روز فرشته قسمت دوم

ابراهیم نبوی
ابراهیم نبوی

احمدی نژاد استعفا می دهد

( خلاصه قسمت اول) ماجرا از آنجا شروع شد که وقتی مهدی کلهر مشاور رئیس جمهور صبح از خواب بیدار شد و هنوز سرش منگ ویسکی بود که دیشب خورده بود، دید هر کاری می کند نمی تواند دروغ بگوید، از هیچ کس نمی ترسد و نمی تواند جز آن طور که می خواهد رفتار کند. کت و شلوار مشکی شیکی پوشید و به جلسه هیات دولت رفت. دست دادن او را اعضای هیات دولت و رئیس جمهور باعث شد آنها هم دچار همین مشکل بشوند. وقتی جلسه هیات دولت تمام شد، همه آنها به مصاحبه مطبوعاتی رفتند، مصاحبه ای که برای اولین بار رئیس جمهور نمی توانست در آن دروغ بگوید.

جلسه هیات دولت تمام شد و خبرنگاران به اتاق مخصوص مصاحبه مطبوعاتی رفتند. هنوز ساعت 12 ظهر نشده بود. محمود احمدی نژاد حالش خراب بود. به رحیم مشائی گفته بود: “تلفن ها رو به جای من جواب بده.” و وقتی سووالی در چشمش خوانده بود، گفته بود: “حتی اگر آقا تلفن زدند.” کاغذهایش را جمع کرد و به اتاق مصاحبه رفت. انبوهی از میکروفون های روی میز جلوی چشمش چیده شده بود و بیش از صد خبرنگار در سالن بودند. ردیف اول را خبرنگاران صدا و سیما و آنها که می توانستند هر سووالی می خواهند بپرسند اشغال کرده بودند. اولین بار بود که احساس نگرانی می کرد، اگر چه هیچ فکری توی ذهنش نبود.

خبرنگار ایرنا بود که اولین سووال را کرد: “جناب آقای رئیس جمهور، شما اخیرا طرح یارانه هوشمند را آغاز کردید، فکر می کنید این طرح چه اثری در ایجاد عدالت اجتماعی داشته باشد؟ آیا این طرح وعده شما را برای بردن ثروت نفت به سفره مردم محقق خواهد کرد؟

احمدی نژاد گفت: بعید می دانم این طور بشود، ما انتظار داشتیم با اجرای این طرح اقشار کم درآمد به طرف دولت جلب شوند تا از این طریق بتوانیم تا دو سال دیگر طاقت بیاوریم، ولی افزایش تورم چنین امکانی به ما نمی دهد، فکر نمی کنم بیش از دو بار دیگر این پرداخت ها انجام شود و به همین دلیل شاید جلوی آن را بگیریم، کار بی فایده ای است.

خبرنگار واحد مرکزی خبر پرسید: یعنی ممکن است طرح یارانه هوشمند متوقف شود؟

احمدی نژاد گفت: بله، متاسفانه باید بگویم این طرح عواقب سنگینی برای ما خواهد داشت و حتی ممکن است، یا شاید بگویم که دولت ممکن است بخاطر جلوگیری از این عواقب استعفا دهد.

در همین موقع سروصدا و تعجب خبرنگاران اوج گرفت، اما اوج گرفتن این صداها با ورود مهدی کلهر مشاور رئیس جمهور که با کت و شلوار مشکی و کراوات قرمز وارد سالن شده بود، شدت یافت. کلهر با خبرنگاران چند روزنامه از جمله کیهان، رسالت، جمهوری اسلامی، ان بی سی، واحد مرکزی خبر دست داد و با تعارف احمدی نژاد رفت و پهلوی او نشست.

خبرنگار فارس که بعد از دست دادن با کلهر سووالش را فراموش کرده بود، سووال دیگری را پرسید: “ جناب آقای رئیس جمهور! طبق اسناد ویکی لیکس ارزیابی سفارت آمریکا در یکی از کشورهای مجاور نشان می دهد که در انتخابات سال 1388 شما رای اول را نیاوردید، چه پاسخی در این مورد دارید؟”

احمدی نژاد گفت: “من کل این اسناد را تائید نمی کنم، ولی اکثر اسنادی که در مورد ایران بود مطالعه کردم، بخصوص سندی را که گفتید، من محتویات این سند را تائید می کنم. ما از پنج روز قبل به این نتیجه رسیده بودیم که آقای موسوی در همان دور اول برنده خواهد شد، نتیجه ارزیابی را وزیر کشور به دفتر بیت گفت، ایشان فرمودند که شکست شما شکست من است و شما نباید شکست بخورید. ما هم تصمیم گرفتیم که نتیجه را با پیروزی مرحله اول بنده اعلام کنیم که در این مورد هماهنگی هایی شد و قرار شد اگر اعتراضی شد گروهی دستگیر شوند. البته وزارت کشور ناشیگری زیادی کرد و باعث دردسر شد، دفعه قبل هم همین کار را انجام داده بودیم. به هر حال این اتفاق افتاده است و من قبول می کنم که تقلب صورت گرفته است.”

