد.”
این اظهارات در حالی مطرح می شد که رهبرجمهوری اسلامی بنا بر گزارش رسانه های رسمی کشور ۱۷ شهریور ماه در بیمارستان بستری و تحت عمل جراحی قرار گرفت و تابستان این گونه در کشاکش آنها با دولت و نگرانی از آینده تمام شد. البته در واپسین ماه فرماندهان سپاه با توجه به سفر پاییزه حسن روحانی به نیویورک، کشیدن خطوط جدیدی را آغاز کردند.
استفاده از اهرم خارجی برای توجیه مشکل داخلی
نیمه دوم سال رامقامات ارشد سپاه به استفاده از شرایط بحران زده و جنگی منطقه برای توجیه اقدامات و مسایل داخلی خود با دولت گذراندند. به موازات همچنان مذاکرات هسته ای و تعیین خطوط قرمز، مخالفت با دولت در زمینه های سیاسی، اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی نیز در دستور کار قرارداشت.
سرلشکر پاسدار محمد باقری معاون ستاد کل نیروهای مسلح با توجه به درجه و حضورش در جنگ اولین کسی بود که در پاییز وانمود کرد سپاه به تنهایی مقابل نیروهای داعش در عراق ایستاده و سد راه آنان است: “ما خطوط قرمزی را در مقابل حوادث اخیر عراق داریم، البته اعلام رسمی نکردهایم؛ از جمله اینکه یک حاشیه امنیتی برای مرز کشور قائل هستیم، اگر این گروهک یا هر عنصر تهدیدکنندهای به مرزهای جمهوری اسلامی نزدیک شود، در یک اقدام دفاع مقتدرانه مرزی، آن را منهدم خواهیم کرد. این را درک کردند و الآن هم آخرین جایی که در استان دیاله عراق آمدهاند تقریباً با مرز ما ۴۰ کیلومتر فاصله دارد؛ این حریم ۴۰ کیلومتری را حفظ کردند و به سمت مرز ما نیامدند.”
۲۱ مهرماه یدالله جوانی نیز به عرصه جنگی منطقه ورود کرد و با گفتن اینکه “نیروی قدس” سپاه به فرماندهی “سرلشکرپاسدار قاسم سلیمانی” با داعش می جنگد اعلام کرد که نیروهای سپاه قدس مانع سقوط بغداد شده اند. او البته اضافه کرده بود که همین نیرو در سوریه نیز با داعش و مخالفان حکومت بشار اسد درحال جنگ است.
در ادامه یکی دیگر از سرلشکرهای شناخته شده سپاه؛ غلامعلی رشید نیز به موضوع جنگ منطقه و نقش سپاه ورود و اعلام کرد که این نهاد نظامی در کشورهای لبنان، فلسطین، سوریه و عراق حضور میدانی دارد و در حال جنگ است.
قاسم سلیمانی، نامی بود که از پاییز انتشارش در اخبار رسانه های وابسته به سپاه و مقامات این نهاد نظامی بیشتر از هرکسی به چشم می خورد. خبرگزاری ها و سایت های وابسته، روزانه تصاویر مختلفی از او در عراق و ایران منتشر می کردند. قاسم سلیمانی به ایران آمد، قاسم سلیمانی به عراق رفت، قاسم سلیمانی …این رسانه ها براساس دو رویکرد ذکر شده در پیش همچنان نام قاسم سلیمانی و سپاه را در مقابل “دیو” داعش قرار دادند تا به وقتش محصول آن را بچینند.
همزمان علی سعیدی از موضع “قدرت” سپاه، عمق استراتژیک جدیدی برای جمهوری اسلامی تعریف کرد؛یمن٬ عراق٬ بحرین٬ آمریکای لاتین٬ لبنان و سواحل مدیترانه.
سه ماه پاییز برای سرداران سریع تر از بهار می گذشت. نگرانی آنها از مذاکرات هسته ای و البته تقابل آنها با دولت در این زمینه همچنان ادامه داشت. چنانچه محمدعلی جعفری همزمان با آخرین روز از مذاکرات مقامات وزارت خارجه با گروه ۱+۵ در وین بار دیگر با کنایه به روحانی و اینکه “عده ای” هنوز باور ندارند جمهوری اسلامی دربرابر “نظام سلطه” تحت فشارقرار گرفته است تاکید کرده بود که “اگر این افراد چنین باوری داشتند طور دیگری مذاکره می کردند.”
