سایت علی اکبر هاشمی رفسنجانی، سخنان محرمانه چند سال پیش او در جمع امامان جمعه سراسر کشور در نقد محمود احمدی نژاد رامنتشر کرده است. اما به نظر می رسد اهمیت انتشار سخنان رفسنجانی در انتقادهایی که از احمدی نژاد می کند نیست، چرا که مخالفت او با دولت پیشین امر پنهانی نبوده است. در میان سخنان تازه انتشار یافته هاشمی رفسنجانی بخشی مهمتر است که مرزبندی جدی او با اصلاح طلبان را مشخص می کند.
مطابق متن منتشر شده، هاشمی رفسنجانی در مهر ماه سال ۱۳۸۷ طی سخنانی به انتقاد از عملکرد دولت احمدی نژاد پرداخته و از جمله گفته است: “آبروی همه روحانیت را بردند. مثلا فرض کنید فلان شخصیت ما موسسهای برای معلولین دارد که گفتند دارد اختلاس میکند. برای آقای یزدی هم مسایل مختلفی گفتند. بدنام کردن همه روحانیت یعنی چه؟ ادعاهایی درباره ارتباط با امام زمان میکنند که آدم متعجب میشود. فعلا باید به خاطر سکوت ما راضی باشند که چیزی نگوییم.”
حجت الاسلام سیدرضا تقوی، رئیس شورای سیاستگذاری ائمهجمعه کشور در پاسخ می گوید: “همه این حرفهایی را که گفتند، یکهزارم حرفهایی نیست که جبهه مشارکت علیه شما، روحانیت و امام گفتند.” و هاشمی رفسنجانی پاسخ می دهد: “من در دوره آقای خاتمی در تمام خطبهها علیه مشارکت و دوستانشان حرف میزدم. یکی از حرفهای مهم من این بود که اینها آمدهاند به ما درس مردمسالاری بدهند، در حالی که مردمسالاری از انقلاب شروع شد. میگفتم میخواهید اصلاحات کنید، در حالی که اصلاحات در ذات انقلاب است، همیشه میگفتم. این اشکال را در آنها هم میدیدم. هیچ وقت ندیدید از دولت آقای خاتمی حمایت کنم.”
وقتی تقوی میگوید که او از دولت خاتمی حمایت میکرده است، هاشمی دو بار می پرسد: “شما دیدید که من از دولت خاتمی حمایت کنم؟” و “یعنی من از دولت آقای خاتمی حمایت کردم؟” و اضافه می کند: “رهبری حمایت میکردند ولی من حمایت نمیکردم. همان موقع به رهبری گفتم که اینها مسیر درستی نمیروند.”
گرچه تمرکز متن منتشر شده بر نقد دولت احمدی نژاد است، لیکن انتشار بخشی از اظهارات هاشمی رفسنجانی در حمله به اصلاح طلبان نمی تواند اتفاقی باشد.
علی اکبر ناطق نوری نیز چندی پیش در گفتگو با سایت خبرآنلاین انتقاداتی به اصلاح طلبان وارد کرده بود. او در آن گفتگو با اشاره به بحث مولوی و ارشادی بودن سخنان ولی فقیه در زمان آیت الله خمینی، تاکید کرده بود: “ یک عده از دوستان که الان اصلاح طلب تلقی می شوند، سرسختانه قائل بودند آنچه به ذهن امام خطور می کند واجب الامر و مولوی است؛ و اصلا هر کس این تقسیم بندی ها را انجام می دهد، ضد ولایت فقیه هست. درست مانند گروههایی که در این سالهای اخیر، با همین حربه دیگران را متهم به ضدیت با ولی فقیه کردند و می کنند!”
ناطق نوری افزوده بود: “اگر یادتان باشد مرحوم امام درآستانه انتخابات مجلس سوم فرمودند: “مردم به اسلام آمریکایی رای ندهند.” آقایان چپ آن روزگار؛این حرف را مصادره به مطلوب کردند و گفتند مراد امام از اسلام آمریکایی همین ها هستند(اشاره به دوستان ما) یادم هست همان ایام هر جا برای سخنرانی دعوت می شدیم، یک عده ای حضور پیدا می کردند و نمی گذاشتند سخنرانی برگزار شود.” او در ادامه یادآوری کرده: “فردای آن روز برای کاری مرخصی گرفتم که به مازندران بروم. در راه رادیو را گوش می کردم. شنیدم که یکی از نمایندگان همان جریان که هم لباس خودمان هم بود، در نطق قبل از دستور، از دانشجویانی که اجازه ندادند من سخنرانی بکنم، تشکر کرد.وقتی برگشتم مجلس او را دیدم و پس از حال و احوال،به او گفتم: برادر عزیز! تو فکر نمی کنی که این حرمت شکنی ها حدی نخواهد داشت و وقتی از آن دانشجویان تشکر می کنی، با این کارت موجب می شوی این خلیفه کشی باب بشود و یک روزی علیه خود شماها این اقدام شکل بگیرد؟!”