خبرنگار مهرنیوز گفت: “ولی همه مدارک نشان دهنده پیروزی شما در انتخابات است، دولت حق ندارد جا بزند. این کار مخالفت با دستور رهبری است.”

احمدی نژاد: “شما بشین سر جات، من خودم تقلب کردم، شما چی می گی؟ ایشان پرسید تقلب کردید، من هم واقعیت را گفتم، سند هم موجود است. باید از خدا بترسم. نمی دانم چطور قدرت چشمان مرا کور کرده بود.”

 

خبرنگار کیهان گفت: البته آقای شریعتمداری به من گفتند درباره ترورهای اخیر سووال کنم، ولی من سووال خودم را می کنم، اگرچه ممکن است اخراجم کنند، ولی گوربابای ایشان، سووال من این است که اگر دولت می داند نماینده مردم نیست، چرا جلوی سووال کردن و برخورد مجلس را گرفته است؟”

احمدی نژاد: “راستش مجلس یک سال قبل طرح عدم کفایت سیاسی را می خواست مطرح کند که من به آقا گفتم اجازه ندهید که ایشان هم به آقای لاریجانی تلفن زدند و فرمودند که در این مورد یک کلمه هم حرف زده نشود که آقای لاریجانی یک هفته ای حالش خراب بود، ولی حالا که دیگر من مخالفتی ندارم، شاید هم خودم استعفا بدهم.”

خبرنگار ان بی سی گفت: “گفته شده است که برخی از سانتریفیوژ های شما به دلیل ویروس از کار افتاده، آیا این حقیقت دارد.”

احمدی نژاد: “البته چند تایی از کار افتاده ولی اصلا تعداد سانتریفیوژ های ما آنقدر که گفته بودیم نبود، ما الآن 168 جفت در اصفهان داریم، و 564 تای دیگر که کار می کنند، ولی تا حالا اکثر موارد را دروغ گفتیم. در مورد مرکز بوشهر هم روس ها دیروز زنگ زدند و گفتند دوباره مشکل پیش آمده و من به صالحی گفتم که خبرش منتشر نشود، ولی الان خودم اعلام می کنم که مشمول ذمه نباشم. اصلا این قضیه انرژی هسته ای و اینها فیلم بود. ما در داخل هیچ کاری در مورد سوخت تهران نمی توانیم بکنیم، ترک ها یک قولی دادند که معلوم نیست زیر قول شان نزنند.”

خبرنگار رسالت گفت: “با توجه به اینکه شما می گوئید که قصد استعفا دارید، فکر می کنید که چه کسی بعد از شما رئیس جمهور خواهد شد؟”

احمدی نژاد: “والله قرار ما این بود که آقای مشائی بیاید من هم تعهد بکنم که معاون اجرایی ایشان باشم، این جوری قضیه را با سپاه هم توافق کردیم، آنها شرط شان این بود که کل قراردادهای راه و ترابری، کشتیرانی، صنایع سنگین و معادن و فلزات را باید بدهیم، و آقای مشائی هم سخنگویش من باشم، ولی آقا فرمودند این پسره جعلق نباشد. آقای لاریجانی و محسن رضایی و قالیباف هم می خواستند بیایند و ما با آقای قالیباف داغش کنیم. حتی آقای رحیمی هم مطرح بود که ایشان رئیس جمهور شود، ولی ایشان خیلی بی عرضه است و صد و بیست پرونده تخلف مالی دارد. اینها در صورتی است که سبزها که هنوز بیش از شصت درصد افکار عمومی را دارند حذف شوند. حرفی هم از آقای وحیدی بود که فعلا منتفی است. به هر حال من نخواهم آمد.”

در همین موقع مصاحبه قطع می شود و یک استراحت پنج دقیقه ای می دهند. مشائی گوشی را می دهد به احمدی نژاد. احمدی نژاد: “بله، سلام حاج آقا! ( سکوت) …. نه حاج آقا! (سکوت)…. نه، حاج آقا! دیگه تکلیف هم فایده نداره، من نمی دونم چرا دیگه نمی تونم دروغ بگم. ( سکوت….) بله، بله، همیشه دروغ می گفتیم. ( سکوت) ….. بعله، به شما هم دروغ می گفتیم، یعنی خودتون می خواستید. ( سکوت) نه، من از اول یک طرح داشتم، ولی توی همون دوره اول شکست خورد. خودتون فرمودید بیا. ( سکوت)…. من می آم خدمت تون، ولی اگر سرم بره هم استعفامو پس نمی گیرم.  ( سکوت) ….. برام مهم نیست حاج آقا هاشمی برنده دعوا بشه، من خودم می دونم نمی تونم مملکت رو بگردونم، به همین دلیل می رم کنار….. هر کاری می خواهید بکنید.( سکوت)….. نه، نمی تونم مصاحبه رو متوقف کنم….. نه، چشم، خدمت می رسم.”