۷ آذر نیز سرتیپ پاسدار مسعود جزایری معاون رییس ستاد کل نیروهای مسلح درباره اینکه “گفته میشود در مذاکرات و توافق هستهای مباحثی در مورد توان موشکی ایران پیش آمده است” تاکید کرده بود که”توان نظامی و موشکی جمهوری اسلامی ایران، در اینگونه مذاکرات خط قرمز نظام است و ما اصلا به هیچ کشوری حتی اجازه اظهار نظر را در این رابطه نمیدهیم، چرا که توان دفاعی موشکی جمهوری اسلامی حالت بازدارندگی برای بدخواهان کشور و ملت را دارد.”
تمدید مذاکرات هسته ای تا تیرماه سال ۹۴ نیز در همین احوال به مثال برگ برنده ای بود در دستان سرداران علیه دولت روحانی: “۱۳ ماه مذاکره و چندین دور مذاکره مداوم نتیجهای جز تمدیدی هفت ماهه نداشت. امروزه آمریکا در تفکر سرگرم ساختن ایران است و میبینیم بعد از ماهها مذاکره، سرنوشت مذاکرات هنوز مبهم است چرا که آمریکا به دنبال حل مسئله نیست.”
سرتیپ پاسدار رسول سنایی راد در نیمه نخست آذرماه اضافه کرده بودکه “از اصل مذاکره و تیم مذاکرهکننده به طور کامل حمایت میکنیم ولی اعتقاد داریم در شیوه بهرهبرداری از ابزار مذاکره قدری تعجیل شده است…دشمن امروز درصدد افزایش تحریمها است… ساخت درونی قدرت و اقتصاد مقاومتی راهبرد مهم امروز نظام است. برای مقابله با دشمن باید روی پای خود بایستیم و با تقویت وحدت ملی و روحیه همکاری و همدلی، برای کسب رضایت مردم تلاش کنیم.”
“ما که می گفتیم” به ترجیع بند اظهارات مقامات سپاه درباره مذاکرات هسته ای و عملکرد دولت اضافه شد. همزمان از پروژه دوگانه یا رویارویی دو قطب در کشور نیز پرده برداری کردند.
علی سعیدی گفت: “مهمترین چالش پیش روی نظام اسلامی، تقابل دو دیدگاه برون گرا و درون گراست، دیدگاه اول به دنبال جذب در جامعه جهانی به منظور رسیدن به پیشرفت است و می گوید که راهی جزجذب شدن در این جامعه برای ما وجود ندارد.در مقابل دیدگاه دوم که همان ماهیت و اساس نظام انقلابی ایران است، با تکیه بر گفتمان نبوی و علوی که تبلور آن در گفتمان امام راحل و مقام معظم رهبری می باشد.”
او با گفتن اینکه “در دیدگاه برون گرا، دیپلماسی تعامل بر دیپلماسی تقابل ترجیح دارد” تاکید کرد: “دیدگاه درون گرا اصل و اساس بر ایستادگی در برابر نظام سلطه و تعامل با کشورهای مستقل و غیرمتعهد شکل گرفته است. دیدگاه برون گرا از ابتدای پیروزی انقلاب و در ۳۵ سال گذشته در برخی مسوولین وجود داشته است، اما امروز پیام انقلاب اسلامی با ایستادگی ملت غیور کشورمان در برابر مستکبران در سراسر منطقه و جهان گسترش یافته است.”
همزمان با طرح این دیدگاه فشارها از سوی وابستگان سپاه در مجلس برای حضور بیشتر آنها در اقتصاد بیشتر شد. “اقتصاد مقاومتی” و اینکه: “تنها با کمک سپاه و بسیج می توانیم بخش عمده ای از مشکلات کشور را حل کنیم.”
حملات سرداران ادامه داشت که محمد جواد ظریف روز سه شنبه۱۱ آذر در جریان “همایش دیپلماسی هستهای” که در دانشگاه علامه طباطبایی تهران برگزار شد گفت: “من ادعا میکنم که به دنبال این مذاکرات جمهوری اسلامی ایران امنتر شده است هیچ کس دیگر نمیتواند علیه مردم ما بر طبل جنگ بکوبد و تمام فضاسازیهای خصمانه علیه ایران فرو ریخته است و دنیا فهمیده است که میشود بر اساس منطق و احترام و گفت و گو و منافع متقابل به تفاهم رسید.”
