به گزارش خبرگزاری مهر ۳۹ درصد از مردان دارای تحصیلات عالیه و یا در حال تحصیل ایران، غیرفعال هستند. این رقم در مورد زنان بیش از ۶۵ درصد است. البته طبق اعلام بانک مرکزی، دولت یازدهم موفق شده با کاهش نرخ بیکاری آن را به مرز یک رقمی شدن برساند؛آماری که از سوی منتقدان زیر سوال رفته است. ضمن اینکه معاون وزیر کار به صراحت اعلام کرده اساسا آمار موثقی درباره تعداد بیکاران بیکاران کشور وجود ندارد.
بیکاران تحصیلکرده
بنا به گزارش مهر، از حدود ۱۱.۲ میلیون نفر جمعیت دارای تحصیلات عالی و یا در حال تحصیل در کل کشور، ۵.۷ میلیون نفر غیرفعال هستند. یعنی بیش از نیمی از جمعیت فارغ التحصیل یا در حال تحصیل دانشگاهی، هیچ نقشی در تولید ندارند. از این جمعیت، ۴.۴ میلیون نفر (۳۹ درصد) شاغل و ۱.۲ میلیون نفر (۹.۲ درصد) بیکار هستند.
همچنین به آمار سال ۹۲ استناد شده که بر این اساس، حدود ۵.۹ میلیون نفر از جمعیت دارای تحصیلات عالی و یا در حال تحصیل مرد بودند. از این تعداد هم ۲.۳ میلیون نفر غیرفعال هستند، یعنی۳۹.۰ درصد. همچنین سهم زنان از جمعیت دارای تحصیلات عالی و یا در حال تحصیل، ۵.۱ میلیون نفر بوده که از این تعداد هم حدود ۳.۴ میلیون نفر غیرفعال بودهاند، یعنی ۶۵.۶ درصد که رقم بالا و قابل توجهی است.
همچنین بیشترین رشتههایی که زنان تحصیلکرده در آنها، موفق به کسب شغل نشده و بیکار ماندهاند به ترتیب حفاظت محیط زیست با ۵۷.۷ درصد؛ کشاورزی، جنگلداری و شیلات با ۵۶.۲ درصد؛ و معماری و ساختمان سازی با ۵۵.۵ درصد است.
بیشترین نرخ بیکاری مردان تحصیلکرده در دانشگاه هم به ترتیب مربوط به رشتههای تحصیلی علوم کامپیوتر با ۲۲.۳ درصد، صنعت و فناوری با ۲۱.۸ درصد و معماری و ساختمان سازی با ۲۰.۸ درصد است.
به طور کلی نرخ بیکاری جمعیت فارغ التحصیل یا در حال تحصیل کشور در سال ۱۳۹۲ برابر با ۱۸.۹ درصد بوده است. این رقم برای گروه مردان ۱۲.۸ درصد و برای گروه زنان ۳۱.۳ درصد محاسبه شده است.
از سوی دیگر در تقسیمات استانی لرستان صدرنشین است و نرخ بیکاری جمعیت فارغ التحصیل یا در حال تحصیل دانشگاهی آن ۲۹.۵ درصد اعلام شده است. کهگیلویه و بویراحمد با ۲۷.۸ درصد و فارس با ۲۷.۱ درصد در رتبههای بعدی قرار دارند. هرمزگان هم در این زمینه دارای کمترین نرخ بیکاری با ۶.۲ درصد است.
دولت یازدهم و نرخ بیکاری
آخرین آمارهای رسمی مربوط به بیکاری را بانک مرکزی در نیمه فرودین ماه امسال اعلام کرد که بر طبق آن نرخ بیکاری در سه ماهه سوم ۹۳ به ۱۰.۵ درصد رسیده است. جمعیت فعال کشور در همین مدت و طبق این گزارش ۲۳.۹ میلیون نفر بوده است. همچنین نرخ بیکاری در مناطق شهری ۱۱.۷ درصد و در مناطق روستایی ۷.۴ درصد گزارش شده است.
اما این گزارش حاکی از یک نابرابری آشکار در میزان اشتغال زنان و مردان ایرانی است به گونهای که در بازه مورد اندازهگیری، نرخ بیکاری زنان ۲۰.۳ درصد و مردان ۸.۷ درصد بوده است. همچنین نرخ بیکاری در جوانان ۱۵ تا ۲۹ ساله ۲۱.۸ درصد و در جوانان ۱۵ تا ۲۴ ساله، ۲۵.۷ درصد اعلام شد.