خبرگزاری انتخاب: “شما در دور دوم انتخابات اتهاماتی به خانواده آقای هاشمی زدید، موضوع چی بود؟ بعدا چرا این موارد پیگیری نشد؟

احمدی نژاد: “ما طبق برنامه عمل کردیم. مشاورین من گفتند فقط در صورتی شانس پیروزی داری که موسوی رو وصل کنی به هاشمی رفسنجانی، من هم وصل کردم، البته ما یکی دو پرونده داشتیم که هیچ کدام خیلی مهم نبود، یعنی اگر قرار بود افرادی که در اون حد کار تجاری می کردند، دستگیر بشوند، همه اعضای کابینه و همه شورای نگهبان و همه روحانیون مهم و همه فرماندهان سپاه باید زندانی می شدند.”

خبرگزاری جمهوری اسلامی: “مسوولان وزارت طلاعات بارها سران فتنه را تهدید به دستگیری کردند، اگر واقعا آنها اینقدر خطرناکند چرا دستگیرشان نمی کنید و اگر حق دارند و خطرناک نیستند، چرا ول شان نمی کنید؟”

احمدی نژاد: “ما دو سه بار تصمیم به دستگیری گرفتیم، به آقا هم گفتیم. به وزارت هم گفتیم. وزارت اطلاعات گفت یا قدرت یا زندانی کردن اینا. یعنی اگر این کار را کردید کارتان تمام است که  آقا هم فرمودند، نخیر، ما  باقی بمانیم.”

واحد مرکزی خبر: “من البته قرار بود از شما تعریف کنم، ولی راستش انگار نمی توانم دروغ بگویم. مرد حسابی! آقای رئیس جمهور! آقای محترم! شما خجالت نمی کشید که در تهران و کرج یک زن و مرد را وسط خیابان می کشند و پلیس هیچ غلطی نمی کند، بعد یک دانشجو از رئیس جمهور انتقاد می کند، چند سال زندانش می کنید؟ لطفا در این مورد جواب بدهید.”

احمدی نژاد: “من هنوز نرسیدم که تصویری را که می گویند ببینم، حتما آن را می بینم، ولی ایشان به من گفته بود رئیس جمهور فاشیست، من خودم می دانم که فاشیست هستم، ولی اصلا فکر نکردم او را ببخشم یا از شکایتم صرف نظر کنم.”

خبرنگار ان بی سی: “شما در نیویورک گفتید که زنی به نام سکینه آشتیانی را که حکم سنگسار گرفته اصلا نمی شناسید و چنین پرونده ای وجود ندارد، و گفتید هیچ مخالفی با دولت زندانی نیست، آیا هنوز آن حرف ها را تائید می کنید؟”

احمدی نژاد: “نه، من پرونده آن خانم را خوانده بودم، ولی بهترین راه این بود که بگویم اصلا نمی دانم ماجرا چیست، در مورد سکینه آشتیانی دروغ گفتم، فکر کردم دروغ به کفار و منافقین اشکال ندارد، مسلمان های اروپا و آمریکا هم گول می خورند حرف مرا باور می کنند، چون اصلا حدس هم نمی زنند من دروغ بگویم. در مورد تعداد مخالفان هم، همین امروز 875 نفر از مخالفان حکومت به دلایل سیاسی در زندان هستند.”

سپس رئیس جمهور با تاکید مجدد بر اینکه استعفا خواهد داد، بعد از خداحافظی جلسه را ترک کرد. خبرهای آن روز کاملا متفاوت با خبرهای روزهای قبل بود. بیت رهبری برای دومین بار دستور داد که  مصاحبه احمدی نژاد از صدا و سیما پخش مجدد نشود، و در حقیقت نیمه دوم مصاحبه نیز بدستور بیت پخش نشد.

ساعت سه بعد از ظهر بود که محمود احمدی نژاد همراه با گروهی از مشاورینش در جلسه با رهبری شرکت کردند. یک ساعت قبل از آن آیت الله خامنه ای برنامه دیدار خود را با شاعران کودک و نوجوان لغو کرده بود. او بسیار نگران بود و به تغییری که از امروز صبح پیش آمده بود فکر می کرد. تغییری که نمی توانست دلیل آن را بفهمد.

ادامه دارد