و این نقطه آغازی بود دوباره بر افزودن آتش حملات به دولت و سیاست خارجی؛محمدعلی جعفری در پاسخ به ظریف گفت: “استحکام دیپلماسی ما در مذاکرات هسته ای، مدیون الهام بخشی انقلاب اسلامی و اقتدار دفاعی و امنیتی نظام مردمی ماست نه آنکه امنیت نظام اسلامیمان دست آورد مذاکرات یکساله اخیر باشد.”
خشم سرداران از دیپلماسی بالا می گرفت که حسن روحانی در “همایش ملی ارتقای سلامت اداری و مبارزه با فساد” دوباره دست بر روی نقطه ای حساس در داخل گذاشت. گفته های قبلی او درباره عدم سهم خواهی ارتش دست کم تا مدتها دغدغه سپاه بود.
این بار اما حسن روحانی گفت: “اگر تفنگ، پول، روزنامه، سایت و تبلیغات یک جا جمع شود حتما فساد درست میشود پس دنیا عقلش رسیده است که این قدرتها را تفکیک کرده است.”
او بدون اشاره به نهاد خاصی و با گفتن دوباره اینکه “اگر اطلاعات، تفنگ، پول، سرمایه، سایت، روزنامه و خبرگزاری را همه یکجا جمع کنیم ابوذر و سلمان هم فاسد میشوند” تصریح کرد: “حتی آنجا که اولویتها را عوض کنیم یعنی به جای آنکه جاده بسازیم، به سراغ ساختن سد برویم فساد اتفاق افتاده است پس در اولویت برنامهها و تخصیص منابع نیز اگر عادلانه عمل نشود به معنای فساد است.”
ضربه روحانی کاری بود.
محمدرضا نقدی که خود را در مقام “ابوذر و سلمان فاسد” دیده بود به سرعت واکنش نشان داد: “آنها می خواهند با جنجال رسانه ای و فضای مجازی روحیه ملت را در هم بشکنند که صف آرایی بسیجیان در فضای رسانه ای و مجازی آنها را شکست می دهد فلذا حق دارند که از دست سپاه و بسیج عصبانی باشند و «جیغ بنفش» بکشند چون می بینند از هر معبری می خواهند ملت ایران را محاصره و تسلیم کنند به سد بسیج و سپاه برمی خورند.”
محمدرضا نقدی اضافه کرده بود: “آنها وقتی می بینند در اوج تحریم ها خط راه آهن بین المللی با حضور سه رییس جمهور افتتاح می شود که سپاه ساخته است؛ وقتی می بینند در اوج تحریم ها تونل ۲۷ کیلومتری قمرود که فناوری آن فقط در دست چند ابرقدرت طراز اول صنعتی است به دست مهندسین سپاه ساخته میشود؛ وقتی آر کیو ۱۷۰ را در اوج ناباوری آنها متخصصان سپاه با امداد الهی می سازند؛ وقتی خط لوله گاز هزار کیلومتری به پاکستان را مهندسان سپاه می کشند و تحریم های اقتصادی آنها را باد هوا می کنند حق دارند عصبانی باشند و با «جیغ بنفش» نیروهای مسلح ما را «فاسد» بخوانند.”
در واپسین روزهای پاییز فرمانده کل سپاه در پاسخ به پرسش خبرگزاری ایرنا درباره اینکه “گمانه زنی رسانه های خارجی مبنی بر اینکه منظور رییس جمهور در اظهارات اخیرشان در یکی از همایش ها، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی بوده است” این موضوع را رد کرد.
او البته در عین حال گفته بود: “ابهاماتی که در دولت جدید درباره ورود سپاه به عرصه سازندگی وجود داشت پس از استقرار دولت و با بررسی و ارزیابی طرح هایی که انجام شده بود رفع و نیاز به حضور سپاه در این عرصه ها بیشتر احساس شد.”
محمدعلی جعفری همچنین با گفتن اینکه “این تهمت ها طبیعی است و زمینه یکی از این تهمت ها، حضور سپاه در عرصه های اقتصادی است” مدعی شده بودکه “به همین دلیل است که وقتی مسئله ای در کل کشور مطرح می شود رسانه های گسترده ضد انقلاب به سرعت آنرا دامن می زنند و در صورتیکه مسئولان که این موارد را مطرح می کنند اقرار می کنند که منظورشان سپاه نیست.”