پیش از آن و در اسفند ماه سال گذشته، معاون وزیر کار ضمن اعلام این که آمار بیکاران همان میزانی است که توسط مرکز آمار اعلام می شود، عنوان کرد: “آمار موثقی در خصوص تعداد بیکاران در کشور وجود ندارد.”
حسن طایی توضیح داد: “آمار موثقی در خصوص تعداد بیکاران در کشور وجود ندارد. ۲.۵ میلیون نفر از داشتن یک شغل یک ساعته هم در هفته محروم هستند. برخیها ۵ ساعت در هفته کار میکنند اما جز آمار بیکاران حساب نمیشوند.”
به گفته این مقام دولتی، دو میلیون و ۵۰۰ هزار شهروند ایرانی اساسا درآمدشان صفر است و هیچ کاری ندارند اما با تعاریف مختلفی که از بیکاری وجود دارد، میشود آمار متفاوتی هم درباره بیکاری ارائه کرد.
مقامات دولت یازدهم در این حوزه به دولت قبلی انتقادات زیادی وارد میکنند و از جمله معاون اول رئیسجمهوری سال گذشته به صراحت گفت که اشتغالزایی در ۱۰ سال گذشته صفر بوده و این مسئله باعث شده تا بیکاری فارغ التحصیلان نگران کننده شود. بنابراین برای خروج از این وضعیت باید سالیانه ۸۰۰ هزارتا یک میلیون شغل ایجاد شود.
محمود احمدینژاد ۸ سال وعده ریشهکنی بیکاری داد و در نهایت هنگامی که دولت را تحویل داد نه تنها بیکاری از بین نرفته بلکه نرخ بیکاری حتی یک رقمی هم نشده بود. در تابستان ۹۳ مرکز آمار ایران گزارش داد که دولت روحانی موفق شده نرخ بیکاری کشور را به زیر ۱۰ درصد برساند و یک رقمی کند. مقامات دولت و شخص حسن روحانی هم روی این رقم مانور زیادی دادند و آن را دستاورد بزرگی برای دولت برشمردند درحالی که منتقدان دولت و به ویژه رسانههای اصولگرا این آمار را زیر سوال بردند؛انتقاداتی که مورد اعتراض سخنگوی دولت قرار گرفت: “در حالی که دشمنان نسبت به حقوق حقه ملت ایران بی توجهاند، اگر بخواهیم در این آمار و عملکرد دولت تردید و تشکیک ایجاد کنیم، در واقع این پیام را به دشمنان میرسانیم که تحریمها اثرگذار بوده است.”
اما اقتصاددانانی مثل حسین راغفر هم این آمار را قبول نداشتند. این استاد اقتصاد دانشگاه الزهرا آمار اعلام شده را نامناسب، غیرقابل استفاده و دارای شائبه سیاسی توصیف کرده بود: “در وضعیتی که رکود در کشور حاکم است و خود گزارش مرکز آمار، حاکی از این است که در شهرهای صنعتی مثل اصفهان، تعداد مشاغل کم شده و بیکاری بالا رفته، چطور ممکن است که در کل کشور، بیکاری کم شده باشد.”
اشتغال زنان، سختتر شده است
کاهش سهم زنان از بازار کار هم یکی از نگرانیهای عمده است که با وعدههای دولت در حوزه زنان همخوانی ندارد. بنا به اعلام وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی، نرخ بیکاری در میان زنان نسب به مردان دو برابر شده است. علی ربیعی همچنین از پایین آمدن سن زنان سرپرست خانوار خبر داده و مواردی مثل فصلی بودن کار زنان، گرایش زنان به سمت کارهای خدماتی و عدم استقبال کارفرمایان از حضور زنان را از آسیبهای پیش روی حوزه زنان دانسته است.
گزارش مرکز آمار ایران که در پاییز سال گذشته منتشر شده، موید کاهش قابل توجه نقش زنان در حوزه اقتصاد و خارج شدن آنان از فعالیتهای اقتصادی است.
بنا بر این گزارش آماری و رسمی، در فاصله تابستان ۱۳۹۲ تا تابستان ۱۳۹۳ بیش از ۵۵۳ هزار نفر از زنان از چرخه فعالیت های اقتصادی خارج شدهاند و تعدادشان از چهار میلیون و ۳۰۲ هزار نفر در تابستان ۹۲ به سه میلیون و ۷۴۹ هزار نفر در تابستان ۹۳ کاهش پیدا کرده است.
در همان زمان هم اعلام شد در حالی که سهم مردان در در فعالیتهای اقتصادی ایران بیشتر از ۲۰ میلیون نفر است، این میزان برای زنان به کمتر از سه میلیون و ۷۵۰ هزار نفر میرسد.