در روزهای گذشته همزمان با تبلیغات گسترده رسانههای داخلی ایران درباره عملیات نظامی ارتش عراق برای بازپسگیری تکریت، اخبار و گزارشهای مربوط به قاسم سلیمانی نیز در رسانههای داخلی افزایش چشمگیری داشته است. گفته میشود سلیمانی فرماندهی نیروهای شبه نظامی شیعه در این عملیات را بر عهده دارد.
پیش از آغاز عملیات نظامی مزبور برخی رسانههای ایران از قول نظامیان عراقی ادعا کرده بودند که “تکریت ظرف سه روز آزاد میشود”. خبرگزاری فارس نیز همان زمان از قول یکی از سخنگویان گردان عصائب اهل الحق درباره عملیات نظامی تکریت نوشته بود: “زمانی که قاسم سلیمانی میرسد به این معنی است که در این نبرد پیروز خواهیم شد.”
اما با طولانی شدن درگیریهای نظامی برای بازپسگیری تکریت، داستانپردازی و اسطورهسازی از قاسم سلیمانی هم اوج گرفته است.
خبرگزاری ایسنا، گزارشی از مصاحبه حسین موسویان با بیبیسی منتشر و تاکید کرده که بخشی از این مصاحبه در شبکه مزبور حذف شده است. به گزارش ایسنا، موسویان گفته است: “در دوران حکومت طالبان و زمانی که آمریکا قصد ورود جنگ با القاعده در افغانستان را داشت، ما مدتی در شورای امنیت بحث میکردیم که آیا ایران در مبارزه با القاعده همکاری کند یا خیر. سردار سلیمانی موافق بود، ضمن اینکه سادهدل هم نبود. او ضمن موافق بودن، به نیت آمریکا مظنون بود که آیا این یک دعوت تاکتیکی است یا صادقانه.”
او اضافه کرده است: “سردار سلیمانی یک استراتژیست نظامی بسیار واقعبین و ماهر است. ایران در دوران فرماندهی قاسم بر نیروی قدس، در مبارزه با القاعده در افغانستان که تهدید امنیت ملی ایران است، از ظرفیتهای آمریکا بهره برد. زمانی که آمریکا با «محور شرارت» خواندن ایران، نشان داد که دنبال همکاری «تاکتیکی» بوده است، ایران هم آمریکا را در افغانستان تنها گذاشت تا بعد از ۱۰ سال با صدها میلیارد خسارت و از دست دادن هزاران سرباز، محکوم به شکست و خروج از افغانستان باشد.”
همزمان با این اظهارات، خبرگزاری ابنا، گزارشی با عنوان “ نگاهی به بُعد مذهبی شخصیت سردار سلیمانی ” منتشر کرد و نوشت: “ یکی از همرزمان دیرین ژنرال حاج قاسم سلیمانی در گفتگو با ابنا اظهار داشت: حاج قاسم حتی در میدان جنگ نیز دائم الوضو است ولی با همه این تفاسیر، زمانیکه صدای الله اکبر در میدان رزم طنین انداز میشود، آستینها را بالا زده، دست از کار شُسته، وضو میگیرد و به نماز میایستد. سلیمانی در واقع یک کلاس درس محرک است که به کشورهای مورد تجاوز قرارگرفته سفر میکند و درس مقاومت در برابر ظلم را مطابق «فاستقم کما امرت» به همگان میآموزد.”
در بخش دیگری از این گزارش می خوانیم: “ یکی از خدام حرم امامین عسکریین(ع) پس از درگیریهای سامراء گفت: حاج قاسم در زمان ناآرامیهای اخیر شهر سامراء همواره در این شهر حضور داشته و مرتباً برای توسل و تجدید قوای معنوی به حرم مشرف میشد. سردار سلیمانی در این مدت، سرداب حرم امامین عسکریین(ع) را برای استراحت شبانه خود انتخاب میکرد.”
شانزدهم اسفند نیز روزنامه کیهان در گزارشی با عنوان “ژنرال سلیمانی کابوس سیاستمداران آمریکایی” نوشت: “برخی به ژنرال قاسم سلیمانی لقب «سوپرمنی» دادهاند که ماموریتش خنثی کردن مداوم اهداف واشنگتن و متحدان آن ضمن تقویت شکوه انقلابی جمهوری اسلامی ایران است.”
این روزنامه از قول یک وبلاگنویس لبنانی هم آورده بود: “با توجه به توانایی خاص این فرمانده گریزپا در حضور همزمان اما مخفی در دو جا، معمولترین واژهای که در توصیف او به کار گرفته میشود، واژه «مرموز» است. اما بر اساس تصاویر منتشر شده در رسانههای اجتماعی، به نظر میرسد «سوپرمنی» ترفند دیگری نیز دارد که سفر در زمان است.”