“ابوذر و سلمان فاسد” گرچه تا همین روزهای پایانی سال نیز سرداران سپاه را مشغول توضیح و توجیه کرده است با این حال اما آنها با تجربه بهارگذشته و مشغولیت چندماهه که صرف پاسخگویی کردند این بار به نظر تقابل با دولت را تقسیم کردند؛ دسته ای پاسخ گفته های روحانی و دولتی ها را دادند و عده ای به تقابل با دولت در عرصه سیاست خارجی و همچنین سیاست داخلی پرداختند.
رسول سنایی راد در مقاله ای در صبح صادق نوشت: “در حالی که احتمال توافق، در گفت وگوهای هسته ای پیش از مهلت هفت ماهه مطرح است، برخی چهر ه های سیاسی موسوم به اصلاح طلب با هزینه آور معرفی کردن فعالیتهای هسته ای و یا بی ارزش جلوه دادن دستاوردها و آثار آن، تلاش می کنند فضای سیاسی و افکار عمومی را علیه ایستادگی و مقاومت و به عبارتی، به نفع دشمنان مهندسی کنند.”
سرتیپ پاسدار یدالله جوانی هم یک هفته بعد در همین نشریه نوشت: “توطئه اصلی غرب و بهویژه ایالات متحده در دوره تمدید مذاکرات، وارد ساختن فشارهای بیشتر از یک طرف و انجام مجموعهای از اقدامات، بهویژه در حوزه عملیات روانی از طرف دیگر، برای فرو ریختن مقاومت ایران و دست زدن به یک عقبنشینی هستهای است؛ عقبنشینیای که میتواند بر فرض محال در صورت انجام، مقدمهای برای عقبنشینیهای دیگر باشد.”
به ادعای او “دشمن با تشدید فشارها میخواهد هزینههای مقاومت ایرانیان را بالا برده و فوایدش را ناچیز نشان دهد. در صورتی که دشمن بتواند چنین مطلبی را در میان مردم به یک باور تبدیل کند، آنگاه بر اساس برآوردش، انعطاف به خرج دادن و عقبنشینی کردن از خطوط قرمز هستهای ترسیم شده از سوی نظام، به یک «مطالبه عمومی» تبدیل شده و مسئولان عالیرتبه در نظام، به اجبار تن به خواستههای غرب برای کاهش فشارها خواهند داد.”
مرگ یکی دیگر از فرماندهان ارشد نیروی قدس سپاه در سوریه در واپسین روزهای دی ماه موجب تمرکز دوباره فرماندهان این نهاد نظامی بر تحولات منطقه شد.سرتیپ پاسدار محمدعلی الله دادی در حمله هوایی اسراییل به یک کاروان از نیروهای حزب الله لبنان کشته شد. پیش از او سرتیپ پاسدار حمید تقوی در سامرای عراق توسط نیروهای داعش کشته شده بود.سپاه برای هردوی این کشته شدگان بیانیه صادر کرده و رسما حضور آنها در منطقه را تایید کرد.
سپاه پاسداران از مرگ این دو فرمانده استفاده مطلوب کرد. مراسم و سخنرانی های زیادی برای آنها در نقاط مختلف برگزار شد. با توجه به اینکه هر دو کشته شدگان از حاضرین در جنگ ۸ ساله ایران و عراق بودند، بسیاری از نیروهای نظامی و اعضای سپاه که در سالهای بعد از جنگ از این نهاد نظامی جدا شده و یا با آن زاویه داشتند را گردهم آورد. در سخنرانی های مختلف اسراییل و امریکا دوباره به عنوان دشمن مشترک معرفی و البته مذاکره با یکی از این دو تقبیح.
زمان به بار نشستن دو رویکرد سپاه از برجسته کردن “دیو” داعش و “فرشته” سپاه و قاسم سلیمانی فرارسید. ۷ بهمن ماه محمدحسین صفارهرندی معاون فرهنگی و راهبردی فرمانده کل سپاه گفت: “به رغم تمام تهمت ها و افتراها، باز هم وقتی مشاهده می کنم کسانی را که جان فداهای دوران دفاع مقدس بوده اند پس از آن هم سنگر را ترک نکرده اند و پای عهد پیشین خود ایستاده اند و خود را طلبکار انقلاب نمی دانند، آدم خوشحال می شود. این چشمه جوشان کوثر الهی است که در دلهای منور به نور معرفت شما جاریست.”