ائتلاف هاشمی رفسنجانی، ناطق نوری و سیدمحمد خاتمی در انتخابات ریاست جمهوری گذشته که موجب پیروزی حسن روحانی شد، نگرانی اصولگرایان تندرو را در پی داشت. نزدیک شدن اصلاح طلبان با بخشی از راستگرایان سنتی خطر تضعیف راستگرایان تندروتر را به دنبال داشت.
حسن روحانی در انتخابات ریاست جمهوری تابستان سال ۱۳۹۲ مورد حمایت بخش بزرگی از نیروهای اصلاح طلب بود. او پایگاه اجتماعی خود را نزدیک به این جریانها تعریف و تلاش کرد که بخشی از مطالبات آنان را نمایندگی کند. به همین دلیل بود که راستگرایان، او را از خودشان نمی دانستند. در آن زمان محمدرضا باهنر گفته بود: “در بین هشت کاندیدای مطرح، برخی از آنها از نظر جامعه اصولگرایی قابل بررسی نیستند و گروه خونی عارف و روحانی به اصولگرایان نمیخورد.”
روحانی از همان آغاز رقابتهای انتخاباتی و حتی پیش از تایید صلاحیتها تاکید داشت: “هاشمی از من خواسته که من وارد صحنه شوم و خاتمی هم مرا تشویق کرده است.” و “من با آقای هاشمی و خاتمی سالها کار کردهام و افکار من به آنها بسیار نزدیک است، البته من نظرات شخصی خود را نیز دارم.” (سهشنبه ۱۷ اردیبهشت ۱۳۹۲) در فیلم تبلیغاتی خود از سخنرانی خاتمی نیز استفاده کرد.
او در دفاع از خاتمی گفته بود: “اینکه به فردی که میخواهد کاندیدا شود، تهمت زده شود، بدون اینکه آن اتهامات جایی نیز اثبات شده باشد، خلاف قانون و شرع است. همچنین، کاری که نسبت به آقای خاتمی در برخی رسانهها انجام میشود، خلاف اخلاق و قانون است.” و در نامه تشکر از سیدمحمد خاتمی نیز نوشته بود: “اینجانب بدینوسیله، مراتب تکریم، سپاس و حقشناسی خود را نثار جنابعالی و تمامی هماندیشانِ اعتدالجویِ جنابعالی در جریانات و احزاب اصلاح طلب، نخبگان حوزوی و دانشگاهی و تمامی قشرهای سرافراز سرزمینم نموده و امیدوارم که به فضل الهی و تکیه بر آرای آزاد تمامی ایرانیان، بتوان در وفا به عهدی که در پیشگاه خداوند متعال و ایرانیانِ سربلند، بسته میشود، کامیاب و پیروز گردیم.”
اما روحانی که نماینده راست سنتی محسوب می شد، پس از پیروزی در انتخابات رفتار سیاسی محتاطانه تری در پیش گرفت و تلاش کرد سرنوشت خود را به اصلاح طلبان گره نزند. او پس از پیروزی در ریاست جمهوری حتی یکبار نیز به دیدن خاتمی نرفت و یا پیام تشکری به او صادر نکرد. خاتمی در مراسم تحلیف او نیز دعوت نشده بود. رفتار روحانی با محمدرضا عارف، رقیب انتخاباتی اش نیز انتقادهای زیادی برانگیخت و حتی موجب گله گذاری خود او هم شد. با اینحال حتی این فاصله گذاری روشن نیز به اندازه کافی هواداران آیت الله خامنه ای را راضی نکرد.
در عید سال ۱۳۹۳ که برخی اعضای کابینه روحانی به دیدن سیدمحمد خاتمی رفته بودند، روزنامه کیهان صریحا نوشت: “متوقف ماندن در صفبندیهای انتخاباتی و تلقی اینکه آنان نیز فعالان سیاسی و حامیان انتخاباتی عادی در عداد سایر سیاستمداران و حامیان انتخاباتی هستند، به غایت گمراهکننده است.”
اشاره کیهان به این معنی بود که روحانی و کابینه او حتی اگر رای خود را مدیون اصلاح طلبان هم باشند، “صفبندیهای انتخاباتی” تمام شده و باید صف بندی جدیدی شکل داده شود.
در این مدت انتقادات تندی هم به ناطق نوری شده و هواداران آیت الله خامنه ای او را از نزدیک شدن به اصلاح طلبان برحذر داشته اند.
روحانی در این مدت نه برای زندانیان سیاسی اقدامی علنی کرد و نه برای رفع حصر رهبران جنبش سبز قدمی علنی برداشت. خط قرمزهایی که روحانی در آن قرار دارد، همان خطوطی است که فاصله او را با اصلاح طلبان روشن می کند. انتشار سخنان هاشمی رفسنجانی علیه اصلاح طلبان، و سخنان مشابه ناطق نوری که چندی منتشر شده بود، به معنی تلاش جریان موسوم به “اعتدال” برای مرز بندی با اصلاح طلبان تلقی خواهد شد. به نظر می رسد که این مرزبندی، در آینده پر رنگتر خواهد بود.