در همین حال عکسهایی منتشر شده است که نشان میدهد تصاویر قاسم سلیمانی را بر دیوارهای برخی مناطق در عراق نیز حک کردهاند.
در حالی که رسانههای ایران تلاش میکنند، چهرهای اسطورهای از قاسم سلیمانی بسازند، اخباری از تدوین خاطرات او نیز منتشر شده است.
چند روز پیش حجتالاسلام علی شیرازی، مسئول نمایندگی آیتالله خامنهای در نیروی قدس سپاه پاسداران اعلام کرد که به زودی “خاطرات خودنوشت” قاسم سلیمانی از روزهای جنگ ایران و عراق و عملیات کربلای پنج در دو کتاب مجزا منتشر خواهد شد. او گفته بود: “انتشار کتابها منوط به بازنویسی و بازبینی کتاب است که هر زمان از سوی سردار سلیمانی به پایان برسد، روانه بازار نشر خواهد شد.”
همزمان با تعریف و تمجید رسانههای ایران، فرماندهان نظامی و دیگر مسئولان جمهوری اسلامی هم به این تبلیغات پیوستهاند.
سرلشکر سیدحسن فیروزآبادی رئیس ستاد کل نیروهای مسلح، در حاشیه همایش “تبیین الگوی فرماندهی مطلوب از نظر فرمانده معظم کل قوا” گفته است: “سلیمانی یک مستشار است؛ فرمانده خوب جنگ ما است و کارش را خوب بلد است؛ جنگیدن را بلد است، هدایت کردن و بسیج کردن در برابر نیروهای تروریستی را نیز خوب بلد است.”
او در همین همایش گفته است: “در رابطه با الگوهای فرماندهی مطلوب همانطور که بر فرماندهان شهید درود میفرستیم، باید شکرگزار همراهی یادگاران دفاع مقدس همچون سردار جعفری، امیر صالحی، امیر حسنی سعدی و سردار قهرمان قاسم سلیمانی باشیم.”
حجتالاسلام حمید شهریاری، معاون قوه قضاییه نیز دیروز در همایش “فضای مجازی پاک” گفت: “در عصری که یک عده برای از بین بردن جبهه باطل، در عراق و سوریه میجنگند باید از ابزاری در فضای مجازی استفاده کنیم که قاسم سلیمانی را چهره نشان دهد.”
اظهارات حمید شهریاری در واقع خلاصه برنامهای است که در ماههای گذشته برای تبدیل قاسم سلیمانی به یک چهره جدید پیاده شده است.
چندی پیش متنی طنز از زبان سفیر سوئد منتشر شده بود که در آن خطاب به صادق زیباکلام آمده بود: “شاید شما ـ مانند خود ما در هنگام دریافت نامهتان ـ شگفتزده شوید وقتی بشنوید مردم سوئد، ژنرال قاسم سلیمانی را شایستهترین فرد خاورمیانه برای دریافت جایزه صلح نوبل میدانند. او مهمترین فردی است که توانسته در چند سال اخیر، مقابل جنایات گروه تروریستی آی اس آی اس بایستد، کشتارها را متوقف کند و جان انسانهای غیرنظامی بسیاری را نجات دهد. به عنوان یک فرد علاقمند به کشور بزرگ ایران، به جنابعالی پیشنهاد میکنم با کمک دیگر استادان دانشگاههای خاورمیانه، برای معرفی ژنرال سلیمانی به آکادمی جایزه صلح نوبل در سال جاری بکوشید و افتخاری دیگر را به نام کشورتان ثبت کنید.”
جالب آنکه بعضی رسانههای راستگرای ایران نیز این نامه را جدی گرفته بودند و کار به جایی رسید که سفیر سوئد نیز آن را تکذیب کرد.
حتی سایت دانا، نزدیک به حسین شریعتمداری، در تحلیل نامه سفیر سوئد نوشته بود: “آنچه که قابل تامل است انتخاب سردار”قاسم سلیمانی”به عنوان شایسته ترین فرد خاورمیانه برای دریافت جایزه صلح نوبل است که به عنوان یک اعتراف از کشوری غربی به عملکرد ایران در برابر جنایاتی است که گروههای تروریستی در منطقه ایجاد کرده است.”
به نظر میرسد که برنامه چهره کردن قاسم سلیمانی، به جاهای باریکی کشیده است!