مشاور فرهنگی سپاه همچنین در جریان سخنرانی “چهارمین نشست رزمندگان دفاع مقدس” در دزفول با اشاره به حضور اعضای این نهاد نظامی در کشورهای درگیر جنگ، همچون سوریه و عراق خطاب به اعضای سپاه تاکید کرد: “چرا برخی ها با این هیمنه ای که می بینند درگیر می شوند؟ این بی معرفتی نیست که بیاییم و بگوییم که سپاه چون رسانه و پول و اسلحه و غیره دارد، پس باید بال و پرش را چید؟ چرا زمانی که سپاه ریشه های دشمن را زده و خود را تا پشت خیمه های معاویه رسانده و در منطقه دارد این کارها را می کند، باید در داخل و توسط عده ای از دوستان داخلی طعنه بشنود؟”
پاسخ او به روحانی بود و “ابوذر و سلمان فاسد”. سرتیپ پاسدار رمضان شریف هم به فاصله کوتاهی در یک مقاله با اشاره به کشته شدن ۲ تن از فرماندهان سپاه در ماه های اخیر در سوریه و عراق مدعی شد که این موضوع “گویای این واقعیت است که سپاه یک نهاد آرمان خواه و تکلیف گرا است که با گذشتن از علایق مادی، تمامی داشتههای خود را به اذن و هدایت ولی در راه خدا و خدمت به مردم وارد میدان کرده و بهترین و عزیزترین سرمایهها و نیروهای خود را نیز سپر بلای اسلام و ملت عزیز ایران ساخته است.”
سخنگوی سپاه در مقاله خود که بصورت گسترده در رسانه های مختلف داخلی منتشر شد تاکید کرده بود: “آنهایی که با تحلیلهای گوناگون در تلاش هستند تا عملکرد سپاه را مورد سوال قرار دهند، از واقعیتهایی که در «عمق استراتژیک ایران اسلامی» میگذرد ناآگاهند و نمیدانند در اتاقهای فکر و نهادهای امنیتی قدرتهای غربی درباره این منطقه چه طراحی هایی صورت میگیرد، در واقع آنها از این مسئله بی خبر هستند که تمامی طرحها و برنامههای دنیای سلطه و استکبار برای به زانو درآوردن ایران اسلامی است. اگر ما در خط مقدم جبهه با آنان روبرو نشویم باید با پرداخت هزینههای سنگین به مقابله با آنها در درون مرزهای خود بپردازیم.”
علی سعیدی نیز در نیمه بهمن ماه در جریان مراسمی با عنوان “گرامیداشت دهه فجر” دوباره به موضوع مذاکرات هسته ای رجوع کرد: “اگر ملتی شعارهای انقلاب را فراموش کند دچار گمراهی خواهد شد. تخلف از فرمان الهی عذاب دارد و فرقی میان امتهای مختلف نیست و هر فردی که از «خطوط قرمز» عبور کند عذاب خواهد شد.”
وی با بر تاکید بر اینکه “میزان ارزش هر فرد و گروهی به وابستگی به ولایت فقیه بستگی دارد” افزود: “امروز در شرایط خاصی قرار داریم، با اعتماد به دشمن نمیشود مشکلات را حل کرد و مقام معظم رهبری استحکام درونی نظام و اقتصاد مقاومتی به عنوان استراتژی و نگاه به بیرون به عنوان تکنیک را راهکار برطرفسازی مشکلات میدانند.”
در واپسین ماه سال اما با توجه به تاکیدات رهبرجمهوری اسلامی بر “اقتصاد مقاومتی” فرماندهان سپاه به موازات تقابل با سیاست خارجی دولت به تعیین و تکلیف برای واردات، صادرات و امور اقتصادی کشور پرداختند. این بار آنها به گفته حسن روحانی درباره “یارانه سیاست به اقتصاد” انتقاد کردند و به او تاختند.
درگیری و چالش میان سپاه و دولت حسن روحانی همچنان ادامه دارد. توافق هسته ای و شعار “تعامل با دنیا” به نظر می رسد برای اعضای سپاه قابل قبول نیست و آنها همچنان تلاش می کنند تا با کارشکنی و تقابل و تعیین خطوط قرمز از حصول آن جلوگیری کنند. سال ۹۳ با تمام آنچه گذشته به نظریکی از دشوارترین سالها بود برای آنها. سالی که علاوه بر احتمال توافق هسته ای، پیش روی خود انتخابات خبرگان رهبری و مجلس شورای اسلامی را نیز دارد.